بیم و امیدهای سال نو
بیم و امیدهای مذاکرات برجام، ظاهرا در آستانه سال نو دارد با یک توافق به پایان میرسد. خانواده چاپ و بستهبندی نسبت به این رویداد چه دیدگاهی دارند؟
در شماره گذشته با دیدگاه چند تن از مدیران این صنعت آشنا شدیم. این بار نیز نظر چند تن از اعضای خانواده بزرگ چاپ و بستهبندی در این باره آشنا میشوید.
مهدی قدیری: توافق برجام؛ فرصتی برای صادرات محصولات چاپی
آیا شما اخبار برجام را پیگیری میکنید؟ در صورت توافق چه تغییراتی در کسب و کار شما ایجاد خواهد شد؟
بله پیگیری میکنم و برایم جاذبه خودش را دارد. به شدت دنبال میکنم و منتظر نتیجه هستم.
شخصا انتظارم این است که توافقات انجام شده به گونهای باشد که منجر به رونق کسب و کار در کشورم شود و در صنعت چاپ و بستهبندی تاثیرگذاری مثبتی داشته باشد و با رفع تحریمها بشود دستگاههایی که برای ارتقای این صنعت مورد نیاز است، جایگزین دستگاههای درجه دو و سه بلوک شرق مثل چین و تایوان شود. همین طور از نظر مواد اولیه و قطعات. این باعث میشود فناوری، بهتر و کیفیت محصولات ما، قابل رقابت با محصولاتی باشد که کشورهای اطراف ما مثل ترکیه و امارات تولید میکنند و بتوانیم به آن بازارها دست پیدا کنیم و به صادرات غیر نفتی کشورمان کمک کنیم و ارزآوری داشته باشیم.
آزاد شدن تجارت خارجی ، ورود محصولات و رقبای خارجی را هم درپی خواهد داشت.
آیا شما آمادگی رقابت در چنین فضایی را دارید؟
من فکر نمیکنم محصولات حوزه چاپ و بستهبندی بخواهد وارد کشور شود. بیشتر فناوری و ماشینآلات وارد میشود تا مواد غذایی، دارویی و بهداشتی و صنعتی که نیاز به بستهبندی و چاپ دارند، بتوانند ازهمان تامین کننده ایرانی استفاده کنند، ما منتظریم که در بخش کاغذ و فویل و کالاهای اساسی بستهبندی، محصولات با کیفیت اروپایی را به جای محصولات بیکیفیت چینی و کرهای شاهد باشیم. ولی محصولات چاپ و بستهبندی کشورهای خارجی و اروپایی به دلیل تنوع زیاد محصولات و کرایههای سنگین هیچ وقت وارد کشور نخواهد شد. شما وقتی رول خام را میآورید و مواد اولیه را به صورت خام وارد میکنید، قابلیت ارائه چاپ و بستهبندی، به هر شکل و تیراژی را در کشور دارید ولی اگر بخواهید به صورت چاپ شده و آماده بیاورید، تنوع محصولات باید آنقدری مثل اسپتیک و تتراپک زیاد باشد که حمل آن توجیه داشته باشد. برای بستهبندیهای کوچکتر و غیر اسپتیکی به نظرم به صلاح نیست و با توجه به کرایه حمل و نقل، صرفه اقتصادی ندارد.
در مجموع صنعت چاپ و بستهبندی ایران پس از برجام باید منتظر چه دستاوردهایی باشد؟
به نظر من باید منتظر باشیم که اگر توافقی صورت گیرد، با کاهش نرخ ارز ما بتوانیم دستگاههای بهتر و مواد اولیه با کیفیتتر وارد کشور کنیم. نزدیک به ده، پانزده سال است که به ندرت دستگاههای بهروز اروپا وارد ایران شده است . من منتظرم بعد از توافق در ژنو، در صنعت چاپ و بسته بندی، محصولات و بستههای جدید و لوکس که ماشین آلاتشان هم داخل ایران باشد، وارد بازار مواد غذایی، دارویی و بهداشتی ما شود.
