مهدی رحیمی مدیر عامل مایر ملنهوف تهران
چاپ سیگار، در سراسر جهان، یکی از اقلام بسیار مهم چاپی محسوب میشود، هم از نظر تیراژ بالا، هم ویژگیهای بهداشتی، هم جنبههای امنیتی و ضدجعل، هم کیفیت چاپ و ثبات رنگ و حفظ برند. اما این ماجرا سوی دیگری هم دارد: زیان دخانیات برای سلامت جامعه و تلاش برای محدود کردن تولید و ترویج آن. به طوری که تبلیغات سیگار که زمانی در برخی نشریات معتبر و پرتیراژ، جای ثابتی داشت، چندی است که از رسانهها رخت بربسته است.
چالشهای مبارزه با دخانیات به اینجا ختم نشد و به تصاویر و ویژگی چاپ جعبههای سیگار هم کشیده شد. به طوری که صاحبان این برندها موظف به درج جملاتی در مذمت سیگار و زیانبار بودن آن روی جعبهها شدند. در بعضی کشورها (از جمله ایران) چاپ تصاویر آزاردهنده از بیماریهای ناشی از دخانیات اجباری شد. اما جالبترین رویکرد، حذف هرگونه طرح و رنگ از روی بسته سیگار است که جاذبههای بصری بستهبندی این محصول را به کلی از بین میبرد. این تصمیم آخری که در بعضی کشورها هماکنون اجرا میشود، تأثیری آشکار بر حجم سفارشات چاپی میگذارد. آن شرکتهای معظم بینالمللی که سالها به طور تخصصی امکانات، تجهیزات، مواد مصرفی، تکنیکهای چاپی و نیروی انسانی و سازمانهای عریض و طویل برای چاپ و بستهبندی سیگار فراهم آوردهاند، در برابر این روند پرفشار، چه خواهند کرد؟
یکی از این شرکتهای بینالمللی، گروه MM (مایرملنهوف) است که در ایران نیز چاپخانهای تخصصی با همه استانداردهای تعریفشده MM دارد. مدیر عامل این چاپخانه که از بدو تأسیس تا امروز در این جایگاه فعالیت داشته، به پرسشهای ماهنامه صنعت چاپ درباره جنبههای گوناگون چاپ سیگار و روندهای جاری این صنعت، توضیح میدهد. این شما و این هم مهدی رحیمی مدیر عامل مایر ملنهوف تهران.
چرا سیگار که کالایی کمدوام است باید جعبه لوکس داشته باشد و کیفیت چاپ آن اینقدر حساس باشد؟
سیگار یکی از کالاهایی است که صاحبان برند روی آن، حساسیت بسیار بالایی دارند، البته برندهای بزرگ و پرآوازه، حساسیت بیشتری دارند، همانطور که در محصولات دیگر هم برندهای بزرگ جهانی مثل کوکاکولا و مکدونالد، برای حفظ اعتبار جهانی خود، چنین حساسیتهایی دارند و به همین منظور استانداردهای دقیقی برای چاپ و بستهبندی خود تعریف میکنند.
در مورد سیگار درستتر است که بگوییم جعبه لوکس، جز در موارد خاص، کمتر مورد نظر است، مثلا در مقایسه با جعبه عطر و ادکلن، نمیتوان آن را لوکس به حساب آورد. اما از نظر حساسیت و رعایت استانداردهای بهداشتی و ایمنی، شاید از بسیاری از بستهبندیها سختگیرانهتر و مقرراتیتر باشد.
چرا؟
به چند دلیل:
– یکی همان اهمیت برند است که کیفیت و ثبات و یکدستی چاپ و جنس مقوا و کاغذ مصرفی از جمله الزامات آن است.
– دوم، ملاحظات بهداشتی آن است. چون سیگار با لب و دهن و نیز ریه افراد در تماس قرار میگیرد.
– شناخت مواد مصرفی و زنجیره تأمین برای این کار با توجه به دو مورد بالا.
– سازماندهی، گردش کار، تربیت نیروی انسانی و تجهیز ابزار کنترل و امکانات آزمایشگاهی باز هم برای تأمین همان دو مورد اول.
