آموزشتازه‌هاتازه‌های پس از چاپتازه‌های پیش از چاپصنعت چاپویژه

آیا چاپ هفت رنگ در صنعت بسته‌بندی جایگزین پنتون می‌شود؟

چاپ ECG ((Extended Color Gamut با محدوده رنگ گسترده‌تراز چهار رنگ

گروه پژوهش

هنگامی‌که صحبت از چاپ بسته‌بندی می‌شود چاپ ECG (Extended Color Gamut یا چاپ با محدوده رنگ گسترده‌تر) به یکی از موضوعات داغ و بحث‌برانگیز تبدیل‌شده است. خیلی‌ها در مورد آن صحبت می‌کنند و برخی حتی ادعا می‌کنند آینده صنعت درگرو توسعه و گسترش این روش چاپی است. در چاپ ECG با استفاده از حداکثر ۷ رنگ استاندارد می‌توان تعداد بیشتری از رنگ‌های اسپات هر برند را شبیه‌سازی و بازتولید کرد و در‌عین‌حال میزان ضایعات و زمان توقف دستگاه برای تعویض مرکب نیز کاهش پیدا می‌کند. بااین‌حال ECG آن‌طور که پیش‌بینی می‌شد توسعه پیدا نکرده و فراگیر نشده است. در مطلبی که می‌خوانید تجربیات گذشته چاپ بیش از چهار رنگ، و درس‌هایی که از آن باید بگیریم مرور شده است.

 

برای شروع بد نیست ابتدا تعریف جامعی از ECG ارائه دهیم. چاپ ECG (Extended Color Gamut) به معنی چاپ با گاموت یا محدوده رنگ وسیع‌تر و گسترده‌تر است. در این فناوری علاوه بر استفاده مرکب‌های CMYK از مرکب‌های نارنجی (O)، سبز (G) و بنفش (V) نیز استفاده می‌شود (CMYK OGV). همان‌گونه که از اسمش پیداست در این نوع چاپ محدوده رنگی یا همان گاموت وسیع‌تر و گسترده‌تر است. این نوع چاپ زنده‌تر و طبیعی‌تر است و نیاز به تعویض مرکب و استفاده از رنگ‌های پنتون و زمان تعویض پلیت را کاهش می‌دهد. از سوی دیگر در هزینه‌ها صرفه‌جویی می‌کند. سیستم رنگ ECG برای بسته‌بندی مواد غذایی، آرایشی و دارویی، لیبل‌های لاکچری و خاص و برندهایی که استاندارد رنگ بالایی دارند، بسیار مناسب است و توصیه می‌شود.

البته این اولین بار نیست که صنعت چاپ تلاش کرده چاپ بیشتر از چهار رنگ را در چارچوب یک استاندارد ارائه کند. در سال ۱۹۹۵ شرکت پنتون چاپ شش رنگ یا هگزاکروم را (Hexachrome) را عرضه کرد. در این نوع چاپ علاوه از مرکب‌های CMYK از مرکب‌های نارنجی و سبز نیز استفاده می‌شد. هنوز معلوم نیست این سیستم تا چه حد موفق بوده است ولی تردیدی نیست که چندان سروصدا نکرد و فراگیر هم نشد. نمونه‌هایی از چاپدر نمایشگاه دروپا عرضه شد که طوطی‌ها چندرنگ و میوه‌های رنگارنگ ازجمله پرتقال را به زیبایی به نمایش گذاشت، ولی به نظر می‌رسد هگزاکروم هرگز «نقطه بهینه» خود را پیدا نکرده است، دلیل آن‌هم استفاده از آن در چاپ تجاری و انتشاراتی بوده، کتاب‌های نفیس، پوسترهای تبلیغاتی و غیره. ولی هرگز وارد حوزه‌ای که ECG آن را هدف قرار داده، یعنی بسته‌بندی، نشد.

از سوی دیگر بااینکه هگزاکروم توسط شرکت پنپتون ارائه‌شده بود، این سیستم می‌توانست به کسب‌وکار اصلی این شرکت که فروش رنگ‌های تکی(اسپات) بوده آسیب برساند. به همین خاطر پنپتون در سال ۲۰۰۸ آن را کنار گذاشت. از سوی دیگر شرکت ادوبی نیز پشتیبانی از HexWare را که برای بهره‌گیری از چاپ هگزاکروم ضروری بود متوقف کرد. اما داستان پنپتون و ECG در سال ۲۰۱۵ جان تازه‌ای گرفت. در آن سال پنتون سیستم Pantone ECG را معرفی کرد که آمیزه‌ای بود از چاپ چهار رنگ و OGV یعنی CMYK به‌علاوه نارنجی، سبز و بنفش.