حسین دارابی: شرایط عادی شود، چاپ و بستهبندی ایران غوغا میکند
آیا اخبار مربوط به برجام را دنبال می کنید؟
ما به عنوان تولیدکننده یا آدمهای عادیای که در ایران زندگی میکنند، مسائل برجام را پیگیری میکنیم چون مطمئنا بر بحث قیمت تمام شده اجناس داخل کشور تاثیر گذار هست و ما هم به نوعی از این موضوع مستثنی نیستیم چون تولید کنندهایم. قاعدتا یکسری از مواد اولیه، تجهیزات، ملزومات و قطعات یدکیمان عمدتا از خارج از کشور تامین میشود و با این شرایط و اتفاقاتی که طی این مدت داشتیم، تامین اینها بسیار زمان بر و هزینه بر بوده که مشکلات فراوانی برایمان ایجاد کرده و قیمت تمام شده ما را هم بالا برده است. ما در بازار بستهبندی هستیم و عمدتا بر مواد غذایی، مواد شوینده و بهداشتی که عمدتا مردم به طور روزانه با آنها در ارتباط هستند، تاثیر میگذاریم. امیدوارم این مشکلات به زودی حل شوند و به راحتی بتوانیم قطعات و مواد اولیه مان را بدون صرف هزینه مازاد، تهیه کنیم.
چه انتظاری از پایان این مذاکرات دارید و در صورت توافق چه تغییری در کسب و کار شما ایجاد خواهد شد؟
مهم ترین چیزی که از توافق برجام انتظار داریم، این است که همه چیز مثل همه جای دنیا عادی باشد. یعنی یک بازرگانی عادی که به راحتی بشود پول را حواله کرد، به راحتی بشود پرفرم گرفت و به راحتی بشود حمل کالاها را انجام داد. امید وارم این موضوع به صورت اصولی حل شود و موقت نباشد و بانکهای ما باز شوند و به راحتی بتوانیم ارتباط بگیریم. قاعدتا برجام در کسب و کار ما به لحاظ تامین مواد مصزفی تاثیر گذار است. وقتی شرایط کشور، شرایط باز و آزادی باشد، عمدتا کشورهای خارجی هم وارد بازارایران خواهند شد و در نهایت به نظر من، هم روی صادرات میشود کار کرد و هم شرایطی پیش میآید که کشورهای خارجی بتوانند در اینجا تولیدشان را بیشتر کنند و برخی از شرکتهایی که توقف کرده بودند و تعلیق بودند، بتوانند مجددا راه بیفتند. در نهایت بر بازار بستهبندی نتیجه خوبی خواهد گذاشت.
نظر شما در مورد ورود رقبای خارجی در صورت آزاد شدن تجارت خارجی چیست؟ آیا آمادگی رقابت در چنین فضایی را دارید؟
در مورد آزاد شدن تجارت خارجی مشکلی ندارم ولی با ورود هر نوع محصولی که امکان تولید آن در داخل هست و در خارج از کشور ساخته شده، موافق نیستم، زیرا این موضوع در نهایت صدمه میزند. الان امکانات و قابلیتهایی که شرکتها در بخش چاپ و بستهبندی دارند، در حد بالایی است و محصولات چاپی ما قابل صادر شدن است.
در خصوص رقبای خارجی باید بگویم من همیشه با ورود شرکتهای بین المللی که استاندارد بالایی دارند و پیشرو هستند، شرکتهایی که با خودشان هم فناوری میآورند، هم آموزش را وارد کشور میکنند و هم استاندارد را بالا میبرند، موافقم زیرا وقتی وارد ایران میشوند به لحاظ استانداردهای کیفی بالایی که برای خودشان اعم از تولید محصولشان و استانداردهایی که برای تامین کنندگانشان دارند، باعث میشوند کسانی که با این شرکتها کار میکنند مجبور شوند استانداردهای کیفیشان را برای تامین ملزومات و مواد اولیه بالا ببرند و در نهایت این باعث میشود صنعت چاپ و بستهبندی و یا هر صنعت دیگری که با آموزش و بالا بردن استادنداردهای کیفی همراه شود، رشد کند و این خوب است.
خاطرم هست وقتی شرکتهایی مثل یونی لیور، نستله، BAT و JTI وارد ایران شدند، الزامات کیفی بسیار خاصی برای تامین کنندگانشان گذاشتند و آنها را باید واجد شرایط میکردند که این شرکت به عنوان تامین کننده دارای چه ویژگیهایی هست، چه الزامات کیفی ای را رعایت میکند و از چه تجهیزات کیفی ای در قسمت کنترل کیفیت و ازمایشگاه برخوردار است، و اگر آن چه را که باید، نداشتند ، اقدام به آموزش میکردند و ممیزی انجام میدادند که ببینند آیا کارهایی را که لازم است برای اینکه تامین کننده این شرکت باشند، انجام داده اند؟ و اگر انجام داده اند، آن اقدامات استمرار دارند؟ چه به لحاظ کیفی و چه به لحاظ مستندات مختلف.