گرچه به نظر میرسد چاپ جعبه سیگار از جعبههای عطر و ادکلن لوکستر نباشد، اما تقریباً همه تکنیکهای چاپی و پس از چاپ برای جعبه سیگار بعضی برندها نیز به کار میرود.
بله، اما تفاوتی در بین هست. در چاپ بعضی جعبههای سیگار، امباس، طلاکوب، انواع ورنی UV و واتربیس و غیره به کار میرود. اما این همه اولاً باید هزینه را خیلی بالا نبرد، چون قیمت سیگار در بازار بسیار رقابتی است در حالی که ادکلن میتواند گرانتر عرضه شود.
ثانیاً، بعضی از عملیات چاپی مثل ورنی هیبرید و تکنیکهای دیگر بیشتر با هدف ضدجعل به کار گرفته میشوند. در واقع فینشینگ بستهبندی سیگار، سختتر و امنیتیتر است. حتی بعضی موارد پوشش و روکشها، از نوع امنیتی هستند، چون تقلب در بازار سیگار بسیار زیاد است.
آیا تکنیکها و مواد مصرفی چاپ به منظور امنیت محصول و ضدجعل کردن آن، در همه کشورها و برندها یکسان است؟
در کشورهای مختلف و برای برندهای مختلف تفاوتهایی به چشم میخورد. البته اصول کار، یکی است. مثلاً در اروپا لیبل مالیاتی روی جعبه سیگار دارای نوعی چاپ امنیتی است که مثل اسکناس، زیر اشعه UV طرحهایی را نمایان میسازد. در ایران درحال حاضر کد امنیتی مطرح است، به این معنی که روی هر یک پاکت سیگار، کد مشخصی چاپ میشود که مشخصات کامل تولید و بستهبندی آن را میتواند نشان دهد. قبلاً از لیبل هولوگرام و روی بعضی بستههای سیگار از QR استفاده میشد. به هر حال به جز مواد مصرفی و عملیات تکمیلی، چنین اقداماتی برای ردیابی محصول و تأیید اصالت آن، صورت میگیرد.
چاپ بارکد و کدهای امنیتی که در چاپ گراور و افست انجام نمیشود و میبایست با چاپ دیجیتال انجام شود.
بله، برای این کار، پرینترهای پرسرعت لازم است. فرض کنید که به ازای هر ماشین چاپ، ۱۰ پرینتر پرسرعت لازم است. به هر حال همه این تمهیدات و هزینهها، برای جلوگیری از تقلب است.
چرا تقلب سیگار در مقایسه با کالاهای دیگر، اینقدر زیاد است؟
چون سیگار کالایی پرمصرف است و در هر شهر و روستایی خریدار دارد و از نظر وزنی سبک است و شاید به دلایل دیگر، ظاهراً همیشه تقلب آن خوشایند خلافکاران بوده است. همچنین دردسر کمتری نسبت به تقلب اسکناس دارد!
در کدام کشورها تقلب بیشتر است؟
تا آنجا که من میدانم در بعضی کشورهای آمریکای جنوبی و در پاکستان بیشترین تولید سیگار تقلبی صورت میگیرد.
من اطلاع دارم که در برخی از کشورها چاپخانه هایی بسیار مجهز وجود دارند که اختصاصا به کار چاپ جعبه های تقلبی مشغولند. ظاهراً در برخی کشورها این کسب و کاری تعریف شده است. به هر حال بسته بندیهای تولید شده در این چاپخانه ها با محصول تقلبی وارد بازار میشوند و در این میان چندین واسطه درآمدهای زیادی کسب میکنند، این گردش مالی در کشوری که منابع محدودی دارد، وسوسه برانگیز است.
برندها برای مقابله با این تقلبها چه چارهای دارند؟
آنها مبارزهای دائمی دارند ولی به هر حال تقلب همیشه هست. کمپانیهای بزرگ سیگار تیمهای بازرسی نامحسوس دارند و از مجاری قانونی بینالمللی پیگیر رسیدگی به تخلفات هستند. به جز این، دائم در حال تغییر طراحی و بهکار گرفتن المانهای امنیتی ویژه همراه با زیبایی در طراحی و چاپ و تکمیل جعبهها هستند. بخش قابل توجهی از فعالیت R&D این شرکتها به همین اقدامات اختصاص دارد.
