تولد خودکفایی
مؤسسه هماهنگی و خودکفایی صنعت چاپ با توجه به جو حاکم بر جامعه و تحقق شعار خودکفایی در تمامی زمینهها و قطع نیازمندی صنعت چاپ به قطعات و ملزومات خارجی تأسیس شد. به همت زنده یاد حسین شیرزاد و چند تن از فعالان، متخصصان و صاحبنظران این صنعت در سال ۱۳۶۶ تأسیس شد. مدتها برای کارآمدی اساسنامه آن تحقیق و مشاوره صورت گرفته بود. در اساسنامه، اهداف خودکفایی در بخشهای قطعات، ملزومات و ماشینآلات تعریف شد. برای جلوگیری از صرف وقت و هزینههای مشابه و دستیابی به کیفیت مطلوب در تولیدات، کمیسیونهای نظارت بر کیفیت تولید تشکیل شد.
هیأت امنای مؤسسه متشکل از سی و یک نفر از صاحبنظران و فعالان این صنعت به نامهای زیر بودند که براساس حروف الفبا ذکر شده است.
1) عباس ابوالفتحیان صاحب امتیاز مؤسسه قائم
2) بهروز اعتضادپور مهندس الکترونیک و متخصص برق
3) محسن براتی تعمیرکار ماشینآلات
4) ناصر بهیار تراشکار و تعمیر کار ماشینآلات
5) محمد بلالی مدیر چاپخانه و از فعالان صنعت چاپ
6) عبدالرحیم تیموری قطعه ساز و صاحب امتیاز موسسه تیموری
7) مهندس سید محمد جزایری مهندس چاپ از گراسفیلد انگلستان
8) میر یونس جعفری مدیر چاپخانه و از فعالان صنعت چاپ
9) مهندس بیژن درویش مهندس چاپ از اتریش
10) داود شایسته خصلت متخصص و مدیر فنی چاپخانه افست
11) حسین شیرزاد مدیر چاپخانه و از فعالان صنعت چاپ
12) عبدالعلی شریفی متخصص و تعمیر کار ماشین آلات
13) مهندس گودرز شادمان سازنده قطعات
14) عباس صاحبی مدیر چاپخانه و از فعالان صنعت چاپ
15) مهدی طاهریان مدیر چاپخانه و از فعالان صنعت چاپ
16) حسن عباسی مدیر چاپخانه و از فعالان صنعت چاپ
17) مهندس سید جواد عدالتی ماشینساز
18) مجید فرشی فرید سازنده ماشینآلات لیتوگرافی
19) احمد فروزیده چاپچی و از فعالان صنعت چاپ
20) مهندس غفار فرزین سازنده ماشینآلات (اولین سازنده فکلسو گراور قبل از سالهای ۱۳۶۰)
21) حسن کریمی ایزدی مدیر چاپخانه و از فعالان صنعت چاپ
22) محمد کلاری مدیر چاپخانه و از فعالان صنعت چاپ
23) مهدی گلستانیان مدیر چاپخانه و از فعالان صنعت چاپ
24) مهندس منوچهر محمدیان ماشین ساز
25) رضا مظاهری از متخصصین بهنام ماشینآلات چاپ
26) مهندس بهروز موسوی چاپ
27) عباسعلی محمدباقر مدیر چاپخانه و از فعالان صنعت چاپ
28) علی نیکو سخن مدیر چاپخانه و از فعالان صنعت چاپ
29) سعید والی تعمیر کار و ماشینساز
30) چنگیز آصفی مقدم مدیر لیتوگرافی و از فعالان صنعت چاپ
31) مجتبی حسینی مدیر صحافی و از فعالان صنعت چاپ
مؤسسه سعی داشت رابطه سالم بین اساتید آکادمیک این صنعت و اساتید تجربی ایجاد کند، چه با حضور مؤسسین خود و چه با گرفتن کمک از متخصصین غیر عضو.
کیفیت تولیدات در طول کار آزمایش و کنترل میشد.
