رضا نورایی
کارشناس چاپ و بستهبندی
مدیر بانک مشاغل بستهبندی ایران
از من خواسته شد آمار یا حداقل توصیفی از بازارهای مختلف بستهبندی در ایران داشته باشم. میدانید که آمار چیز باارزشی است و براحتی به دست نمیآید. اگر به تعرفه قیمت گزارشهای مونیتورینگ صنعت سری بزنید میبینید گرانترین تولیدات غیرفیزیکی در جهان همین اطلاعات و آمار مشاغل و بازارها هستند و قیمت بعضی گزارشها تا دهها هزار یورو میرسد. طبیعی است که برای ما ایرانیها با نرخ ارز کنونی خرید آنها به نوعی رویا تبدیل شده است.
در بیشتر گزارشهای جهانی مربوط به بازارهای مختلف آمارهای مربوط به کشور ایران نیز وجود دارد. من بارها در مسیر تهیه چنین گزارشهایی توسط طرفهای خارجی قرار داشتم و دیدهام که چگونه برای این کار هزینه کرده و از چه روشهایی برای طبقهبندی و راستیآزمایی اطلاعات استفاده میکنند. در نهایت این گزارشها در قالب یک گزارش جهانی برای فروش به صنایع، دولتها و تحلیلگران بازار در سراسر دنیا و با قیمتهای بالا عرضه میشود. بسیاری از سرمایهگذاران خارجی با تحلیل این گونه گزارشها و با آگاهی کامل پا در ایران گذاشته یا با ما وارد گفت و گو میشوند.
ما در ایران یک بانک مشاغل بستهبندی داریم که سعی کردیم در طول سالها فعالیتی که به عنوان ماهنامه صنعت بستهبندی داشتیم اطلاعات جامعی از واحدهای درگیر در بازار بستهبندی کشور را در آن جمعآوری کنیم. با این توصیف در واقع بخشی از صنعت چاپ هم که به هر شکل با صنعت بستهبندی همکاری داشته در این بانک اطلاعاتی وارد شده است.
ما با استفاده از مدل تفکیک فعالیتهای تخصصی در زمینه بستهبندی مشابه آنچه توسط شرکت نمایشگاهی دوسلدورف انجام برای نمایشگاه اینترپک و میشود، به طبقهبندی حرفههای مرتبط با بستهبندی پرداختیم. البته ما نمایشگاه دروپا و چند مدل تفکیک مشاغل مرتبط را هم استفاده کردیم. بیش از هشتصد شغل تخصصی در این رابطه به دست آمد که با توسعه بعضی شاخهها میتواند حتی به هزار شغل برسد. بخش اعظم این مشاغل مربوط به ماشینآلات و تجهیزات میشود که به دلیل تنوع فرایند و خروجی است. بعد از آن بخش مواد و لوازم بستهبندی است. بخش خدمات نیز کمترین تنوع شغلی را نسبت به دو گروه قبلی دارد.
ما توانستیم نزدیک به شش هزار واحد فعال و نیمه فعال در زمینه این مشاغل را که از قدیم تا کنون گردآوری کردهایم در این گروههای کاری قرار دهیم. البته به دلایلی که به خود این واحدها مربوط است این کار با محدودیتهایی انجام شده است.
نکته مهم این است که در صنایع بستهبندی و چاپ داشتن آمار از تعداد و ظرفیتهای اسمی واحدهای فعال نمیتواند بیانگر وضعیت کیفی آنها باشد. همچنین فقط با داشتن این آمار نمیتوان بازار مربوط به آنها را نیز تحلیل کرد. خوشبختانه همواره این فرصت را داشتم که با مدیران واحدهای فعال صنایع بستهبندی و چاپ معاشرت داشته و از نزدیک با فعالیتهای آنها آشنا شوم. در واقع این شناخت نزدیک از صنعت و حضور مداوم در فضای کسب و کار است که در کنار دسترسی به یک بانک اطلاعاتی قوی میتواند به تحلیل بازار و صنعت کمک کند نه تکیه بر آمارهای اسمی آن.
در این جا باید به این نکته ظریف اشاره کنم که بانک اطلاعاتی وقتی به صورت تعاملی در اختیار کاربران قرار گیرد و امکان بررسی آمار جست و جوها و تقاضاها وجود داشته باشد با شرط جامعیت و پرمخاطب بودن آن میتواند ابزاری برای تحلیل نسبی بازار هم باشد. خوشبختانه بانک مشاغل بستهبندی ایران به دلیل زیرساخت ویژه کسب و کار این ظرفیت را داراست.
