ميهمان عزيز ولي ناخوانده!

ناشران کتاب

در يک دهه اخير، تکنولوژي ديجيتال، خود را به عرصه‌هاي کوچک و بزرگ حرفه‌اي و هنري وارد کرده است. اين ورود، در بعضي از حوزه‌ها کاملا مبارک بوده و کيفيت محصولات آن را تا حد زيادي ارتقاء داده ولي در بعضي حوزه‌هاي ديگر، اما و اگرهايي را باقي گذاشته است. چند سالي است که صنعت نشر کتاب هم با استفاده از اين شيوه‏، جلو مي‌رود و به اين ترتيب، مقايسه بين چاپ افست و ديجيتال در ميان فعالان اين حوزه وجود دارد. بديهي است که به‌کار‌گيري هر فناوري و تکنولوژي، بايد با صرفه اقتصادي همراه باشد و همين معيار، انتخاب ناشران را براي شيوه چاپ، شکل مي‌دهد. در گزارشي که در ادامه مي‌خوانيد، گفت‌وگوهايي داشتيم با دو تن از مدير مسئولان با سابقه و سه نفر از کساني که مسئوليت بخش چاپ انتشارات مختلف را بر عهده دارند.
فايده چاپ ديجيتال به کاستي‌هاي آن مي‌چربد
اعظم کيان افراز، مديرمسئول انتشارات افراز:
چاپ ديجيتال در قياس با چاپ افست مزاياي زيادي دارد، درعين‌حال عاري از معايب هم نيست. در کل اما، فايده چاپ ديجيتال به کاستي‌هاي آن مي‌چربد. چراکه در فضاي ديجيتال، کتاب مي‌تواند به ميزان درخواست موجود به توليد برسد و به اين ترتيب، انبارداري حذف مي‌شود. در همه جاي دنيا رسم است که يک کتاب براي چاپ‌هاي جديد دوباره ويرايش شود، هرچند که براي چاپ نخست اين مرحله را طي کرده است و حالا در چاپ ديجيتال ما از اين امکان بهره‌مند هستيم که براي هر اثر در هر نوبت چاپ، ويرايش جديد داشته باشيم. اگر قرار باشد به معايب امر نيز اشاره شود بايد گفت چاپ ديجيتال گران‌تر از چاپ افست است. در دوراني ما حتي تيراژ ۳ هزار و ۵ هزار نسخه‌اي هم داشتيم و مي‌دانستيم به فروش مي‌رود، اما درحال‌حاضر شرايط به‌گونه‌ايست که ما نمي‌توانيم از قبل تشخيص بدهيم که آيا هزار نسخه از يک کتاب هم در شرايط زماني مشخص به فروش مي‌رسد يا خير. يکي از دلايلي که باعث شد افراد دست‌اندرکار از چاپ افست به چاپ ديجيتال روي بياورند، همين بود. از منظر کيفيت اما، چاپ افست، چه در متن و چه روي جلد، خيلي بهتر از چاپ ديجيتال است. درست است که دستگاه‌هاي چاپ در کشور ما هم درحال به‌روزشدن هستند اما اين فرآيند به کندي انجام مي‌گيرد، براي مثال تکنولوژي paper chap که سال‌هاست در آمازون درحال استفاده است هنوز به کشور ما نيامده و فکر مي‌کنم به‌زودي بايد اين اتفاق انجام بگيرد، چراکه در آينده نزديک احتمالا بيشتر درخواست‌ها از طريق سايت‌ها و وب‌سايت‌هاي ناشرها و اپليکيشن‌هاي آنها خواهد بود و فروش تک paper هم به‌زودي در ايران رواج پيدا خواهد کرد. در يک نگاه کلي اما نمي‌توان انکار کرد که به‌روز بودن چاپخانه‌ها يک نياز جدي است و به تبع آن، دستگاه‌هاي چاپ‌شان هم بايد به روز باشد تا کيفيت محصولي که به دست مخاطب مي‌رسد، قابل قبول باشد. در طول اين سال‌ها مراکز چاپ ديجيتال قدم به قدم با ناشران حرکت کرده‌اند و ما از آنها خواسته‌ايم کيفيت کارشان را بهبود ببخشند. هنوز تا آن حالت ايده‌آل فاصله زيادي داريم اما تا امروز بد هم جلو نرفته‌ايم. بايد هزينه توليد را کاهش دهيم و در عين حال مراقب سطح کيفي کار هم باشيم.
