تخفيفهايي که جان صنعت نشر را ميگيرد
عرضه کتاب با تخفيف نامتعارف چه بلايي سر نشر کشور ميآورد
ساره گودرزي
عرضه کتاب با تخفيف؛ اين عبارت شايد يکي از متداولترين و مرسومترين تابلوهايي باشد که در گذرتان به خيابان انقلاب و حوالي آن حتما ديدهايد. تخفيفهايي که از ۱۰ درصد آغاز ميشوند و گاهي تا ۵۰ درصد هم ميرسند، بعضي از اين تخفيفها توسط کتابفروشيها و بعضي ديگر توسط برخي فروشندگان خياباني کتاب ارايه ميشود. اما آيا تاکنون تحقيقي شده است که اين تخفيفها چه ميزان در صنعت نشر کشور تاثيرگذار هستند و گستردگي آنها در روزگار کسادي بازار کتاب و کتابخواني چه سرنوشتي براي اهالي نشر رقم ميزند؟ در اين گزارش تلاش کرديم تا در گفتگو با دستاندرکاران حوزه نشر به اين سوالات پاسخ دهيم.
ورود اتحاديه ناشران به موضوع تخفيف کتاب
کتاب نيز همانند هر کالاي ديگري گهگاهي با تخفيف عرضه ميشود، اما گاهي اين تخفيفها غيرمتعارف و غيراصولي هستند و موجب ميشوند که مخاطب با توقعي نابجا از قيمت بالاي کتاب گلايه کند و از کتابفروش تقاضاي تخفيف کند. محمود آموزگار؛ رييس اتحاديه ناشران و کتابفروشان تهران درباره عرضه کتاب با تخفيفهاي غيرمتعارف توسط برخي از فعالان حوزه نشر ميگويد: «فروش کتاب با تخفيفهاي زياد و بيضابطه به روند بازار نشر آسيب ميزند و دامنگير شدن اين موضوع و گستردگي آن در سالهاي اخير توسط ناشران و کتابفروشان به حوزه نشر صدمات زيادي زده است. به همين دليل در اتحاديه کارگروهي از صاحبنظران تشکيل خواهد شد تا آييننامه ارايه تخفيفهاي فروش را تهيه و تنظيم کنند».
او با اشاره به پيشبينيهاي قانون نظام صنفي درباره تخفيفهاي غيرمتعارف در اصناف توضيح ميدهد: «در قانون نظام صنفي ارايه کالا با تخفيف بالا نيازمند دريافت مجوز از اتحاديههاي صنفي است و در اين زمينه صنف ناشران و کتابفروشان نيز براي عرضه کتاب با تخفيف بايد از اتحاديه مجوز بگيرند. به همين دليل بهزودي براي ساماندهي اين موضوع کارگروهي از کارشناسان و صاحبنظران حوزه نشر براي ايجاد ضابطه در شيوه عرضه تخفيفهاي فروش در مکانهاي حقيقي و الکترونيک تشکيل ميشود تا تصميمهاي مناسب گرفته و آييننامههاي مربوط به اين حوزه را تدوين کنند».
شايد جالب باشد بدانيد که ناشران و کتابفروشان نيز همانند ديگر اصناف براي فروش کتاب با تخفيف بايد از اتحاديه صنفي خود مجوز دريافت کنند و در غير اين صورت کار آنها غيرقانوني است و اتحاديه ميتواند با آنها برخورد کند. آموزگار در اين زمينه ميگويد: «ناشران و کتابفروشان براي عرضه کتاب با بهايي غير از قيمت پشت جلد يا قيمت اصلي کتاب، بايد با اتحاديه هماهنگي انجام دهند تا اتحاديه بتواند رقابتها را کنترل کند، زيرا برخي از اين قيمتها نامتعارف است و موجب بههم ريختگي بازار ميشود. برخي ناشران کتابهاي خود را با تخفيفهاي بسيار بالا عرضه ميکنند درحاليکه کار ناشر فروش کتاب نيست بلکه بايد کتاب منتشر کند».
