انتشار نشنالجئوگرافیک فارسی شش سال تمام
دیدار با بابک نیکخواه بهرامی ـ سردبیر گیتانما یا نشنالجئوگرافیک فارسی و بازدید از فضای سنتر Center نشنالجئوگرافیک در ساختمانی قدیمی در خیابان ۳۵ خیابان الوند، پیش از هر چیز احساس خاص بودن را به من داد، همان حسی که ۶ سال پیش با ورق زدن اولین نسخههای نشنالجئوگرافیک فارسی تجربه کردم.
سردبیری به نسبت جوان که ده سال پیش وقتی سودای چاپ نشنالجئوگرافیک را در سر میپروراند، دانشجوی مهندسی مکانیک در هلند بود و آرزو داشت عکسهایش در آن مجله چاپ شود، آرزویی که خیلیها دارند. سپس آرزو کرد نشنالجئوگرافیک را به زبان فارسی در ایران چاپ کند، آرزویی که کمتر کسی خیال آن به سرش میزند. او برای چاپ این نشریه بینالمللی در ایران باید از هفتخوان جلب موافقت انجمن نشنالجئوگرافیک در امریکا و سپس موافقت وزارت ارشاد در ایران و تدارک تیم تحریریه و ادیتوری و غیره میگذشت. چاپ، یکی از خوانهای مهم در این سفر ماجراجویانه بود در سرزمینی با تنوع اندک کاغذ و موادمصرفی چاپ و نیز ضعفهای ساختاری در مدیریت پروژههای چاپی.
بگذارید این سفر را از ته به سر شروع کنیم. از خوان هفتم، از خیز حیرت انگیز بهای کاغذ و چاپ و توزیع.
برای بابک نیکخواه بهرامی آسان نیست که صحبت درباره مجله ۶ سالهاش را با صحبت در باره توقف موقت انتشار آن شروع کند:
«هزینه چاپ و صحافی مجله ما حدود ۳۰ هزارتومان میشود در حالیکه قیمت روی جلد آن ۲۵ هزارتومان است. که در میان مجلهها شاید گرانترین قیمت باشد. با احتساب هزینههای ترجمه، ویرایش، گرافیک، پست و توزیع و غیره قیمت تمام شده به حدود ۷۰ هزارتومان میرسد. مجله را چند بفروشیم که جواب این هزینهها را بدهد؟!»
پیداست که چاپ نشدن موقت نشریهای که چهارسال برای تدارک و برنامهریزی آن وقت و انرژی صرف شده و ۶ سال مرتب منتشر شده است، تصمیمی از سر اجبار بوده است. بابک نیکخواه بهرامی نمیتواند اندوه را در چشمانش بپوشاند وقتی میگوید: «از آبان ۱۳۹۱ تا مهر ۱۳۹۷، ۶ سال مرتب منتشر شد.»
پس از مکثی کوتاه، حرفش را پی میگیرد: «قیمت روی جلد مجله ابتدا ۱۵ هزارتومان بود، بعد به ۲۰ هزارتومان و سال آخر ۲۵ هزارتومان رسید. ما هیچگونه حمایتی از جایی دریافت نمیکنیم.. علاوه براینها برای کاغذ و کیفیت چاپ ملزم به رعایت استانداردهایی هستیم که هزینهبر هستند و به هیچ وجه نمیتوانیم در این زمینه کم بگذاریم.»
معمای کاغذ
بدنیست بدانید که قطع مجله نشنالجئوگرافیک فارسی چیزی بین قطع وزیری و رحلی است. دقیقتر بگویم ۵/۱۷×۵/۲۵ سانتیمتر که با کاغذهای موجود در بازار ایران (یعنی سهورقی یا ۵/۴ ورقی)، کلی پرت کاغذ دارد، آنهم در این وانفسای گرانی کاغذ. اما به هر حال قطع نشنالجئوگرافیک همه جای دنیا یکی است. بیشک نسخه اصلی با چنین مشکلی روبرو نیست. زیرا ناشر امریکایی و اروپایی هر نوع کاغذی را که بخواهد، به کارخانه کاغذسازی سفارش میدهد و بدون هیچ پرت و دورریزی آن را به چاپ میرساند.