کتاب‌هاي نشر افراز در يکي دو سال اخير غالبا به صورت ديجيتال چاپ شده‌اند و حتي ما اين روش را براي کتاب‌هايي که مطمئن بوديم در چاپ اول هم به‌طور کامل به فروش مي‌رسند، به کار برديم. پنج شش سال قبل که ما چاپ ديجيتال را براي آثارمان شروع کرديم با مخالفت‌ها و مقاوت‌هايي از جانب نويسندگان و مترجمان روبه‌رو شديم که طبيعي هم بود، اما ما تصميم جديدمان را گرفته بوديم، هرچند که کيفيت‌ها به اندازه امروز راضي‌کننده نبود، البته اين فاصله در ميزان کيفيت هم چيزي نيست که مخاطب عام متوجه آن بشود و صرفا کساني که متخصص امر هستند به آن پي مي‌برند. به مرور، مؤلفان هم متوجه وضعيت بازار شدند و اين اتفاق تازه را پذيرفتند. در همه جاي دنيا صنعت نشر درحال تغيير است و در حال گذار از نشر سنتي به نشر مدرن. ما چه در بحث فروش کتاب کاغذي و چه در بحث eBook و چه مدياهاي جديدتر مثل کتب صوتي، پذيراي تغييرات تازه هستيم چراکه مخاطب آنها را پذيرفته است..
چاپ ديجيتال و افست،
لازم و ملزوم يکديگر
محمد يعقوبي، مسئول چاپ انتشارات سمت:
صنعت چاپ امروزه درگير مسائل و معضلات زيادي است و اگر بخواهيم مشخصا درباره يک موضوع خاص مثل چاپ ديجيتال صحبت کنيم، بايد بدانيم اين موضوع هم تحت تأثير آن مشکلات خواهد بود، مشکلاتي همچون ارز لجام گسيخته که بازار را به‌هم‌ريخته است يا کتاب‌هايي که به صورت قاچاقي چاپ مي‌شود و هيچ اقدام بازدارنده‌اي برايشان صورت نمي‌گيرد. ممکن است کساني ديجيتالي شدن صنعت چاپ را به عنوان اتفاقي بشناسند که اين قاچاق را هموارتر کرده، اما واقعيت اين است که نمي‌توان جلوي تکنولوژي‌هاي جديد را در هيچ عرصه‌اي گرفت؛ از چاپ ديجيتال نمي‌توان اجتناب کرد همانطور که از ليتوگرافي نمي‌شود. همانطور که ابتدا هم عنوان کردم، همه مشکلات به يکديگر مرتبط است؛ ممکن است بيکاري به کساني فشار بياورد و آنان را وادار کند زيرزميني را در خيابان انقلاب تهران اجاره کنند و با استفاده از چند دستگاه اتفاقا به فروش خوبي هم برسند. در چنين روشي از يک کتاب تيراژ اندک سيصد يا چهارصد نسخه‌اي چاپ مي‌کنند و بعد هم به‌صورت قاچاق، وارد بازار کتاب مي‌کنند. مگر اصلا نظارتي روي مجوزها وجود دارد؟ اصلا خود سفارش دهندگان مگر سراغي از مجوز کار آنها مي‌گيرند؟ سوال اين است آيا ما ابتدا در و پنجره خود را محکم بسته‌ايم که بعد بخواهيم همسايه را دزد نکنيم؟
من از سال ۷۲ مديريت توليد انتشارات سمت را بر عهده دارم. در آن سال‌ها ميزان حداقلي چاپ، ۵۰۰۰ نسخه بود و اين کار را بر مبناي اولين ويرايش اثر انجام مي‌داديم. درعين‌حال آن کتاب چندين سال در دسترس دانشجو قرار مي‌گرفت بدون اين که توجه شده باشد آيا نياز روز او را برطرف مي‌کند؟ آيا استاد در ترم‌هاي جديد شيوه آموزش خود را عوض نکرده است؟ آيا خلاصه نويسي و طراحي سوال را در قالب جزواتي به آنان پيشنهاد نداده است؟ گذشته از اين، همين کتاب را در گوشه و کنار مملکت به‌صورت قاچاقي دوباره چاپ مي‌کنند و مسائل حقوقي ناشر را ناديده مي‌گيرند و هيچ نظارتي در کار نيست. با اين همه، چاپ ديجيتال‏ جايگاه خوبي در صنعت دارد زيرا هر لحظه به شما امکان مي‌دهد مطالب‌تان را به روز کنيد. آن وقت اگر اين نسخه به روز شده را در ۵۰ نسخه چاپ کنيد، مقرون به‌صرفه است‏، اما آيا با توجه به قيمت تمام شده‌اي که در شيوه چاپ افست گريبان شما را مي‌گيرد، مي‌توان کتابي را در چنين تيراژهاي پاييني به چاپ رساند؟ شايد بتوان در نهايت اينطور نتيجه‌گيري کرد که چاپ افست و چاپ ديجيتال لازم و ملزوم يکديگر هستند و هر دو ارزشمندند. من هيچ يک را به ديگري ترجيح نمي‌دهم و صرفا شرايط را مي‌سنجم. اگر قرار باشد امروز کتابي در تيراژ هزار به چاپ برسد من به سمت ديجيتال نمي‌روم و اگر تا سيصد نسخه باشد ديجيتال را انتخاب مي‌کنم. انتخاب روش درست به من کمک مي‌کند قيمت پشت جلد را پايين‌تر بزنم تا کتاب به راحتي به دست مصرف‌کننده‌اش برسد و بگذريم که هنوز هم در مملکت، شاهد هستيم که درصد قابل‌توجهي از دانشجويان از عهده خريد هيچ کتاب کمک درسي‌اي برنمي‌آيند.

جاي خالي فرهنگ
استفاده از چاپ ديجيتال
بهرنگ کيائيان، مسئول چاپ نشر چشمه:
چاپ ديجيتال امکانات خوبي را به صنعت چاپ اضافه کرده است. اگر قرار باشد ايرادي را هم به آن وارد کنم، اين ايراد چيزي است که از سيستم ما بر آمده است و ربطي به خود اين تکنولوژي ندارد؛ درواقع سيستم پخش و توزيع و بازار کتاب در مملکت ماست که معيوب است. اين سيستم معيوب براي يک سري آدم سودجو بستر سوءاستفاده را ايجاد مي‌کند و البته بسياري از فعالان حوزه هم استفاده نيک و مثبت را از آن دارند. در گذشته خيلي از کتاب‌هاي پرفروش به روش افست چاپ مي‌شدند و کساني که در کار چاپ و توزيع غيرقانوني کتاب بودند در اين شيوه‏، با موانعي روبه‌رو مي‌شدند، به خصوص اگر قرار بود تيراژ کتاب بالا باشد. الان با هر تيراژي مي‌توان يک کتاب را با شمارگاني بسيار اندک، حتي بيست نسخه، به‌طور غيرمجاز چاپ کرد و به اين ترتيب اقدام به انتشار خارج از قانوني کتابي بکنند که قبلا توسط يک ناشر رسمي ديگر و در چارچوب مقررات به بازار راه پيدا کرده است. در کشور ما کپي رايت وجود ندارد و به همين دليل است که چاپ ديجيتال امکان سوءاستفاده را ايجاد کرده است؛ در حقيقت اکر نظارت درستي حاکم بود، ما با چنين مشکلي مواجه نبوديم. از سوي ديگر، اگر بخواهيم کيفيت چاپ را مورد بحث قرار بدهيم بايد دانست رواج چاپ ديجيتال اتفاق مثبتي بوده است. قبلا ناشران فکر مي‌کردند به خاطر وجود ليتوگرافي، کيفيت چاپ پايين مي‌آيد ولي امروزه با کمک سيستم‌هاي جديد چاپ ديجيتال، هر کيفيت خوبي مي‌تواند حاصل بشود و اين امکان را به ناشر مي‌دهد که سرمايه‌اش را هدر ندهد و روي هر کتاب صرفا تا جايي که قابليت دارد، هزينه و انرژي صرف کند و تيراژ را بالا نگيرد که هم به ضرر خودش تمام شود و هم به زيان بازار کتاب. نکته قابل بحث ديگري که وجود دارد، افزايش چشمگير کتاب‌هايي است که در بازار منتشر مي‌شود. گويي که حرمت کتاب پايين آمده است. انگار کتاب ديگر يک محصول فرهنگي نيست که براي داشتن آن همه هم و غم نويسنده صرفش بشود؛ يعني اگر شما نوشته‌اي داشته باشيد به‌سرعت مي‌توانيد آن را به کتاب تبديل کنيد. اين تکنولوژي وارد دستگاه چاپ و نشر ما شده اما سازوکار مربوط به آن، فرهنگ استفاده‌اش و نظارت‌هايي که براي آن لازم است، به سيستم کشور وارد نشده است. چاپ ديجيتال مي‌تواند عالي باشد اگر نکات مثبت آن را افزايش دهيم و درعين‌حال، آن را از ويژگي‌هاي منفي برهانيم. ما به قانون‌گذاري درست و نظارت مشخص احتياج داريم. در يک کلام، فرهنگ به کار بستن چاپ ديجيتال، چيزي است که ما کم داريم تا بتوانيم به مدد آن از همه ظرفيت‌هاي اين تکنولوژي استفاده کنيم.