سیستم رنگ دیگری درگذشته که رویکردی متفاوت داشت Opaltone بود. این سیستم رنگی آمیزه CMY+RGB و از رنگ مشکی هم می‌شد به‌صورت اختیاری استفاده کرد. کانون توجه این سیستم بازتولید رنگ‌های تکی بود و غرفه شرکت سازندگان آن در نمایشگاه های مختلف مملو از کارهای چاپی بارنگ اسپات ازجمله لوگو پپسی بود. اما این سیستم نیز دوام نیاورد. در حال حاضر وب‌سایت Opaltone از دسترس خارج‌شده و یافتن اطلاعات درباره آن بسیار دشوار است. یک سیستم دیگربه نام  FM6 نیز وجود داشت، که اکنون خبری از آن نیست.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد سابقه و تاریخچه ECG می‌توانید به نوشته‌های یک ریاضی‌دان به نام جان سیمور مراجعه کنید. او مطالعات فراوانی در زمینه ECG کرده است. او در اولین مقاله‌اش در سال ۱۹۶۸ به یک Patent (ثبت اختراع) اشاره‌کرده و آن را منشأ ECG معرفی کرده است. ولی برخی از خوانندگان مطالب او این ادعا را رد کردند و او را وادار کردند تغییراتی در مقالات خود بدهد و آن‌ها را به‌روزرسانی کند. بااین‌حال شعار مرکزی ECG همواره این بوده است «چاپ کارآمدتر با استفاده از گاموت گسترده‌تر و استانداردشده.» بااین‌حال ECG هنوز آن‌طور که باید و شاید فراگیر نشده است.

محدودیت‌ها در گذشته

چرا ECG آن‌گونه که پیش‌بینی می‌شد و آن‌گونه وعده داده‌شده بود فراگیر نشد؟ درگذشته به دلایل فنی چاپ بسته‌بندی با استفاده از فناوری فلکسو که کیفیت بالایی نداشت چاپ می شد. دو دهه پیش، در ابتدای حیات سیستم‌های هگزاکروم و اوپالتون ماشین‌آلات فلکسو چرخ‌دنده‌ای کیفیت چاپ چشم‌نوازی نداشتند. از سوی دیگر کلیشه‌های فلکسو، نوردهای انیلوکس و مرکب‌های فلکسو برای چاپ ECG کیفیت مطلوب را ارایه نمی کردند. چاپ نقاط کوچک (درصدهای پایین رنگ) تقریباً با استفاده از سیستم فلکسو غیرممکن بود، به‌ویژه هنگامی‌که از فیلم، آنیلوکس‌های زبر و مرکب‌هایی که به‌سرعت خشک می‌شدند استفاده می‌شد.، از سوی دیگر هنگام انتقال اطلاعات از فیلم به کلیشه اطلاعات مربوط به درصدهای پایین رنگ و نقاط ریز از بین می‌رفتند.

فناوری تفکیک رنگ نیز به‌اندازه امروز پیشرفته نبود. هنگام بازتولید و شبیه‌سازی یک رنگ مشکی و یا ECG، ممکن است برخی از رنگ‌های اصلی دارای درصدهای بسیار پایینی باشند، مثل آنچه در تکنیک GCR دیده می‌شود. البته این معضل به فرایند فلکسو محدود نمی شد، افست نیز با چنین مشکلی دست‌وپنجه نرم می‌کرد، در آن زمان که هنوز سیستم کامپیوتر به کلیشه در فلکسو رواج پیدا نکرده بود از سیستم کامپیوتر به فیلم استفاده می‌شد. ابتدا فیلم ساخته می‌شد، سپس اطلاعات فیلم به کلیشه منتقل می‌شود. انتقال درصدهای پایین و نقاط کوچک در افست نیز آسان‌تر از فلکسو نبود، به همین خاطر درصدهای پایین تررنگ از فیلم منتقل نمی‌شد و درنتیجه چاپ نهایی کیفیت مطلوبی نداشت.