رييس اتحاديه ناشران و کتابفروشان تهران به نکته قابل تامل ديگري در اين زمينه اشاره ميکند و يادآور ميشود: «ناشران حتي براي برگزاري نمايشگاه کتاب در مکانهاي مختلف نيز بايد از اتحاديه ناشران و کتابفروشان مجوز دريافت کنند زيرا اتاق اصناف حتي برگزاري نمايشگاه را به اجازه از اتحاديه صنفي منوط کرده است و اگر غيرازاين باشد بايد برخورد شود. اين موضوع فقط مختص ايران نيست و قاعده تثبيت قيمت کتاب در اروپا سالها است که اجرا ميشود و همه آن را قبول دارند. طبق اين قاعده در کشورهاي اروپايي مثل آلمان قيمت کتاب در کتابفروشي کلن، هامبورگ يا فرانکفورت بايد يکسان و همانند پشت جلد باشد و کتابفروشي اجازه تخفيف دادن ندارد و همه موظف هستند که اين قانون را رعايت کنند تا تفاوت قيمتي وجود نداشته باشد. اينگونه نيست که يک کتابفروشي بزرگ اين قدرت را داشته باشد که به هر بهانهاي کتاب را با تخفيف بفروشد زيرا با اينکار در چرخه کار نشر اختلال به وجود ميآورد و اين موضوع در حالي در اروپا رايج است که در ايران اصلا چنين ساز و کاري وجود ندارد».
لطمههايي که جبران نميشوند
شايد جالب باشد بدانيد عرضه کتاب با تخفيف فقط مختص کتابفروشان نيست و ناشران زيادي هم هستند که براي دريافت سود بيشتر کتابهاي خود را با تخفيف عرضه ميکنند. بهعنوان مثال گاهي يک ناشر کتابهاي خود را با ۲۵ درصد تخفيف به کتابفروش ميفروشد اما به مشتري همان کتاب را با ۳۵ درصد تخفيف ميفروشد. شايد در يک نگاه اين موضوع اينگونه بهنظر ميآيد که ناشر دوست داشته چنين کاري انجام دهد اما از نظر حرفهاي اين کار اما و اگرهاي زيادي به همراه دارد و موجب ميشود که تعادل حلقه زنجيره نشر شامل ناشر، موزع و کتابفروش بر هم بخورد. ناشراني که اين کار را انجام ميدهند اغلب اين تخفيفها را بر روي کتابهاي خود در سايت اينترنتي عرضه ميشود و اين تخفيف غيرمتعارف موجب کاهش چشمگير فروش کتابفروشان و بر هم ريختن تعادل بازار ميشود.
به سراغ حسن کياييان؛ مدير انتشارات و کتابفروشي چشمه ميرويم تا نظرش را درباره اين کار بيشتر بدانيم، او در اين زمينه ميگويد: «تخفيفهايي که اغلب بهصورت غيرمتعارف هستند به حوزه نشر لطمه زيادي ميزند. يادم ميآيد حتي در آلمان هم اتحاديه ناشران و کتابفروشان آلمان به شدت در برابر تخفيف براي کتابها ايستادگي کرد و درصد تخفيفهاي سراسر کشور را به هم نزديک کرد تا ناشر يا کتابفروشي نتواند بيشتر تخفيف بدهد».
کياييان با بيان اينکه رواج گسترده اين تخفيفها در بازار نشر به نفع اهالي اين حوزه نيست، عنوان ميکند: «مشتري زماني که اين تخفيفها را بهصورت گسترده در کتابفروشيها يا بازار نشر ميبيند اين توقع را دارد که همه کتابها از تخفيف برخوردار باشند و روند معمولي خريد و فروش کتاب بر اساس قيمت پشت جلد کتاب مختل ميشود و به نظرم اتحاديه بايد به اين کار ورود پيدا کند زيرا لطمههايي به حوزه نشر ميزنند که جبران نميشود».
او ارايه کتاب با تخفيف را به نفع حوزه نشر نميداند و معتقد است: «گاهي وقتها در طرحهاي فصلي که خانه کتاب طي يکي ـ دو سال اخير انجام داده است تخفيفهايي براي کتابها در نظر گرفته ميشود که در يک بازه زماني۱۰ روزه خوب است و ميتواند مفيد باشد اما استمرار آنها در طول سال و تسري آن به کتابفروشيهاي ديگر اصلا خوب نيست. به نظر من ضرورتي هم ندارد که بخواهيم اين کار را انجام دهيم و مردم بايد بدانند که کتاب مثل بيشتر کالاهاي ديگر تخفيف ندارد و قيمت پشت جلد آن ملاک نهايي است».
جبران کمبود نقدينگي با تخفيف
زماني که به سراغ ناشران يا کتابفروشان ميرويم آنها دليل عمده حرکت در مسير عرضه کتاب با تخفيفهاي بالا را کمبود نقدينگي و جبران آنها عنوان ميکنند، دليلي که بيشتر به يک توجيه غيرمنطقي تعبير ميشود که بهعنوان يک مسکن عمل ميکند و بايد در بازههاي زماني مختلف تکرار شود زيرا در غير اين صورت کارکرد درستي ندارند. اما هادي تقوي؛ عضو هياتمديره انتشارات نظر با اشاره به روند تخفيف ناشران و کتابفروشان ميگويد: «فروش کتاب با تخفيف اغلب روند فروش کتاب را کند ميکند، يک کتابفروش در مواقع بحراني نهايتا کتاب خود را با ۱۰ درصد تخفيف ميفروشد تا هم خود را از شر کتابهاي باقيمانده در انبار خود خلاص کند و هم جا براي کتابهاي جديد خود باز کند. اين ۱۰ درصد البته به بازار کتاب صدمهاي نميزند زيرا ناشر از سهم خود اين تخفيف را داده است».
او ادامه ميدهد: «اما برخي ناشران در برخي مناسبتها مثل عيد نوروز کتابهايشان را بر روي سايت اينترنتي خود با تخفيف بالا عرضه ميکنند که اين کار موجب ميشود بازار کتابفروشان کساد شود و مشتري به جاي اينکه از فروشگاه کتاب خريداري کند بهصورت مستقيم به سراغ ناشر برود. البته ناشران بهانههاي مختلفي براي اين کار دارند که با توجه به وضعيت رکود نشر کشور بهنظر تحت فشار هستند که اينکار را انجام ميدهند».
تقوي همچنين مشکلات مالي را عامل اصلي رواج گسترده اين تخفيفها در بازار نشر ايران ميداند و يادآور ميشود: «اغلب موزعان چکهاي هشت يا ۹ ماهه به ناشران ميدهند که وصول آنها نيز به تعويق ميافتد. به همين دليل ناشران تحت فشار مالي قرار ميگيرند و ترجيح ميدهند کتابها را با تخفيف بفروشند تا نقدينگي داشته باشند و اينکه منتظر باشند تا چکها نقد شوند. حضور ناشران در نمايشگاههاي مختلف نيز اغلب به همين بهانه است تا بتوانند نقدينگي خود را تامين کنند مثل حضور در نمايشگاه بينالمللي کتاب تهران که هرساله ناشران براي حضور در آن تلاش زيادي ميکنند».
