ليبلها، قبل از مواجهه با هر کالايي به چشم ميآيند و انواع مختلفي دارند که شامل برچسب متال، پيويسي، بيرنگ و شفاف، برچسب امنيتي، برچسب اموال، برچسب پشت متال، برچسب وُيد، برچسب حرارتي، تگ ليبل، ليبل تايوک و رول پارچهاي ميشوند. فعالان زيادي در طول سالهاي مختلف، به فعاليت در حوزه ليبل وارد شدهاند و اين بخش از صنعت چاپ به نسبت ديگر حوزهها توانسته است در بخش به روزرساني فعاليتهاي خوبي داشته باشد. اما صنعت چاپ ايران در حوزه ليبل چه جايگاهي دارد، آيا در طول ساليان مختلف توانسته است به جايگاه جهاني نزديک شود، ما چه کمبودها و کاستيهايي در حوزه ليبل داريم و چگونه ميتوانيم به استانداردهاي بينالمللي نزديک شويم؟ با ما در اين گزارش همراه باشيد تا کمي بيشتر در اين زمينه بدانيد.
لزوم حمايتهاي دولتي
افرادي که ساليان زيادي است، در حوزه ليبل فعاليت ميکنند به اين موضوع آگاه هستند که ايران هميشه در زمينه ورود تکنولوژي و فناوريهاي نوين توانسته خوب عمل کند، اما براي اينکه بدانيم اکنون در چه جايگاهي قرار داريم، به سراغ حاج علي مخزن، مدير چاپ طلاييه مرجان ميرويم. فردي که ساليان طولاني است که در حوزه چاپ و توليد ليبل فعاليت ميکند و به گفته خودش از ۱۳ سالگي به کار چاپ وارد شده است و حالا ۴۵ سالي ميشود که حوزههاي مختلف صنعت چاپ را تجربه کرده و در حوزه ليبل تجربيات ارزشمندي اندوخته است. مخزن در اين زمينه ميگويد: «فعاليت در حوزه چاپ افست طي سالهاي اخير آنقدر زياد شده که به حالت اشباع رسيده است، از سوي ديگر يکي از مشکلات صنعت چاپ کشور اين است که هنوز هم کالاهاي چاپي زيادي از خارج کشور وارد ميشود و تداخل اين دو حوزه با يکديگر موجب شده است که فعاليت در بخش افست با مشکلات کوچک و بزرگي همراه باشد.»
او در بخش ديگر سخنان خود با بيان اينکه ليبل اما کار متفاوت و خاصي در صنعت چاپ به شمار ميآيد، ادامه ميدهد: «کاربرد و ويژگيهاي چاپ ليبل در کشور ما يکي از حوزههاي ناشناخته است و هنوز به خوبي شناخته نميشود و ميتوان گفت بخش زيادي از ليبلهايي که براي کالاهاي مختلف استفاده ميشوند، از خارج کشور وارد ميشوند و وارداتي هستند يا ماشينهايي که در اين صنعت به کار گرفته ميشود اغلب چيني هستند و همه اين موضوعات در کنار هم موجب شده است که ليبل جايگاه خاصي نداشته باشد.»
مخزن با بيان اينکه خريد ماشينهاي به روز و باکيفيت خارجي، هزينه بسيار بالايي دارد، ميگويد: «ماشينهاي به روز و مدرن حوزه ليبل خيلي گران هستند و از عهده هر فردي برنميآيد که آنها را خريداري کند. چندي پيش در نمايشگاه ليبل اکسپو ماشيني عرضه شده بود که در مدت يک دقيقه، هشت رنگ کار را عوض ميکرد و اما اين ماشين قيمت بسيار بالايي داشت و شايد کمتر سرمايهگذار ايراني توان خريد اين ماشين را داشته باشد و در يک نگاه کلي ميتوان گفت توليد ليبل در ايران به دليل نبود ماشينهاي حرفهاي و مناسب کيفيت پاييني دارد.»
وي با طرح اين موضوع که ليبلها در سالهاي اخير تغييرات زيادي کردهاند و کاربردهاي متنوعي دارند، ميافزايد: «در سالهاي اخير فناورياي توليد شده است که بر اساس آن چيپ نازکي به ضخامت کاغذ ۳۰ گرمي توليد ميکنند و داخل مواد غذايي بستهبندي شده قرار ميدهند تا زمان استفاده از ماده را به خريدار نشان دهد، مثلا بر روي گوشت قرار داده شده است تا بهترين زمان استفاده از گوشت را به افراد نشان دهند، اما متاسفانه توليد چنين ليبلي در ايران امکانپذير نيست، چون هزينه چنين کاري بسيار سنگين است و سرمايهگذاران نيز رغبتي به خريد دستگاههاي جديد ندارند.»