اما طی سال‌های گذشته،دستگاه‌های چاپ، فلکسو، نوردهای انیلوکس، مرکب‌ها، نرم‌افزارها و فناوری تولید کلیشه فلکسو به طرز چشمگیری پیشرفت کرده است. امروزه با ظهور کلیشه‌های دیجیتال و فناوری جدید ترام گذاری (Screening) چاپ باکیفیت بالا دیگر یک اتفاق نیست بلکه یک استاندارد است و ماشین‌آلات مدرن چاپ فلکسو، مرکب‌های جدید و نرم‌افزارهای پیشرفته اکنون برای چاپ ECG کاملاً آمادگی دارند. به کیفیت چاپ بسته‌های چیپس امروزی نگاهی بیاندازید، کیفیت آن‌ها فوق‌العاده است و هیچ شباهتی به چاپ فلکسو اواخر دهه ۹۰ ندارد. تولیدکنندگان کلیشه‌های فلکسو می‌گویند این کلیشه ها به‌خوبی می‌توانند نقاط بین ۴ درصد تا ۶/۹۹ درصد را چاپ کنند.

محدودیت‌های فعلی

امروزه که محدودیت‌های مربوط به ماشین‌های چاپ و پلیت و کلیشه تا حد زیادی حل‌شده‌اند چه عامل یا عواملی مانع توسعه و استفاده همگانی از ECG است؟ دو مانع اصلی وجود دارد: طراحی و استانداردسازی. ولی طراحی برای ECG چگونه است؟ آیا طراحان اصلاً با ECG آشنایی دارند؟

از سوی دیگر تا زمانی که نرم‌افزارهای طراحی مثل Adobe Illustrator از ECG پشتیبانی نکنند، حوزه کارکرد این فرایند محدود باقی خواهد ماند. البته شرکت‌های پیش از چاپ می‌توانند با نرم‌افزارهای مدرن عملیات تفکیک رنگ برای ECG را انجام دهند، اما این کافی نیست.

حالا برویم سراغ استانداردسازی؛ متأسفانه برای مرکب‌های OGV و دیگر مرکب‌های تکی تا همین اواخر استاندارد خاصی تعیین نشده بود. به همین خاطر یک چاپخانه از مجموعه‌ای از مرکب‌های ECG خاص خود برای چاپ استفاده می‌کرد و یک چاپخانه دیگر نیز مرکب‌های OGV با مشخصات فنی متفاوت را به کار می‌گرفت. این معضل باعث شده تا چاپ OGV کیفیت یکپارچه نداشته باشد. اگر قرار است OGV کاربرد همگانی پیدا کند باید استانداردشده و این استانداردها در عمل اجرا شود. این بحث‌ها در مورد چاپ افست نیز وجود داشت. در گذشته مرکب‌های CMYK در مناطق مختلف جغرافیایی متفاوت بودند و حتی تولیدکنندگان مرکب نیز تولیدات خود را بر اساس منطقه‌ای جغرافیایی مورداستفاده تولید می‌کردند. کیفیت تولیدکنندگان مرکب نیز با یکدیگر تفاوت داشت از سوی دیگر حتی اگر ترتیب و توالی رنگ را در ماشین چاپ عوض کنید رنگ نهایی متفاوت خواهد بود. مثلاً ۱۰۰درصد آبی، ۱۰۰درصد قرمز در ترتیب و KCMY با همان مقادیر در KMCY نتیجه متفاوتی خواهد داشت. این مورد هنوز یکی از چالش‌های بزرگ هنگام عملیات Overprinting بارنگ‌های تکی است. عدم وجود استاندارد در ECG دوباره ما را به مانع اول بازمی‌گرداند: طراحی برای .ECG

طراحی برای چاپ تجاری مرسوم کار ساده‌ای است: شما پروفایل ICC مربوطه را که معمولاً در نرم‌افزار طراحی شما موجود است، انتخاب می‌کنید. به همین ترتیب می‌توانید رنگ برندها را آن‌گونه که هست به نمایش بگذارید. آیا پروفایل ICC برای چاپ ECG وجود دارد؟ به نظر می‌رسد به‌جز یک مورد چنین پروفایلی هنوز در دسترس نیست. پروفایل Fogra55، تنها پروفایل ECG برای استفاده در چاپ است. البته در آگوست ۲۰۲۲ یک استاندارد ISO برای ECG ارائه‌شده است ولی هنوز هیچ‌کس از آن استفاده نکرده یا گزارش استفاده از آن را منتشر نکرده است. گروه‌های پژوهشی و صنفی دیگری چون Idealliance نیز استانداردهایی برای ECG ارائه کرده‌اند. شرکت‌هایی چون Bobst کنسرسیومی متشکل از ۱۱ شرکت و سازمان تحت عنوان OneECG تشکیل داده‌اند. مشکل دیگر نبود تجربه و دانش فنی لازم در مورد ECG است. تا قبل از سال ۲۰۲۰ چاپخانه‌ها می‌گفتند که صاحبان برند زیر بار هزینه‌های بازتولید و شبیه‌سازی رنگ‌های اسپات نمی‌روند. زیرا طراحان و افرادی که می‌توانستند بر صاحبان برند تأثیر بگذارند یا اصلاً ECG را نمی‌شناختند و یا نمی‌دانستند چگونه آن را تبلیغ کنند. خوشبختانه زمانه تغییر کرده است و برندها اکنون به فناوری های نوین علاقه‌مند شده‌اند

