«اهداي کتاب به جاي عيدي» اين ايده چند سالي است که توسط برخي فعالان حوزه فرهنگي و اصحاب نشر مطرح ميشود. طرحي جذاب و کاربردي که همه ساله ميتواند در عيد نوروز و در خانوادهها اجرايي شود. در طول سالهاي زيادي اهداي سررسيد و پول يا هداياي تبليغاتي مختلف جاي خود را بهعنوان عيدي در خانوادههاي ايراني باز کرده بودند اما تاکنون به اين ايده فکر کردهايد که به جاي پول يا عيديهاي مرسوم ديگر کتاب را جايگزين کنيد؟ ميدانيد اينکار تا چه ميزان ميتواند در توسعه نقدينگي صنعت نشر کشور موثر باشد و کتابخواني و مطالعه را بهصورت يک فرهنگ گسترش دهد.
شجاع باشيم و کتاب هديه بدهيم
اينکه در عيد نوروز بهجاي پول کتاب به کودکان، نوجوانان يا بزرگسالان اهدا کنيم اتفاقي است که ميتواند طي چندين سال استمرار، به يک رويه و عادت رفتاري تبديل شود. دراينزمينه با فاطمه محمدي؛ مدير موسسه نوين کتاب گويا به صحبت نشستيم. فردي که سالهاي زيادي است در حوزه توليد کتابهاي گويا يا صوتي فعاليت ميکند. او معتقد است که کتابهاي گويا ميتواند يکي از بهترين عيديها براي افراد در سنين مختلف باشد.
او ميگويد: «من تا به امروز هداياي زيادي گرفتهام؛ اما بهترين و به يادماندنيترين هديهاي که در عمرم گرفتم، کتاب بود؛ مجموعه سه جلدي برباد رفته در سن شانزده سالگي! واقعا سر در نميآورم که چطور و چرا اينطور شد که کتاب تا اين حد مورد بيمهري قرار گرفت؛ بهحدي که ديگر کمتر کسي از دريافت آن بهعنوان هديه، خوشحال ميشود. البته شايد آنقدر غرق روزمرگيها شديم که از خيال دور افتاديم. روياهايمان تبديل شدند به چيزهايي دور و کم اهميت. کشف دنياي پر رمز و راز و بيپايان کتابها، کاري شد فراتر از امکانات ذهني و رواني و اجتماعيمان».
وي ادامه ميدهد: «وقتي به اين موضوع فکر ميکنم، حسرت پررنگترين واژهاي است که در ذهنم ميچرخد. يکي از عميقترين لذتهاي من، مربوط ميشود به لحظههاي غرق شدن در کتابها؛ و اين روزها، تجربه اين حس را کمتر مشترک ميبينم. اين روزها، به گمانم هديهدادن کتاب جرات ميخواهد».
محمدي با بيان اينکه ممکن است اين کار نتايج غافلگيرکنندهاي هم داشته باشد، تاکيد ميکند: «چندوقت پيش تولد دختر هشتساله يکي از بستگان بود. با نگراني اما عزم جزم، تصميم گرفتم بهعنوان کادوي تولد، کتاب هديه بدهم. فکرش را بکنيد، ميان آن همه کادوهاي رنگووارنگ و جذاب، کادويي شامل ۵ جلد کتاب. انصافا بهعنوان کادودهنده، دچار ترس شدم، و البته رگههايي از پشيماني. اما دو هفته بعد که آواي کوچک را ديدم، چنان با اشتياق به سمتم دويد و از قصههاي کتابهايش گفت و ماجراهايي که با آن قصهها داشته که با خودم گفتم: نه… به دلهره و ترس و لرزش ميارزيد. بههميندليل پيشنهاد ميکنم بياييد امسال عيد شجاع باشيم و کتاب به همديگر کادو بدهيم».