بنابراین از این بابت بسیار خوب بود و صنعت بستهبندی ما به این دلیل که با این شرکتها در ارتباط بودند و مجبور بودند خودشان را ارتقا دهند، رشد کرد.
پس از برجام همین که دردسرهای تامین مواد اولیه و تجهیزات و دردسرهایی که تولید کنندگان با هزینههای گزاف همراه دارند برطرف شود، خودش امتیاز بزرگی است. این که پولی از طریق کشورهای دیگر جا به جا شود و هزینه را ۳-۲ درصد بیشتر پرداخت کنیم و حمل مستقیم نداشته باشیم، در دنیا عرف نیست و ما این کارها را به سختی انجام دادهایم.
صنعت چاپ و بسته بندی ایران پس از برجام، باید منتظر چه دستاوردهایی باشد؟
از دیگر مشکلات ما در این سالها این بوده است که وقتی اسم ایران میآید، ممکن است از شرایط تحریم سو استفاده کنند و قیمت بالاتری به شما پیشنهاد دهند، چون میدانند ما ناچار به این کار هستیم و در نهایت شما مجبورید این هزینه را بپردازید.
به هرحال بستهبندی در دنیا در حال رشد است و دلیل رشد آن هم این است که سبک زندگی مردم به خصوص جهان سوم، در حال تغییر است.
در عین حال من معتقدم صنعت چاپ ایران از قدرت بالایی برخوردار است و اگر شرایط به سمتی پیش رود که ارتباطات بانکی باز شود و شرکتهای ایرانی بتوانند به عنوان صادر کننده با کشورهای دیگر وشرکتهای مختلف در خارج از کشور ارتباط بگیرند و بتوانند کار صادرات را انجام دهند، به واسطه قیمت تمام شده ای که ایرانیها دارند که آن هم عمدتا بحث دستمزد و هزینهها و انرژی است، میتوانند بازار خوبی در کشورهای منطقه ایجاد کنند و امیدوارم این فرصت پیش بیاید و مشکلات حل شوند.
حسین احمدی: دخترم راست میگفت شام سرد شده بود
شامگاه یک روز پنجشنبه بود روی مبل لم داده بودم و اخبار تلویزیون را تماشا میکردم
ساختمانهای ویران شده کی اف، آوارگانی که با هزار مشقت خود را به مرز لهستان رسانده و منتظر عبور بودند؛ دانشجوهای ایرانی که از بی توجهی مسئولان کشورمان گلایه داشتند و فرماندهان ارتش روسیه همان رفقای کمونیست قدیمی که با پوتینهای پرادای دوهزار دلاری آمریکایی فاتحانه به سمت کی اف در حال حرکت بودند و هزاران کیلومتر آن طرفتر که آقای رئیس جمهور با خودنویس موبلان خود حکم تحریم میلیاردرهای روسیه ساکن بورلی هیلز را امضا میکند.
صدای دخترم تمرکزم را بهم زد: “بابا شام حاضره” و “همسرم که او را همراهی می کند باز دیر نیای ما داریم شروع میکنیم”.
از روی مبل نیم خیز شدم که صدای رسیدن یک پیامک توجهم را جلب کرد. بیب بیب موبایلم را در دست گرفتم و نگاه کردم. مودی گرامی، همین کلمه کافی بود که دوباره مرا روی مبل بنشاند پیام را نگاه میکنم مودی گرامی آقای صاحب بنگاه اقتصادی برگ قطعی مالیات بر ارزش افزوده برای سال ۱۳۸۹ شما در اداره کل مالیات تهران صادر شد. برای مشاهده حکم با قید فوریت به آدرس مراجعه فرمایید.
یک بار دیگر متن را خواندم حکم قطعی؟ سال ۱۳۸۹؟
“بابا نمیای؟”
نه بابا از دارایی یه اخطار عجیبی اومده بدهی مربوط به سال ۸۹ !
“اشتباه میکنند شاید ۹۸ باشه” دخترم گفت. پیغام را برای مدیر مالی شرکت فوروارد کردم بلافاصله به موبایلم زنگ زد: اقا باید اشتباه باشه ما تا پایان سال ۸۷ هم رسیدگی و تسویه حساب کردیم. نگاه کنید ببینید، تو این مدت که صفر بوده، براتون اخطاری چیزی اس ام اس نشده؟
تلفن را قطع کردم، برگشتم و تا چند ماه گذشته، تمام پیامهای سازمان امور مالیاتی را خواندم. هیچ موردی دال بر دعوت، اخطار یا جلسه برای رسیدگی در مورد سال ۸۹ پیدا نکردم. مجددا به مدیر مالی اطلاع دادم. گفت: “باشه آقا شنبه میرم ببینم این پیام چیه”.
همانطور که روی مبل نشسته بودم به پیامهای هفته گذشته نگاهی انداختم.
سازمان تأمین اجتماعی: کارفرمای محترم کارگاه… اعتراض شما به بدهی فلان در شعبه فلان برای طرح رد شد،
کارفرمای محترم با توجه به عدم وجود مستندات کافی در تاریخ فوق تشکیل خواهد شد. لطفا در موعد مقرر به شعبه مراجعه فرمایید و چند خط پایینتر آقای مدیر محترم کارگاه فرم اخطار برای رفع نواقص بهداشتی برای شما ثبت شد. لطفا به سایت مراجعه نمایید.
به سایت مراجعه کردم وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی.
آقای … با کد ملی … مدیر کارگاه با عنایت به بازرسی مورخ فلان به دلیل عدم تمدید کارت بهداشت یکی از پرسنل، خدمات آن شرکت تا تاریخ فلان به شما فرصت داده می شود نسبت به رفع نواقص اقدام کنید. در غیر اینصورت کارگاه تحت تصدی شما تعطیل و پرونده به دادگاه ارجاع داده خواهد شد.
جالب این است که تاریخ بازرسی و ارسال اخطار یک روز است. برای یک دستمال قیصریه را به آتش میکشند!
چند خط بالاتر از بانک دیگر:
بانک اول- مشترک گرامی تاریخ سررسید قسط وام خرید ماشینآلات شما در تاریخ فلان سررسید میشود لطفا نسبت به پرداخت آن اقدام فرمایید. و چند خط آن طزف تر از بانک دوم- مشتری گرامی قسط وام خرید مواد اولیه شما ؟؟؟ لطفا نسبت به پرداخت آن در سررسید اقدام فرمایید.
این داستان همیشگی و هفتگی یک تولید کننده است. تو گویی همین که تابلویی بر سر در کارگاهت نصب میکنی و اولین لیست بیمه ات را به سازمان تأمین اجتماعی میدهی، در اولین سال فعالیت مثل آدمهای خوب هر سه ماه یکبار گزارش فصلی میدهی و ارزش افزوده ات را پرداخت میکنی و سر اولین سال مالی اظهار نامه تسلیم میکنی و نسبت به پرداخت مالیات بردرآمدت اقدام میکنی، دقیقا از همان تاریخ تحت پیگرد قانونی قرار میگیری. تو یه متخلفی!
در سازمان امور مالیاتی در وزارت کار تو یه متخلفی، چون ایجاد اشتغال کرده ای و بنا داری که شفاف و صادقانه کار کنی. مالیات پرداخت میکنی با علم اینکه اثرات آن را در رفاه اجتماعی خود و خانوادت نمیبینی. بیمه پرداخت میکنی در حالی که میدانی در هنگام بیپولی وبیکاری دفترچه ات فقط به درد درب کوزه میخورد.
به عنوان تولید کننده و متهم، تمامی مسیولیت ها و حقوق اجتماعی را به جا میآوریم، اما ما کارآفرین نیستیم، ما خالق بدهی هستیم. به سازمان امور مالیاتی، به وزارت کار، به سازماان تأمین اجتماعی، به شهرداری، به وزارت بهداشت، به طب کار، به آتشنشانی، به زیباسازی، به مسئول، به مأمور، به تأمین کننده، به مشتری و به کارگر و به خانواده. در چنین لحظاتی معمولا به سراغ صفحه نمایش دوربین های کارگاه نگاه می کنم. همکارانم را در حال کار تماشا میکنم قدری نشاط میگیرم به زنان و مرادان شرافتمندی نگاه میکنم که چرخهای تولید را در دست دارند و آنان نیز چون من به امید روزهای بهتر برای خانواده و کشورشان خستگیناپذیر تلاش میکنند. همه مشکلات را فراموش میکنند و فراموش میکنند. خدا را شکر میکنم. سپاسگزار او هستم به خاطر تکه نانی خورده پوشی دوستانی بهتر از آب روان و خدایی که در آن نزدیکی است و باز صدای دخترم.
سر میز شام میروم. نمی دانم از اولین اخطار او چقدر گذشته بود، اما او راست میگفت شام سرد شده بود.