سالانه سهم چاپ ديجيتال و تاثير آن در چاپ بستهبندي در سطح جهاني رو به افزايش است. از اينرو لازم است دائما جايگاه کلي اين نوع چاپ در دنيا بهويژه در ايران بررسي شود. به همين منظور مهرداد باقري، کارشناس برجسته چاپ و مدير يکي از شرکتهاي بزرگ نمايندگي صنايع چاپ ديدگاه خود را درباره نفوذ چاپ ديجيتال در بستهبندي، وضعيت چاپهاي بستهبندي مبتني بر تکنولوژيهاي ديجيتالي در ايران، مشکلات پيش روي فعالان و سرمايهگذاراني که مايل به استفاده هر چه بيشتر چاپ ديجيتال در حوزه چاپ بستهبندي هستند، رويکرد و نوسانات احتمالي چاپ ديجيتال و چشماندازِ آينده اين نوع چاپ در اختيار ماهنامه قرار داده است. از ايشان به خاطر ارائه اين مقاله سپاسگزاريم.
تحولات فنآوري، توسعه اجتماعي و تغييرات صنعت چاپ
دنياي ديجيتالي، توسعهاي بهاندازه همه صفر و يکهاي دنياي امروز پيدا کرده و با همان سرعت تغيير بين صفر و يک، در حرکت رو به جلو است. اين حرکت و توسعه، حدومرزي براي موضوعها و حوزههاي مختلف نميشناسد. تقريبا هر نوع خدماتي را که تصور کنيد، اکنون در دنياي جديد ديجيتال راهکار جديد و ويژه خود را پيدا کرده و يا بهزودي در دسترس قرار خواهد گرفت.
اجازه دهيد عنواني را براي اين بحث باز کنيم:
خدمات مبتني بر فنآوري
مثالي خيلي ساده و فراگير را خارج از حوزه موضوعي اين مجله با هم مرور کنيم و آنهم چگونگي خلق تاکسيهاي اينترنتي از منظر فنآوري است که امروزه اکثريت افراد جامعه با آن آشنا هستند.
به ياد داريم زماني که زيرساختهاي ارتباطات هنوز توسعه يافته نبود و داشتن تلفن شهري براي همه خانهها و خانوادهها مقدور نبود و ده تا يکي از خانهها تلفن داشتند، براي دسترسي به تاکسي يا اتوبوس بايد پاي پياده مسافتي را تا اولين خيابان اصلي ميرفتيم و منتظر آمدن وسيله نقليه عمومي ميشديم.
همينکه توسعه شبکه مخابراتي در بخش تلفن شروع شد، بهموازات آن تاکسيهاي بيسيم يا همان تاکسي تلفني قديم راه افتاد. اين شبکه تاکسيراني در مرکزيت خود با رانندگان از طريق شبکه بيسيم، و با تقاضاکنندگان از طريق تلفن ارتباط برقرار ميکرد که شکل آن را بيشتر افراد ميدانند.
تلفن که تقريبا فراگير شد و بيشتر خانهها صاحب تلفن شدند، بهموازات اين شکل متمرکز شبکه تاکسي تلفني، مراکز تاکسي تلفني محلي يا همان آژانس معروف ايجاد شدند. تقريبا همه محلههاي هر شهر يک يا چند آژانس داشتند که اهالي محلهها با تماس با آنها و در زمان کوتاه بهوسيله نقليه دست پيدا ميکردند و نيازي به رفتن تا سر خيابان نبود.
در همين ايام، خيلي از خدمات ديگر نيز زير سايه فنآوري گسترده تلفن شکل گرفت از جمله سوپرمارکت يا بقالي بزرگ هر محله، بهجاي اينکه محل کسب خود را آب و رنگ کند، کالاهاي بيشتر و متنوعتري در فروشگاه خود انبار و تقريبا جاي نفس کشيدن را کم کند؛ با ارائه خدمات تلفني و پذيرش درخواست اهل محل از طريق تلفن، فروش خود را توسعه و نياز اهالي را برآورده ميکرد.