بابک نیکخواه بهرامی درباره کاغذ قدری فنیتر سخن میگوید: «نسخه اصلی روی کاغذ گلاسه ۸۰ گرمی رول چاپ میشود. ما در بازار ایران تحقیق کردیم و دو نوع کاغذ مورد قبول چاپخانه (یعنی موریم و شینهو ۹۰ گرمی مات) را به عنوان کاغذ قابل دسترسی، به انجمن نشنالجئوگرافیک ارایه دادیم. چرا که از نظر مشخصات فنی کاغذ، این نزدیکترین چیزی بود که میتوانستیم، تأمین کنیم. آنها این کاغذها را، تایید کردند. البته کاغذ ۸۰ گرمی مجله نشنال جئوگرافی اصلی، از نظر پشتپوشانی (Opacity) بهتر از کاغذ ۹۰ گرمی مصرفی ماست.
با گران شدن کاغذ، نمونههای دیگری هم به ما پیشنهاد شد، مثل کاغذ سنگ، که آن را برای بررسی به انجمن نشنالجئوگرافیک فرستادیم ولی تأیید نشد چون علاوه بر مشکل کیفیت چاپ، به دلیل داشتن مقادیری پلیاتیلن از نظر محیطزیستی هم رد شد.
تیراژ کمتر از هر کشور دیگر!
میپرسیم آیا با افزایش تیراژ، نمیتوان قیمت تمام شده را کاهش داد یا با جلب حمایت بعضی شرکتها، فروش انبوه نشنالجئوگرافیک فارسی را تضمین کرد؟ این پرسش داغ دل سردبیر را تازه میکند و با تأکید روی تکتک کلمات، این جمله را در گوشمان طنینانداز میکند که: «متأسفانه تیراژ نسخه فارسی نشنالجئوگرافیک، بین ۴۰ کشور، پایینترین است و ادامه میدهد: «حتی پایین تر از کشورهای امریکای لاتین و ارمنستان و آذربایجان»
او این سخن را با وضعیت کتاب پیوند میزند: «وضع کتاب که از این هم بدتر است. من شنیدهام که تیراژ بعضی کتابها ۳۰۰ نسخه است! برای جمعیت ۸۰ میلیونی، قدری مایه شرمساری است.»
آیا نسخه دیجیتال جایگزین نسخه کاغذی میشود؟
به نظر میرسد با توجه به مشکلات و هزینههای کاغذ و چاپ، خداحافظی با نسخه کاغذی و انتخاب رسانه دیجیتال و انتشار در فضای مجازی، راهکارهای مناسب یا ناگزیر باشد. بهرامی در اینباره حرفی شنیدنی دارد:
«مجله ما مطلوب کسانی است که دوست دارند عکسها را بزرگ و با کیفیت ببیند، کاغذ را لمس کنند و حس ارتباط نزدیکتری با عکس برقرار کنند. صفحه موبایل مورد پسند مخاطب این مجله نیست.
البته ما داریم روی نسخه جدید سایت و اپلیکیشن اختصاصی نشنالجئوگرافیک فارسی کار میکنیم. همچنین درباره باز نشر فیلمها و انیمیشنهای نشنالجئوگرافیک به زبان فارسی، مطالعه میکنیم ولی هنوز دل در گرو نسخه کاغذی داریم.
با وجود رویکرد نوین تیم نشنالجئوگرافیک فارسی به فضای مجازی، بابک نیکخواه بهرامی از نابسامانی این فضا گلایه دارد:
«درست است که شما میتوانید روی هر بستری تصاویر و متن خود را ارایه دهید و هیچ مانعی ندارد که مردم از طریق شبکههای اجتماعی، عکسها و مطالب متنوع را دنبال کنند و به اشتراک بگذارند. اما این باید با رعایت حقوق مؤلف و نیز با شناخت منابع دست اول و معتبر همراه باشد.
متأسفانه الآن فضای مجازی پر است از کانالهای کم محتوای و پراشتباه و تقلبی و سرقتی و بسیاری از مردم توان تشخیص اصل از بدل را ندارند. هماکنون چندین کانال و سایت خود را به نام نشنالجئوگرافیک فارسی میشناسانند و کسی را که در گوگل جستجو میکند، شکار میکنند و به بهانه ارایه یک مطلب کپی شده و سرقتی یا محتوایی مشکوک و ناقص، دهها تبلیغ از لنگ و دمپایی
تا لوازم آرایشی و لاغری و غیره را به خورد مخاطب میدهند.
بدیهی است کسی که مثلاً میخواهد درباره فناوریهای چاپ اطلاع کسب کند. باید به کانال ماهنامه صنعت چاپ سر بزند، یا در مورد حقوق یا مهندسی مکانیک یا زمینشناسی و غیره باید به منابع دست اول و سایتها و شبکههای علمی، تخصصی و معتبر مراجعه کند. متأسفانه مردم، از این نظر هم آموزش و تربیت خوبی ندارند و کم نیستند کسانی که خر مهره را به جای صدف میخرند ـ این درحالی است که متأسفانه سطح توقع و ادعای اغلب این خریداران، بسیار بالاست، در حالی که مطالعه و شناخت آنها بسیار سطحی است.
عملکرد رسانهای
از سمتگیری ماهنامه نشنالجئوگرافیک اصلی که بگذریم، فضای ساختمان و نیز سلفون زیست تخریبپذیر دور مجلههای بستهبندی شده، از گرایش محیطزیستی این مجموعه حکایت دارد. میپرسم آیا فعالیت عملی محیطزیستی هم دارید؟ و پاسخ میشنوم: «ما یک رسانه هستیم، نه سمن محیطزیستی، ولی تمایل محیطزیستی داریم و کمپین#بی_پلاستیک را اجرا کردهایم که هنوز هم با فعالیتهای دیگر دنبال میشود.
به عنوان یک رسانه، پلتفرم مناسبی هستیم برای شتاب دادن به این جور کمپینها که به سهم خود طبیعت را حفاظت کنیم.
به هر حال چه مجله کاغذی منتشر کنیم و چه در فضای دیجیتال محتوای چندرسانهای ارایه دهیم، ما رسانه هستیم و عملکرد رسانهای داریم.
همه راهها به چاپ ختم میشود
علیرغم برنامهریزی برای کارهای متنوع، سردبیر نشنالجئوگرافیک فارسی هنوز هم گوشه چشمی هم به نسخه کاغذی دارد و آن را یکسره رها نکرده است:
«داریم برای آغاز مجدد چاپ ماهنامه نشنالجئوگرافیک فارسی در تیراژ محدود در اردیبهشت ۹۸، برنامهریزی میکنیم. نه با هدف سوددهی، بلکه به عنوان کاری پرستیژی که مکمل فعالیتهای ما باشد.»
حال که بحث به چاپ کشید، سراغی از چاپخانه این نشریه میگیریم و ویژگیهای اختصاصی این نشریه، پر از عکس و پرحساسیت را به میان میکشیم و از چگونگی مدیریت و نظارت چاپ آن میپرسیم.
بابک نیکخواه بهرامی یادآور میشود انجمن نشنالجئوگرافیک ضوابط دقیقی را برای چاپ این مجله تعیین کرده است که شامل رنگ و هویت سازمانی، قطع و اندازه، کیفیت کاغذ و چاپ و غیره میشود. بهتر است دراین باره با مسئولان کنترل کیفیت در چاپخانه صحبت کنید. ولی میتوانم بگویم که به چاپ رساندن کار چاپی با کیفیت و به طور مشخص مجله نشنالجئوگرافیک فارسی، کار آسانی نیست. میدانم که مشکلات در بخش چاپ کمتر است ولی از نظر صحافی بسیار ضعیف هستیم. ما چند سال مجله را در چاپخانهای به چاپ رساندیم که نسبتاً راضی بودیم. اما از نظر صحافی بارها دچار مشکل میشدیم. این اواخر چاپخانه دیگری را انتخاب کردیم که از آن رضایت داریم.