در ادامه گفتوگوها و بررسی جوانب موضوع تعطیلی چاپخانهها و مشکل مالیاتی آنها به دفتر امور چاپ و نشر وزارت ارشاد میرویم. مهرزاد دانش مدیر کل این دفتر به پرسشهای ما در این باره پاسخ می دهد که در خلال آن موضوعات دیگری مرتبط با عملکرد دفتر امور چاپ مطرح میشود. از جمله در بخش تغییر متولی، آموزش، جشنواره صنعت چاپ و….
کماکان ادامه دارد. اداره چاپ و نشر چه اقداماتی در جهت جلوگیری یا هشدار به چاپخانهها در اینباره انجام داده است؟
اگر چه بخش فنی صنعت چاپ از اداره چاپ و نشر جدا شده است اما هنوز بسیاری از چاپخانهها وزارت ارشاد را به عنوان نهادی که مسئول صنعت چاپ است، می شناسند. ما هم نسبت به صنعت همان احساسمسئولیتی را داریم که در دوره های قبل وجود داشته، اما نقش ما و اختیاراتمان در قبال صنعت چاپ تغییر کرده است. با وجود این در رابطه با تعطیلی چاپخانهها و فشار مالیاتی که بر آنها وارد میشود، اداره چاپ و نشر هر اقدامی که بتواند در کمک به چاپخانه داران انجام می دهد. چاپخانه ها درخواستهای خود را در رابطه با مالیات ها و معافیت یا تخفیف های مالیاتی به ما بدهند. ما آماده هستیم با دستگاههای مالیاتی وارد مذاکره شویم و در راستای معافیت و تخفیفات مالیاتی چاپخانهها پیگیریهای لازم را به عمل آوریم. فعلا درخواست مشخصی در اینباره نداشتهایم. البته باید در نظر داشت اداره چاپ و نشر ملزم به رعایت رهیافتهای دولت است. دولت بر اخذ مالیات تاکید دارد و واحدهایی که مشمول پرداخت مالیات هستند باید مالیات بپردازند. اگر چاپخانهای به نحوه محاسبه مالیات اعتراض دارد، برای ما درخواست رسیدگی بفرستد تا پیگیریهای لازم را انجام دهیم.
نکته ای که حائز اهمیت است اینکه چاپخانهها نباید تخلف مالیاتی داشته باشند و ما فقط به آنهایی می توانیم کمک کنیم که دفتر قانونی ثبت مالیات داشته باشند. سلامت صنفی چاپخانه ها شرط لازم برای اثربخشی پیگیریهای اداره چاپ و نشر است. ما زمانی میتوانیم برای چاپخانهها در راستای گرفتن تخفیف با دستگاههای مالیاتی مکاتبه کنیم که تخلف مالیاتی نداشته باشند.
راجع به معافیت مالیاتی با نگاه موسع فرهنگی میتوان گفت هر محصول چاپی یک رسانه و بنابراین محصولی فرهنگی است. در اینباره چانهزنیهایی با سازمان امور مالیاتی وجود دارد که چه میزان از تولیدات چاپخانه به فرهنگ مربوط میشود؟ اداره مالیات معتقد است بسیاری از تولیدات چاپخانهها یک محصول تجاری است وارتباطی با فرهنگ ندارد.
در زمینه کمبود مواد اولیه و معضلاتی که به دنبال آن در صنعت چاپ تسری یافته، اداره چاپ و نشر چه اقداماتی انجام داده است؟
با نمایندگان تشکلها و بسیاری از فعالان این صنعت جلسات زیادی برای عبور از این بحرانها تشکیل دادهایم. البته باید توجه داشت کمبود مواد اولیه مرتبط با اختیارات ما نیست و در این زمینه نمیتوانیم تصمیمگیری هم بکنیم. با وجود این پیگیریهای لازم را برای کاهش تأثیر این کمبودها انجام میدهیم. به این صورت که درخواستها و پیشنهادات چاپخانهداران را بررسی و جلساتی در این زمینه تشکیل میدهیم. با وزارت صنعت مکاتباتی می کنیم که به این موضوعات رسیدگی بکند. در طول این دوره که صنعت چاپ رکود داشته مکاتبات زیادی با وزارت صنعت داشتهایم و آنها هم در حال رسیدگی به مشکل کمبود ملزومات صنعت چاپ هستند. به عنوان مثال راجع به موانع پیش روی واردات زینک که این روزها موجب کمبود آن و افزایش قیمت آن شده است، سفارشات زیادی به وزارت صنعت دادهایم و از آنها خواستهایم به واردکنندگان زینک کمک کنند و موانع ورود محمولههای آنها را هر چه زودتر بردارند. که آنها هم پیگیر این سفارشها بوده و همکاریهای لازم را انجام دادهاند.
