صنعت تولید فیلمهای بستهبندی نمره قبولی میگیرد
حمیدرضا طاهری
مدیرعامل پوشان پلاستیک
آیا تولید فیلمهای بستهبندی در کشور از نظر تنوع محصول و کیفیت، جوابگوی نیازهای داخلی کشور هست؟
به عبارتی بیش از ۹۵درصد از فیلمهای پلیمری که در صنایع غذایی، آرایشی، بهداشتی، تجهیزات پزشکی و دارویی و بهطورکلی ابزار و تجهیزات صنعتی، استفاده میشود، در داخل تولید میشوند. حتی میتوان گفت؛ این۹۵درصد از نظر حجمی، ۹۹درصد است. علیرغم میزان قابل قبول میزان تولید بستهبندی، در برخی شاخههای تخصصی نیاز به فیلمهایی داریم که در ایران تولید نمیشوند. مثلاً بستهبندی دارو با پوشش EVOH که در داخل، واحدی برای تولید آن نداریم. البته در صنایع خودرو همه، فیلمهای خاصی استفاده می شود که در داخل فعلاً امکان تولید آن را نداریم. همچنین در گروههای خاص که حجم مصرف، کمتر است و توجیه سرمایهگذاری هم ندارد، تولید داخل بهتبع کمتر است. بنابراین میتوان گفت عمده نیاز کشور به فیلمهای بستهبندی، باتوجه به تولید داخل، تامین می شود.
بنابراین میتوان گفت که تولید فیلمهای بستهبندی در کشور از نظر تنوع محصول و کیفیت، جوابگوی نیازهای داخلی کشور هست؟
باتوجه بهاینکه عمده خطوط تولید فیلم در دنیا، توسط کمتر از ۵ کمپانی بزرگ در دنیا، ساخته میشود و دستگاهها نصب شده در ایران هم از همان کمپانیهاست، میتوان گفت از نظر تکنولوژِی چندان عقب نیستیم. اما این تکنولوژیها خوراک ورودی هم دارند و ما از نظر تنوع پلیمری، قطعا مشابه کشورهای حاشیه خلیج فارس نیستیم، از نظر دسترسی به پلیمرهای مهندسی و خاص هم قطعا مثل ترکیه که ارتباطات خوبی با اروپا دارد، نیستیم. مسائلی از قبیل تحریم وغیره هم در این راستا تاثیرگذار است. بنابراین، متوسط بهروز بودن ماشین آلات و تکنولوژی در این صنعت از نمره قابل قبولی برخوردار است. کما اینکه با همین فیلمهای خروجی از همین ماشینآلات، فیلمهای تولید ایران به خیلی از کشورهای دنیا، صادر میشوند. اما مواد اولیه ورودی آنها، باتوجه به اینکه پتروشیمی ما، لایسنسورها و پتنتهای مربوط به ۵۰سال پیش هستند، در این زمینهها، کمی محدود است. در مجموع میتوانم بگویم صنعت تولید فیلمما، از تکنولوژی خوبی برخوردار است، هر چند ورودی این صنعت همانند کشورهای بهروز دنیا نیست.
چه نوع فیلمهایی در داخل کشور تولید نمیشود؟ دلیل آن چیست؟ و کدام اقلام فیلم داخلی، صادر میشود؟
ما، در فیلمهای چندلایه حائل یا Barrier مثل EOH، پُلی آمید، کُوتهای خاص فیلمهای صنعتی، ضعف داریم. مثلا یکی از فیلمهایی که الان بسیار پرکاربرد شده، نوعی فیلم پُلیاستر است که درسلولها یا cell های خورشیدی و همین صفحههای گوشیهای موبایل، استفاده می شود. تکنولوژیهای بالادستی این فیلمها، خیلی به بازار داخل رو نیاورده است و بازار داخل هم بابت آن، سرمایهگذاری نکرده است. ولی درباره فیلم هایی که صادر می شوند، درحال حاضر حجم زیادی از خانواده پُلیاستر اعم از استرچ و شیرینک درخانواده پلی پروپیلن، CPP و BOPP در گروههای مختلف فیلمهای چاپی شفاف صدفی متالایز تا فیلم IML را صادر میکنیم که حجم قابل توجهی هم دارد.