چاپ تک‌رنگ، مهم‌ترين کاربرد
چاپ ديجيتال
اعظم صالحي، مسئول چاپ انتشارات سازوکار:
نشر ما يعني «سازوکار»، صرفا براي انتشار کتاب‌هايي که مي‌خواهد به شکل محدود وارد بازار شود، به سراغ چاپ ديجيتال مي‌رود که حدودا زير ۴۰۰ نسخه است و عموما شامل متن تک‌رنگ مشکي است. ما براي چاپ رنگي از شيوه ديجيتال به‌خوبي جواب نگرفتيم، چراکه آن کيفيت بالاي مورد انتظار را به ما نمي‌دهد. راهکاري که در نظر گرفته‌ايم به اين صورت است: ما جلدهايمان را به شيوه چاپ افست آماده مي‌کنيم و متون مشکي رنگ را با چاپ ديجيتال آماده مي‌کنيم. در واقع اين تنها چاره‌ايست که ما داريم. ما خودمان را با بازار تطبيق مي‌دهيم. وقتي شيوه‌اي به افزايش قيمت کتاب مي‌انجامد، بار اين گراني روي دوش مصرف‌کننده مي‌افتد و چنين چيزي به کاهش عادت کتابخواني مي‌انجامد، آن هم در شرايطي که همه از سرانه مطالعه خبر داريم. خوانندگان کتاب، قشر وسيعي از جامعه را تشکيل نمي‌دهند و افزايش قيمت کتاب باعث مي‌شود خريد خود را سبک‌تر کنند. تأثير مخرب اين نابه‌ساماني قبل از هر چيز، فرهنگ را نشانه مي‌گيرد. وقتي تعداد کتابخوان کم باشد، لاجرم ما هم تعداد کمتري کتاب چاپ مي‌کنيم. اگر دو سال قبل ما دو هزار نسخه از يک کتاب چاپ مي‌کرديم و فروش مي‌رفت، الان چنين اتفاقي به ندرت رخ مي‌دهد. حالا که مصرف‌کننده محصول پايين آمده، ما هم ناگزير به توليد کمتري هستيم؛ چراکه هم فضاي نگهداري آنها را نداريم و هم نمي‌توانيم اجازه بدهيم سرمايه‌مان بخوابد.