اداره چاپ و نشر چقدر خود را مسئول بحران این روزهای صنعت چاپ میداند؟
دوستانی که متوقع هستند دفتر امور چاپ و نشر اقدامی برای رفع کمبودها و رکود حاکم بر صنعت چاپ انجام دهد، من کاملا آنها را درک میکنم ولی این بحران، پیش از هر چیز، بحرانی فراگیر است و فقط به صنعت چاپ مربوط نیست. تقریبا تمام صنایع کشور دچار تکانههای شدید اقتصادی و رکود شدهاند. باید امیدوار بود با تمهیدات مسئولان اقتصادی و مدیریت سیاسی کشور، شرایط بهتر شود. آغاز مدیریت بنده در دفتر امور چاپ و نشر همزمان با تحقق سیاست های دونالد ترامپ مبنی بر خروج از برجام بود که هم بر مناسبات اقتصادی و افزایش نرخ ارز تاثیر گذاشت و هم بر رکود صنعت چاپ دامن زد و موجب کمبود مواد اولیه و ملزوماتی مانند زینک و کاغذ و غیره شد. البته بحران صنعت چاپ همزمان با بحران دفتر امور چاپ و تغییرات ناگهانی در این اداره هم بود.از اواخر مهر ۹۶ به دفتر امور چاپ آمدم که وضعیتی برزخی بر آن حاکم بود.
وضعیت برزخی؟ چه شرایطی موجب شده شما این تعبیر را به کار ببرید؟
بله. برزخی. این که می گویم شرایط در ایام نخستین حضورم در دفتر چاپ برزخی بود از چند جهت قابل بیان است:
اولین موضوع این که هم آقای وزیر برای اولین بار به مقام وزارت رسیده بودند، هم معاون جدید فرهنگی سابقه معاونت وزارتخانه نداشت و هم بنده سابقه مدیرکلی نداشتم. در واقع ما سه نفر در سلسله مراتب اداری هم قرار داشتیم و این در حالی بود که هر کدام برای نخستین بار در این جایگاه قرار می گرفتیم. این ورود تازه می توانست فضا را تا حدی دشوار کند. در این شرایط همفکری و همکاری ما برای اندیشیدن تمهیدات لازم در انطباق اهداف با فضای جدید ضروری و البته دشوار بود.
رویداد مهم دیگر انتقال بخش صنعتیِ چاپ به وزارت صنعت، معدن و تجارت بود. رویدادی که جرقههای رسمیت آن از یک سال قبل زده شده بود و وزرای صنعت و ارشاد در تاریخ یازدهم بهمن ۱۳۹۶ تفاهمنامه تغییر متولی را امضا کردند. بعد از آن مدیر قبلی اداره چاپ و نشر طی برگزاری سلسله جلساتی با صنف و وزارت صمت، آن را به سرانجامی نسبی رسانده بودند. من در میانه این رخداد به دفتر چاپ و نشر آمدم . در آن هنگام فضای دوپارهای بر این اداره حاکم بود. صنعت چاپ نه کاملا از اداره چاپ و نشر منفک شده بود و نه کاملا در اختیار آن بود. آقای برازش در آخرین روز حضور در اداره کل، ابلاغیهای در راستای انتقال کامل تولیگری صنعت چاپ از وزارت ارشاد به وزارت صنایع صادر کردند که به موجب آن مجوز صمت و واردات و ترخیص ماشین آلات و جوانب فنی صنعت چاپ به وزارت صنایع و ادارات تابع آن در استان محول می شد. این مساله به دلیل ناگهانی بودن- طبق برنامهریزی قبلی قرار بوده این انتقال در طول چهار ماه و با رعایت تمامی ابعاد انطباقپذیری کارکنان مربوطه در دو وزراتخانه صورت گیرد_ به اطلاع برخی از همکاران نرسیده و به برخی استانها هم ابلاغ نشده بود. بنابراین فضای این اداره از نخستین روزی که وارد دفتر شدم کمی متشتت بود.
