حال و روز مدیران واحدهای چاپی، مثل بسیاری از مدیران صنایع دیگر در این گرمای تابستان، تعریفی ندارد. نه اینکه فکر کنید گرمازده شدهاند، نه. مساله برق است، آنهم نه برای سرمایش و لمدادن زیر باد خنک کولر، نه. حتی برای تأمین برق و نه برای جبران خسارتهای ناشی از شوک ناگهانی قطع برق و آسیبهایی که به ماشینآلات وارد میشود. آنها خواست خود را به همین مختصر محدود کردهاند: «فقط زمان قطعی برق را اعلام کنید». همین!
(خواستی مظلومانهتر از این هم سراغ دارید؟) یاد آن حکایت میافتم که حاکمی برای گذر از پل مأمور گذاشته بود که مردم را اذیت کنند و خواست مردم بیچاره این بود که لااقل تعداد مأموران را زیاد کنند تا کمتر در صف بمانند!
قطع برق حالا بلای جان واحدهای چاپ و بستهبندی شده است. چند روزی بود که در شبکههای اجتماعی با اوقاتتلخی و لحن انتقادی و فریاد و فغان دراینباره اطلاعرسانی و نوعی مطالبهگری میشد. اما حالا چند روزی است که لحن پیامها تغییر کرده، خبرهای قطعی برق و حتی آسیبهای آن با طنز و شوخی و فکاهی بیان میشود، یعنی که این پدیده دیگر بهعنوان یک واقعیت پذیرفته شده و باید با آن کنار بیایی! میبینید که مردم ایران چه سیستم دفاعی خوبی برای غلبه بر مشکلات دارند. دانشمندان علوم رفتاری باید این مسأله را بررسی کنند ولی ما هم از روی تجربه دریافتهایم که طنز و فکاهی و بذلهگویی در برابر مشکلاتی که گاه ویرانگر هستند، واکنش طبیعی جامعه و افراد برای بقا و تحمل شرایط نامطلوب است. ما ایرانیان گویا سر این زمینه از انسانهای دیگر، انسانتریم! بیسبب نیست که مقدمه این مطلب را هم با همین حکایتهای طنزآمیز آغاز کردیم و اصلاً بیسبب نیست که ادبیات کلاسیک و فولکلور ما پر است از این حکایتها و ضربالمثلها و طنزپردازیهای شاعرانه. این بحث خیلی جدی و تاریخی ـ اجتماعی را همینجا درز بگیریم و برگردیم به بحث قطعی برق در واحدهای چاپ و بستهبندی.
ضرر و زیان قطع برق
همین دو کلمه کوتاه و تندوتیز، میدانید چه بلایی سر دستگاههای صنعتی میآورد و چه هزینهای به واحدهای تولیدی تحمیل میکند؟
شوک شدید و ضربه ناگهانی به قسمتهای حساس ماشینآلات، گیرکردن بعضی مواد و تجهیزات، ضایعشدن حجم قابلتوجهی از مواد مصرفی، باطله شدن کار مشتری، بیکارشدن کارکنان، تأخیر در انجام سفارشها و انجام عملیات و پیگیریها و چندین مورد خسارتبار و پرهزینه که در یک سازوکار مدنی باید از سوی اداره برق جبران شود. درواقع مسئولیت، بهطور قانونی بر عهده اداره برق و وزارت نیرو هم هست، ولی مگر زیر بار میروند؟! اینجا ایران است. وزارت نیرو، همچنان که وزارتخانههای دیگر، یکطرفه نرخ خدمات خود را بالا میبرند و ما هیچ حقی (تأکید میشود) هیچ حقی نداریم، جز پرداخت و همچنان که مالیات و سایر طلبهای دولت نیز کموبیش به همین سیاق تعیین میشود. در این جاده یکطرفه معمولاً، جایی برای تقابل و اقناع و شکایت نیست، جز جریمه دیرکرد و چیزهایی از این قبیل. ببینید حسین احمدی؛ مدیرعامل مادرول، مدیر یکی از معروفترین چاپخانههای لیبل دراینباره چه میگوید:
«نکته عجیبتر از قطع برق این است که اداره برق حتی توان اعلام قطع برق را هم ندارد!!
من چند بار به منطقه برق ناحیه آزادی واقع در شهرک المپیک مراجعه کردم، نامه نوشتهام، اعلام کردهام تاکنون دو مورد آسیب جدی به ماشینآلات ما به دلیل قطع برق وارد شده است.
