محسن واضحی
مشاور حوزه بستهبندی و چاپ
گروه صنایع غذایی سولیکو- کاله
تامینکنندگان کالا و خدمات چاپ و بستهبندی در ایران، علیرغم تلاشهایی که میکنند، پاسخگوی همه نیازهای تولیدکنندگان موادغذایی و محصولات دیگر نیستند، چون بر اساس نیازهای مارکت خود را تجهیز نکرده و مواد متناسب با نیاز واقعی مشتریان را فراهم نیاوردهاند، همچنین در فرآیند تولید بستهبندی و چاپ، خود را ملزم نمیبینند که استانداردهای به روز در دنیا را رعایت کنند. کدام مرکز تولید لیوان یا ظروفی که با غذا در تماس اند در clean roomها تولید میشوند؟ کدام چاپخانهها در ایران استاندارد BRC را دارا هستند؟
شاید بگویید، دلیلش این است که سفارشدهندگان (مثلا کارخانجات لبنیات) مطالبهای از آنها ندارند و به کیفیت موجود رضایت میدهند. چنین نیست. برخی از تولیدکنندگان از چالش با تامینکنندگان، ناامید شدهاند و به همین دلیل بخشی از سفارش لیبل و کارهای دیگر را به ترکیه سفارش میدهند.
چند سال پیش در سمیناری به مناسبت نمایشگاه دروپا، یکی از مسئولان بخش چاپ و بستهبندی نستله ایران، اظهار میکرد چون امکانات چاپ و بستهبندی مورد انتظارشان در ایران وجود ندارد، ارائه برخی محصولات نستله در ایران ممکن نیست. در حقیقت محدودیتهای بستهبندی مانع اصلی برای ارائه تنوع بیشتر محصولات به بازار شده است!
واقعا این سوال بزرگی است که اگر چاپخانهها و تولیدکنندگان فیلم و مواد مصرفی بستهبندی به فکر جلب مشتری هستند، چرا امکانات مناسب را فراهم نمیآورند و چرا روشها و فرآیند عملیات خود را بهبود نمیبخشند؟ و درعوض از رفتن سفارشها به کشورهای دیگر گلایه دارند.
ما در شرکت کاله، در شمار شرکتهایی هستیم که تمایل داریم هر طور شده با تامینکنندگان داخل کشور خودمان کار کنیم، ولی برای بعضی کارها که امکانش در اینجا نیست، محبوریم سراغ خارج برویم
به مشتری بهتر گوش بدهیم
بحث درباره نقطه ضعف چاپ و بستهبندی کشور، به تامین تجهیزات محدود نمیشود. در زمینه درک بهتر از نیازهای مشتری و تعامل با مشتری نیز در مواردی شاهد رشد نایافتگی برخی واحدها هستیم. تامین خواستهها مشتری و ترجیح دادن به منافع مشتری زمینه ساز اعتماد بیشتر مشتریان میشود.
متاسفانه ما شاهدیم که بعضی از چاپخانهداران و تامینکنندگان بستهبندیهای موردنیاز شرکتهای تولیدی، بهجای پاسخگویی به نیاز مشخص مشتری و همراهی با او برای ارتقای کیفیت بستهبندی محصولاتش، فقط میخواهد محصول خود را بفروشد.
در مواردی از امکانات موجود هم به خوبی استفاده نمیشود مثلا سختافزارها و امکانات کافی برای تولید لیبل IML در ایران وجود دارد ولی IML دانش فنی هم لازم دارد که به نظر بعضی صاحبنظران مدیران چاپخانهها حاضر نیستند بهای آن را بپردازند. پس از نزدیک به یک دهه تلاش در این زمینه، میبینیم هنوز هم این کار با آزمون و خطا و توام با اشکال انجام میشود.
ما اگر به شرکت کارتنساز بگوییم، کارتنی با فلان مشخصات فنی، میخواهیم این درخواست را نوعی مزاحمت میداند. خود چاپخانه یا کارتنساز و تامینکننده اطلاعات فنی و تخصصی به ما نمیدهند. وقتی هم از آنها اطلاعات میخواهیم
، تمایل دارند از زیر آن شانه خالی کنند. حالا ممکن است برای شرکتی که سالی ۸-۷ میلیارد تومان سفارش دارد، کمی به خودشان زحمت بدهند، ولی در برابر مشتریان کوچکتر خود را ملزم به پاسخگویی نمیبینند.
ما نمونه کاری داشتهایم که لیبل IML اختلاف رنگی بسیار جزئی با نمونه تایید شده داشته و چاپخانه ترکیهای تمام آن را مرجوع کرده و دوباره چاپ کرده است. درحالیکه بعضی چاپخانهداران ایرانی، اختلاف رنگ خیلی بیشتر از آن را عادی میدانند و زیر بار نمیروند.
دهها خط ماشین رول کمعرض فلکسو وارد کشور و در چاپخانهها نصب شده است، اما هنوز نوعی لیبل برای ظروف ترموفرمینگ را نمیتوانیم در ایران تولید کنیم.