اصلی داریم که میگوید “بستهبندی قائم به ذات کالا است.” یعنی اگر کالایی وجود نداشته باشد بستهبندی وجود ندارد. واژه کالا ممکن است ذهن ما را به سمت تجارت و خرید و فروش ببرد. در حالی که ما هنگام جابجایی اثاثیه نیز نیاز به بستهبندی داریم. اما واقعیت این است که به هر حال باید چیزی برای بستهبندی کردن وجود داشته باشد تا بستهبندی متولد شود.
با این توصیف میتوان گفت بستهبندی تابعی از تولید و تجارت است. برای گمانهزنی درباره گردش کار صنعت بستهبندی باید به آمارهای تولید و تجارت در کشور نگاه کرد. جالب این جاست که با تفکیک و طبقهبندی تولید و تجارت میتوان حتی در کسب و کار بستهبندی دقیقتر شد. برای مثال آمار میزان تولید روزانه لبنیات در کشور در واقع به تولید اقلام مشخصی از بستهبندی اشاره دارد که با تحلیل آن حداقل میتوان به یک گمان نزدیک به واقع دست یافت. برای مثال آمار تولید شیر یک لیتری روزانه در کشور میتواند بصورت تخمینی بیانگر نیاز روزانه کشور به انواع مشخصی از مواد بستهبندی یا خدمات مربوط به آن مانند چاپ باشد.
در کشورهای توسعهیافته اغلب بر این پایه است که تحلیلهای عمومی و کلی از یک بازار ارائه میشود. مدیر شرکتی که میزان مصرف کالا در یک کشور هجده میلیونی را تحلیل و سهم خود از ظرفیت فعالیت ماشینهای چاپ لفاف بستهبندی را ارزیابی کرده بود، وقتی متوجه شد با یک جامعه مصرف هشتاد میلیون نفری روبرو است گفت عجب من باید در این رابطه با هیئت مدیره صحبت کنم و بودجه حضور در ایران را افزایش دهیم.
این نمونه سادهای بود از روش تحلیل بازار در صنعت بستهبندی. با همین فرمول میتوان میزان ظرفیت کلی لازم برای تولید ورق کارتن در یک بازار را هم بر اساس میزان تولید عمومی کالاها و زنجیره تامین آنها گمانهزنی کرد. برای مثال جابجایی نقش مهمی در افزایش یا کاهش مصرف کارتن دارد. فواصل دور ممکن است منجر به انبارداری طولانیتر شوند که باز هم ضریب مصرف کارتن را بالاتر میبرد. سبدهای پلاستیکی در بیشتر کشورهای، جهان گران هستند و در ایران هم اگر از مواد پلاستیکی درجه یک استفاده شود برای جابجایی بدون برگشت کالاهای ارزاق عمومی صرفه اقتصادی نخواهد داشت. این موضوع به نفع صنعت کارتن خواهد بود. حال این معادله با تغییر قیمت مواد اولیه یا پرهزینه شدن فرایند تولید آن به دلیل بالا بودن قیمت تمام شده ناشی از ضعف یا نبود فناوری مناسب تولید ممکن است برعکس شود.
ارزیابی مشاغل جانبی هم همین طور است. البته باید بگویم برای سرمایهگذاری نیاز به تحلیل عمیقتر و آمارهای دقیقتر است.
جریان زیرسطحی صنایع سلولزی
جریان بعضی از صنایع از جمله صنعت کاغذ در کشور ما شبیه رودخانه کارون در اهواز است. این رودخانه از بیرون به نظر آرام و جریان آن آهسته به نظر میآید اما جریانهای زیرسطحی آن از قدرت و شدت بیشتری برخوردارند. تعدادی از مدیران بالادستی صنعت کاغذ مدام از رکود و خواب بازار صحبت میکنند. از مهار بازار با روش دلخواه خود ناتوانند. با نگاهی به تحولات چند سال اخیر در پاییندست صنعت کاغذ میتوان نتیجه گرفت که در واقع پدیده رکود برای کسانی است که هنوز به دنبال مدیریت بازار با روشهای گذشته هستند و واقعیتهای امروز بازار را درک نکردهاند. طی دهههای گذشته آن طور که باید بخش تبدیل در صنعت کاغذ توسعه پیدا نکرده بود. چالشهای یکی دو سال اخیر در بازار کاغذ که با ارائه لایحههای بیفایده درباره تعرفهها آغاز شد در ادامه مسیر خود باعث ظهور و تکثیر واحدهای تبدیل و حتی تولید در صنعت کاغذ شده است. این حالت پیش از این در صنعت کارتن نیز تجربه شده است درست در زمانی که تعدادی از مدیران غیربومی صنعت تولید ورق کارتن قصد استفاده ابزاری از ورق کارتن برای حکمرانی در بازار مصرف داشتند سوء مدیریتهای این گروه باعث افزایش تعداد واحدهای تبدیلی شد. تعدادی از همین تبدیلکنندگان بتدریج خود تولیدکننده ورق کارتن شدند. این سرنوشت اکنون بهوضوح در حال وقوع در صنعت کاغذ است.