ما ژنراتور داریم و اگر برنامه قطع برق داشته باشیم قبل از قطع برق شهر، ماشینها را بهصورت نرمال خاموش میکنیم. چون موتورها با سرعت بیش از دویست متر کار میکنند، دهها سیستم کنترل درایو در حال کار هستند و قطع ناگهانی برق به درایوها به موتورها و به سیستمعامل ماشین آسیب میزند.
متأسفانه گوش شنوایی نیست. ما به این نتیجه رسیدهایم که هرروز ساعت یازده و نیم تا چهار از ژنراتور استفاده کنیم چه برق قطع بشود و چه نشود!! یکی از ماشینهای ما یک ماه در اثر پاک شدن سیستمعامل در اثر قطع ناگهانی برق، بلااستفاده بود!!
با این همه، ما ضرر و زیان نمیخواهیم، برق هم نمیخواهیم!! فقط زمان اعلام خاموشی میخواهیم!!!»
و این هم واکنش غلامرضا شجاع؛ مدیرعامل تعاونی لیتوگرافان تهران؛
سلام. استاد احمدی عزیز! کاملاً درست میفرمایید. واقعاً قطعی برق برای صنعت فاجعه است. جناب دکتر امید نیکنژاد؛ مدیرعامل چوب و کاغذ مازندران در نمایشگاه خدمتشان بودم، بابت زیان قطعی برق فرمودند از اول امسال تا الآن حدود ۳۵ هزار میلیارد به کارخانه ضرر وارد شده است. در تمام کشورهای جهان پیشرفته و درحالتوسعه قطعی برق اتفاق میافتد، هیچوقت برق مراکز صنعتی و تولیدی را قطع نمیکنند، برق مناطق مسکونی را قطع میکنند.
خسارت برق، شوخی نکنید!
میگویند؛ حرف، حرف میآورد. صحبت آسیب و خسارتهای ناشی از قطع برق که بالا گرفت، حمید فریور؛ کارشناس چاپ یک آس رو کرد که دیگر جای هیچ اعتراض و ادعایی نباشد:
«ایرانخودرو، سایپا و پارسخودرو بهعنوان سه خودروساز بزرگ و وابسته به دولت، در مجموع بهطور متوسط ماهی بیش از سه هزار میلیارد تومان، هفتهای بیش از ۷۰۰ میلیارد تومان، روزی حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان زیان را متحمل شدهاند.
میخواهید دولت را از ۸ ساعت بیبرقی ناقابل شرمنده کنید؟! ضرر و زیان چاپخانهها برای دولتی که ماهی سه هزار میلیارد تومان فقط برای سه خودروسازش، ضرر میدهد، شوخی است.
تشریففرما میشوند!
البته فریور آس را در ادامه خبر تشریففرمایی آن عزیزی که رفته بود، از سوی مهندس احمدی (مادرول)، رو کرد. (راستی وقتی برق میرود، کجا میرود یا تشریف میبرد؟!) ایشان با احترام تمام از رفتوبرگشت برق یاد کرده بودند: «ساعت دهونیم صبح تشریف بردند، ساعت ششونیم عصر تشریف آوردند.»
با آنهمه عزت گذاشتن بیژن گلستانیان؛ مدیر چاپخانه رازی حق داشت که گفت: «به نظرم دیگه وقتشه، یک لغت دیگر برای قطعی برق پیدا کنیم. برق ساعت ۱۰ و ۲۰ دقیقه صبح رفته و هنوز تا ساعت ۱۸ خبری از آمدنش هم نیست.»
فکر کنم این پیشنهاد را باید برای آقای حداد عادل، به فرهنگستان زبان فارسی بفرستیم، البته با یک سبد گل و خواهش کنیم واژهای شبیه و همپای «کشلقمه» بهجای پیتزا، این بار برای قطع برق بسازند!
هماکنون قطع برق حین بازدید رئیس اتحادیه چاپخانهداران
روابط عمومی اتحادیه چاپخانهداران از واژه هماکنون زیاد استفاده میکند که معمولاً همراه عکس و ویدئویی است که احمد ابوالحسنی؛ رئیس اتحادیه را در جلسهای یا بازدیدی یا جایی نشان میدهد. این خبرها معمولاً مایه خشنودی یا بار مثبت است. اما قطع برق این بار، فضایی تاریک را در این «هماکنون» رقم زد: هماکنون قطعی برق در واحد پیام سهند سپاهان و گلهمندی آقای ابراهیمی (مدیر چاپخانه) از خاموشیهای مکرری که اعلام نمیشود.»
با شناختی که از رئیس اتحادیه داریم، انتظار میرود حال اداره برق را به خاطر این کملطفی بگیرد! انشاءالله…
قطع برق برنامهریزینشده نداریم!