مسیر پیش رو

برای توسعه و فراگیری ECG ابتدا نرم‌افزارهای طراحی پرطرفدار باید از آن پشتیبانی کنند و آن را به صورت default همراه با نرم‌افزار خود ارائه دهند، به‌ویژه نرم‌افزارهای ویژه طراحی بسته‌بندی و لیبل. در این نرم‌افزارها مشخصات فنی مرکب‌های مورداستفاده در ECG باید استاندارد شود. این استاندارد می‌تواند Fogra55 باشد که استانداردی بین‌المللی است. از سوی دیگر سازندگان نرم‌افزارهای هوشمند باید نرم‌افزارها و الگوریتم‌هایی طراحی کنند که بتوانند یک مجموعه از مرکب‌های ECG را به مجموعه‌ای دیگری تبدیل کنند. درست مانند تبدیل‌های که امروزه بین دو مجموعه CMYK انجام می‌شود. درهرحال ECG پتانسیل فراگیر شدن دارد ولی باید ناامید نشد و مسیر توسعه این فرایند را پیمود.

آیا ECG می‌تواند جایگزین پنتون شود؟

تا حدی می‌تواند ولی تفاوت‌هایی بین این دو سیستم رنگ وجود دارد. در چاپ ECG از یک مجموعه ثابت ۷ رنگ (CMYKOGV) برای بازتولید طیف گسترده‌ای از رنگ‌ها که امکان ساخت آن‌ها به‌صورت CMYK وجود ندارد استفاده می‌شود. درحالی‌که برای چاپ رنگ‌های تکی از مرکب‌های از پیش ترکیب‌شده با استفاده از سیستم Pantone Matching System یا PMS استفاده می‌شود.

هدف ECG ساخت رنگ‌های تکی با استفاده از ترکیب این ۷ رنگ است، در حالی که چاپ Spot Color تطابق رنگ دقیق‌تری ارائه می‌دهد، اما برای تعداد محدودی از رنگ های سیستم پنتون دقت بسیار بالایی در بازتولید رنگ‌ها دارد و برای چاپ رنگ‌های خاص برندها و لوگوها مناسب است. ولی معایبی نیز دارد، ازجمله مصرف بالای مرکب، هزینه بیشتر برای طراحی، میزان بالای ضایعات مرکب بااین‌حال هنوز برای چاپ رنگ‌های خاص برندها یا لوگوها که هویت یک سازمان را به نمایش می‌گذارند مناسب است چون با دقت بالایی این رنگ‌ها را بازتولید می‌کند. اما ECG برای چاپ‌ هافتون و تولید رنگ‌ها از طریق Overprint بسیار کارآمد است. طیف رنگ‌های مورداستفاده نسبت به CMYK بسیار گسترده‌تر و وسیع‌تر است و می‌تواند تعداد زیادی از رنگ‌های پنتون را بازتولید کند. به همین خاطر رنگ‌های تکی با استفاده از این سیستم مقرون‌به‌صرفه است زیرا در میزان مرکب مورداستفاده صرفه‌جویی به عمل می‌آورد

معضل اصلی استفاده از سیستم ECG نیاز به‌دقت بالا در تنظیم رجیستر و کنترل میزان چاقی ترام است. تطبیق رنگ‌ها در این سیستم نیز پیچیده‌تر است. این سیستم برای طرح‌هایی که طیف رنگی گسترده دارند و دقت رنگ در آن‌ها مهم ولی ‌در حد بحرانی نیست ایده‌ال است. از سوی دیگر استفاده از این سیستم در مقایسه بارنگ‌های پنپتون برای محیط‌زیست بهتر است زیرا باعث کاهش استفاده از مرکب می‌شود.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا