توانمند و متحد، آماده رقابت با چینیها هستیم
مدیرعامل گروه صنعتی نگار:
آقای اکبرزاده، حضور گروه صنعتی نگار در نمایشگاه چاپ و بستهبندی آنهم با این قدرت و غرفه بزرگ و جذاب، دلگرمکننده است. با وجود این ظرفیتها چگونه است که میشنویم شرکتی چینی برای سیلندرسازی در ایران سرمایهگذاری میکند؟
الان یک شرکت چینی که میخواهد مجموعه سیلندرسازی در ایران دایر کند، بهراحتی دستگاههایش را با کانتینر میآورد و مستقیم در محل کارخانه پیاده میکند. چون از نظر کشور خودش دارد صادرات میکند، از تسهیلات و حمایت کافی هم برخوردار است. او که یک اجنبی حساب میشود، در اینجا تمام امکانات در اختیارش هست، همه امکانات در اختیار اوست.
اما ما ۱۵ سال است میخواهیم وام بگیریم، به سختی؛ میخواهیم جنس بیاوریم، به سختی. از چین خواستم جنس بگیریم، شرکتی که ما را شناخته بود، گفت چون شما ایرانی هستید، نمیشود. بعد گفتیم یک شرکت ترک معرفی میکنیم. باز گفتند چون در آن شرکت، ایرانی هم هست نمیتوانیم به شما بفروشیم. باز رفتیم جستجو کردیم، یک شرکت ترک دیگر معرفی کردیم. میدانید که در این کارها چقدر ریسک هست و چه استرسهایی را باید تحمل کنیم.
سرانجام راضی شدند که ۴۸۰ تن لوله فولادی به ما بفروشند. وقتی محموله وارد شد، دیدیم ۴۱۰ تن است، چون وزن را با کانتینر حساب کرده بودند. ما رفتیم شکایت کردیم، آنقدر طول دادند تا یک سال گذشت. ظاهراً در قوه قضائیه چین قانونی هست که اگر از شکایتی یک سال بگذرد، دیگر به آن رسیدگی نمیشود. به همین سادگی پول ما را خوردند. اظهارنامه دادن و شکایت هم خودش کلی هزینه روی دست ما گذاشت ولی چون به کرونا برخورد کرد، دیگر مشمول زمان شد و حق ما پایمال شد. دولت ما هم که در این موارد از ما حمایت نمیکند.
گرچه در تحمیل این شرایط، خودِ ما هیچ نقشی نداشتهایم، اما دولت که سیاستهای کلی را تعیین میکند و ما بهخاطر آن سیاستگذاریها باید این مسیرهای پرریسک را طی کنیم، مسئولیتی در قبال ریسکها و زیانهایی که بعضاً در اینجور معاملات و انتقال ارز به خریدار وارد میشود، نمیپذیرد. وقتی از چنین طریقی کالای خارجی خریداری میکنیم، حتی اگر هیچ مشکلی پیش نیاید، باید کالا را ۱۵ – ۱۰ درصد گرانتر بخریم و دیرتر دریافت کنیم و برای پیگیری مشکلات احتمالی هم دستمان به جایی بند نیست.
چه نوع ارزی به شما تخصیص داده میشود؟
ما سه هفته پیش دستگاه گرفتهایم به امید اینکه ارز نیمایی به ما تعلق میگیرد. الان ثبت سفارش را رد کردهاند و میگویند دیگر برای ورود ماشینآلات ارز نمیدهند. ما اینهمه مشکلات را تحمل میکنیم، در حالیکه همزمان یک شرکت چینی به راحتی میآید اینجا و بساط خود را پهن میکند.