آیا این اقدامات روی سیگارهای داخلی هم صورت میگیرد؟
اساساً تقلب روی برندهای پر مصرف و نسبتا گرانقیمت صورت میگیرد که ارزش ریسک داشته باشد و سیگارهای ارزان تر ، کمتر مورد توجه متقلبین قرار میگیرند.
تقلبکاران سیگارت را از کجا گیر میآورند؟
در کشورهایی که به طور جدی تقلب سیگار صورت میگیرد، تمهیدات بسیاری چیده شده است، آنها حتی واحدهای سیگارسازی دارند، حتی در مورد عطر و طعم سیگارها هم کارهایی صورت میدهند.
مصرفکننده از کجا میتواند به تقلبی بودن سیگار پی ببرد؟
مصرفکنندگان با تجربه، که مدتی از یک سیگار استفاده کرده باشند، قطعا اگر در هنگام خرید متوجه اصالت بسته بندی نشوند در هنگام مصرف بلافاصله متوجه تقلبی بودن آن میشوند. اما مصرف کنندگان جدید ممکن است متوجه غیراصل بودن آن نشوند. به هر حال عطر و طعم و نحوه سوختن و حس و حال سیگار را، سیگاریها میفهمند.
آیا مواد و تکنیکهای چاپ امنیتی مثل آنچه در پاسپورت و اسناد ملی به کار میرود، در حوزه چاپ سیگار، استفاده میشود؟
نه به آن درجه، ولی در سطحی که هم تقلب را دشوار کند و هم قیمت سیگار را خیلی بالا نبرد.
در مورد پاسپورت و کارت ملی و اسناد دولتی، چون دولت هزینه را از صاحبان این اسناد دریافت میکند، مشکلی نیست.
بنابراین سطح امنیتی اسناد ماندگار و ارزشمندی مثل پاسپورت با سیگار قابل مقایسه نیست. اما هنر بخش R&D برندهای سیگار در این است که با تکنیکهای امنیتی و شیوههای ابداعی طراحی و چاپ و تکمیل، المانهای امنیتی را با قیمتی توجیهپذیر به کار گیرند.
مثلاً همین گروه MM چه فعالیتی در زمینه ارتقای امنیت محصول خود دارد؟
گروه مایرملنهوف یک مرکز قوی R&D در آلمان دارد که نظرات و پیشنهادات اعضای گروه و همچنین مشتریان را دریافت میکند و راهحلهای جدید را بررسی و سپس آزمایش میکند. در این مرکز نمونهگیریها و تستهای خاص صورت میگیرد. ابداع طراحیهای جدید و معرفی ابزار و نرمافزارهای جدید برای طراحی و کنترل چاپ از نظر کیفیت، سلامت و نیز امنیت برند، در آنجا پیوسته در حال انجام است.
علاوه بر این استفاده از کدهای اختصاصی مرکب و ورنی، با همکاری مرکبسازان متخصص، ضریب امنیت محصول را بالا میبرد.
تولیدکنندگان عمده سیگار در ایران کدامند؟
دو شرکت بسیار معروف در ایران بیشترین سهم را در تولید سیگار دارند. یکی شرکت (JTI Japan Tobacco International ) و دیگری (BAT British American Tobacco) که حدود ۸۰ درصد از سهم چاپ بستههای این دو شرکت، در اختیار چاپخانه مایرملنهوف است.
بعد از اینها، دخانیات ایران در جایگاه دوم قرار دارد که انواع سیگارها برند های داخلی از جمله تیر، کاسپین، بهمن و غیره را تولید میکند.
در رده سوم شرکتهای بخش خصوصی هستند که در سالهای اخیر، با خارج شدن تولید سیگار از انحصار دولت در حال تجهیز امکانات و خطوط تولید و بستهبندی سیگار هستند. در چند سال اخیر حدود ۳۰ شرکت مجوز تولیدگرفته اند.