مخزن با بيان اينکه يک ماشين خوب براي توليد ليبل حدود يک ميليارد يورو قيمت دارد، عنوان ميکند: «علاوه بر اين مبلغ بسيار بالا، شما بايد هزينههاي حملونقل و هزينههاي جانبي مثل نصب و راهاندازي ماشين را نيز در نظر بگيريد که همه اينها مبلغ بسيار بالايي ميشود که براي خيلي از افراد توجيه اقتصادي ندارد و افراد ترجيح ميدهند ماشينهاي دست دوم يا قديمي خريداري کنند. اين موضوع موجب شده است که ما در بخش ليبل خيلي عقب باشيم و در بخشهايي مانند ليبل شرينک در سالهاي آينده ممکن است با کمبود روبهرو شويم. از سوي ديگر گاهي کمبود مواد اوليه نيز موجب ميشود که در حوزه ليبل نيز اين کمبود احساس شود. به عنوان مثال ما سه سال پيش يک دستگاه براي برچسب ماءالشعير وارد ايران کرديم که روزانه تا ۲۰ ميليون بطري را ميتوانست ليبل بزند، اما چون توان ورود کاغذ به کشور را نداريم، دستگاه سه سالي ميشود که بدون استفاده باقي مانده است.»
به گفته وي، از سوي ديگر هيچ حمايت دولتي و نهادي از فعالان حوزه ليبل انجام نميشود و از آنجايي که ليبل يکي از زيرمجموعههاي صنعت چاپ به شمار ميآيد و متولي چاپ در ايران وزارت ارشاد است، نميدانيم که به جز مشکل مجوز، مشکلات کارهاي خود را چگونه برطرف کنيم. نياز به وامهاي کم بهره و مسائلي از اين دست، همه از جمله مطالبات ما است که به دليل نبود متولي و مسئول مشخص روي هوا است و نميدانيم بايد چکار کنيم؛ اين در حالي است که خيلي از افراد گلايه دارند که چرا صنعت چاپ به وضعيت کنوني دچار شده است، در حالي که ميتوانيم با حمايتهاي حداقلي زمينه رشد چاپ را فراهم کنيم.
مخزن با اشاره به اين موضوع که ترکيه، مقام اقتصاد نوظهور دنيا را در دست دارد زيرا از صنعت و توليدکنندگان خود حمايت ميکند، يادآور ميشود: «ما بايد از توليدکنندگان بخشهاي مختلف حمايت کنيم وگرنه وضعيت اقتصاد با کالاهاي وارداتي به تنهايي نميچرخد. با نگاه به سالهاي اخير ميبينيم که کشاورزي در کشور ما از بين رفته است و اغلب ميوهها مارک خارجي دارند، چون کشاورزان به تهران آمدند و به کار ديگري مشغول شدند، خيلي افراد از شهرستانها و روستاها به مرکز استان رفتند و چرخه کارهاي توليدي به مرور از حرکت ايستاد. در اين ميان ما فقط به نيروي علاقه و عشق است که زنده هستيم؛ به عنوان مثال من ميدانم اگر الان در چاپخانه را ببندم، شش ماه ديگر بيشتر زنده نميمانم و تا زماني که به وسيله ارگانهاي ذيربط حمايت نشويم، اين مشکل وجود دارد که اميدواريم حل شود.»
تلاش براي بقا
به سراغ افشين سبزوارزاده رئيس هيات مديره بُعد نگار ايرانيان ميروم که در حوزه هولوگرام، فعاليت ميکند. او معتقد است که رشد فعاليت در حوزه ليبل، خيلي بالاتر از حوزههاي مختلف چاپي است و علت آن شرايط خاص توليدي است و ميگويد: «بخش عمده فعاليت ما در حوزه ليبلهاي امنيتي است، کار در اين حوزه به دليل اصالت کار تغيير کرده و شرايط را مقداري سخت ميکند، از سوي ديگر چون با امکانات متعارف بينالمللي در دنيا روبهرو نيستيم به چند مرجع خاص خلاصه ميشويم و همين موضوع دسترسي به اطلاعات را سختتر ميکند.»
