احمد فاضل تبار، مدیر صنایع چاپ و بستهبندی آروین:
تولید کننده به دستمزد پائین و مشتری به کیفیت پائین تن دادهاند
اکرم ممتاز جدیدی اگر بخواهیم از مشکلات خط تولید در هر زمینهای در کشورمان حرف بزنیم اول باید به تفاوتهایی که در نگرش و عملرد ما در زمینه تولید وجود دارد بپردازیم تا نتیجه درستی از تحلیلمان داشته باشیم. امروزه در کشور بحث مدرنیته، بازار جهانی و سبک جدید کسب و کار در جامعه ما مباحثی است که در شعار به آن پرداخته میشود اما گر به قسمت اعظم عملکردها نگاه کنیم، متوجه میشویم همان مناسبات بازار سنتی که از عصر صفویه مفعول بوده، الان هم کم و بیش معمول است، شاید حدود ۱۰ درصد متفاوت شده باشد. ظاهر کسب و کار بزک شده، اما باطن کار همان کاسبیهای سنتی و کسب و کارهای قدیمی است. اگر بخواهیم کسب و کار درستی داشته باشیم. باید همگام با دنیا جلو برویم. اقتصاد شوخی بردار نیست. کسب و کار فرمولهای خاص خودش را دارد و قواعد آن با خودش تنظیم میشود.
بدون ثبات اقتصادی و شفافیت، نمیتوان برنامه ریزی کرد
گاهی اوقات در محیط فضای مجازی که خط تولید برخی از کارخانهها را نشان میدهند، بیننده اصلا نمیتواند حرکت خط تولید را ببیند زیرا سرعت خط تولیدِ فناورانه، فراتر از نگاه انسان است. اما این روال در خط تولید ایران خیلی متفاوت و آرام است. این یک فرقی اساسی تولید ما با دنیاست. گذشته از حواشی زیاد اقتصادی، کار و تولید قاعده خودش را دارد. در تمام دنیا این قاعده تعریف شده است، اما اگر چه ظاهرا ما با آنها همگام هستیم و گاه حتی حرفهایی بهتر از بنیانگذارانِ آن صنایع میکنیم، در عمل فاصله زیادی با آنها داریم.
مسأله و معضل بعدی بحث رانت است که در کشور ما تبدیل به فاجعه بزرگی شده است. در همه کشورهای توسعه یافته دنیا از تولید حمایت صد در صدی میشود و اگر تولیدکنندهای برای گردش مالی تولیدش نیاز به وام داشته باشد، نه تنها مراکز مالی دولتی که حتی مؤسسههای مالی خصوصی در حمایت از او پیشقدم میشوند و زمینههای این فعالیت را ایجاد میکنند. به این طریق که برای وامگیرنده بالاخص اگر هدف تولید باشد زمان استراحت برای باز پرداخت میگذارند تا فردا بتواند واقعا کار کند و وقتی تولید به ثمر میرسد، دنبال مطالبات خود میروند. چنین رویههایی به رشد اقتصادی میانجامد اما در کشور ما دهها کارخانه تولیدی وجود دارند که به طور صوری وام تولیدکننده را میگیرند اما هیچ تولیدی ندارند؛ فقط یک زد و بند برای گرفتن وام است، در حالی که تولیدکننده واقعی برای گرفتن وام با چالشهای زیادی روبرو است.
اگر کشوری ثبت اقتصادی داشته باشد، نیازی به این دور زدنها نیست و همه چیز به طور شفاف و مشخص قابل لمس است.
همکاری در یک چاپخانه با یک دستگاه ۲۰۱۷ سی دی کار میکند با کیفیت بسیار بالا همین کار را دستگاه سال ۱۹۷۰ هم انجام میدهد با این تفاوت که کیفیت چاپ مطلوبی ندارد. سیسال پیش که وارد این کار شدم مشتری داشتیم که متقاضی جعبه خرما بود ما برای این فرد طراحی جعبه خرما انجام دادیم.
و او اکنون به عنوان یک برند معروف در کشور دیگری از همین طراحی استفاده میکنند و بازار خوبی را برای خود به دست آورده است. به گفته این مشتری، ما باعث شدیم از دو یا ماهی یک کانتیتر فروش خرما به هفتهای سه کانیتر برسد حالا به هند بروید خرما را به اسم کییا میشناسند. ما بسیار زحمت کشیدیم تا کار ارائه شده کاری در حد پسند جهانی باشد. اما در ادامه یکنفر در یک شهرستان دیگر با دستگاههای مدل پائینتر و کیفیت پائین کار را به همان مشتری ارائه داد و او هم که دنبال سود بیشتر بود، تمام زحمات ما را فراموش کرد و سمت نو که ارزانتر میداد تثبیت کرد.
معادله کیفیت و قیمت را حل کنیم
به نظر من کار با کیفیت قیمت ندارد، در کار تولید نباید تنها به کسب سود فکر کنیم، بلکه کیفیت عرضه محصولات باید اولویت بیشتری داشته باشد، اما این بدین معنی نیست که قیمت واقعی کار نگیریم و ارزان بفروشیم. دستگاههای چاپ و کارتن سازی و مواد مصرفی مرغوب هزینه دارد و وقتی مشتری تنها به پوشش هزینههای تولید خود راضی باشد، کیفیت کار برایش اهمیتی نخواهد داشت، مثلا رنگ جمعه مطابق چیزی که مشتری خواسته است در نمیآید و انتظار ندارد بگویند کار را نمیپسندم و قبول نمیکنم.