آیا این مشکلات را جایی در وزارت صمت و استانداری و غیره مطرح کردهاید؟
آنها همه این مسائل را میدانند و بارها از سوی همکاران و فعالان حوزههای دیگر صنعت نیز مطرح شده، ولی مطمئن هستیم که رسیدگی نمیشود. اگر میخواستند به حرف ما عمل کنند که چنین دستورالعملی صادر نمیکردند. مطلبی که میخواهم عرض کنم این است که ما از دولت ناامیدیم، همه تولیدکنندهها کموبیش همین نظر را دارند چون با تمام وجود دارند میبینند و احساس میکنند. تنها مساله این است که ما از خود مردم چه انتظاری داریم و چهکار میتوانیم بکنیم؟
یعنی از مردم و مشتریان و بازار انتظار دارید از شما و از تولیدکننده حمایت کنند؟
دقیقا! همین خانواده چاپ باید هوای همدیگر را داشته باشند، چاپخانهها باید ما را به آن طرف خارجی ترجیح دهند. یعنی تا جاییکه میتوانند ـ تاکید میکنم، تا جاییکه میتوانند، نه آنجا که چارهای ندارند ـ به جای کارکردن با خارجی، در شرایطی که هموطنشان میتواند همان خدمات را بدهد، سراغ کارگاه و تولیدکننده ایرانی بروند. این گرایش باید به صورت یک نهضت ملی درآید و با درک حساسیتها مورد توجه رسانهها هم قرار گیرد.
بهطور کلی صحبت شما و فراخوان برای این کمپین، پذیرفتنی است، اما اجازه بدهید بپرسیم آیا کار آن شرکت خارجی ممکن است مزیتی هم برای مشتری داشته باشد که سیلندرسازی ایرانی نداشته باشد؟
از نظر کیفیت بهطور قطع، هیچ مزیتی ندارند. این را با اطلاع از کیفیت خروجی آنها در مقایسه با آنچه ما و مثلاً نقش مهر تولید میکنیم، میگویم. ما از نظر کیفیت هیچچیز کم نداریم. ولی وقتی شرکتی از چین بلند میشود به اینجا میآید و همهچیز برای او فراهم میشود که بتواند بازار را بگیرد، احتمالا تلاش خواهد کرد در برخی زمینهها مزیتی ایجاد کند، حتی شاید در ابتدای کار قیمتشکنی هم بکند. منظور من از این سخنان این نیست که ما در رقابت با آن شرکت چیزی کم داریم، بلکه مبنای استدلال من، ضرورت همبستگی ملی و حمایت صنعتگران از یکدیگر در برابر حضور تهاجمی خارجیهاست. ما اصل رقابت را میپذیریم. یعنی باید بپذیریم و نباید به بهانه حمایت از تولید داخل، کیفیت پایین را به مشتری تحمیل کنیم. همانطور که گفتم ما همهچیز را از نظر دستگاه و نرمافزارها و آموزش متخصصان، برای تضمین کیفیت فراهم ساختهایم و در عمل هم اثبات کردهایم.
فراموش نکردهاید که تا ده، پانزده سال پیش سیلندرسازی و کلیشه، به خارج سفارش داده میشد. همچنان که لیبلهای IML در خارج از کشور چاپ میشد، ما توانستیم علیرغم همه مشکلات قابلیتهای لازم را فراهم آوریم و با ترکها رقابت کنیم.
میدانیم که سود بیشتر و منطق بازار خودبخود سفارشدهندگان را به سمتی میکشاند که صرفه بیشتری برای آنها داشته باشد، اگر قرار باشد رقیب خارجی قیمت یا خدمات بهتری به چاپخانهدار ایرانی بدهد، با چه منطقی میتوان او را از رفتن به سوی او برحذر داشت؟
خیلی ساده؛ با این منطق که اگر چاپخانهها از واحدهای پیش از چاپ ایرانی حمایت نکنند، فردا عرصه چاپ را هم به چینیها خواهند باخت. ما باید اتحاد خود را حفظ کنیم و به منافع بلندمدت خود و اقتصاد کشور بیندیشیم. البته ضروری است که پیوسته به ارتقای کیفیت، کاهش قیمت تمامشده و بهبود خدمات خود همت گماریم.
حفظ توان تولید و رقابت در کیفیت، باید در دستور کار همه ما باشد. در واقع آنچه من مطرح میکنم نظر بسیاری از دوستان دیگر در خانواده چاپ و بستهبندی هم هست و روشن است که در حرکتی مسئولانه و روبهجلو قابلاجراست، نه اینکه بخواهیم درجا بزنیم و نسبت به کیفیت و انتظارات مشتری بیتوجه باشیم و بگوییم؛ همین که هست!