نکته این است که ایران در مسیر توسعه قرار دارد و شدت تقاضا در پاییندست رو به افزایش است. انحصارطلبی و تفکرات نوستالژیک بعضی مدیران بالادستی در بطن خود باعث توقف صنعت میشود و صنایع پاییندست در خیز پرسرعت خود در حالی که از انبوه فرصتهای تجاری جدید دچار سرگیجه شدهاند حوصله تحمل مواضع محافظهکارانه بعضی صنایع بزرگ را ندارند و راه خود را از جاهای دیگر جدا کردهاند.
ممکن است این طور به نظر بیاید که مشکلات پیش آمده در واردات کاغذ و مقوا باعث توسعه و تکثیر واحدهای تبدیلی شده است. این جریان در واقع مشکلات را نمایان کرد. امروز تنوع اقلام کاغذ و مقوای مصرفی در صنایع بستهبندی بسیار بیشتر از گذشته شده است. زیرا پس از وقوع مشکل در واردات آن چند قلم کاغذ و مقوای خاص وارداتی، صنایع مصرفکننده به دنبال تامین نیاز خود از منابع داخلی با ویژگیهای اختصاصی یا بسیار نزدیک به استانداردهای خود رفتند. نتیجهای که حاصل آمده تولید انواع متنوع کاغذ و بخصوص مقوا است که با انواع روشهای لمینیت و پوششدهی انجام شده است. در این حالت قیمتها با دقت کنترل شده و محصولات تولیدی هم کاملا اقتصادی شدهاند. اگر سازمانهای نظارتی نیز کار خود را بهخوبی انجام دهند و محصولات در چارچوب استانداردهای لازم باشند در واقع از این پس بخش مهمی از تامین کاغذهای صنعتی در بازار بر عهده واحدهای کوچک و متوسط تبدیلکننده محصولات سلولزی خواهد بود. این همان چیزی است که امروز جریان زیرسطحی است ولی بزودی و تا یکی دو سال بعد از ارکان صنعت کاغذ در کشور به حساب خواهد آمد.
کارخانههای کاغذسازی جدید از راه میرسند
آمار اعلام نیاز برای خرید ماشینآلات تولید و تبدیل نشان از آن دارد که باید منتظر ظهور واحدهای زیادی در صنعت کاغذ باشیم. این واحدها بدون اعلام نیاز واحدهای پاییندست خود شکل نگرفتهاند. آنها سفارشاتی دارند که باید انجام دهند و برای انجام آنها در حال خرید دستگاههای مربوطه هستند. از طرفی دیگر شاهد خرید و راهاندازی خطوط بزرگ تولید کاغذ و مقوا هستیم که راشاکاسپین نمونهای از آنها است. مقوای اردستان یکی دیگر است. همچنین خریدهایی که اخبار آن منتشر شده و در راه هستند.
در سالهای آینده شاهد اتفاقی بزرگ در صنایع سلولز ایران خواهیم بود. آن اتفاق،گذر از واردات کاغذ و مقوا به واردات خمیر و مواد اولیه تولید کاغذ خواهد بود. در این راستا مدتی است که گروهی از مدیران بالادست صنعت کاغذ مشغول تقسیم منافع در این زمینه و توزیع سهام این بازار برای خود هستند. امیدوارم با پدیدههایی به نام سلطان خمیر یا مافیای خمیر روبرو نشویم. صنایع پاییندست هم باید در این مورد هشیار باشند.