۴- کدام فیلمها چاپپذیر و کدام بیچاپ و صرفاً به عنوان لایه مقاوم و Barrier استفاده میشوند. آیا در ایران از همه انواع فیلم بجا و صحیح استفاده میشود، یا نه؟
باید اینگونه بگویم که فیلمها، صرفا برمبنای اینکه چاپ یا لمینت شوند، طبقهبندی نمیشوند. چراکه در خیلی موارد مثلا لفاف BOPP صدفی را در لایه لمینت مثل بستنیها استفاده میکنیم و در خیلی موارد هم بهعنوان لایه چاپ مثل لیبل دورپیچ بطریها یا لیبل که بهصورت لفاف صدفی تک لایه چاپ میشود.خیلی جاها هم فیلم CPP را به تنهایی چاپ میکنیم، مثلا دستمالهای اکونومی که جای جعبه مقوایی را گرفته است. و در برخی موارد هم CPP را در لایه دوم لمینت میکنیم (مثل لفاف ماکارونی، آردیها، کیک و کلوچه). اما فیلمهایی هم داریم که اصولا برای ممانعت از عبور فاکتورهای تخریب، مثل نور، اکسیژن و رطوبت لمینیت میشوند. مثل فیلم پُلیآمید. کاربرد و ویژگی فیلمها، علیرغم اینکه میتوانند عملیاتپذیر باشند یا نباشند، مد نظر ماست؛ یعنی ما هر فیلمی را قابل عملیاتپذیری میکنیم و به این فکر نمیکنیم که با این قابلیتها، چاپ یا لمینت میشود و به این ترتیب است که یک فیلم قابل استفاده در صنعتچاپ یا لمینت میشود. بنابراین نمیتوان طبقهبندی خاصی را از ایننظر برای آنها در نظر گرفت.
پرمصرفترین فیلمهای چاپپذیر و نیز فیلمهای غیرچاپپذیر کدامند؟ (لطفا آمار مصرف سالانه را در صورت امکان بفرمایید)
به ترتیب اولویت، فیلمهای خانواده پلی پروپیلن، یعنی گروه BOPP و CPP)
دومین فیلم پرمصرف از، گروه پُلی اتیلن PE است که در چاپ و بستهبندی کاربرد زیادی دارد. البته پُلی اتیلن بدون چاپ، خیلی بیشتر از BOPP استفاده میشود. مثال روزمرهاش را که بسیار ملموس است بخواهیم درنظر بگیریم، مثلا شما در بازار میوه و ترهبار، هرجا کیسه بادمجان و خیار و هویج میبینید، پُلی اتیلن است و هرجا کاور در خشکشوییها، میبینید هم پُلی اتیلن است. بنابراین هرجا کیسهای میبینید که بهصورت تیوب در آن فرش ماشینی و پارچه قرار دادهاند، اغلب پُلی اتیلن است که اغلب بدون چاپ استفاده میشود. اما بازهم پر مصرفترین فیلم چاپی، خانواده PP و پرمصرفترین فیلم بدون چاپ، خانواده پُلی اتیلن است و بعد از این دو گروه، سایر فیلمها مثل پُلیاستر، PVC درردههای بعد قرار میگیرند. البته قدیم، فیلمهای دیگری مثل سلفون هم داشتیم که الان با توجه به منشاء طبیعی آن، خیلی کمتر شده است و همچنین پُلی آمید که بهندرت چاپ میشود.
لطفاً عمدهترین موارد استفاده هر یک از این فیلمها را نام ببرید.
حجم مصرف فیلمهای بستهبندی در صنایع غذایی، بیشترین میزان است و بعد ازآن هم دارویی، آرایشی و بهداشتی و سایر صنایع که بهصورت جمعی در رتبههای بعدی قرار میگیرند.
برای سه صنعت غذا، دارو و شکلات و شیرینی پرمصرفترین فیلمها کدامند؟ و درباره فیلمهای فودگرید کمی توضیح بدهید.