در همان شبکه آژانسها، با ورود تلفن همراه به جوامع، و مجهز شدن رانندگان به اين وسيله ارتباطي جديد، شکل غير رسمي ديگري درون آژانسها به وجود آمد و آنهم برقراري ارتباط شخصي رانندگان با مسافران و در مواردي جدا شدن راننده از آژانس و خدماتدهي اختصاصي به مسافران دستچين شده به برکت وجود تلفن همراه بود.
توسعه تقريبا برقآساي فنآوري شبکه تلفن همراه، گوشيهاي همراه، قابليتهاي آنها بخصوص امکان دستيابي به اينترنت از طريق سيمکارت گوشيهاي هوشمند تلفن همراه، فصل ديگري از اين خدمات را رقم زد که از ساليان قبل بهعنوان تاکسيهاي اينترنتي در شبکهاي بسيار گسترده در کشورهاي جهان و از حدود دو سال اندي قبل در کشور خودمان با آن مواجه هستيم.
اين روندي اجتنابناپذير از تغيير شکل ارائه خدمات مبتني بر فنآوري است که در مقابل خلق فرصتهاي شغلي جديد و متمايز، متاسفانه تعطيلي تعدادي از مراکز کسب سنتي را نيز در بر دارد، که در ساير دستهبندي مشاغل نيز همين امر تسري خواهد داشت.
حال ببينيم اثرگذاري فنآوريهاي ارتباطي و صنعتي در حوزه چاپ، چه روندي را طي کرده و چه تغييراتي را بهوجود آورده است:
از منظر اجتماعي، توسعه شبکههاي ارتباطي موجب شد تا دسترسي مردم به اطلاعات بهسرعت و شدت توسعه يافته و زياد شود و هرچند به وسعت اقيانوسي به عمق يک سانتيمتر، اما به همين شکل دانستههاي خيلي از افراد، و نه تمام آنها، زياد شد. از اين واقعيت هم نبايد بگذريم که در حوزههاي تحقيق و پژوهش هم اتفاقات ارزشمند و مثبت و عميقي به برکت اين توسعهها شکل گرفت که در جاي خود قابل بحث است.
دستيابي وسيع مردم به اطلاعات و تطبيق آنها با نيازهاي متنوع خود، باعث شد تا سليقهها تغيير يافته، انتظارات و توقعاتشان بالا رود و در مقابل آن، ارائهدهندگان خدمات و کالاها نيز به اين مهم پي بردند که اگر در مقابل اين موج سليقهها و توقعات ساکن و ساکت بايستند و حرکتي متناسب با آن را انجام ندهند، بازي را به فنآوريهاي جديد خواهند باخت. در اين چرخه، توقعات مشتريان، فشاري بر ارائهدهندگان است و ضرورت توسعه برنامهها و امکانات فعاليت توسط ارائهدهندگان، فشاري بر کارخانجات سازنده تجهيزات توليد کالا يا ارائه خدمات است. پس ميتوان اين چرخه را بهعنوان يک الگوي تحولپذيري و تحولگرايي به همه صنايع و خدمات، از جمله صنعت چاپ تسري داد.
هميشه اين نکته توسط صاحبنظران يادآوري شده که صنعت چاپ، حلقهاي وابسته به همه صنايع و خدمات است چرا که محصول نهايي که بايد به دست مصرفکننده برسد، نياز به پوشش مناسب دارد.
تجهيزات صنعت چاپ، اعم از قبل از چاپ، چاپ و بعد از چاپ، با شکل و ساختار گذشته خود نميتوانست همگام با سرعت تغيير توقعات و نياز مردم جايگاه خود را حفظ کند و در نتيجه در همه زمينههاي توليدي در اين صنعت، و مبتني بر توسعه فنآوريهاي ارتباطي و صنعتي طي سالهاي متمادي، مفاهيمي پديد آمد که در هر مرحله رشد قابل توجهي را در اين صنعت به نمايش گذاشت:
– توسعه واپايشهاي الکترونيکي در ماشينآلات براي سرعت و دقت بيشتر توليد
– تجهيز ماشينهاي به کنترلهاي ديجتيال براي پردازشهاي فوق سريع
– قابليتهاي آمادهسازي سريع ماشينآلات براي شروع به توليد
– توسعهيابي بدون محدوديت يا همان سيستمهاي باز در ساختار ارتباطي
– سيستمهاي مديريت اطلاعات و ارتباط تجهيزات با شبکههاي مديريت اطلاعات
– سيستمهاي گردش کار و سيستمهاي تعريف کار
– هوشمندسازي ماشينها و چرخه توليد آنها
– توسعهپذيري تجهيزات در شبکههاي تبادل دادهها اعم از شبکههاي داخل مراکز توليد، و يا تبادل دادهها در شبکه اينترنت
– افزايش سطح اتوماسيون
– ماشينهاي ديجيتال
– و . . .