در مراسم معارفه بنده شخص محترمی که آن زمان مشاور معاونت فرهنگی بودند، این عبارت را به کار بردند که: “ما موافق دادن این سِمَت به دانش نیستیم، اما چون وزیر تشخیص داده که وی به این سمت منصوب شود، چاره ای جز این نداریم” که به دنبال آن فضای اطراف من ملتهب بود و فشار زیادی بر من وارد شد. من از وزیر نپرسیدهام که چرا مرا برای این پست انتخاب کردهاند که البته حدس هایی در این زمینه میتوان زد. مهمترین دلیل شاید این باشد که من خارج از صنف چاپ هستم. گرایش به گروه و جریان خاصی در این صنعت ندارم و بدون وابستگیهای صنفی احتمالا بهتر بتوانم فارغ از دادو ستدها و تعلقات، وظایفم را انجام دهم. ضمن اینکه تغییر متولی در حال انجام بود و این بیطرفی بسیار ضروری و حیاتی مینمود.
چند هفته بعد از استقرار من در اداره کل، اطلاع دادند که برای دفاع از پیشنهاد مشترک وزارت صنعت و ارشاد به جلسه کمیسیون فرهنگی هیات دولت بروم و این در حالی بود که اقدامات وزارت صنایع در زمینه تغییر متولی حتی به اطلاع معاونین اداره کل چاپ و نشر هم نمیرسید در صورتی که طبق توافق باید اقدامات دو طرف کاملا شفاف باشد و به اطلاع طرف مقابل برسد که هماهنگی بیشتر ی در این باره صورت گیرد. با این حال به کمک وزیر انطباق لازم صورت گرفت.
لطفا درباره این پیشنهاد مشترک قدری بیشتر توضیح دهید؟
پیشنهاد ما بر دو موضوع استوار بود:
– واگذاری رسیدگی به ماشین آلات چاپ و مجوز واردات، صادرات و ترخیص آن
– تاسیس چاپخانه و صدور پروانه بهره برداری چاپخانه.
گزاره نخست به مجلس ارتباطی نداشت و با تصویب هیات دولت صورت گرفت. گرچه بخشی از زیرساختهای آن فراهم نبود. باری در حال حاضر وزارت صنعت است که مجوز واردات ماشینآلات را صادر میکند. اگر در این باره انتقادی وجود دارد باید با وزارت صنایع مطرح شود. اگرچه در این زمینه ما همچنان پیگیریهایی داریم، از جمله معافیتهایی برای برخی ماشینآلات مستهلک میگیریم و رایزنیهایی در زمینه اجازه ورود برخی ماشینها با سال ساخت بیش از محدودیت اعلام شده از سوی وزارت صنعت، انجام میدهیم.
گزاره دوم اما به بند۱۶ماده ۲ قانون اهداف و وظایف وزارت ارشاد اسلامی بر میگردد و باید از طریق مجلس تصویب شود. متن پیشنهادی ما به شرح زیر است:
از تاریخ تصویب این قانون عبارت چاپخانهها و موسسات تکثیر و موسسات وابسته به صنعت چاپ از بند ۱۶ ماده ۲ قانون اهداف و وظایف وزارت ارشاد اسلامی مصوب ۱۲/۱۲/۶۵حذف می شود و پس صدور اجازه تاسیس انحلال و نظارت صنفی و صنعتی بر چاپخانه ها و موسسات مزبور بر عهده وزارت صنعت معدن و تجارت خواهد بود.»
دفتر امور چاپ و نشر از همان ابتدای کار اعلام آمادگی کردهاست که اگر وزارت صنایع مایل باشد، فضایی- حتی اگر اتاق کوچکی باشد_ متناسب با مناسبات آن وزارتخانه در اختیار نمایندگانی از صنعت چاپ قرار دهد که مشخص شود در رهگذر انتقال متولی از وزارت ارشاد به وزارت صنایع چه باگهای حقوقی، اداری، صنفی و صنعتی ایجاد میشود. مجموعهای از کارشناسان صنعتی و حقوقی چاپ در آن بخش مستقر شده و تلاش کنند این انتقال با تأنی بیشتر و با ملاحظات دقیقتر صورت گیرد.