بعضی از واحدها به جای اینکه هنگام خرید ماشین سراغ مشتریان بالقوه بروند و ببینند چه نیازی دارند و بر آن اساس ماشین خریداری کنند، ابتدا ماشین را میخرند و نصب میکنند، بعد انتظار دارند که مشتری سفارش خود را با قابلیت ماشین آنها تنظیم کند!
این درحالی است که شرکت ترک که تمایل بسیاری برای همکاری دارد میآید و میپرسد کدام کار نوآورانه را دوست داری انجام دهی که من امکانش را ندارم، تا من بروم ماشینآلات لازم برای آن را فراهم کنم. بدون این که تعهدی برای من ایجاد کند. (احتمالا او با چند مشتری دیگر نیز این رایزنی را داشته است.)
ما در شمار شرکتهایی هستیم که تمایل داریم هر طور شده با تامینکنندگان داخل کشور خودمان کار کنیم، ولی برای بعضی کارها که امکانش در اینجا نیست، محبوریم سراغ خارج برویم.
نمی توانیم انتظار داشته باشیم محصول مان در بازارهای جهانی حرفی برای گفتن داشته باشد اما کیفیت بستهبندی مان نتواند نیاز بازار را به درستی تامین کند.
علیرغم تمایل به کار با چاپخانهها و مراکز بستهبندی ایرانی و حمایت از آنها، با این واقعیت هم مواجه هستیم که در بسیاری موارد، قیمت کار ترکها، ارزانتر از همکاران ایرانی است.
علاوه بر آن، تفاوت در نحوه انجام کار است. چاپخانه ترکیهای امروز فایل ما را دریافت میکند، چند روز بعد یک پروف یا نمونه چاپی میفرستد و پس از تایید ظرف دو هفته کار را چاپ و دایکات شده روانه ایران میکند. همچنین از نظر استاندارد چاپ، کیفیت رنگ، دقت دایکات و نحوه تحویل و ارسال کار، سعی میکند کارها بیعیب و نقص باشد و اگر اشکالی بود، بدون چالش میپذیرند.
من لیبل IML را امروز بخواهم در فلانشهر ایران چاپ کنم، باید کارمندی اعزام شود، با کلی خرج، برود و برگردد و بعد هم نهچنان نمونهای میگیرم و نه در مراحل بعد کنترل کافی تضمین شدهای اجرا میشود و نه اعتراض ما را میپذیرند.
متاسفانه کمتر چاپخانهای در ایران پروفر استاندارد و کالیبره دارد. چند چاپخانه سراغ دارید که سیستم مدیریت رنگ در آنها استقرار یافته باشد؟
در مرحله چاپ هم همین مشکلات را داریم. چند چاپخانه سیستم تنظیم رطوبت و دما دارند و شما میتوانید از ثبات رنگ و یکدستی کار در طول چاپ و در هر نوبت مطمئن باشید؟
در زمینه تامین فیلم و مواد مصرفی بستهبندی هم مشکلات کم نیست. چرا باید فیلم BOPP در ایران ۱۰ درصد گرانتر از قیمت جهانی باشد؟ درحالی که مواد پتروشیمی هم در کشور موجود است؟ چرا تنوع فیلمها به BOPP محدود است و برای سفارش هر نوع فیلم دیگر باید کلی هزینه متقبل شوید؟بسیاری از گریدها در ایران تولید نمیشود.
فراتر از ماشینآلات
ترکیه در زمینه چاپ و بستهبندی بسیار سازمانیافته کار کرده و زیرساختهای خوبی فراهم آورده است. چون آنها با کشورهای اروپایی و روسیه کار میکنند، استانداردهای لازم برای آن بازارها را نیز رعایت میکنند. بنابر این میتوانند فراتر از انتظاراتی که از تامینکنندگان چاپ و بستهبندی ایران دارند، به شما پیشنهاد میدهند. تقریبا هیچ نیازی در این زمینه نیست که ترکیه نتواند تامین کند.
ما از کارکردن با ترکها، درواقع دو هدف را دنبال کردهایم. اول اینکه سطح دانش تیم خودمان را بالا ببریم و دوم که بجای تامین از اروپا، کیفیتی قابل قبول را با قیمتی مناسب تامین کنیم. واقعیت این است که چاپخانههای ترکیه، مارکتینگ را بسیار خوب بلدند، بدون اینکه ما سراغ آنها برویم، آنها میآیند و مذاکره میکنند تا به ما در بهبود کیفیت محصولات و یا کاهش هزینههای تامین کمک کنند. این رویکردی موفق است. آنها سعی میکنند نیازهای مشتری را به خوبی دریابند و برای آن راهحل ارائه دهند.
میبینید که صحبت از تنها یک ماشین جدیدتر نیست، بلکه تفاوت در فرهنگ بازاریابی است. البته فراموش نکنیم آنها در نتیجه تعامل با بازار اروپا، خود را ارتقا دادهاند و خود را برای بازار اروپا آماده کردهاند. بدیهی است چاپخانههای ما که وارد چنین بازاری نمیشوند، چنان رشدی را تجربه نکنند. اما بههرحال چاپخانهها و تامینکنندگان بستهبندی در ایران باید به این جنبه از کار توجه بیشتری داشته باشند.