وي ميافزايد: «گاهي نياز، فرهنگ را ميسازد و گاهي فرهنگ، نياز را. تصور ميکنم در مورد کتاب، ما هيچ کدام را نداريم. حس غالب همه چيزداني باعث شده که از احساس نياز به کتاب، بينياز باشيم و فرهنگ جاري در جامعه هم چندان نقشي در سوقدادنمان به سمت نيازمندشدن به کتاب نداشته است. کاش راهي بود که ميشد لذت کتاب و مطالعه را به کساني که از اين تجربه بيبهره يا کمبهرهاند، چشاند. شايد اگر عزمي فراگير براي هديه دادن کتاب بود، تلنگري ميشد براي جدي گرفتن آن. تصور ميکنم انتخاب عنوان درست براي هر فرد، کمک قابلتوجهي به اين امر کند».
مـديـر موسسـه نـويـن کتـاب گـويـا مخاطبشناسي را يک اولويت اصلي در اين زمينه ميداند و ميگويد: «بياييم ببينيم کسي که قرار است به او هديه بدهيم، به چه موضوعاتي علاقهمند است يا چه کتابي ميتواند واقعا براي او مفيد باشد و به دردش بخورد. يا اگر گيرنده هديه، از فضاي کتاب و مطالعه خيلي دور است، کتاب را در کنار هديه ديگري قرار دهيم. يا دادن هديه، يعني کتاب را همراه کنيم با جملههايي انگيزشي در مورد آن کتاب. تصور ميکنم اگر دل و جراتش را داريم و قصد داريم کتاب هديه بدهيم و درعينحال کمک کنيم به فرهنگسازي در اين مورد، بايد خوب فکر کنيم که چه کتابي، به چه کسي و با چه شيوهاي بدهيم».
به گفته محمدي، حال اگر قرار باشد کمي نوآوري در اين سبک هديه دادن داشته باشيم، به گمانم انتخاب کتاب گويا بهعنوان هديه، خالي از لطف نباشد. هيجان شنيدن يک کتاب، احتمال مطالعه شدن آن کتاب را به مراتب بالاتر ميبرد. فرصت شنيدن کتاب گويا در مسير سفرهاي نوروزي خيلي بيشتر فراهم است و ميتوانيم از اين موقعيت بهترين بهره را ببريم. دور هم بودن و تجربه شنيدن گروهي کتاب هم براي خودش خاطرهآفرين است و به ياد ماندني. بنابراين کتاب گويا ممکن است همان هديه جذابي باشد که خيليها را هم با کتاب آشتي دهد.
شکلگيري شخصيت کتابخواني
در کودکي
اينکه علاقه به کتابخواني از دوران کودکي درون آدمي شکل ميگيرد، سخن بيهودهاي نيست و اغلب افرادي که کتابخواني را بهصورت جدي دنبال ميکنند از سنين پايين کتاب خواندن را جدي گرفتهاند. بهسراغ رضا يکرنگيان؛ مدير انتشارات خجسته ميرويم، او با اشاره به لزوم فرهنگسازي درباره اهداي کتاب بجاي پول ميگويد: «اين فرهنگ از سالهاي گذشته در ايران رواج داشته است و من حتي از دوران کودکي به ياد دارم که به جاي سکههاي رايج کتاب عيدي ميگرفتم. آن زمان رايج بود که روي صفحه اول کتاب را يادگاري مينوشتند و شايد جالب باشد که همه آن کتابها را هنوز هم دارم و در کتابخانه شخصيام نگهداري ميکنم و شامل کتابهاي بينوايان، جنگ و صلح و… بود».
او ميافزايد: «اهداي کتاب به جاي عيدي ايده بسيار خوبي است اما ميتواند در مناسبتها و موقعيتهاي مختلف ديگري نيز انجام شود. بهعنوان مثال در سالروز تولد يا سالگرد ازدواج. همينطور وقتي ميخواهيم به ميهماني برويم و به دنبال هديه هستيم بهنظر من کتاب ميتواند بهترين گزينه باشد. اگرچه هداياي ديگري مثل گل و… خوب است اما جايگزين کردن کتاب توسط افراد کتابخوان و اهالي فرهنگ ميتواند گزينه خوبي براي علاقهمندي مردم ديگر به کتاب باشد».