وقتی در صنعتی دستگاهها به روز نباشند، بظاهر تولیدکنندگانی هستند که با هر امکاناتی و با هر قیمتی بازار را خراب میکنند وقتی که هیچ نظارتی بر قیمتها وجود نداشته باشد، فاتحه آن صنعت خوانده است. وضعیت اقتصادی کشور برخی تولیدکنندگان را به سمتی سوق داده است که مشتریها ترجیح میدهند بدون در نظر گرفتن کیفیت و فقط براساس قیمت پایینتر تولید خود را سرپا نگه دارند. مشتری هم به کیفیت کار کمتر اهمیت میدهد.
دیدگاه سنتی مانع توسعه است
در کشور ما شعارهای مدرنیسم زیاد شده است اما افکار ما هنوز سنتی است. اگر اقتصاد کشوری ثبات داشته باشد. کیفیت محصولی که امروز از چاپخانه بیرون آمده با محصول پنج سال بعد تفاوت چندانی ندارد، کیفیت چاپ و مشخصات رنگها برای برندها و محصولات معین همیشه یکسان حفظ میشود. البته در فرایند چاپ معمولاً دو، سه درصدی تلرانس رنگ در چاپهای بعدی رخ میدهد که تأثیر چندانی ندارد، اما این روزها محصولاتی تولید میشود که مثلا رنگ قرمز مثلا ده درصد زرد و نود درصد قرمز، در چاپ بعدی معادل سی درصد زرد و هفتاد درصد قرمز از آب در میآید و برای مشتری این عدم تطابق مهم نیست. این مشکلات ممکن است ناشی از اشکال فنی ماشین با کیفیت مواد مصرفی و یا بیدقتی اپراتور و عوامل دیگر باشد. اما نه توان مالی و نه انگیزهای برای برطرف کردن این اشکالات وجود دارد، نه مشتری با هزینهای که میپردازد، میتواند سطح بالاتری از کیفیت را طلب کند به عبارت دیگر شرایط اقتصادی سلیقه مشتریان را تحت تأثیر قرار داده و انتظارات آنها را از کیفیت کاهش داده است.
در ایران آینده صنفی هیچ شغلی قابل پیشبینی نیست، زیرا ما یک جنگ سرد جهانی با دنیا داریم که شدت آن کم و زیاد میشود و جنگ هم قابل پیشبینی و هر موقع که آتش این جنگ خاموش شود و معادلات پایه درست باشد، میتوان پیشبینی کرد آینده صنفی چگونه خواهد بود.
تولیدکنندگان باید در آرامش و ثبات فکری بهسر ببرند تا بتوانند پیشبینی و برنامهریزی داشته باشند. وقتی فرمول ثابت نباشد، نمیتوانیم به متغیرها ثبات بدهیم. هر وقت آرامش سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به ایران بازگردد، مشاغل جان تازهای خواهند یافت.
صنعت بستهبندی نیاز به افراد متعهد دارد
اما در مورد خودم میتوانم بگویم سیسال است که در این کار هستم.
انگیزه ورود من این صنف این بود که میدیدم کالای ایرانی خیلی مهجور به دست مصرف کننده و مصرف کننده نهایی میرسد، پس به عنوان یک سرباز خودم را موظف دیدم تا برای ارتقای بستهبندی محصولات ایرانی کاری انجامدهم. خدا را شکر موفق شدم. شاهد این مدعا مشتریانی هستند که اذعان میکنند همکاری با ما تغییری در کسب و کار و فروششان ایجاد کرده است. به این کار علاقه دارم و متمرکز روی کار هستم.
اگر چه از صبح مرتب استرس تولید را دارم اما وقتی محصول تولید میشود، آرامش پیدا میکنم. سیسال است که وقتی سرکار میروم انگار وارد بهشت میشوم و عاشقانه کار میکنم و تا روزی که زنده هستم تا برای توسعه کشورم مفید باشم.
صنعت بستهبندی نیاز به افراد علاقمند و متعهد دارد. کشور ما دارای پتانسیلهای زیادی است که میتواند بازارهای خارجی را کسب کند. به عنوان مثال مردم ما سرشار از هنرهای دستی هستند، اما هنوز صنایع دستی ما بستهبندی مناسبی ندارد، این در حالی است که اغلب طراحان و چاپخانههای ما برای ورود به بستهبندی صنایع دستی آمادگی دارند و حتی مشتاق هستند. صنعت چاپ و بستهبندی درب خروجی کالاهای ایرانی است که چاپخانه به رفع مشکلات آن پرداخته شود، ظرفیتهای تولید و صادرات را به طور چشمگیر افزایش میدهد.
در آخر توصیهای به مسئولان اگر دغدغه اصلاح دارند:
بنیان تمدنهای بزرگ توسط کسانی گذاشته شده که از منافع شخصی گذشته و موفقیت خود را در رشد جامعه دیدهاند.
وقتی یک مدیر، فرمایشی دارد منصبی میشود حال روز جامعه بهتر از این نمیشود و قریب، هفتصد سال پیش سعدی علیه الرحمه نسخهای برای امروز ما نوشتهاند:
گرت ممکلت باید آراسته
مده کار معظم به نوخاسته
به خردان بفرمای کار درشت
که سندان نشاید شکستی به مشت