من به سبب سال‌ها کار در حوزه چاپ، هم شاهد کار با روش افست بوده‌ام و هم کار با روش چاپ ديجيتال و مي‌توانم يک ارزيابي در اين زمينه داشته باشم و مقايسه‌اي را صورت دهم. ما داريم خود را با فضاي کلي حاکم بر جامعه تطبيق مي‌دهيم. جامعه دارد در اين جهت پيش مي‌رود که قشر کتابخوان را کم کند و ما هم چاره نداريم جز اينکه با انتخاب يک راهکار درست، مانع از اين اتفاق بشويم و در عين حال، متضرر هم نشويم. اگر ما در گذشته دو هزار نسخه کتاب را در عرض يک سال صفر مي‌کرديم، الان مجبوريم ۲۰۰ نسخه کتاب را در چهار يا پنج ماه صفر کنيم، ضمن اينکه بي‌محتوا بودن بسياري از آثار هم يک نکته قابل توجه است. امروزه شاهد چاپ کتاب‌هايي هستيم که عاري از ارزش ادبي و فرهنگي است و اين ضعف شايد بي‌ربط به رواج چاپ ديجيتال نيست، اما جايگاه آن را هم نمي‌توان انکار کرد، چراکه به‌هرحال مورد نياز است. شايد بهتر باشد قيمت چاپ ديجيتال را پايين بياوريم. در شرايط حاضر، تمام ناشران کتاب کودک، مجبور به چاپ کتاب افست هستند، چراکه اگر قرار باشد اثر را با چاپ ديجيتال آماده کنند کتاب، به‌خاطر گراني بيش از حد، غيرقابل‌فروش مي‌شود. بنابراين چاپ کتاب تک‌رنگ، مهم‌ترين کاربرد چاپ ديجيتال است، آن هم منهاي جلد.
ماشين‌هايي که امروزه براي چاپ ديجيتال مورد استفاده قرار مي‌گيرد، به لحاظ طراحي با ماشين‌هاي افست متفاوت است. شايد اگر بخواهيم قيمت در چاپ ديجيتال کمتر باشد، بايد در نوع ماشين‌ها تغييراتي را صورت دهيم. بارها اتفاق افتاده است کتاب را طراحي کرده و به چاپ افست سپرده‌ايم و حاصل کار راضي کننده بوده، اما همان نسخه در چاپ ديجيتال رضايت ما را فراهم نکرده است. بنابراين اگر وضع دارد به اين سمت مي‌رود که چاپ ديجيتال بيشترين سهم را در صنعت نشر داشته باشد، بايد سطح کيفي کار را به حد ايده‌آل برسانيم. درحال‌حاضر چاپ ديجيتال تنها چاپ مشکي را به نحو صحيح و رضايت‌بخش، تحويل مي‌دهد.

چاپ ديجيتال، ناشر را از
زنداني شدن سرمايه مي‌رهاند
بهمن رحيمي، مدير مسئول انتشارات شادان:
نوع استفاده از تکنولوژي چاپ ديجيتال در کشور ما کمي با کشورهاي ديگر متفاوت است و متأسفانه شايد يکي دو پله عقب باشيم. در چند سال اخير همه فعالان صنعت نشر، افت ميزان کتابخوان‌ها را حس کرده‌اند. حتي آن کساني که عادت به خواندن کتاب قبل از خواب داشتند، ترجيح مي‌دهند گوشي خود را چک کنند و بايد قبول کرد محبوبيت فضاي مجازي يک تهديد جدي براي ماست، با هر روشي که کتاب چاپ کنيم! با اين حال، گسترش ميزان استفاده از چاپ ديجيتال باعث شده کار، مقرون به صرفه تمام شود و بتوان از تيراژ حداقلي استفاده کرد. افت تيراژ امروزه تبديل به يک اتفاق رايج شده، به خصوص براي کتاب‌هاي نويسندگان نوظهور که با ريسک انتشار زيادي همراه است. کتاب‌هايي داريم که حتي با ۲۰۰ نسخه به چاپ رسيده‌اند و اين اتفاق جز با چاپ ديجيتال، عملي نبود. اين تکنولوژي به ناشر اجازه مي‌دهد حتي آثاري را که هنوز به خاطر عدم وجود شناخت، از فروش‌شان اطمينان ندارد، به چاپ برساند و بعد از ارزيابي بازار، به امور ديگر فکر کند. اين را هم اضافه مي‌کنم که اگر کتاب با فروش خوبي مواجه بشود، امکان چاپ افست آن در نوبت‌هاي بعدي چاپ وجود دارد.
