دانش آموزان کشور ما، مثل همه اعضای خانوادههای متوسط مزد و حقوق بگیر ایرانی، پایین آمدن سطح زندگی را احساس میکنند، در خوراک و پوشاک و گردش و سرگرمی و همه چیزشان. اما گمان نمیرفت در مورد کالایی که مواد اولیه آن در ردیف اولویت شماره ۱ و اقلام ضروری جای گرفته است نیز با گرانی افسار گسیخته مواجه شوند. صحبت از دفتر است که از کاغذ ساخته میشود. بسیاری از خانواده توقع دفترهای لوکس و فانتزی را ندارند، اما برای تأمین هزینههای کتاب و دفتر و نوشتافزار، در میمانند و به جای حمایت، با طلب شهریه و همیاری از سوی مدیر مدرسه روبر میشوند و چنانچه نپردازند، با بیمهری و تحقیر روبرو می شوند. اگر مسؤلان گرانپایه فغان خانوادههای فرودست را نمیشنوند، نه به دلیل رضایت آنها، بلکه چشم پوشیدنشان از تحصیل بچههاست.
مرا به خیر تو امید نیست شر نرسان
یکی نیست به این کارگروهها و ستادها و سامانهها و ارگانهای رنگارنگ بگوید «مرا به خیر تو امید نیست، شرمرسان!» راستی این روشها که بارها در دهههای گذشته امتحان خود را پس دادهاند، جز دامن زدن به فضای ناسالم و فسادپروری و دلالسازی بین ناشران و این و آن، چه کمکی به کاهش قیمت کتاب کردهاند؟ آثار آن خیر در عرصهای که ادعا میشود (یعنی در گسترش نشر و ترویج کتابخوانی) کدام است؟ و اگر چیزی هست، آن کجا و این شرّ بزرگ (یعنی ترک تحصیل شماری از فرزندان خانوادههای اقشار کم درآمد) کجا؟!
این درحالی است که بارها شماری از فعالترین و مؤثرترین ناشران در بازار نشر، مخالفت خود را با تخصیص سهمیه کاغذ به ناشران و تمایل به خرید کاغذ از بازار آزاد، اعلام کردهاند، اما سامانهها و کارگروهها همچنان اصرار دارند که باید ناشران را از کاغذ مستغنی و مردمان را از این راه کتابخوان کنند.
دفتر سازان محروم از ارز ۴۲۰۰ تومانی
توزیع کاغذ با ارز ۴۲۰۰ تومانی بین ناشران آنقدر مهم و وقت گیر است که دیگر نه سرمایهای برای تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی به صحافان و دفتر سازان میماند و نه مجالی برای رسیدگی به آنها، سکانداران واردات کاغذ تحریر و تخصیص ارز، از همان ابتدا آب پاکی را روی دست دفترسازان ریختند و خیال خود و آنها را از این بابت راحت کردند.
هم رییس انجمن تولیدکنندگان نوشتافزار و هم رییس اتحادیه صحافان و سایر دستاندرکاران تولید دفتر، بارها در رسانههای عمومی، اعلام و گلایه کردهاند که حتی یک سِنت ارز ۴۲۰۰ تومانی به آنها اختصاص داده نشده است!
بار حسرت در کولهپشتی دانشآموزان
برای بسیاری از کسانی که اطلاعیه و مصاحبهها و گزارش نشستهای پیاپی ستاد و سامانه کاغذ را دنبال میکنند، جای سؤال است که مگر کل اقتصاد نشر چقدر است که این همه مسئول و ناظر و برنامهریز و عوامل دارد. آنهم برای کتابهایی که تیراژ آنها معمولاً حدود ۵۰۰ نسخه است!
حالا این حمایت دلسوزانه به هر دلیل که هست، باشد. اما بیاعتنایی به دفتر، که مورد نیاز همه اقشار جامعه و کالایی ضروری برای آموزش کودکان، نوجوانان و جوانان و همه دانشآموزان و دانشجویان کشور است، چگونه زیر سایه حمایت از ناشران، توجیه میشود؟
مصرف حدود ۱۴۰ میلیون دفتر کجا و تعداد محدود کتابهای ناشران کجا؟
گلایههای خانوادهایی که در چند نمایشگاه و نوشتافزار در تهران به دنبال خرید نوشتافزار برای فرزندانشان آمده بودند،
نشان میداد که حتی دفتر و نوشتافزار ارایه شده در این نمایشگاهها که قیمتهایی مناسبتر از بازار دارند، برای آنها گران است و از بودجه آن خانوادهها بالا میزند.
دانشآموزان حتی از این نمایشگاههای ارزان فروشی هم بار حسرت را در کولهپشتی با خود میبرند،
دو پرسش اساسی تشکلهای صنفی از وزارت ارشاد و وزارت صمت چه کالایی فرهنگیتر از دفتر؟
چرا ارز دولتی به دفترسازان نمیدهید؟
وقتی صحبت از تولید دفتر به میان میآید، پیش از همه به فکر دفترسازان میافتیم که بخش عمدهای از آنها زیر پوشش اتحادیه صحافان هستند و بقیه نیز کم و بیش با آنها در ارتباطاند، انجمن تولیدکنندگان نوشتافزار و اتحادیه فروشندگان نوشتافزار نیز در این زمینه صاحب نظر هستند. آنها در تابستان امسال بارها در شبکههای رادیویی و تلویزیونی ضمن مصاحبههای مختلف انتقادهایی صریح از نبود حمایت دولتی برای تولید دفتر و نوشتافزار، مطرح و تصریح کردند که دانشآموزان امسال دفتر را بس گران خریداری میکنند.
نوش دارو پس از مرگ سهراب
یا وعده سرخرمن
جلیل غفاری رهبر، رییس اتحادیه صحافان تهران در گفت و گو با ماهنامه صنعت چاپ میگوید، از مهر و آبان سال گذشته، طی مکاتبات و تماسهای حضوری و پیگیریهای مختلف، هم در کارگروه کاغذ و هم در ستاد تنظیم بازار، بارها اهمیت تولید دفتر برای دانشآموزان را گوشزد کرده و تقاضای تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی به منظور تأمین کاغذ مورد نیاز دفترسازان را مطرح کردهایم. در مواردی وعدههایی نیز داده شد ولی هیچ حمایتی از دفترسازان صورت نگرفت.
غفاری از پیگیری موضوع با وزیر ارشاد میگوید:
«اواخر اردیبهشت امسال به آقای صالحی وزیر محترم ارشاد نامه دادیم و درخواست کردیم مقداری از کاغذهایی را که کارگروه در اختیار دارد، به دفترسازان اختصاص دهند تا هم قیمت کاغذ در بازار پایین بیاید، هم درسی که قدرت خرید محدود دارند، بتوانند چند دفتر برای فرزندانشان بخرند. متأسفانه موافقت نکردند و پاسخ دادند که ما فقط به ناشران و مطبوعات کاغذ میدهیم.
ما از ایشان پرسیدهایم آیا کتاب کالای فرهنگی است ولی دفتر کالای فرهنگی نیست؟ ایشان هنوز پاسخ روشنی به این پرسش ندادهاند. به هرحال خیلیها باور دارند که ارزش فرهنگی دفتر در شرایط کنونی شاید بیشتر از کتاب باشد، ما هنوز هم کلی بیسواد در جامعه داریم. گرانی دفتر و نوشتافزار که البته با گرانیهای دیگرهمراه میشود ـ موجب افزایش ترک تحصیل و بیسوادی در کشور میشود.»
وی درباره برخورد وزارت صنعت، معدن و تجارت با درخواست اتحادیه صحافان برای تأمین کاغذ با ارز دولتی میگوید:
«آقای قبادی معاون محترم وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز تا امروز هیچ گشایشی در کار دفترسازان برای تأمین کاغذ نکردهاند، حالا روز ۱۰ شهریور در مصاحبه رادیویی پذیرفتند که دفتر یک کالای ضروری در سبد خانوار است! در حالیکه چند روز به گشایش مدارس مانده سخن ایشان را باید نوش دارو پس از مرگ سهراب بدانیم یا چیز دیگر؟»
رییس اتحادیه صحافان تهران، سپس آماری از تولید دفتر ارایه میدهد:
«همه دفترسازان با جواز و بیجواز در استان تهران حدود ۶۰ تا ۷۰ میلیون دفتر میسازند که حداکثر نیمی از نیاز کشور را پاسخ میدهد. همه آنها با خرید کاغذ آزاد ـ که این اواخر بندی بالای ۵۰۰ هزار تومان رسیده بود ـ دفترها را تولید کردهاند. بخشی از این دفترها فانتزی و جلد سخت است.» وی یادآوری میشود کل دفتر مورد نیاز برای ۱۴ میلیون دانشآموز، حدود ۱۴۰ میلیون دفتر برآورد میشود.
علاوه بر این تعداد، چند واحد دفترسازی ماشینی در شهرهای گرمسار، اصفهان، زنجان، مشهد، تبریز و غیره، حدود ۱۵ میلیون دفتر ۴۰ برگ منگنهای ساختهاند که از کاغذ رول ارزان قیمت و ارز دولتی استفاده کردهاند. با این حال هر دفتر ۴۰ برگ آنها ۱۷۰۰ تومان به فروش میرسد. اما همین چند واحد هم از اردیبهشت امسال با ارز نیمایی کاغذ وارد کردهاند، بنابراین تولید بعدی آنها، حداقل دو برابر خواهد شد.»
سه مانع عمده تولید: بانک مرکزی، مالیات و پتروشیمیها
انجمن تولیدکنندگان نوشتافزار و اتحادیه فروشندگان نوشتافزار در مصاحبههای مختلف به موانع عمده در تولید دفتر و نوشتافزار اشاره کردهاند.
محمدرضا صنعتکار، رییس انجمن تولیدکنندگان نوشتافزار با مرور فعالیتهای انجام شده برای ارتقای کیفیت نوشتافزار تولیدداخل، میگوید: «استانداردسازی کردهایم و بسیاری از محصولات، نشان استاندارد گرفتهاند. سازمان استاندارد پس از بررسی این محصولات، به آنها نشان استاندارد داده است. حالا داریم روی تنوع محصولات کار میکنیم که پاسخگوی سلیقههای مختلف در بازار باشند؛ وی رویههای بانک مرکزی در زمینه تخصیص ارز و نیز فشار مالیات را در دو مشکل اساسی در راه تولید نوشتافزار میداند و همکاری نکردن پتروشیمیها در واگذاری مواد اولیه برای اجزای پلاستیکی نوشتافزار را سومین مشکل در برابر تولیدکنندگان نوشتافزار میداند. او سپس به گرانی شدید دفتر در سال تحصیلی جدید اشاره میکند. «از چندین ماه قبل به وزارت صنعت، معدن و تجارت، همچنین وزارت ارشاد، هشدار دادیم که با گرانی کاغذ مواجه هستیم و برای تولید دفتر، این کالای فرهنگی، باید اقدامی عاجل صورت گیرد. متأسفانه هیچ توجهی به این هشدارها و درخواست ها نشد و تاکنون حتی یک سِنت ارز ۴۲۰۰ تومانی در اختیار اعضای این انجمن گذاشته نشده است. جالب است که کاغذ از پارسال تا امسال از بندی ۸ هزارتومان به بالای ۵۰۰ هزارتومان رسید، در حالی که حتی با ارز آزاد هم نباید از نصف این مبلغ بالاتر میرفت»
موسی فرزانیان، رییس اتحادیه فروشندگان نوشتافزار تهران در تکمیل سخنان صنعت کار میگوید: دهه ۷۰، حدود ۱۸ میلیون دانشآموز داشتیم، الان تعداد آنها به ۱۳ میلیون نفر رسیده است ولی به خاطر تورم، مصرفکنندگان و خریداران نیز کمتر خرید میکنند. بدیهی است که خرید دفترهای وارداتی با جلد شخصیتهای کارتونی نیز محدودتر شده، زیرا هم وزارت صمت جلو ورود آنها را میگیرد و هم مردم توان خرید ندارند.