این ۳۰ شرکت خصوصی تولید سیگار هر کدام چندین برند سیگار دارند. البته الان هنوز همه آنها به بهره برداری نرسیدهاند.
پس تب چاپ سیگار که این روزها در چاپخانهها بالا گرفته، باید در پاسخ به این نیاز باشد؟
بله، هم به این دلیل و هم به دلیل مناقصههایی که دخانیات ایران برگزار میکند و خیلیها میتوانند در آن شرکت کنند.
آیا وارد شدن این چاپخانهها، روی بازار شما تأثیر نمیگذارد؟
نه، اصولا این چاپخانهها روی بازار چاپخانه مایرملنهوف تأثیری ندارند، چراکه مشتریان عمده یعنی شرکتهایی مثل JTI و BAT، استانداردهایی دارند که آن چاپخانهها به راحتی نمیتوانند آنها را فراهم کنند.
کمی بیشتر توضیح دهید چه چیزی در مایرملنهوف هست که چاپخانهّهای دیگر، ندارند؟
ببینید، چاپ سیگار، فقط این نیست که بتوانید مرکب را با کیفیت خوب روی مقوا چاپ کنید. کار چاپ شاید ۲۵ درصد از فعالیت چاپخانه ما را تشکیل بدهد، بقیه یعنی ۷۵ درصد کارها مربوط به اقدامات دیگر است. از جمله کنترل کیفیت مراحل مختلف، تستهای آزمایشگاهی، رکورد گزارشها و غیره و غیره. خیلی از چاپخانهها که شاید چاپ بسیار خوبی هم داشته باشند، فاقد چنین سیستم تعریفشده گردش کار، نیروی تربیتشده و تجهیزات آزمایشگاهی هستند. استقرار این سیستمها علاوه بر دانش فنی، سرمایه زیادی طلب میکند که چاپخانههای معمولی، توان کافی برای این سرمایهگذاری را ندارند. از طرف دیگر چاپ و تحویل سفارشات بزرگ، سر وقت و طبق برنامه، مستلزم تأمین و ذخیرهسازی مقوا برای دورهای ۶ تا ۸ ماه آینده است. ما به این منظور همیشه ۸ تا ۱۰ هزار تن مقوا در انبار داریم. اختصاص این حجم از نقدینگی در توان گروه بزرگی مثل MM هست ولی به طور معمول چنین سرمایهگذاریای از عهده چاپخانههای دیگر برنمیآید.
اشاره کردید به تستها و آزمایشها در فرایند چاپ و تکمیل و گفتید که چنین امکانات و رویههایی در چاپخانههای وجود ندارد. با این حساب آیا سطح رعایت پروتکلهای بهداشتی در برخی از سیگارها، پایینتر است؟
رعایت استانداردها و سطح کیفی، امنیتی و بهداشتی سیگار، تابع سیاستگذاری صاحبان برندهاست. روشن است که همه به یکسان در یک سطح استانداردها را طلب نمیکنند.
برندهای نامدار بینالمللی کار خود را نمیتوانند به چاپخانههایی که فاقد سیستم کنترل و آزمایشگاه و گردش کار مطابق استانداردهای آنها باشد، سفارش دهند.
در مناقصههای دخانیات ایران، پیششرطی برای تجهیز آزمایشگاه و استانداردسازی چاپخانه به چشم نمیخورد؟
تا آنجا که ما میدانیم، نه. اغلب چاپخانهها هم شاید از این مسائل مطلع نباشند. برای بسیاری از آنها شاید چاپ جعبه سیگار با جعبه دستمال کاغذی یا جعبه اسباب بازی، فرقی نداشته باشد.
البته ما برای انجام سفارشاتی که از دخانیات میگیریم هم کنترلها و تستهایی را که در چاپخانه برای سیگارهای شرکتهای بینالمللی تعریف شده، رعایت میکنیم.
لطفا چند کلمهای درباره آزمایشگاه تخصصی چاپخانه MM بگویید.