شايد مهمترين ايرادي که مي‌شود به چاپ ديجيتال وارد کرد، اين است که امکان عدول از قانون را فراهم مي‌کند؛ البته در مورد کتاب‌هاي نسبتا پرفروش، همواره چاپ قاچاق وجود داشته و اين موضوع، چيزي نيست که به تازگي با آن مواجه شده باشيم. هميشه عده‌اي وجود داشته‌اند که براي کتاب‌هاي پرفروش کمين کنند تا با يک قيمت حداقلي، به سود خودشان از آن دست پيدا کنند. آنان اثر را با قيمتي پايين‌تر به کتاب‌فروش عرضه مي‌کنند و در خيلي اوقات او وسوسه شده است که در اين اتفاق غيرقانوني سهيم باشد. اگر اين فرد متقلب کمي خوش سليقه هم باشد، مي‌تواند با صرف اندکي دقت، با کمترين تفاوت نسبت به چاپ اصلي، اثر را آماده کند کتاب را با تيراژ ۵۰ يا حتي ۳۰ نسخه به فروش برساند. به عبارت ديگر، کتاب‌هاي چاپ ديجيتال در واقع مدرن شده‌ي همان چاپ تکثيري قديم هستند و متخلفان، مي‌توانند با کمي سليقه و دقت چيزي را به دست مصرف کننده برسانند که با نسخه اصلي مو نمي‌زند و چه بسا، فرد خريدار متوجه نشود کتاب قاچاق را خريده است.
در نهايت نمي‌توان انکار کرد که استفاده از چاپ ديجيتال يک الزام انکارناپذير است، يعني مثل خيلي از جنبه‌هاي ديگر زندگي ماست. شما به هر عرصه‌اي که قدم بگذاريد مي‌بينيد توجه به خواست مشتري، اولويت است. شايد عجيب باشد اما صنعت بسيار بزرگي مثل صنعت خودروسازي ما هم دارد به سمت و سويي مي‌رود که رضايت کامل مشتري را جلب کند و حتي تک سفارش او را هم قبول مي‌کند. شرکت‌هاي بزرگ و صاحب‌نام خودروسازي مثل بي.ام.و و بنز هم ۲۰ درصد انتهايي کارشان را براساس سفارش مشتري انجام مي‌دهند و اين به معناي شخصي‌سازي کردن سفارش‌هاست. صنعت نشر يکي از صنايع موجود در کشور ماست و خيلي هم بزرگ نيست اما الزاما در ۱۰ سال اخير به سمت‌وسويي رفته که در کاري مثل نشر ديجيتال، استفاده از آن اجتناب‌ناپذير است. شايد دورنماي صنعت نشر بر اين اساس باشد که ما مرحله نشر کتاب را بر اساس خواست مشتري انجام بدهيم، درست مثل يک دستگاه نوشابه‌اي سکه‌اي که درخواست شما را به شما تحويل مي‌دهد. شايد در آينده دستگاهي اختراع شود که سفارش کتاب شما را دريافت مي‌کند و ظرف چند دقيقه آن را منتشر و صحافي مي‌کند. اين يک دورنماست و رسيدن به آن غيرممکن نيست. چنين دورنمايي، سرمايه درگير يک ناشر را کاهش مي‌دهد تا نسبت بين عرضه و تقاضا به ايده‌آل‌ترين حد خود برسد. من چاپ ديجيتال را تأييد مي‌کنم و معتقدم در شرايط امروز بايد وجود داشته باشد، براي آن که ناشر تا حدودي از درگيري‌هاي سرمايه‌اي بلند مدت خلاصي يابد. فرض بگيريد شما کتابي را در سه هزار نسخه چاپ مي‌کنيد و بايد هزينه کاغذ و حق‌القلم و حق‌التصوير آن را بدهيد و در بهترين حالت، در هفت هشت ماه کتاب را بفروشيد تا بعد بتوانيد به وصول مطالبات سرمايه‌اي برسيد. چاپ ديجيتال عملا دارد اين کار را مي‌کند که ناشر به جاي درگيري سه هزار و پنج هزار نسخه‌اي براي چند کتاب معدود،۵۰ کتاب ۵۰۰ نسخه‌اي چاپ کند. وقتي چنين تنوعي وجود دارد، سرمايه ناشر هم در آن حد گرفتار نمي‌ماند. در آخر بايد بگويم حتي اگر تکثير غيرقانوني، مولود نامبارک چاپ ديجيتال باشد، باز هم نمي‌توان چشم به روي آن بست و اين تکنولوژي را کنار گذاشت.

ارسال نظرات

پیامتان راوارد نمایدد
لطفا نامتان را اینجا وارد نمایید