تخفيف کتاب را خفيف ميکند
اما کتابفروشها هم دل خوشي از اين تخفيفها ندارند و گلايه زيادي نسبت به وضعيت موجود دارند. زيرا بعضي از همکاران و همصنفيهايشان بدون ملاحظه وضعيت موجود اينکارها را انجام ميدهند. مجيد يراغچي؛ مدير کتابفروشي کتاب پنجره که سالها است در اين حرفه فعاليت ميکند درباره وضعيت موجود ميگويد: «معتقدم که تخفيف کتاب آنقدر که در اين سه دهه گذشته متداول و بهعنوان يک امر طبيعي و عادي مطرح شده است، بزرگترين لطمه را به کتاب زده است. به طوري که خريدار کتاب فکر ميکند بايد کتاب با تخفيف باشد. درحاليکه کتابي که به کتابفروش داده ميشود ۲۵ درصد سود براي کتابفروش دارد و از معدود اقلامي است که حداقل سود را از يک کالا دارد».
او با بيان اينکه درصد سود کتاب در پروسه خريد و فروش کاملا مشخص است، عنوان ميکند: «يک کتابفروش هرگز نميتواند يک کتاب را با ۵۰ درصد تخفيف خريداري و با ۲۰ درصد تخفيف به مشتري بفروشد. در اين سالها موضوعات مختلفي مثل نمايشگاه کتاب باعث آن شدهاند، از سوي ديگر قاچاق کتاب اين موضوع را تشديد کرده است و بدترين جنبهاش اين است که چرخه توليد و توزيع و فروش کتاب را به خطر مياندازد و سه نهادي که دراصل چرخش توليد کتاب و عرضه و فروش دچار مشکل شدهاند و اين موضوع کل سيستم را تهديد ميکند».
به گفته يراغچي، کتابهاي قاچاقي که با نيمبهاي کتاب اصلي که ناشر در بازار عرضه ميکند، گوشه خيابان به فروش ميرسد بهطورکلي اعتماد خريدار را هدف گرفته است. گاهي فکر ميکنم اين موضوع يک جريان سازماندهي شده است که افراد ميتوانند خيلي راحت اين کار را انجام دهند و واقعا جاي تاسف دارد.
مـديـر کتـابـفروشـي کتـاب پنـجـره دربـاره درخواست تخفيف بعضي مشتريان کتابفروشي خود نيز توضيح ميدهد: «بارها در روز پيش آمده است که خريدار موقع پرداخت پول از من تقاضاي تخفيف ميکند زيرا اين ذهنيت براي آنها ايجاد شده است که بايد کتاب را با تخفيف خريداري کنند و هرجايي که ميروند با يک تابلوي بزرگ تخفيف روبهرو هستند. در گذشته چنين حالتي نداشتيم که خريدار مرتب تقاضاي تخفيف کند و اين موضوع عادت شده است و تصور ميکنند کتاب بايد با تخفيف فروخته شود درحاليکه شما وقتي يک ساندويچ يا پيتزا ميخوريد نميتوانيد از مغازهدار تقاضاي تخفيف کنيد و بايد بهاي آن را تمام و کمال بپردازيد. اما در کار کتاب اين مساله شدت گرفته است».
يراغچي با بيان اينکه تخفيف کتاب، کتاب را خفيف ميکند، ميگويد: «در نزد مردم و جوانان اين تصور پيش ميآيد که کتاب يک کالاي ساده و معمولي است که نصف ارزش بهاي آن بايد پرداخت شود يا کنار خيابان و کف زمين آن را خريداري کرد. اما اينکار تاسفبار است، فرهنگي نيست و براي روابط صنفي ما مخرب است».
شايد بتوان گفت تصميم اتحاديه ناشران و کتابفروشان مبني بر برخورد با بعضي از فعالان حوزه نشر اگرچه تصميمي ديرهنگام اما خوب و دقيق است. تصميمي که از دل صنف برميآيد و بايد هرچه سريعتر اجرايي شود. در اين ميان نکته اصلي اين است که آيا دستگاههاي ذيربط با اتحاديه همکاري خواهند داشت، زيرا اتحاديه نماينده صنف توليدکننده، توزيعکننده و فروشنده کتاب است و صدمه چنين تخفيفهاي نامتعارفي به کل صنف ميخورد و اقدام قاطعانه ميتواند بسياري از مشکلات را حل کند.