چاپکاران شانه خود را زیر بار تولید داخل دادهاند
ناوگان صنعت چاپ و بستهبندی کشور، موانع و چشمانداز (مرتضی اوجی)
چاپخانهداران و فعالان صنعت چاپ و بستهبندی ایران سربلندند، چراکه علیرغم فشار تحریمها از طرفی و ندانمکاریها و مشکلات اجرایی از طرف دیگر، صنعت چاپ ایران یکی از پایههای اساسی تولید در همۀ رشتهها بوده و شانۀ خود را زیر بار همۀ صنایع دیگر داده است. پیشرفت نسبی صنایع غذایی، دارویی، بهداشتی و آرایشی و صنایع دیگر و نیز استفادۀ آنها از فرصتهای صادراتی به برکت پایداری چاپخانهدارانی صورت گرفته که با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشتهاند.
پایداری علیرغم قدرنشناسی
علیرغم نقش اساسی، صنعت چاپ در اقتصاد کشور متأسفانه دولتمردان – حتی متولیان مستقیم صنعت چاپ یعنی وزارت صنایع و وزارت ارشاد- رفتاری درخور شأن و جایگاه صاحبان این صنعت با آنها نداشتهاند. چاپخانهداران از این رفتارها که ناشی از نداشتن معرفت نسبت به موقعیت چاپ در چرخۀ تولید ملی است، گلایه دارند.
چاپخانهداران ما که پای ثابت تولید و صادرات اغلب کالاهای مصرفیاند، به جای این که قدر ببینند و در صدر نشینند، رانده شده از وزارت ارشاد، پشت درهای وزارت صنایع، بیاعتنایی میبینند.
سرمایه و سابقه آنها در بانک ریشخند میشود و برای گرفتن مختصر وامی، وثیقه ملکی سنگین از آنها طلب میکنند، در عوض مأموران مالیات البته از خجالت آنها درمیآیند!
علاوه بر این مشکلات، ضعف تشکیلات صنفی و برخی رویههای غیرحرفهای در خانوادۀ چاپ، موجب تسلط سفارشدهندگان و اعمال نظر آنها در تعیین هزینه چاپ و شرایط پرداخت شده، به طوریکه برخی چاپخانهها در مواردی زیر قیمت تمامشده برای مشتری کار میکنند. با این گمان که چراغ چاپخانه روشن بماند و در سفارشهای بعدی جبران کنند. چنین وضعی امکان نوسازی و توسعه را از چاپخانهداران گرفته است.
در رابطه با مشتری، کفۀ فروافتاده به زیان چاپخانهدار، معمولاً به این راحتی بالا نمیآید. در نتیجه طی سالهای اخیر شاهد دومینوی تعطیلی چاپخانهها و خاموش شدن چراغ آنها بودهایم.
آنها که رفتند، آنها که ماندهاند
چاپخانههای بسیاری تعطیل شدند که برخی از آنها سابقه و اسم و رسمی هم داشتند. اما شمار قابل توجهی هم ماندهاند، البته بدون این که امکان نوسازی داشته باشند. اگر این وضع دوام یابد، آنها هم با بحرانهای دیگری روبرو میشوند، صنعت بدون نوسازی و چاپخانه بدون توسعه، توان پاسخگویی به نیازهای روز بازار را نخواهد داشت. بهویژه چاپهای بستهبندی که در جهان در لبۀ رقابت نوآوری حرکت میکنند. همۀ تولیدات ملی ما اگر قرار است در بازارهای منطقه و حتی داخل کشور، اقبال داشته باشند، باید از پشتیبانی صنعت چاپی پیشرو و توانمند برخوردار باشند وگرنه بار دیگر باید برای چاپ، دست به خارج دراز کنند. همچنان که سالهای نهچندان دور برای چاپ لفاف و لیبل IML و هولوگرام و پارچه و نیز سیلندرسازی، کلیشهسازی و قالبسازی و غیره، سفارشها به ترکیه میرفت. حالا علیرغم همه تحریمها و محدودیتهای توسعه، صنعت چاپ ایران پاسخگوی آنهاست.
آیا مسئولان وزارتخانههای متولی قانونی صنعت چاپ، با این واقعیتها آشنا هستند و ارزش پایداری خانوادۀ چاپ را در بهدوشکشیدن بار تولید ملی درک میکنند؟
در خانوادۀ چاپ اغلب آنهایی که عطای چاپخانه را به لقای آنها بخشیده و تعطیل کردهاند، انتظار حمایت از دولت داشتند، اما آنها که ماندهاند، اغلب خواستار آنند که دولت جلو آنها سنگاندازی نکند.
نوسازی چاپخانهها، شاید وقتی دیگر
درست است که چاپخانهها باتدبیر و تلاش به هر حال دارند به تولیدکنندگان دیگر، خدمات میدهند، اما ماشینهای آنها هر روز فرسودهتر میشود و با این قیمتها امکان جایگزینی و نوسازی ندارند. چندین سال است که به جز یک یا دو مورد استثنائی، ماشین چاپ نو وارد کشور نشده است.
در حالی که ماشینهای موجود از نظر کیفیت و راندمان تولید سال به سال اُفت میکند. اگر این روال ادامه یابد، شاهد چیزی شبیه ناوگان اتومبیلرانی کشور کوبا در صنعت چاپ خواهیم بود؛ موزهای در حال کار.
چاپخانههای افستی در بخش نشر اساساً انگیزهای برای توسعه ندارند، به جز دو چاپخانه بزرگ که مأموریت چاپ کتابهای درسی را دارند و امسال با نصب ماشینهای بزرگ چاپ رول، موقعیت خود را تثبیت کردند. ولی بخش بستهبندی مقوایی نیاز به واحدهای کارآمد دارد. البته در شرایط رکود کنونی هنوز کج دار و مریز میتوان طی کرد، حتی راه افتادن یک ماشین بزرگ و پیشرفته و فولآپشن در اصفهان پشت بعضی چاپکاران جعبه مقوایی را میلرزاند. اما آنطور که چاپکاران بستهبندی تجاری میگویند، بهزودی ناتوانی صنعت چاپ در این رشتهها آشکار خواهد شد.
چاپکاران بستهبندیهای انعطافپذیر و لیبل اما به برکت تولید فیلم در داخل و نیز حجم تولید صنایع غذایی، دارویی و بهداشتی شرایط عینی بهتری دارند. بهویژه در زمینۀ چاپ لیبل پتانسیل خوبی به نظر میرسد. بهطوری که شماری از چاپخانهداران افستی، مسیر توسعه خود را بهسوی این بازار هدفگذاری کردهاند. استقبال نسبی چاپخانهداران از نمایشگاه لیبل اکسپو، جلوهای از این گرایش را به نمایش گذاشت. هم نمایندگیها و هم چاپکاران و علاقمندان به چاپ لیبل، این نمایشگاه را جدی گرفتند.(گزارشی در اینباره در صفحات بعد آمده است)
پیشرفتها در زمینۀ کلیشهسازی و قالبسازی در سالهای اخیر، تا حدی به چاپخانههای فلکسو و چاپکاران لیبل قوت قلب بخشیده، وگرنه با نرخ کنونی دلار و دشواری سفارشات به خارج کشور، با بحرانی شدید مواجه میشدند.
چاپخانههای گراور نیز برخوردار از واحدهای سیلندرسازی پیشرفته در تهران و تبریز، توان کارهای باکیفیت را دارند.
همراهی تولیدکنندگان مواد مصرفی
جا دارد، یادی هم از مرکبساز وطنی بکنیم که با بهروز کردن دانش فنی خود، تا جایی که تأمین مواد اولیۀ مناسب میسر باشد، سعی در تولید مرکبهای خوب داشتهاند و بخش قابل توجهی از نیاز بازار را در همۀ رشتههای چاپ، برآورده ساختهاند.
تولیدکنندگان انواع وارنیش، داروها و مواد شیمیایی چاپ و چسب و حلال و غیره نیز بازوی صنعت چاپ بودهاند، با این تبصره که گاه برخی کاستیها را به گردن شرایط تحریم و مشکلات واردات و افزایش نرخ ارز خارجی میاندازند.
انتظار میرفت تولیدکنندگان ورنی و مرکب در برخی زمینهها مثل تولید ورنی LED UV هم دست به کار شوند، اما شاهد هیچ کوششی در این زمینه نیستیم، در حالیکه تولید این محصول، در داخل کشور، میتواند صنعت خشککن UV را نیز به حرکت درآورد و با کاهش مصرف برق، به چاپخانهها کمک کند.
صحبت کردن از مواد مصرفی چاپ و بستهبندی بدون کاغذ و مقوا ناتمام میماند. در این رشته شاهد سوسوی امیدی هستیم.
فرصتهای صنعت کاغذ و کارتن
کاغذ و مقوا که طی سال گذشته، در صدر خبرهای مربوط به کالاهای ضروری یا استراتژیک قرار داشت، این روزها به ثباتی نسبی رسیده است. البته کاغذ تحریر که از پرمصرفترین انواع کاغذ و مورد استفادۀ ناشران، دفترسازان و تولیدکنندگان تقویم و سررسید است، هنوز چندان به وضع عادی برنگشته است. بازتاب این وضعیت را در کاهش شدید سفارش و تولید تقویم و سررسید میتوان دید که در نیمه دوم سال معمولاً میبایست رونق میگرفت، اما اکنون اغلب دستاندرکاران این محصول دست روی دست گذاشتهاند.
در زمینۀ تولید کاغذ بهویژه کاغذ و مقوای بازیافتی و نیز کارتنسازی شاهد سرمایهگذاریهای جدید هستیم. با توجه به محدودیت شدید منابع سلولزی و درختان مناسب برای صنعت کاغذسازی، اساساً ایران قابلیت خاصی برای تولید کاغذ ندارد، مگر به طور محدود از آخال کشاورزی، باگاس نیشکر و بازیافت کاغذ و مقوای مستعمل. چند سالی است که تب تولید کاغذ سنگ هم بالا گرفته که به نظر نمیرسد افق روشنی در انتظار آن باشد.
چشمانداز کسب و کار چاپ
صنعت چاپ در شرایط کنونی بیش از هر چیز به تشکل صنفی کارآمد، مورد اعتماد اعضا و آشنا به مسائل روز و روندهای این صنعت نیاز دارد، تا با توجیه طرفهای دولتی و مراکز برنامهریزی، موانع را از پیش پای چاپخانهداران بردارد و با ترویج آموزشهای مدیریتی و تخصصی چاپ به ارتقای کیفیت محصولات چاپی، بالا رفتن راندمان تولید و رونق اقتصادی چاپخانهها کمک کند.
کارکنان واحدهای مختلف میبایست آموزشهای حرفه خود را بهدرستی فراگیرند. در یک کلام خانوادۀ بزرگ چاپ برای فردایی بهتر، ناگزیر از این اقداماتاند. دیر یا زود اقتصاد ایران در ارتباط و آمیختگی و بده بستان با کشورهای دیگر قرار میگیرد. چاپخانهها و چاپکارانی که خود را برای رقابت در بازار جهانی یا منطقهای آماده نکرده باشد، با مشکلاتی بیشتر از امروز مواجه خواهند شد. هماکنون نحوۀ بده بستان با مشتریان عراقی و افغانستانی نشان میدهد که در موارد زیادی آنها شرایط بازی را تعیین میکنند. علیرغم همۀ مشکلات اقتصادی و اجتماعی و گیر و گرفتاریهای ناشی از تحریمها، هماکنون باید پا به پای صنایع دیگر، تدارک فردا را ببینیم.