شنیدهها در ماههای اخیر حکایت از تعطیلی چندصد چاپخانه در تهران و شهرستانها دارد. علیاصغر شادمانی مدیر و مؤسس چاپخانه شادیران که چاپخانهاش در شمار چاپخانههای تعطیل شده است، به نقل از رئیس اتحادیه چاپخانهداران این تعداد را ۱۵۳ واحد در تهران اعلام میکند. وی در گفت و گو با ماهنامه صنعت چاپ ضمن اظهار تأسف از وضعیت بهوجود آمده میگوید: «من دور و بر خودم ۳۵ چاپخانه را میشناسم که تعطیل شدهاند.»
وی که تعطیلی این چاپخانهها را با توجه به وضعیت اقتصادی کشور و ناتوانی در تأمین منابع تولید، بدیهی و لاجرم میداند، چند دلیل برای این تعطیلیها عنوان میکند: دلیل اول، وابستگی صنعت چاپ و بستهبندی به صنایع دیگر و به موازات آن، رکودی که آن صنایع را در برگرفته است. وی در این باره تصریح میکند: «بهطور معمول بسیاری از صنایع برای تولید جعبه و لیبلهای روی محصولات خود و همچنین تبلیغ کسب و کار خود از طریق بروشور و کاتالوگ به چاپخانهها مراجعه میکنند. رکودی که در بازار آنها است این سفارشها را به حداقل رسانده که به تبع آن رکود به صنعت چاپ هم میرسد. دلیل دوم مالیات و فشاری است که از جانب سازمان امور مالیاتی به چاپخانهها برای اخذ مالیات از آنها وارد میشود.
دو دلیل عمده تعطیلی چاپخانهها
شادمانی دلیل اول را که به تحریمها و شرایط کلی اقتصاد کشور مربوط میشود، امری فراگیر و شرایطی ناگزیر برای چاپخانهها میداند ولی دلیل دوم را امری ظالمانه و ناشی از بیتوجهی دولت و بهویژه اداره مالیات به مشکلات ایجاد شده برای چاپخانهها قلمداد میکند. به گمان او عامل دوم با تدبیر دولت و تعامل منطقی اتحادیه صنف چاپ با اداره مالیات میتوانست نباشد یا طور دیگری باشد. با این نظر وی ادامه صحبت را مشکلآفرینی اداره مالیات اختصاص میدهد.
وی میگوید: مأمور مالیات گویی چشم خود را روی بیکاری چاپخانهها بسته است و فقط به فکر این است که چگونه میتواند حداکثر مبلغ ممکن را از این چاپخانهها ـ که واقعاً مشخص است درآمدی ندارند ـ اخذ کند. این با عدالت مالیاتی کاملاً در تناقض است. وقتی قیمت ماشینآلات یک چاپخانه به اندازه مالیاتی است که بر آنها وضع شده، چگونه میتوان انتظار ادامه فعالیت آن چاپخانه را داشت؟
هیچ منطقی پشت این رویه مالیاتی نیست. در شرایطی که درآمد کمتر شده، مالیات بیشتر میشود! آخر کارد مالیات به استخوان چاپخانهها رسید و تعطیل شدند.
این چاپخانهدار در ادامه گریزی به مشکل تأمین مواد مصرفی چاپخانه میزند و به مواردی چون سودجویی واردکنندگان، موانع گمرکی و مسائل مربوط به تأمین ملزومات چاپی اشاره میکند که در نهایت روی قیمت مواد اولیه تأثیر گذاشته و کمبود آن در بازار را موجب میشود.
نمیتوانیم حقوق بدهیم!