صنعت غذا، حساسیت بالا و جایگاه متفاوتی با صنعتی مثل شیرینی و شکلات، دارد برای مثال در نگهداری مواد غذایی، قطعا حساسیتهای بیشتری وجود دارد. اگر به بستهبندی محصولاتی مانند سوپها، انواع شیر خشک، غذای کودک و غیره دقت کنیم، متوجه میشویم عمدتا multy layer یا چندلایهها، نقش حفاظتی بیشتری دارند؛ یعنی بسته بندیها ترکیبی از پُلی استر، فویل آلومینویم، پُلی اتیلن و OPP و CPP، فیلم EVOH، لایههای Barrier مثل EVA هستند. مثلا شما در بستهبندی شیر مایع، زمانی که شیر استرلیزه و هموژنیزه دارید، Barrier پُلی آمید را هم دارید. بنابراین در صنایع غذایی عموم فیلمهای پُلیمری، کاغذ و سلولز و فویل آلومینیوم، در آلیاژها و ضخامتهای مختلف استفاده میشوند. اما درخانواده دارویی، تنوع بستهبندی، کمی محدودتر و حساسیت بستهبندی بالاتر است و عمدتا داروها به روش بلیسترینگ و در PVC، آلومینیوم لاکدار و ساشههای دارویی بستهبندی میشوند. پودرها، در چندلایه ترکیبی و فرآوردههای تزریقی بعضا در شیشه ظرفهایی غیر از محصولات لفاف، بستهبندی شدهاند. اما زمانی که به سراغ صنعت شیرینی و شکلات میآییم، عمدتا در خانواده BOPP هستیم، شفاف و متالایز و مات و صدفی، بخشی هم از انواع توییستها (دوسرپیچها) مثل پُلی استرمتالایز یا پی وی سی متالایز هستند. فیلمهای پیچشی، شکلاتهای مایع و کرم شکلات را همراه هم بستهبندی میکنند. اما عمده بستهبندی محصولات شیرینی و شکلات در ایران، در گروه BOPP است.
لطفا درباره خواص فیلمها از نقطه نظر محیطزیستی و بازیافتآنها، کمی توصیح بدهید. کدام فیلمها سازگارتر با محیطزیستاند و ردپای کمتری دارند؟ کدام فیلمها بازیافت یا باز مصرف میشوند و کدام اصلاً نمیشوند.
درخصوص فرایند بازیافت، اولفینها یعنی کل خانواده گروه pp اعم از BOPP و cpp و کل خانواده پُلی اتیلن، بالای ۱۰۰ سال در زنجیره طبیعت دوام میآورند تا تخریب شوند اما بازیافتپذیر هستند، همین که میبینیم همیشه درحال جمعآوری و بازیافت آنها هستند، به این معنی است که قابل بازیافت هستند. فیلمهای پلیمری که آلایندگی بیشتر و پایداری بیشتری در طبیعت دارند و یا وقتی که تخریب می شوند، زنجیره تخریبشان خیلی به طبیعت آسیب نمی زند، عمدتا pvc و pet هستند که اینها هم درحال حاضر جمعآوری و بازیافت می شوند. باتوجه به اینکه نرخ جهانی و نرخ داخلی پلیمر در دنیا و در کشور ما افزایش یافته است، فرایند بازیافت هم بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. جدای از اینکه همه گروههای پلیمری آلایندگی دارند و بعضا تخریبشان هم اثرات زیست محیطی شدیدتری دارد، امروز بهدلیل ارزشمند شدنشان و همچنین بهدلیل راهکارهایی که برای استفاده از آنها در محصولات بازیافتی پیدا شده است، جذابتر شدهاند. همچنین سازمانها، گروهها و تشکیلات مختلف بهصورت رسمی و غیررسمی شکل گرفتهاند که بتوانند این محصولات را جمع آوری و بازیافت کنند.
به هر ترتیب میتوانم به جرات بگویم که کمتاثیرترین پلیمری که اثرتخریبی کمتری دارد، همین اولفینها هستند. اما بهطورکلی همه گروهها آلایندهاند و آلودگی دارند.