تا زمانی که این قانون در مجلس تصویب نشود و به تایید شورای نگهبان نرسد و به دستگاههای مربوطه ابلاغ نشود، صدور مجوز تاسیس و انحلال با وزارت ارشاد باشد.
بعد از انتقال ، نظارت بر محتوا از سوی اداره چاپ و نشر بر چه ابزار قانونی استوار است. آیا ابزار بازدارندهای وجود دارد؟
بله. در حال حاضر کمیتهای برای بررسی آییننامه نظارت محتوایی و نظارت برعملکرد غیرفنی چاپخانهها تشکیل شده است. وزارت ارشاد قطعا از طریق صدور اخطار با چاپخانههای خاطی برخورد می کند. بستری برای مذاکرات با وزارت صنعت در رابطه با چنین چاپخانههایی وجود دارد. یعنی وزارت ارشاد خود نمیتواند مجوز چاپخانه را باطل کند ولی از طریق مکاتبه با وزارت صنعت میتواند موجبات ابطال مجوز چاپخانه را از سوی وزارت صنعت فراهم کند.
اجازه بدهید گریزی به بحث آموزش بزنیم. اداره چاپ و نشر در زمینه آموزش و تعامل با دانشگاه و مراکز علمی چه اقداماتی انجام داده است؟
دانشکده علمی کاربردی چاپ پیش از این از زیر نظر وزارت ارشاد بود، جدا شده و به بخش دیگری واگذار شدهاست. و این اقدام متناسب با انتقال بخش فنی چاپ به وزارت صنعت هم هست، اما از امر آموزش و حمایتهای مالی برای آموزش و ارتقای دانش فنی اهالی صنعت چاپ غافل نشدهایم. در دوران مدیریت قبلی برنامهای در عرصه آموزش انجام شد که در دوره کنونی هم ادامه دارد. اداره چاپ و نشر ۵۰ درصد هزینه تحصیل تمامی دانشجویان رشته چاپ را تقبل میکند. این امر با معرفی این دانشجویان از طرف اتحادیههای رسمی مرتبط با صنعت چاپ و بررسی این مدارک از سوی اداره چاپ و. نشر محقق میشود. رقمی که در این باره هزینه کردهایم رقم قابلتوجهی است.
این برنامه شامل تمام دانشجویان میشود یا فقط کسانی که در چاپخانه یا سایر بخش های صنعت چاپ فعالیت میکنند؟
این پرسش قابل تاملی است و در این رابطه بحثهایی هم صورت گرفته. نکته ای که در موضوع تداوم این روند مطرح شده این است که باید نگاه کارکردگرایانه به این موضوع داشت. باید هزینه تحصیل همه دانشجویان چاپ را پوشش داد یا فقط آنهایی که در این صنعت فعال خواهند بود؟ این پرسش خوبی است که چرا باید اداره کل چاپ و نشر بودجهای را که متعلق به بیتالمال است، صرف تحصیل دانشجویی کند که نمیخواهد از رشته تحصیلی خود در شغلی که دارد، استفاده کند؟
در حال بررسی جوانب مختلف برای اصلاح این موضوع هستیم. یکی از راه ها میتواند این باشد که دانشجویان گزارشات و مقالات علمی یا تحقیقات وپایاننامههای خود را به دفتر چاپ و نشر ارائه دهند تا از این طریق از ظرفیت های دانش آموختگی فارغالتحصیلان بهرهای به صنف برسد.
رشته چاپ دانشگاه هنر تعطیل شده است. در تهران بجز چند مرکز علمی کاربردی که گویا فقط یک مرکز از آنها رشته چاپ دارد، مرکز آموزشی که به چاپ بپردازد نداریم. با درنظر گرفتن اینکه اغلب اهالی صنعت چاپ معتقدند دانشگاه های ما از لحاظ علمی از بدنه صنعت عقب هستند، آیا میتوان به خروجی علمی این تحقیقات و پایاننامههای دانشجویی امیدوار بود؟ صرف بودجه در این عرصه، باشرایطی که از کمبود آن سخن میگویید موجه است؟
این یک پیشنهاد اولیه بود که به نظر می رسد با توجه به ضعف رشته چاپ در دانشگاههای کشور چندان مورد توجه قرار نگیرد. اما بررسیها ادامه دارد.در هر صورت تخصیص بودجه به این امر باید نتایج کارکردی معین برای صنعت چاپ داشته باشد. با وجود این، خارج از بحث دانشگاهی، به ادارات کل استانها اطلاع داده ایم که اگر برنامه آموزشی دارند ما آماده هستیم در صورت تامین اعتبار، از آن برنامهها حمایت مالی کنیم. امسال چند مورد در استانها داشتیم. به عنوان مثال اتحادیهها برای آموزش اعضای خود نیاز به اعتبار دارند. با نامهنگاری درصورتیکه بودجه برای این امر فراهم شود ، کمک مالی خواهیم کرد.
بودجه اداره چاپ و نشر چقدر است؟
در سال ۹۷ بودجه اداره چاپ و نشر ۵ میلیارد تومان اعلام شده بود اما فقط ۵۰۰ میلیون تومان به آن اختصاص داده شد که ۳۰۰ میلیون تومان آن صرف برگزاری جشنواره شد. شرح وسیع از وظایف با این میزان اعتبار اندک، شبیه شوخی است!
از جشنواره گفتید. گویا امسال برگزاری آن به اتحادیه های صنعت چاپ واگذار شده بود.
بله. امسال به طور نسبی این واگذاری صورت گرفت. اینکه چه میزان موفق بوده یا خیر، به اعتقاد من به عنوان گام نخست اقدام قابل قبولی بود. البته ملاحظاتی هم وجود داشت که منطبق با افق دید آرمانی ما نبود اما به هر روی با در نظر گرفتن مقدورات، از این روند راضی هستیم.
در پاسخ به انتقادها پیرامون برگزاری جشنواره امسال چه می توان گفت؟
امسال ما در برگزاری جشنواره دخالتی نداشتیم و فقط اعتبار آن را تامین کردیم. اینکه انتقادی در نحوه برگزاری وجود دارد به اتحادیه ها و انتخاب اهالی صنف چاپ هم مربوط است. در زمانی که به ما اعلام شد تا شهریور ماه که روز ملی صنعت چاپ است فقط دو ماه زمان است که در این مدت فرصت کافی برای برنامه ریزی به منظور انجام مسابقات چاپی و بررسی آثار برتر وجود نداشت. تصمیم گرفته شد که جشنواره دو قسمت شود. یکی در شهریور که مختص برگزاری جشن و تکریم از پیشکسوتان بود و قسمت دوم که قرار بود در پاییز برگزار شود و به بخش فنی و رقابتی جشنواره اختصاص یابد. متاسفانه قسمت دوم به دلیل همزمانی با رکود اقتصادی کشور و انقباض بودجه اداره چاپ و نشر و همچنین یک رشته اقتضائات اداری، انجام نشد.
برای سال آینده برنامهای برای بهبود روند برگزاری جشنواره دارید؟
قصد داریم در دوره بعدی جشنواره را به طور مطلق به تشکل های صنعت چاپ واگذار کنیم. البته حمایت مالی از جانب دفتر چاپ و نشر صورت خواهد گرفت ولی سیاستگذاری و برنامهریزی برای برگزاری آن به اتحادیهها محول میشود. نمایشگاههای چاپ سراسر کشور را بخش خصوصی و اتحادیه ها برگزار میکنند. ما دخالتی در برگزاری نمایشگاه و ساختار آن نداریم. قصد داریم این روند در جشنواره صنعت چاپ هم صورت گیرد. می خواهیم با یک جشنواره صنفی رویرو باشیم، نه با یک جشنواره دولتی که رییس شورای سیاستگذاری آن را وزیر تعیین کند. تعیین شورای سیاست گذاری جشنواره از سوی دولت یک دوپارگی به همراه خواهد داشت که موجب می شود از تحقق مطالبات اهالی صنعت چاپ دور شویم. واگذاری کامل جشنواره به صنف، قدم مفیدی است که گرچه ممکن است در گام نخست با مشکلاتی مواجه شود، ولی تداوم آن بی شک در برگزاری هر چه بهتر جشنواره موثر خواهد بود.