هدفگذاري تمام اين مفاهيم در طراحي و ساخت ماشينآلات و تجهيزات، ارائه خدمات در کوتاهترين زمان ممکن، با بالاترين کيفيت، در کمترين تيراژ، با اقتصاديترين هزينه توليد، و با بيشترين تنوع بوده که در هر زمان به فراخور توسعه فنآوري، تغييرات خود را به شکلي نشان داده است.
از سوي ديگر، رشد جمعيت، تغيير سليقهها، ضرورتهاي آموزشي و پرورشي، کاهش هزينهها، تنوع توليد و خدمات و . . . نهتنها موجب بروز تغييراتي در الگوهاي مصرف شد، بلکه الگوهاي سرمايهگذاري و توليد را نيز دستخوش تغيير و تحول نمود.
با نگاهي سريع و گذرا به بخش نشر در صنعت چاپ، ميتوان به گوشهاي از اين تغييرات پي برد. حذف يا کاهش شمارگان بسياري از محصولات چاپي مانند کاتالوگ محصولات، بروشورهاي تبليغاتي، کتاب، نشريات، پوستر و… موجب شد تا توازن درآمد و هزينه در مراکز چاپ بهشدت و تا مرز تعطيلي تغيير کرده ولي در مقابل، فعاليتهاي جديد مبتني بر فنآوري نوين ارتباطي و ديجيتال پديد آمد:
-فايل ديجيتالي بسياري از کتابها جهت استفاده در محيطهاي الکترونيکي و تحت نام “اي-بوک” موجب کاهش شمارگان چاپ و فروش کتابهاي کاغذي شد (اگرچه استثناهايي هم وجود دارد)،
-تبليغات از طريق وي سايتها، بازاريابي ايميلي، انتشار از طريق شبکههاي اجتماعي و … موجب کاهش استفاده از کاتالوگ و بروشور شد،
– نمايشگرهاي بزرگ الکترونيکي فضاي باز، موجب کاهش چاپ پوستر و … شد،
و در مقابل:
– امکانات نرمافزاري و سختافزاري براي امور مقدماتي طراحي و آمادهسازي محصولات توسعه يافت،
– توليد چاپگرهاي تکرنگ ديجيتال با کيفيت بالا براي چاپ تعداد نسخهاي کم، حتي تکنسخهاي کتاب، رونق گرفت،
– چاپگرهاي ديجيتال رنگي با کيفيت بالا براي توليد هر نوع کاتالوگ، بروشور، کتاب و. . . رنگي با شمارگان کم جاي خود را باز کرد،
– اندازه تجهيزات بعد از چاپ و صحافي متناسب با چاپگرهاي ديجيتال کوچک شد،
– ماشينهاي چاپگر عريض براي توليد پوستر و تابلو و پارچه نوشتههاي خيلي بزرگ و با کيفيت فوقالعاده جاي خود را باز کرد،
– و . . .
همه اين تغيير و تحولات براي اين بود که نياز جامعه را متناسب با سليقهاي که پيدا کرده و با مشخصاتي که مورد نظر اوست، برآورده نمايد. اين روند ادامه خواهد داشت.
در بخش بستهبندي هم همين دگرگونيها وجود داشته است.