خوشبختانه علیرغم همه مشکلات، واحدهای پیشرو در زمینه پیش از چاپ و سیلندرسازی و کلیشهسازی و نیز چاپ گراور و فلکسو، کارنامه قابلقبولی داشتهاند. چگونه میتوان این بخش را در رقابت با خارجیها توانمند ساخت که جایگاه خود را حفظ کند؟
همانطور که گفتم این کار را باید با هماهنگی همه دستاندرکاران بالادستی و پاییندستی پیش ببریم. این کار موقعی امکانپذیر است که مدیر چاپخانه آگاهانه از سیلندرسازی ایرانی حمایت کند با این تفکر که آنجا کارگر ایرانی مشغول کار است.
همهجا تقریبا همینطور است. در همین کشور ترکیه، ما این رفتار را به چشم خود
دیدهایم، آنها کارکردن با هموطنان خود را نوعی وظیفه یا اولویت قلمداد میکنند. از یکدیگر حمایت میکنند و یکی از رازهای توسعه چاپ و بستهبندی در ترکیه همین همبستگی ملی بوده، البته حمایتهای دولت ترکیه هم به جای خود موثر بوده است.
در واقع شما که گفتید از حمایت دولت برخوردار نیستید، میخواهید خود چاپخانهها و مراکز پیش از چاپ هوای همدیگر را داشته باشند.
این درد بزرگی است که دولت هوای ما را ندارد و حتی برعکس، به هر طریقی برای ما هزینه و مشکل درست میکند. این روزها میبینید فغان همه از مالیات بلند است. برخی ادارات دیگر هم کموبیش هزینه و گیروگرفتاریهای خودشان را به واحدهای تولیدی تحمیل میکنند. بانکها هم اصلا همکاری دلگرمکنندهای ندارند. در اینجا قصد پرداختن به این مشکلات و انتقاد از دولت را ندارم، روی سخن من با همکاران و چاپخانهداران و مدیران واحدهای اقتصادی و تولیدی کشور است. ما باید هوای همدیگر را داشته باشیم. همچنین هوای کارکنان خود را داشته باشیم. همانطور که گفتم چاپخانهها تا جاییکه میتوانند، واحد پیش از چاپ ایرانی را به خارجی ترجیح دهند، همانطور هم باور دارم تا آنجا که بتوانیم باید هوای کارکنان خود را داشته باشیم. ما به نوبه خود حتیالامکان، در نیمه امسال بدون اینکه منتظر پایان سال و اعلام افزایش دستمزدها بمانیم، افزایش حقوق معینی داشتهایم. البته مشکلات اقتصادی بسیار کمرشکن است، هم برای کارفرما و هم کارگر. اما در حد توان باید در این زمینه هم از همکاران حمایت شود.
بالاخره جذب سرمایه خارجی، اتفاقی است که در ایران هم مثل همه جای دنیا خواهد افتاد. باید صنعت چاپ ما برای رقابت در این بازار آماده باشد.
بله، این فرمایش شما بهطور کلی درست است. ولی در هر کشوری هم سرمایه خارجی وارد میشود، شرایط و ضوابط خاص خود را دارد. معمولاً سرمایه در جایی جذب میشود که ظرفیت خالی باشد و کاری زمین مانده باشد. اما جاییکه توان کار هست، نمیتوان دست تولیدکننده را بست ولی راه را برای خارجی باز کرد. نباید به تولیدکننده ایرانی گفت برای دستگاه به تو ارز نمیدهم ولی شرکت چینی به نام جذب سرمایه بدون هیچ مانعی آن دستگاهها را وارد کند. این رقابت نابرابر است.
جذب سرمایه باید با هدف انتقال فناوری و ایجاد اشتغال در داخل و تقویت اقتصاد کشور باشد، نه اینکه بدون هیچیک از این ملاحظات، فرش قرمز پیش پای آنها بگسترانیم در حالیکه مسیر تأمین ماشین و موادمصرفی برای تولیدکننده داخلی مثل مسابقه دو با مانع یا حرکت در میدان مین باشد.
همانطور که از اول بحث اشاره کردید، انتظاری از دولت نیست، امیدوارم با ارتقای قابلیتهای خود وحفظ همبستگی، نه تنها شاهد رقابت با واحدهای خارجی، بلکه موفقیت صنعت چاپ ایران در عرصه صادرات هم باشیم.
انشاءالله. ما امیدواریم و به همراه واحدهای پیشرو صنعت چاپ، به سهم خود برای توسعه این صنعت میکوشیم. از حمایت ماهنامه صنعت چاپ هم سپاسگزاریم.