در حال حاضر روندی جهانی تحت عنوان Eco Friendlyکردن بستهبندی یا دوستدار محیط زیست کردن بستهبندیها از خیلی سال قبل، رایج شده است. مدام هم تحت قوانین و پروتکلهای سختگیرانه در کشورهای پیشرفته دنیا، بیشتر موردتوجه قرار میگیرد تا آنچه بهعنوان بستهبندی نهایی محصولات به بازار روانه میشود، سریعتر به بازار برگردد و اثر تخریبی کمتری داشته باشد. در این خصوص، زیست تخریبپذیرها، گروهی از پلیمرها هستند که روانه بازار شدهاند و پلیلاکتیک اسید یا PLA گروهی هستند که جایگزین لایههای دوختپذیر در تماس با موادغذایی و محصولات حساس روانه بازار شدند و بعضا مثل زیستتخریبپذیرها ـ که بیشتر برمبنای نشاسته هستند ـ بهگونهای تولید میشوند که در طبیعت زودتر تخریب شوند. این یک تحول بسیار خوب است اما متاسفانه، ما باید خود فرایند blending یا میکس کردن ترکیبات را خوب بلد باشیم زیرا یکی از اصلیترین فاکتورهای تخریب اکسیژن و نور است و ما اگر ظرف غذا درست می کنیم و در آن پلو و خورشت میریزیم، آیا تخریب آن ظرف با حرارت های غذایی از همان لحظه پرشدن، شروع نمیشود و آیا زنجیره تخریب شده پلیمر از همان ابتدا همراه با غذا وارد زنجیره غذایی انسان نمی شود؟ بنابراین علیرغم اینکه اینها در ظاهر جذاب و الزامی هستند، اما تکنولوژیهای بسیار خاصی دارند که باید رعایت شود و خوشبختانه در ایران هم مورد توجه مراکز علمی و هم مورد توجه مراکز صنعتی قرار گرفته است.
و در باره ردپای کربن در صنعت فیلم های بسته بندی یا کاربری بعضی فیلم های خاص چه اطلاعاتی در دست است؟
دراینباره باید بگویم کربن، اصلیترین جزء موادآلی از جمله محصولات پتروشیمی است و اصلا در ابتداییترین تحصیلات دوره متوسطه میگفتند خانواده محصولات معدنی و خانواده محصولات آلی (یا برپایه کربن)، بنابراین کربن، در نگاه کلی در پایه محصولات پتروشیمی وجود دارد. و کربن اکتیو، یعنی کربن بهصورت دوده یا ذغال، کاربرد صنعتی دارد اما در بستهبندی، جایی بهعنوان کربن آزاد نداریم. برای مثال یکی از موارد پرکاربرد برای کربن اکتیو در صنعت سیم و کابل است ولی درصنایع غذایی، ما کمتر رنگ و بستهبندی مشکی داریم.
طبقهبندی فیلمها را از نظر قیمت فروش آنها بیان فرمائید. کدام فیلمها گرانتر و کدامها ارزانتر هستند.
چه درکشور ما، محصولات پتروشیمی و پلیمر شناور هستند و در بورس کالا با قیمتهای متناوب و متغیر عرضه میشوند، محصولات پلیمری هم در پایین دست به همین صورت است. اما از قدیم، بعضی فیلمها مثل فیلم EVOH و PVDC خیلی گران بوده است و اصلا تولید داخل نداریم و پُلی آمید هم در رتبه بعد از اینها قرار میگیرد و بعد از آن هم گروه BOPP، پلی استر، پلی اتیلن به ترتیب از بالا به پایین، در سطوح قیمتگذاری فیلمهای پُلیمری در صنعت بستهبندی جای میگیرند.
الان ما شاهد روند پلاستیکزدایی در بستهبندیهای اتحادیه اروپا هستیم، به نظر میرسد این روند در ایران برعکس است. آیا بعد دچار مشکل نمیشویم؟
ما زمانی که از یک مسیر و یا از یک روند مصرف مواد اولیه به مسیر دیگری گرایش بیدا میکنیم بایستی بستر آن آماده باشد، امروز مثلا اگر قرار باشد که ما در بستهبندیهای پلیمری به جای لفاف BOPP, IML از لفاف کاغذی برای ظروف TIML استفاده کنیم بالتبع باید، فرایند لاکزنی کاغذ، فرایند تیغ زنی و دایکات کردن کاغذ و ماشینآلات مورد نیاز را داشته باشیم. فکر میکنم امروز شرکت کاله و میهن، در بستهبندی لبنی این ماشینآلات را دارند. یعنی همان چیزی که در آلمان خیلی اصرار دارند که لیبلها کاغذی باشد. البته ما بهتر میدانیم که فرایند تولید کاغذ، مصرف کاغذ و گردش کاغذ در کشورما، یکی از پیچیدهترین ماجراهای صنایع کشور است یعنی چیزی که همیشه در آن رانت و مافیا حضور دارد. بنابراین اگر قرار باشد از کاغذ استفاده کنیم، باید به این موارد هم رسیدگی شود.