وي ادامه ميدهد: «در اين سالها سعي کرديم از برخي نمونههاي داخلي و خارجي الگوبرداري کنيم و سعي کنيم نياز خود را با امکانات داخلي، همچنين بوميسازي آنها دنبال کنيم، همچنين در کارها و دستگاهها تغييراتي داديم تا به هدف خود برسيم. اکنون در اين حوزه، شرايط کشور خوب است و جاي کار براي اينکه به کشورهاي اروپايي برسيم، وجود دارد و ما نيز در اين مسير به دنبال ادامه فعاليت هستيم.»
سبزوارزاده با بيان اينکه کار براي دستگاههاي ليبل عادي تعريف و مشخص شده است، يادآور ميشود: «کمپانيهاي مختلفي، دستگاههاي چاپ ليبل را عرضه ميکنند اما چون در کار ما نوعي اختصاص وجود دارد و دستگاه چاپ هولوگرام قابليتهاي مختلفي را در دل خود دارد، دستگاهها معمولاً بر اساس مشتري و نياز او، طراحي ميشوند. همچنين يکي از مزيتهاي آن قابليت انعطاف آن است و البته اشکالاتي را نيز دارد مثل اينکه به دليل خاص بودن طراحي، راه اندازي آن زمان بر است و کار هر فردي نيست.»
او درباره چگونگي خريد دستگاههاي مرتبط با حوزه کاري خود نيز توضيح ميدهد: «با بازديد اوليه از نمايشگاهها و مشاهده دستگاههاي سازنده، يکي از ماشينآلات را انتخاب ميکنيم، با شرح کارکرد آن آشنا ميشويم و سپس بر اساس شرايط قيمت ميگيريم و بعد از خريداري به تناسب نياز و کاري که از مشتري سفارش داريم، کار خود را دنبال ميکنيم و سعي ميکنيم با توجه به شرايط کشور کارها را دنبال کنيم.»
وقتي درست تصميم ميگيريم
بابک عابدين، از جمله افرادي است که هر سال به نمايشگاه ليبل اکسپو ميرود و جمعي از فعالان و دست اندرکاران صنعت چاپ نيز در اين حوزه با او همسفر هستند. او که در زمينه توليد ليبل سالها است فعاليت ميکند، ميگويد: «ايرانيان سالهاي زيادي است که در بخش ليبل فعال شدهاند و توانستهاند سطح کار خود را ارتقا دهند، اما با توجه به شرايط اقتصادي امکان سرمايهگذاري جديد و نوسازي و توسعه تکنولوژيها در اين حوزه فراهم نيست، علت هم اين است که در سالهاي گذشته ماشينهاي دست دوم در حوزه ليبل وارد ايران شده و اين دستگاهها اغلب از تکنولوژيهاي کمتري نسبت به برندهاي جهاني برخودار هستند.»
وي ميافزايد: «ما در حوزه دستگاههاي چاپ ليبل، از نظر تکنولوژيهايي که به سمت ديجيتالي رفتهاند، کمتر بهرهمند بوديم. اکنون اين تکنولوژيها به سمت ماشينآلات هيبريد – که ترکيبي از تکنولوژيهاي افست، فلکسو، ديجيتال و… است – حرکت کردهاند اما تعداد اين ماشينآلات هيبريد در کشور بسيار اندک است و مانع از اين ميشود که فعالان بتوانند در يک خط و به صورت همزمان به متقاضيان مختلف خدمات ارائه دهند. اين موضوع در ايران، هنوز اتفاق نيفتاده است تا سرمايه گذاري مناسبي در اين زمينه انجام شود اما اميدواريم اين اتفاق در آينده نزديک رخ دهد.»
عابدين به حضور سالانه چاپخانهداران ايراني در نمايشگاه ليبل اکسپو اروپا هم اشارهاي ميکند و ميگويد: «اين حضور هر ساله با هدف تحقيقات، بازاريابي و سرمايهگذاري تکنولوژيهاي جديد رخ ميدهد. ما شرکتهايي داريم که موفق شدند ماشينآلاتي در اين زمينه و با تکنولوژيهاي جديد خريداري کرده و به ايران بياورند؛ ماشينهايي که حتي در نمايشگاه چاپ تهران امسال هم نمونههايي از آن را ميبينيم. در اين زمينه ميتوانيم بگوييم نمايشگاه فرصتي است براي بهرهمندي از دستگاههاي جديد و به روز.»