وی به مسأله دستمزد کارگران هم اشاره میکند و با وجود اینکه معتقد است وضعیت معیشتی کارگران نامناسب و درآمد آنها کم است، میگوید اغلب چاپخانهها برای پرداخت حقوقها مشکل دارند. بعید به نظر میرسد چاپخانهداری باشد که بتواند از عهده افزایش حقوقی که به حق شایسته کارگران هم هست، برآید. این مسالهای بحرانی است که نه تنها چاپخانهداران که کارکنان و کارگران چاپخانهها را با مشکل مواجه کرده و زندگی آنها را دستخوش تغییر خواهد کرد. وی با بیان این مطلب درباره تعطیلی چاپخانه و حواشی که به گفته وی حتی فراتر از صنعت چاپ، به اجتماع هم کشیده میشود، تأکید میکند. «این چاپخانههایی که تعطیل شدهاند و بسیاری دیگری که تعطیل میشوند هر کدام، تا چند ده کارگر دارند. با تعطیل شدن چاپخانهها این کارگران بیکار و خانواده آنها با معضل معیشتی روبرو خواهند شد. وقتی شخصی بیکار است ممکن است وارد هر فعالیتی ـ حتی غیرقانونی ـ شود. نانآور خانواده باید هر کاری بکند که معیشت خانواده تأمین شود. در نتیجه این قضیه میتواند معضلات اجتماعی را به دنبال داشته باشد.
چوب حراج بر سر ماشین چاپ
شادمانی میگوید چاپخانهاش ماهانه ۳۰۰ میلیون تومان هزینه دارد. وی که میگوید در دو سال اخیر به زحمت چاپخانه را سرپا نگه داشته و از منابعی خارج از چاپخانه مانند فروش زمین و سایر اموال شخصی این هزینه را تأمین کرده، تصریح میکند. «من توانستهام دو سال دوام بیاورم ولی دیگر توان فروش اموال و صرف هزینههای چاپخانه را ندارم. چاپخانه هم زیانده بوده و در دو سال اخیر روز به روز وضعیت کسب و کار بدتر شده است. دیگر چیزی برای فروش ندارم.
وی در پاسخ به این پرسش که تاکنون اقدامی در زمینه فروش ماشینآلات چاپ انجام دادهاید میگوید: چندین ماه پیش آگهی فروش ماشینآلات را منتشر کردم. کسانی هم برای خرید مراجعه کردند. واقعیت این است که من چند دهه در کار چاپ فعالیت داشتهام و گرم و سرد روزگار را چشیدهام. غرورم به من اجازه نمیدهد ماشین ۲ میلیارد تومانی را به قیمت ۶۰۰ تا ۸۰۰ میلیون تومان بفروشم. خریداران از وضعیت صنعت چاپ وعرصهای که بر چاپخانهها تنگ شده، سوء استفاده کرده و قیمتهایی را پیشنهاد میدهند که به نوعی به شعور انسان توهین میشود. مدیر چاپ شادیران با ابزار تأسف از وضعیت به وجود آمده اظهار میکند؛ چرا باید وضعیت بهگونهای باشد که چاپخانهدار مجبور شود ماشین خود را به یک دهم قیمت بفروشد؟
اتحادیه ناتوان از حمایت اعضا
مدیرچاپخانه تعطیل شده شادیران خاطر نشان میکند:
در طول چند سال اخیر مشکلات به طور صعودی رشد میکرد. هر چه به اتحادیه مراجعه کردیم که در زمینه مشکلات چاپخانهها اقدامی بکند، فایدهای نداشت. متأسفانه اتحادیه در راستای رفع مشکلات چاپخانهها تلاش نمیکند در صورتی که نگاه ما به اتحادیه است. وظیفه اتحادیه دفاع از حقوق چاپخانهها است. در زمینه مالیات ما به اتحادیه مراجعه کردیم تا به ما در جهت فشار مالیاتی کمک کند. اما اتحادیه توان این کار را نداشت و سازمان مالیاتی بالاخره کار خود را کرد و چاپخانهها را به تعطیلی کشاند.
در ادامه گزارش به سراغ رئیس اتحادیه چاپخانهداران رفته و این انتقاد را با وی مطرح میکنیم.