تقریبا درهر مرحله از فرآیند تولید، از ورود مواد اولیه به انبار تا پالت کردن کارهای آماده تحویل، به نحوی باید تاییدیه ای از آزمایشگاه گرفته شود تا به مرحله بعد برود. برخی از این آزمایشها جنبه فنی دارد و شماری نیز به منظور رعایت استانداردهای سلامت صورت می گیرد.
مقوایی که وارد چاپخانه میشود ابتدا نمونه ای از آن به آزمایشگاه می رود تا مشخصات فنی آن تایید شود، سپس بازرسی میشود که از نظر سلامت لبههای بند یا رول بی اشکال باشد. پس از تایید، اجازه تخلیه در انبار داده میشود. مرکب و سایر مواد مصرفی نیز چنین پروسه ای را طی میکنند. ارتباط آزمایشگاه با بخش تولید از مراحل اولیه چاپ تا پایان چاپ و نیز عملیات تکمیلی(ورنی UV، طلاکوب، برجسته سازی، خط تا وغیره ) با آزمایش نمونهها زیر دستگاههای تخصصی در آزمایشگاه، بررسی میشود و پس از رفع اشکالهای احتمالی و تایید نمونه، اجازه تولید و رفتن به مرحله بعد را می گیرد. همین روند در مرحله عملیات تبدیلی(مانند دایکات) نیز طی میشود.
علیرغم همه این تمهیدات باز هم نمونهای از جعبه آماده تحویل را به مدت چند روز در مجاورت مواد جذب کننده بو قرار میدهیم و سپس تأثیر آن را بر تنباکو از نظر انتقال بوی مرکب و ورنیهای چاپ شده، اندازهگیری میکنیم و وقتی این فاکتور، بیاثر شد، پالتهای چاپ شده ارسال میشوند.
این مراقبتها به خاطر جلوگیری از احتمال نفوذ گاز GC باید صورت گیرد، که از واکنش مرکب روی مقوا تولید میشود و سرطانزا تشخیص داده شده است، به خاطر اهمیت آزمایشگاههای حین کار، چند صد هزار یورو تنها برای ابزارهای مختلف آزمایشگاه هزینه شده است.
حجم بازار بستهبندی سیگار در ایران چقدر است؟
طبق آمارهای رسمی، مصرف سیگار در ایران حدود ۶۵ میلیارد نخ در سال است. که هر ۲۰ نخ سیگارت در یک جعبه جا میگیرد. بنابراین سالانه ۳ میلیارد و دویست و پنجاه میلیون جعبه سیگار، چاپ و تکمیل میشود.
از این تعداد، برآورد میشود که حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد قاچاق باشد. (آمارها در این مورد شفاف نیست و در موقعیتهای مختلف با ملاحظات خاص اعلام میشود.)
از این تعداد، چه مقدار جعبه سیگارها نسبتاً لوکس هستند؟
به جای لوکس و معمولی، اگر بستههای مقوایی و کاغذی را ملاک قرار دهیم، میتوانم بگویم که حدود ۸۰ درصد بستههای سیگار، مقوایی و ۲۰ درصد کاغذی هستند. البته انتخاب مقوا تنها به دلیل لوکس بودن سیگارها نیست. لوکس بودن جعبه، یکی از دلایل است. دلیل دیگر، نازک و شکننده بودن بعضی سیگارهاست که به جعبه و محافظی قوی نیاز دارند. همچنین بعضی افراد یک پاکت سیگار را چند روز در جیب و جاهای مختلف میگذارند و بارها باز و بسته میکنند. بسته کاغذی در این موارد آسیبپذیر است.
فکر میکنید حضور چاپخانه MM و چاپ و بستهبندی سیگار، مطابق استانداردهای بینالمللی، سطح توقع مشتریان و صاحبان برندها را بالا برده است؟
حضور شرکت MM و پیادهسازی استانداردها در ایران، بیشک تأثیر معینی بر سلیقه مصرفکننده نهایی و شرکتهای تولید سیگار داشته است. سفارشدهندگان بینالمللی که استانداردهای خود را دارند و در ایران یا هر جای دیگر، عین محصولات خود را از چاپخانه میخواهند. تولیدکنندگان داخلی هم که وارد این کسب و کار میشوند، بیشک به آنها نگاه میکنند و رقابت بین آن شرکتها، سرانجام به رقابت کیفیت و استانداردسازی میانجامد.