در صنعت مقوای بهداشتی مورد استفاده در بستهبندی مقوایی محصولات لبنی و نوشیدنی امید زیادی بر استفاده از تولید داخلی وجود دارد. این امر هنوز تحقق نیافته ولی برای تحقق آن نیاز به اصلاحات فنی و مدیریتی است که دور از دسترس نیست. در این مورد خاص علاقه خریداران به تامین مقوای مورد نیاز از منافع داخلی نیز نقش مهمی داشته و دارد.
تمام تحولات در صنعت کاغذ با وجودی که توسعه و تنوع تولید داخلی را به دنبال خواهد داشت اما ممکن است در نقطه تماس با بازارهای صادراتی همچنان دچار چالش باشد. صنعت تبدیل کاغذ و مقوا ممکن است بتواند محصول قابل قبول از نظر استانداردهای داخلی و اقتصاد بازار کشور ارائه دهد اما این به معنی موفقیت در بازارهای صادراتی که محدودیتی در استفاده از تولیدات برندهای بزرگ کاغذسازی ندارند، نخواهد بود. در واقع قیمت و کیفیت مقوایی که از یک خط تولید بیرون آمده باشد مناسبتر از مقوایی است که از دو یا سه مرحله در عملیات تبدیلی به دست آید. بنابراین ممکن است در بخش صادرات بعضی از اقلام بستهبندی شده همچنان به مقواهایی با درجه کیفی بالا که توسط برندهای مطرح جهانی تولید شده باشند نیاز داشته باشیم. در این جا منظور بیشتر متوجه مقوای FBB است که همچنان نقش مهمی در بخشی از بازار بستههای سلولزی دارد. در مجموع باید دو موضوع را در نظر داشته باشیم:
اول این که همان طور که در بالاتر اشاره شد، مسیر کنونی در سالهای آینده به ظهور چند واحد بزرگ تولید کاغذ و مقوا با تولیدات در سطح استانداردهای جهانی منتهی خواهد شد که در نهایت بخشی از صنعت تبدیل را که اکنون در حال راهاندازی است، از دور خارج خواهد کرد.
دوم این که تنوع صنایع سلولزی بگونهای است که هیچ کشوری در جهان نمیتواند ادعای خودکفایی کند و نباید بیهوده در رویای خودکفایی در صنعت سلولزی غرق شویم.
با توجه به چالش کیفیت پوششدهی روی مقوا که چالشی عمومی در جهان است و به نسبت جایگاه ایران در این صنعت برای ما چالشی بسیار جدی است، میتوان انتظار داشت آن قسمت از بازارهای مقوا که بر روی کیفیت چاپ تاکید بیشتری دارند همچنان در استفاده از مقواهای جدید ساخت داخل تردید داشته باشند. کیفیت پوششدهی روی مقوا تاثیر زیادی بر کیفیت چاپ و گرافیک دارد. بنابراین بازارهای بزرگ بستهبندی مقوایی مانند دستمال کاغذی و پودرهای شوینده که از کیفیت چاپ و گرافیک به عنوان عاملی برای جذب خریدار و فروش استفاده میکنند، بدون اغماض در کیفیت مقوا به انتخاب آن از داخل و خارج کشور اقدام میکنند. ویژگی این محصولات بالا بودن حجم تولید، استمرار تولید، همچنین صادرات آن است.
در این جا باید به یک اتفاق خوب در صنعت سلولزی هم اشاره کنم که پا گرفتن نمایشگاه کاغذ و کارتن است. مرداد امسال دومین نمایشگاه کاغذ و مقوا و فراوردههای سلولزی در تهران برگزار شد که با وجود کمیت نه چندان قابل توجه (دو سالن) اما از کیفیت خوبی برخوردار بود و بازدیدکنندگان حرفهای خوبی را به خود جذب کرد. صنعت سلولزی کشور نیازمند یک رویداد حرفهای سالانه است که این نمایشگاه میتواند آن را تامین کند. با توجه به تحولات پیش رو در صنعت کاغذ و مقوای کشور این نمایشگاه در زمان خوبی آغاز به کار کرد و با وجود تردیدهایی که در بعضی محافل سلولزی وجود داشت عملکرد خوبی از خود نشان داد. با نگاه به تغییرات در تولید و بازار صنعت سلولزی در داخل و خارج کشور، انتظار میرود این نمایشگاه در دورههای آتی بهسرعت توسعه چندبرابری پیدا کرده و به بازار اصلی کاغذ و مقوا و کارتن و فراوردههای سلولزی منطقه تبدیل شود و در عین حال به واسطه آن دارای یک رویداد تخصصی و حرفهای سالانه برای این صنعت در تقویم کشور باشیم.