نکته دوم این است که اروپاییها، مهد و مرکز مصنوعات پُلیمری نیستند، چون پتروشیمی ندارند و تکنولوژی تولید فیلمشان بینظیر است. از طرفی ما، محصولات پتروشیمی و پلیمری داریم که روزبهروز هم فراگیرتر می شود، بنابراین نمیتوانیم توصیه کنیم که به سمت کاغذ و مصنوعات سلولزی برویم، مگر اینکه تکنولوژیهایی از بینیاز از خمیر در حین و تنها براساس منشاء آخال و بازیافت بیاوریم. ما در کشورمان شاید بالای ۱۵۰ تا تولید کننده لاینر، فلوت و تست لاینر و شبه کرافت داریم که با آخال کار میکنند. و حدودا سه تولیدکننده هم داریم که از چوب و باگاس استفاده میکنند و خمیرشان را خودشان ایجاد میکنند. زمانی که شما سراغ کاغذ تحریرمیروید این تعداد به دوتا میرسد و این دو واحد هم در طول ۱۲ماه، ۱۵ روز کاغذ تحریر را تولید نمیکنند چه برسد به سایر کاغذهایی که در صنعت بستهبندی مرسوم و متداول است. در اینجا چون ورودی ضعیف است نمیتوانیم بهدنبال خروجی باشیم. البته در بخش تفکر و ایده و پژوهش میتوان بسیار کار کرد ولی در عمل سرمایهگذاران بیشتر رو بستری سرمایهگذاری میکنند که تامین بشوند و زنجیره تامین در بخش کاغذ و سلولز دچار این دغدغهها است.
تولید چند قلم فیلمهای پرمصرف مهم در کشور چه میزان است و چنددرصد از فیلمهای وارداتی مشابه داخلی دارند. اساساً چرا فیلمهایی که شبیه آنها در داخل تولید میشود، از خارج وارد میشود. آیا با وجود تعرفه گمرکی بالا و نرخ ارز، واردات این اقلام توجیه دارد؟
درباره آمار مصرف، ظرفیتهای ثبت شدهای که وجود دارد، به این صورت است که ما سالانه میتوانیم ۲۰۰هزار تُن در سال، فیلم خانواده پلی پروپیلن را داشته باشیم و بالای دومیلیون تُن، پُلی اتیلن را داریم. این ظرفیت عرضه در بورس است. خطوط فعال در کشور هم به صورت ماکسیمم همین اعداد و ارقام را نشان میدهد. اگرچه ما آمار رسمی نداریم و مثلا برمبنای ۷ الی ۸تا خط BOPPیا ۷ الی ۸تا خط Pcc این آمار را می دهم و همچنین بالای ۱۲۰۰ تولید کننده پُلی اتیلن از زیرپلههای نوروز خان گرفته تا واحدهای بزرگ صنعتی حال حاضر فعالیت میکنند. فیلمهای پُرمصرف، وارد نمیشوند و عمدتا در داخل تامین می شویم و علاوه برآن، قیمت فیلمهای داخلی با قیمت جهانی بهعلاوه تعرفه، تفاوت چندانی نمیکند. در واقع باتوجه به این تفاوت قیمتهای ناچیز در بازار داخل و خارج و شرایط تخصیص ارز، کسی راغب نیست فیلم بستهبندی وارد کند، مگر مجموعههای که صادرات خاصی دارند، که بازهم حجم چشمگیری در صنعت بستهبندی را در برنمیگیرد.
گاهی این انتقاد مطرح میشود که: با وجود چندین واحد بزرگ پتروشیمی، انتظار میرفت این مزیتی چشمگیر برای تولیدکنندگان فیلم باشد، اما متاسفانه در نهایت این مزیت در عمل به سود مردم تمام نشده و فیلمهای تولید داخل گرانتر از مشابه خارجی برای مصرفکننده تمام میشود. لطفا درباره نقش پتروشیمی در صنعت تولیدفیلم بسته بندی ایران توضیح دهید.
بله درست است ما، ظرفیت بزرگی از پتروشیمی را در کشور ایجاد کردهایم اما این سرمایهگذاریها در پتروشیمیها، چندمنظوره است. مثلا حدود ۱۲سال پیش، پلی پروپیلن فیلمگرید نداشتیم و درحال حاضر، ۴ پتروشیمی داریم که این نوع فیلم را تولید میکنند و طراحی این پتروشیمیها بهگونهای است که میتوانند پلی پروپیلن تکست لایت گرید و Injection grade را برای سایر صنایع تولید کنند و در موقعیتها و زمانهای خاص روی یکی از این گریدها متمرکز هستند و حتی باتوجه به نیاز صنایع و بازار نیز وضعیت متغیر است. بنابراین، این توقع درست است که این ظرفیت ایجاد شود و همینطور هم شده است. ما دو تولید کننده BOPPداشتیم و از زمانی که پتروشیمیها به تولید مبادرت کردهاند این عدد به ۸ واحد رسیده است. همچنین یک الی دو واحد تولیدکننده CPP داشتهایم که آن هم شده ۸ الی ۱۰ واحد و تولیدکنندگان پُلی اتیلن که از ابتدا زیاد بود الان زیادتر هم شده است. بنابراین ایجاد ظرفیت بیشتر در بالادست، زیرساخت توسعه و مصرف را درپایین دست ایجاد کرده است، اما اینکه بیشتر سرمایهگذاریها در کدام حوزهها بودهاست (مثلا حوزههای تخصصی تر و غیره)، به نگرش سرمایهگذاران در پایین دست برمیگردد.
به هرحال این سرمایهگذاری در بالادست ایجاد شده و سیاست کلانی برای جلوگیری از خامفروشی نفت و تبدیل آن به محصولات پتروشیمی و بعد از آن هم به صنایع پایین دست پتروشیمی و مصنوعات پلیمری ناشی از محصولات پتروشیمی به اجرا درآمده است. همه این موارد نشان از این دارد که آن فرایند بهخوبی شکل گرفته است هرچند که بهتر از این هم می شد پیش رفت و اگر نخواهیم قضاوت ناعادلانهای انجام دهیم، باید بگوییم که توسعه خوب بوده، اما کافی نبوده است.
در پایان اگر بخواهیم یک نکته مهم در زمینه تولید و مصرف فیلم را بیان کنید، میگوئید.
من همیشه مثال میزنم که یکی از همکاران صنفی ما در چاپخانهها در طول یک روز، به مشتری که از صنعت آبنبات، بلوره و شکلات و تافی برای بستهبندی محصول دو الی سه گرمی میآید، BOPP شفاف ۲۰میکرون لمینت شده با BOPP متالایز را پیشنهاد میکند. همان روز به کسی که از تولیدیهای اسنک، تنقلات و چیپس و پفک برای بستهبندی ۳۰گرمی میآید، بازهم BOPP شفاف ۲۰میکرون لمینت شده با BOPP متالایز را پیشنهاد میکند و همینطور همان روز به کسی هم که برای بستهبندی کیک شکلاتی و کلوچه میآید مجددا همین پیشنهاد را میدهد. یعنی از سه طیف مختلف و در سه وزن مختلف ۳ گرم، ۵۰ گرم و ۴۰۰ گرم به همگی یک آنالیز را پیشنهاد میکنیم. علت این است که تنوع موادمصرفی ورودی به چاپخانه محدود است. ما BOPP داریم ولی در مقایسه با بقیه جاهای دنیا، BOPP که آن را از ۱۰ الی ۱۲ میکرون تولید میکنند، در اینجا، فقط یک متالایز ۲۰ میکرون دارید، درحالی که متالایز در ضخامتهای بالاتر یا پایینتر هم تولید میشود و یا یک صدفی ۳۵ میکرون دارید در حالی که صدفی هم در ضخامتهای متفاوتتر میتواند تولید شود. در حالی که سادهترین راه تنوع تولید فیلم، ایجاد ضخامت است. بنابراین ما با همین تجهیزات هم به اکثریت تنوع نرسیدهایم بنابراین مشتری را محبور میکنیم برای هر محصولی، با هر گراماژی همان فیلم ۲۰ میکرون ما را مصرف کند، هر چند که هزینه بیشتری به مصرفکننده نهایی تحمیل خواهد شد.