بالاخره چاپخانهّهای ما باید خود را با استانداردهای بینالمللی تطابق دهند. نسل جدید و تحصیلکردهای که وارد چاپخانهها شدهاند، دیگر به همان صورت استاد شاگردی کار نخواهند کرد. وارد شدن به بازار سیگار ایجاب میکند که چاپخانه به روز و ماشینها سالم و پرتوان باشند. الان ماشینهای چاپ ما با سرعت ۱۸۰۰۰ برگ در ساعت مقوای ۲۰۰ تا ۲۱۵ گرمی چاپ میکند. غیر از این واقعاً شاید به صرفه نباشد.
این همه از چاپ گفتیم، ولی آخرین روندهای مربوط به بستهبندی سیگار، چه چیزی را نشان میدهد؟
جالب است بدانید که چند سالی است روند حذف چاپ از روی بستههای سیگار آغاز شده، جنبش مخالف دخانیات دیگر به نوشتن یک جمله درباره ضرر سیگار برای بدن یا چاپ تصویری دلخراش از آثار سیگار بر سلامتی، رضایت نمیدهد. در نتیجه این فشارها بعضی دولتها مقررات سفت و سختی دارند. مثل استرالیا که الان بستهبندی بدون چاپ را برای سیگار الزامی کرده است. تنها زیر جعبه نوشته شده که این چه برندی است و مشتری در قفسه هیچ متن و تصویری، حتی طلاکوبی روی جعبه سیگار نمیبیند. تنها ممکن است نوعی امباس روی این جعبهها باشد.
این روند در اروپا هم کم و بیش آغاز شده، حتی در ترکیه نیز در کنار بستههای چاپی، تعدادی از جعبههای سیگار بدون چاپ عرضه میشود. اکنون در کشورهایی که بخش سلامت در دولت قویتر است، سیاستگذاری برای حذف طرح و چاپ از روی بستههای سیگار را دیکته میکنند. به هر حال این روند رو به افزایش است.
پس قالبسازی بیشتر از چاپ اهمیت پیدا خواهد کرد.
بله، همین حالا هم قالب و دایکات جعبههای سیگار بسیار مهم است. ما برای همه برندها، حتی برندهای ایرانی، قالب تیغ و برش را به خارج سفارش میدهیم. با این که میانگین هزینه یک قالب ۵/۴ ورقی، حدود ۳۰ هزار یورو (معادل یک میلیارد تومان) تمام میشود. چون قالبهای ساخت داخل هنوز توان و کیفیت لازم را ندارند و ممکن است در سرعت بالا و در تیراژ بالا جوابگو نباشند. میدانید که در صورت جزئیترین خطای تیغ و دایکات، پوشالگیری ورقهای دایکاتشده و دستهکردن جعبهها، با مشکل مواجه میشود و به سرعت تولید آسیب جدی میزند. مشتریان نیز انتظار دارند تا و برش جعبهها به بهترین نحو انجام شود.
در پایان اجازه بدهید بپرسیم، اگر جعبههای سیگار بیچاپ شوند، این همه ماشینآلات چاپ گروه MM به چه کار خواهند آمد؟
گروه MM دو برنامه را در این زمینه در پیش دارد:
اول، انتقال چاپخانهها از کشورهای محدودکننده به کشورهایی که محدودیت چاپ ندارند. مثلاً کوچ ماشین آلات چاپخانه ای از اروپا به ویتنام به همین خاطر انجام شده است.
دوم، جایگزین کردن سفارشات چاپ از سیگار به FMCG (محصولات پرمصرف) است. شاید از همین چاپخانههای MM در آینده به جای جعبه سیگار، جعبههای شکلات بیرون بیاید. بالاخره در بستهبندی این محصولات هم طعم و بو و رطوبت و غیره، کمتر از سیگار اهمیت ندارد. البته شرکت ام ام در چاپ و بسته بندی محصولات غیر دخانی هم اولین و بزرگترین در اروپا هست و در حال گسترش بازار خود در دنیا میباشد.