در چند سال اخیر و با وجود تنگناهای اقتصادی، موضوع بهرهوری در صنعت چاپ و دیگر صنایع، اهمیت فراوانی یافته است. در گذشته تصور بر این بود که زمان آموختن از زمان کار کردن جداست، لذا آموزش فقط پیش از آغاز کار بود و در حین خدمت و انجام وظایف شغلی، تنها تجارب شخص، ارزش آفرین بودند. اما امروزه با رشد و گسترش علوم مدیریتی، رفتارهای سازمانی و همچنین ظهور تکنولوژیهای گوناگون چاپ، نیاز کارکنان به آموزشهای حین خدمت، بیش از پیش احساس میشود.
چه بسیار استادکارانی که با تلاش شبانهروزی و عشق به حرفه خود، تجارب گرانقدری را کسب و به صورت استاد-شاگردی به نسلهای بعد منتقل نمودند و از میان این استادکاران، اساتیدی برخواستند که با حفظ همین رویه، یعنی مطالعه و کسب آموزشهای حین خدمت، کُتُب ارزشمندی را تألیف و تدوین نمودند که بعضاً به عنوان کُتُب مرجع هنوز در دانشگاههای چاپ تدریس میشوند.
عدهای بر این باورند که با وجود رکود اقتصادیِ حاکم بر صنایع و عدم دسترسی به تکنولوژیهای روز دنیا، آموزش گرهای از مشکلات کسب و کار را باز نمیکند بلکه به هزینههای سازمان نیز میافزاید. از سوی دیگر کارکنان به دلیل نبود تحرک و پویایی لازم در فضای سازمان و همچنین فرصتهای ارتقاء شغلی که تماماً متأثر از اوضاع نابسامان اقتصادی است، انگیزه لازم برای یادگیری و رشد دانش فنی، تخصصی و مدیریتی را ندارند.
اما واقعیت این است که آموزش تنها وابسته به مسائلی که در قالب این مشکلات بیان کردیم، نیست. با تغییر رفتار کارکنان و مشتریان و همچنین تغییر استراتژی رقبا در طول زمان، ما نیز نیازمند تغییر رفتار سازمانی هستیم که این خود اهمیت آموزش در زمینههای مدیریتی را برای ما روشن میسازد. به عنوان مثال در گذشته اعتقاد بسیاری از مدیران بر این بود که اگر خدمات چاپخانه، لیتوگرافی و یا طراحی عالی باشد، نیاز به تبلیغ نداشته و مشتری سرویس دهنده را هر کجا که باشد پیدا کرده و به سراغش میرود ولو در مکانی دور افتاده باشد. اما میبینم که امروزه چنین رفتاری حاکم نیست و با رشد تکنولوژی و ابزار ارتباطات اجتماعی و از سوی دیگر، ترافیک شهری، در دسترس بودن ، فاکتور بسیار ارزشمندی است. اگر چه الزامی به دسترسی فیزیکی نیست بلکه با سرویسهای تحت وب این دسترسی میسر است.
همه ما میدانیم که برای تولید یک محصول باکیفیت، تنها داشتن دانش تخصصی در آن رشته، کافی نیست بلکه وجود ماشین آلات مدرن، مواد اولیه با کیفیت و متنوع، سرویس و نگهداریِ به موقع ماشین آلات و فضای کاری مناسب، از دیگر ملزومات این هدف مشخص است. اگرچه با فقدان الزامات ذکرشده و صرفاً با وجود دانش تخصصی، امکان دستیابی به کیفیت عالی و در سطح استانداردهای جهانی، کمی دور از انتظار است، اما قطعاً بهرهوری و استفاده بهینه از منابع موجود را برای سازمان میسر ساخته و باعث ایجاد تمایز در برابر رقبا میشود.
در شرایطی که کاغذ مرغوب، مرکب با کیفیت و قطعات یدکی اصلی به سهولت در دسترس نیست و یا کیفیت و رتبه، و حتی برند محصول ثابت نیست؛ وقتی پروفایل برای رنگ و کاغذ مشخصی ایجاد شده است اما همان رنگ و همان برند، هر بار با کیفیتی متفاوت عرضه می گردد؛ و وقتی لیتوگراف مجبور است با یک نوع دارو، پیلتهای متفاوتی را تصویرنگاری و ظهور کند، چگونه می توان به سراغ ابزارهای استانداردسازی و یکپارچهسازی رفت.
اما باز هم باوجود تمام این مصائب، یکی از راههای برون رفت از این گرفتاریهای اقتصادی، و حفظ و نجات سازمان، کاهش هزینهها است، که آموزش در کنار دیگر راهحلها می تواند مثمر ثمر باشد. آموزش کارکنان در بخشهای فنی میتواند باعث تسلط بیشتر آنها بر ماشین آلات و ابزار شده و یا مثلاً با شناخت و جایگزینی نرمافزارها و ابزار سنجش، مراحل چاپ و پیش از چاپ را سریعتر و مطمئنتر از قبل انجام داد که خود، کاهش حجم ضایعات چاپی و جلوگیری از آسیب و توقف خطوط تولید را به دنبال خواهد داشت. و همچنین در حوزه مدیریتی نیز، آموزش میتواند باعث افزایش رضایتمندی در بین کارکنان و جلب رضایت مشتریان شود و در نهایت با حداقل نیروی انسانی و شیفتِ کاری، حداکثر بهرهوری را برای سازمان به ارمغان آورد.