موسسه هماهنگی و خودکفایی صنعت چاپ با توجه به نظرات، روشهای علمی و تجربی برای بهرهمندی آکادمیک و تحقیقاتی اقداماتی انجام داد. اگر چه از انسجام و سازماندهی در حد و اندازه صنایع پیشرو برخوردار نبود، اما نمیتوان آن را یک حرکت پراکنده و ناپایدار در حد اقدامات جزیی و کماثر شمرد. روال کار به این صورت بود که ابتدا با مطالعه و بررسی، همه جوانب و الزامات یک قطعه و میزان مصرف آن در کشور برآورد میشد. سپس با آنالیز ابعاد کیفی و تاکید بر لزوم رعایت نکات فنی، به سازندگان عضو موسسه سفارش ساخت آن داده میشد. همچنین چاپخانههایی معتبر از سوی برخی از کارشناسان خودکفایی معرفی می شدند که ملزومات برای آزمایش و تایید به آنجا فرستاده میشد. پس از انجام تست هایی ویژه، آن قطعه، ماده شیمیایی استاندارد خودکفایی را دریافت میکرد و در ویترین خودکفایی قرار میگرفت. قطعاتی که استاندارد خودکفایی را داشتند، از طریق مجله صنعت چاپ به عنوان دستاوردهای ماهانه خودکفایی صنعت چاپ معرفی میشدند. البته گستره تولیدات مبتنی بر استاندارد موسسه خودکفایی فقط مختص قطعات یدکی نبود. این موسسه در بخش مواد مصرفی هم فعال بود. قیمت این مواد بسیار کمتر از نمونه های مشابه خارجی بود. از این طریق چاپخانه ها را به خرید جنس ایرانی تشویق می کردیم. به عنوان مثال بوش برنجی سر نورد ملخی ایرانی تحت استاندارد خودکفایی حدود قیمت مشابه خاصی داشت و این در حالی بود که اختلاف چندانی بین کیفیت این دو محصول وجود نداشت. برخی از قطعات خودکفایی با مراکز قدرتمند تولید کشور ساخته میشد که دارای تجهیزات پیشرفته بودند و فولادریزی پورسلن انجام میدادند. برخی از قطعات را نیز شرکتهای بزرگ سازنده قطعات بسیار حساس الکترونیک برای موسسه خودکفایی میساختند. قبل از انقلاب حرکتهای کوچک و ضعیفی در حوزههای مختلف ماشین سازی و قطعه سازی صورت گرفته بود و تولیدکنندگان به طور پراکنده کار می کردند. ولی از سال ۶۶ موسسه هماهنگی و خودکفایی سعی کرد این تولیدات را هم سو کند. به عنوان مثال یکی از تولید کنندگان زنده یاد مهندس فرزین، ماشین چاپ فلکسو بسیار ساده میساخت. وقتی از طریق خودکفایی تغذیه شد، پیشرفت کرد و چند ماشین چاپ فلکسو ساخته شده به دست وی در نمایشگاه عرضه و در چاپخانه نصب شد. در بین سازندگانی که بر اساس استاندارد خودکفایی قطعه میساختند، رقابتی ایجاد شد. هر کدام هر قطعه را بهتر از بقیه میساختند به عنوان سازنده انحصاری آن تعیین میشد. در این صورت بهترین کیفیت ممکن برای هر قطعه محقق میشد و از تداخل وظایف و رقابت ناسالم بین سازندگان خودکفایی جلوگیری شد. در این صورت هر سازندهای قطعه خود را تحت نظارت موسسه خودکفایی می ساخت و خودکفایی محل امنی بود که بسیاری سفارش قطعه به آن میدادند. از آنجایی که خودکفایی نیاز بازار را میشناخت، تعداد قطعات ساخته شده به دست هر سازنده را موسسه هماهنگی و خودکفایی تعیین می کرد. در نتیجه هر واحد که زیرمجموعه موسسه هماهنگی و خودکفایی بود، به قطعه ساز حرفه ای و تخصصی تبدیل میشد.
ساختار جدید خودکفایی
موسسه هماهنگی و خودکفایی به کار خود ادامه داد و در حد توان خود تاثیر قابل توجهی روی تولید قطعات در کشور گذاشت. در طول چند سال توانست آبرویی به قطعه ایرانی بدهد. ولی مشکلات مالی و تصمیمات کلان در سطح جامعه مانع خودکفا شدن کشور در تمامی بخشها شد که ما نیز خارج از موقعیت نبودیم و مسائل مالی ضربه بزرگی به پیکره موسسه وارد کرد. لذا از سال ۱۳۷۳ تحت عنوان «خودکفایی صنعت چاپ» به فعالیت خود ادامه دادیم. خودکفایی به صورت مستقل، ولی با اهداف و برنامه های قبلی، به کار خود ادامه داد.
وداع با یک رویا
بسیاری از واردکنندگان ماشین چاپ و سازندگان قطعات یدکی همراه با ماشینهای وارد شده، قطعه یدکی هم وارد میکردند و این روی کار خودکفایی تاثیر گذاشت. البته شاید گفته شود این میتوانست موجب ایجاد رقابت بین تولیدات ایرانی و خارجی شود، اما شرایط به گونه ای بود که به زیان تولید تمام شد. تا اینکه از نیمه دوم دهه ۸۰ موج واردات از چین ـ که پیشتر به صنعت نساجی و کفش کشور ضربه مهلکی وارد کرده بود ـ به صنعت چاپ هم رسید. این ضربه شدید تولید را از پا در آورد. زمانی کسی فکر نمیکرد ایران بتواند فلان قطعه ماشین چاپ را بسازد ولی خودکفایی با تبلور توانایی ایرانی در عرصه ساخت قطعات، این ذهنیت را تغییر داد. همچنین اگرچه تولیدکنندگانی که زمانی تحت نظر خودکفایی قطعه میساختند، پراکنده شدند اما برخی از آنها به تولیدکننده موفق قطعات و ماشین آلات چاپ تبدیل شدند. در واقع خودکفایی راه را برای توسعه ماشینسازی در ایران هموار کرد. جالب است بگویم که این سدشکنی موجب تقویت روحیه سازندگان شد و افراد و شرکتهایی که با خودکفایی همکاری نداشتند، به میدان آمدند و بسیار قویتر از خودکفایی وارد ساخت دستگاه و مواد مصرفی شدند. من به سازندگانی مانند ماشین سازی کیامرثی و سپاس آل طاها و موارد مشابه افتخار میکنم. هرچند که آنچه به نام خود کفایی در بازار است اکنون بهصورت فروشگاهی کوچک فعالیت میکند.