کارخانههاي توليد محصول به دليل نيازهاي اجتماعي و تغيير سليقه مصرفکنندگان، مجبور شدند تنوع محصولات خود را افزايش داده و در برخي شرايط، تعداد توليد هر محصول جديد را نيز کاهش دهند. بهطور مثال در گذشته يک کارخانه فقط يک نوع محلول پاککننده براي هر نوع کاربرد توليد ميکرد و در هر دوره توليد، فرض کنيد پانصد هزار عدد از آنرا ميفروخت. در اثر همين تحولاتي که در سليقه مردم ايجاد شد، کارخانه مذکور مجبور شد ده نوع محلول براي کاربردهاي مختلف مانند شيشه، چوب، استيل، سراميک و . . . در شکلهاي متنوع توليد و عرضه کند، اما براي اين تنوع توليد نميتوانست مقدار توليد خود در هرکدام را نيز يکباره ده برابر کند چون چنين بازاري نداشت. در اين شرايط برخي از هزينههاي توليد او، از جمله هزينه چاپ گرانتر تمام ميشد و بايد راهکاري براي آن پيدا ميکرد. فشار اقتصادي چنين تغييري از سوي توليدکننده محصول به مراکز چاپ منتقل ميشد تا روشهايي را براي اقتصاديکردن هزينههاي چاپ او بيابد که بخشي از تحقق اين امر، کاهش درآمد مراکز چاپ بود.
بازخوردهاي اقتصادي از سوي مراکز چاپ و انتقال نيازها به سازندگان تجهيزات چاپ، موجب شد تا فنآوريهاي نوين در حوزه بستهبندي نيز طراحي و فعال شود.
بهطور مثال تحولاتي که در بخش ليبلنگ (چاپ) ايجاد شد را ميتوان در همين راستا بهاختصار بيان کرد:
-توسعه اوليه ماشينهاي مربوطه که عمدتاً در گروه ماشينهاي رول (با عرض کم تا عرض زياد) قرار ميگرفتند،
-ارتقاي فنآوري روشهاي چاپ ماشينها از جمله افست، فلکسو، روتوگراور، اسکرين . . . و افزايش کيفيت چاپ،
-ارتقاي فنآوري مواد و ملزومات مانند مرکب، کليشه، سيلندر، زينک و . . .
-ادغام روشهاي چاپ با يکديگر مانند ترکيب افست و فلکسو
-ادغام روشهاي چاپ صنعتي موجود با تک يونيت ديجيتال با هدف چاپ اطلاعات (اعم از متن يا تصوير) متغير با محوريت چاپ صنعتي مانند ماشين 6 رنگ فلکسو يا افست و يک يونيت ديجيتال
-محور قرار گرفتن يونيت چاپ ديجيتال در ترکيب با روش چاپ سنتي مانند يک يونيت قدرتمند چاپ ديجيتال براي چاپ اصلي به همراه يک يا دو يونيت فلکسو يا افست براي چاپ زمينه يا قسمتهاي خاص
-عرضه ماشينهاي رول تمام ديجيتال براي توليد ليبلهاي متنوع از نظر محتوا و شکل و کم تيراژ، و توسعه آن براي تيراژهاي بالاتر
از آنجا که موضوع ليبل، يا بستهبندي نرم و انعطافپذير، تنها به چاپ آن محدود نيست و بخشهاي ديگري از جمله پوشش ورني ، طلاکوب، برش و قالبزني و . .. نيز را شامل ميشود، در راستاي تحقق تمام اين نيازها، تحولاتي همسو پديد آمد:
-براي چاپ ورني و يووي متناسب با محتواي متغير، سيستمها و هدهاي جوهرافشان براي انتقال محلول ورني روي کار طراحي گرديد و به مدد قابليتهاي ديجيتال و فرمانپذيري هدها و نازلها، امکان نوشتن اطلاعات تصويري قسمتهايي ازکار چاپي که بايد يووي زده شوند، دقيقا مطابق چاپ يک نوشته يا تصوير با چاپگر، فراهم گرديد و به فراخور جنس ورني، خشککنهاي يووي يا ماوراي بنفش و . . . نيز به کار گرفته ميشدند. چنين سيستمي هم قابليت استفاده در ماشينهاي چاپ صنعتي و هم چاپ ديجيتال را دارد.
و يا براي عمليات تيغزني يا همان دايکات، روشهاي برش فرمان پذير توسط اشعه ليزر طراحي و عرض شد که در اين سيستم، بيم ليزر تحت فرمان سيستم رايانه پشتيبان و منطبق با طرح قالبزني، کنترل اشعه ليزر را براي برش نيم تيغ يا برش کامل روي کار به انجام ميرساند. در چنين ساختاري ميتوان هر تعداد طرح را با محتوا و شکلهاي کاملا متمايز و همزمان با سرعت عملياتي ماشين توليد و عرضه کرد.
در حوزه بستهبندي سخت يا همان جعبهسازي نيز تحولات قابل توجهي رخ داد.
ماشينهاي چاپ ديجيتال ورقي در ابعاد بزرگ و قابليت چاپ مقواهاي ضخيم طراحي و عرضه شد و عملياتي بودن خود در عرصه بستهبندي سخت را اثبات کرد.
-ماشينهاي چاپ افست صنعتي مجهز به امکانات مرتبط يا In Line طلاکوب و دايکات شدند که همزمان با چاپ، ساير عمليات نيز انجام ميشد.
-روشهاي قالبسازي سنتي توسعه يافت و توسط دستگاههاي ليزري، آمادهسازي تخته قالب با دقتي بسيار بالا انجام شد و کارهاي بسيار ظريف و دقيقي قابليت انجام پيدا کرد.
-ماشينهاي دايکات ليزري ورقي طراحي و عرضه شدند که ميتوانستند بدون استفاده از قالب تيغ فلزي، با استفاده از ليزر عمليات برش نيم تيغ و تمام تيغ را براي توليد همزمان محصولات متنوع از نظر شکل به انجام برساند.
-ماشينهاي دايکات ليزري مجهز به توليد خط تاي ديجيتالي شدند و بهواسطه رشد فنآوري پليمر، و استفاده از ورقههاي پليمري مخصوص بهجاي صفحه اصلي، و مواد پليمري با استحکام بالا براي نوشتن تصوير خط تا روي صفحه پليمري توسط نازلهاي دقيق، عمليات خط تا و برش روي ورقههاي مقوا بهصورت همزمان قابل انجام شد.
-ماشينهاي طلاکوب سرد در کنار طلاکوب گرم، با دقت و زيبايي بيشتر محصول نهايي عرضه شد و در ادامه آن، با طلاکوبي با روش ديجيتالي براي کارهاي ساده ارائه گرديد يقينا توسعه آن در سالهاي آتي مشاهده خواهد شد.
-فنآوري مواد مصرفي تحولات خاصي را شاهد بود.
-و بسياري موارد ديگر که شايد اشاره به آنها فرصت ديگري را طلب کند.
استنباطي که از نفوذ و توسعه فنآوري و تاثيرگذاري آن در حوزه چاپ ميشود آن است که:
-برخي از فعاليتها، همچون قبل از چاپ، در معرض کمرنگ شدن هستند و کاهش آمار کيفي و کم توليد تجهيزات و مواد مصرفي در اين زمينه دليل موجهي بر اين امر است.
-برخي از فعاليتها از رشد خوبي برخوردار شدهاند مانند فعاليتهاي حوزه بستهبندي که برخي از دلايل آن ذکر شد.
-فعاليتها به سمت تنوع داشتن بيشتر و سفارشيتر شدن در هر نوع آن پيش ميرود تا جايي که شايد اقتضا کند يک کارخانه توليدي برچسب محصولات خود را با ذکر “به سفارش سوپرمارکت ….” و يا با درج لوگوي آن فروشگاه به چاپ برساند که با بهرهمندي از فنآوري ديجيتال يا همان چاپ اطلاعات متغير، هزينه اضافهاي براي مصرفکنندگان نخواهد داشت.
-سرعت و کيفيت، که حتما دقت را نيز بهدنبال دارد، حرف اول و آخر را در جذب سفارشات و حضور در بازار خواهد زد.
-سرمايهگذاريها تغيير خواهد يافت
-دانش فني همه عواملي که در چرخه عرضه و استفاده و پشتيباني محصولات جديد هستند بايد به دانش روز ارتقا يابد
با اين تغييرات ضرورت دارد مراکز مختلف فعال در صنعت چاپ آمادگي خود را براي هرگونه تغييري ايجاد کرده و با شناسايي منابع انساني، مالي، پشتيباني، امکان هرگونه تغيير و تحولي را فراهم کنند.
-شايد روزي، آرزوي کودکيهايمان، که راه رفتن روي ابرها بود، نيز واقعيت يابد!