در شروع این بحث از زبان احمدی شنیدیم که درخواست اعلام قطعی برق را داشت. حالا ابراهیمی چاپکار لارجفرمت هم از خاموشی اعلامنشده گلایه میکند. اما پاسخ مدیرعامل توانیر آب پاکی را روی دست آنها ریخت: «هیچ قطعی برقی برنامهریزیشدهای نداریم و تنها گرمای هوا علت برخی حوادث مقطعی است که با تلاش گروههای عملیاتی صنعت برق بهسرعت حل میشود.»!!!
جوش نیاورید. لطفاً! به اعصاب خود مسلط باشید. خُب! به ایشان حق بدهید. ایشان مدیر دولتی است و برای خودش نوعی سیستم دفاعی دارد. یادتان هست که در مورد مردم گفتیم، بذلهگویی و طنز و جوک ساختن درباره مشکلات لاینحل، نوعی سیستم دفاعی برای حفظ خود و راز بقای آنهاست؟ مدیران دولتی هم سیستم دفاعی خاصی دارند به نام انکار، فرافکنی و حقبهجانبی و مقابله با استکبار جهانی و … . تنها یک تفاوت کوچک بین ما و آنهاست. هرچه طرف مردمی نجابت و گذشت دارد، آنطرف پررویی و طلبکاری ارث پدرش را دارد!
به گوش کابلدزدها نرسد!
این را هم درگوشی و غیررسمی داشته باشید و نشنیده بگیرید که بعضیها گفتهاند: ما نمیتوانیم زمانبندی قطع برق مناطق را اعلام کنیم، چون دزدان کابل برق طبق آن برنامه خاموشی، میآیند و با خیال راحت، کابلهای فشارقوی را میدزدند!
حالا اگر بگویید که در خیلی از موارد وقتی برق بوده هم آمدهاند و کابلها را دزدیدهاند و اصلاً علت قطع برق ما همین دزدی کابل اعلام شده، باز هم جای تعجب نیست. یعنی دزدیدن کابل برقدار، عجیبتر از دزدیدن دکل سکوی حفاری نفت است؟!
جایگزینی ژنراتور
بعضی چاپخانهها و واحدهای صنعتی برای خلاصی از شر بیبرقی راهحلی جدا و مستقل برگزیدهاند که در ساعات قطع برق، بتوانند خودشان برق تولید کنند: ژنراتور گازوئیلی (در اینجا ما مبحث آلودگی صوتی و محیطزیست و … را مطرح نمیکنیم.)
مثلاً همین چاپخانه مادرول یکی از آنهاست، اما هرچه زرنگ باشی و زودتر از روال معمول (مثلاً قبل از ساعت ۱۲) بخواهی ژنراتور را روشن کنی، میبینی امروز اداره برق ساعت ۱۱ برق را قطع کرد.
احمدی در این باره چنین گفت:«امروز اداره برق نامرد، ساعت یازده و بیست دقیقه برق را قطع کرد و حال ما را گرفت. ما هم از فردا ساعت یازده میرویم روی ژانراتور خودمون و حال اداره برق را میگیریم. یعنی نمیدونید چه حالی میده وقتی قبل از خاموشی برق، ما ژنراتور خودمون را وصل میکنیم و به اداره برق رو دست میزنیم و وقتی میره، خوشحال میشیم.»
اما تأمین گاززوئیل هم خودش معضل دیگری است. یکی از مدیران در گرماگرم بحث ژنراتور گفت: «در تأیید فرمایشات شما، جناب مهندس کروبی هم همین مسائل را فرمودند، رانت در دادن گازوئیل. به همه واحدهایی هم که نیاز ندارند، سهمیه دادهاند. آنان هر لیتر ۳۰۰ تومانی را ۳۰ برابر به امثال جناب احمدی و کروبی میفروشند!»
فکر کردید ژنراتور نصب کردهاید دیگر، دنیا به کامتان میشود؟
طنز اختتامیه
خلاصه در این بیبرقی هرچه تولید و کسبوکار نداریم، در عوض جوک و متلک داریم که بعضی از آنها خیلی بامسما هستند.
یکی این جمله بامزه علی مغانی پیشکسوت خراسانی چاپ است:
«دو روز برق و یک روز آب نداریم، لطف کنید دو روز هم گاز را قطع کنید!»
اما پرسش محمود ذوالفقاری؛ مدیرعامل گروه خجستگان، بسی تأملبرانگیز است و مسئولانی که مشکل را انکار میکنند، به یاد وعدههایی که در آنهمه سمینار و پوستر و شعار مطرح کردند، میاندازد و شرمسار میکند: «راستی نامگذاری امسال چی بود؟ ربطی به تولید و … قطعی برق داشت؟