وي همچنين به سطح تکنولوژي در اين حوزه اشاره ميکند و ادامه ميدهد: «در مقايسه با سطح جهاني در زمينه تکنولوژيهاي ليبل عقب هستيم. از نظر تکنولوژي توليد محصولات با کيفيت و حفاظت از کالا دچار کمبود هستيم. ليبلهايي وجود دارد که کالا را معرفي ميکنند و از برندها در فرآيند تقلب حفاظت ميکنند. اين موضوع حتي در ليبلهاي دارويي و بهداشتي نيز وجود دارد و ما با محدوديتهايي روبهرو هستيم که گاهي اگر آنها وجود نداشته باشند، برندهاي معتبر جهاني را تحت تاثير قرار خواهند داد.»
وي تاکيد ميکند: «چرخهاي در توليد وجود دارد که اگر تمام دندهها کنار هم قرار نگرفته باشند، حرکت آن چرخ متوقف ميشود. در اين ميان ميتوان گفت حتي اگر ماشينآلات به روز را وارد کنيم اما مواد اوليه ارزان و خوبي نداشته باشيم، نتيجه خاصي برايمان نخواهد داشت، مثل اينکه بهترين ماشين را خريداري کنيم ولي تا وقتي بنزين نباشد ماشين حرکت نميکند. در حوزه ليبل نيز ما با مشکلات و مسائل تهيه مواد اوليه روبهرو هستيم که بايد شرايط آنها برطرف شود.»
به گفته عابدين، سالهاي زيادي است که با تصميمات نادرست و ناهماهنگ برخي فعالان توليدي در زمينههاي مختلف، کارهايي ميشود که علاوه بر برخي تحريمهاي جهاني، فعاليت توليدي را در داخل کشور خود نيز تحريم ميکنيم. مساله اينجا است که دولت به مواد اوليه مورد استفاده در صنعت تعرفههاي سنگين ميدهد، از سوي ديگر ماشينهاي وارداتي را صنعتي نميداند و امتيازات ويژهاي که به صنعت بازميگردد را به چاپ اختصاص نميدهد، همچنين توليدکنندههايي داريم که داراي ماشين هستند، اما مشکل مواد اوليه دارند و نتيجه اين ميشود که در فرآيند توليد ليبل يا محصول چاپي، قيمت تمام شده محصول توليدي نميتواند با کالاي وارداتي همان محصول از کشورهاي همسايه رقابت کند.»
وي با اشاره به فرايند عرضه و تقاضا ميگويد: «ما فرايندي در بازار داريم که شامل عرضه و تقاضا است و اگر عرضه مناسب نباشد تقاضا از جاي ديگر تامين ميشود. اگر شرايطي ايجاد شود که بستهبندي و ليبل از داخل کشور خريداري شود و قيمت را بالا ببرد، فردي که تقاضاي کالا دارد اگر امکان توليد در ايران باشد به علت قيمت بالا، ترجيح ميدهد که آن را از خارج کشور تامين کند. اگر به سمت صادرات حرکت نکنيم بازار داخل را مورد هدف رقباي منطقهاي قرار ميدهيم و تنها راهکار آن حمايت از توليدکنندگان داخلي است. توليدکننده بايد سامانه امني داشته باشد، ما هر چند وقت يکبار، مجبوريم کاغذ و مرکب فيلم انعطافپذير را به قيمتهاي مختلف خريداري کنيم و اين موضوع موجب ميشود تا حبابهاي سودي حتي در زمينه توليد مواد اوليه ايجاد شود که در نهايت منابع ايجاد انگيزه براي توليدکنندگان مواد اوليه ميشود.»
وي يادآور ميشود: «افزايش تقاضا موجب افزايش قيمت ميشود. وقتي از توليدکننده داخلي با تعرفه عوارض گمرکي حمايت شود، ميتواند قيمت خود را با قيمت کالاهاي وارداتي تنظيم کند و با افزايش مبلغ، کالاي توليدي خود را در اختيار مصرفکننده قرار دهد. اين کار موجب ميشود توليد کالاي داخل نيز افزايش پيدا کند و در نهايت مصرفکننده کالاي داخلي را با قيمت بالاتري بخرد. وي افزود: از سوي ديگر براي حفظ قيمت تمام شده و کنترل قيمت اغلب چاپخانهها بايد به سراغ کالاهاي اوليه با کيفيت پايين بروند و در نتيجه کيفيت نهايي محصولات نيز پايينتر خواهد آمد، در حالي که اگر برعکس اين موضوع انجام شود، اقتصاد کشور پويا ميشود و ايران به تجارت جهاني خواهد پيوست.»
ساره گودرزي