يکرنگيان با بيان اينکه کتاب از هر هديه ديگري بهتر است، عنوان ميکند: «خوشبختانه تنوع کتابها براي سليقهها و سنين مختلف در بازار نشر ايران بسيار زياد است و افراد ميتوانند با کمي جستجو در يک کتابفروشي، به تناسب هر علاقه شخصي کتاب تهيه کنند. شما از يک کودک يک يا دوساله بگيريد تا يک خانم يا آقاي ۶۰ ساله. براي همه سنين کتاب وجود دارد فقط کافي است اراده کنيم تا عيديهاي خواندني به عزيزانمان هديه کنيم».
زيرساختها را فراهم کنيم
يکي از دفاتر وزارت فرهنگ و ارشاداسلامي که درطول سال برنامههاي منظم و مدوني براي ترويج کتابخواني دنبال ميکند دفتر مطالعات و برنامهريزي فرهنگي اين وزارتخانه است. بهسراغ علياصغر سيدآبادي؛ مديرکل اين دفتر رفتيم و درباره طرح اهداي کتاب به جاي عيدي به گفتوگو نشستيم. او با بيان اينکه اجراي طرح اهداي کتاب بهجاي عيدي تاکنون ارزيابي دقيقي نشده است، ميگويد: «ارزيابي دقيقي نداريم که اين طرح چه بازخوردي در ميان مردم داشته اما شلوغ شدن کتابفروشيها در اسفند ماه و روزهاي منتهي به عيد و حتي در ايام نوروز نشان ميدهد که بخشي از مردم، مقداري از خريد و حتي مبالغ عيدي خود را به اين کار اختصاص دادهاند. البته از قديم در ميان برخي از خانوادههاي فرهنگي اين کار مرسوم بوده است که در کنار عيديهاي ديگر کتاب هم عيدي ميدادند».
او ميافزايد: «اجراييشدن و گستردهشدن اين فرهنگ در ميان مردم وابسته به جايگاه کتاب در جامعه است. اگر علاقه به کتاب و کتابخواني جايگاه شايستهاي در فرهنگ ما داشته باشد خود به خود کتاب بهعنوان يک هديه و عيدي بيشتر موردتوجه قرار ميگيرد اما اينکار نيازمند فراهم سازي زيرساختهايي است که بايد از قبل آمادهسازي شود تا با اقبال روبهرو شود».
سيدآبادي اجراي اين طرح را در قالب يک کمپين براي صنعت نشر و فرهنگ کشور خوب و مفيد دانست و يادآور شد: «اين کار نوعي يادآوري است تا به ياد داشته باشم که اينکار را ميتوان به درستي انجام داد و کتاب را به جاي عيدي يا هديههاي ديگر به عزيزانمان بدهيم. بعضي وقتها اجرايي نشدن يک کار به اين دليل است که نميدانيم ميشود در اين زمينه کار کرد. در ميان افرادي که به کتاب علاقه دارند ولي نميدانستند که ميتوانند کتاب به يکديگر هديه بدهند اينکار تاثيرگذار خواهد بود».
به گفته سيدآبادي اما براي اينکه طرح با موفقيت اجرا شود در گام نخست بايد ترويج کتابخواني را در قالب طرحهاي مختلف اجرا کرد و به مرور اين علاقه و الفت در ميان نسلهاي مختلف و خانوادهها به وجود ميآيد و با استفاده از اين طرحها زمينه بهتر و مناسبتري براي اجرايي شدن طرحها به وجود آيد.
همه دست به کار شويم
شايد تحقق اين ايده که به جاي پول کتاب عيدي بدهيم، کار دور از ذهني نباشد اما براي تحقق آن نياز به يک عزم همگاني است. عزمي که از ناشران و کتابفروشان آغاز ميشود و به بدنه مردم کشور تسري پيدا ميکند و موجب ميشود که مردم در ردههاي سني مختلف در اين مسير گام بردارند. عبدالعظيم فريدون؛ مدير انتشارات «محراب قلم» ناشر کتابهاي کودک درباره اين موضوع معتقد است؛ «مردم جامعه ما در سالهاي اخير نسبت به ايده اهداي کتاب به جاي عيدي مقاومت زيادي کردهاند، البته اين مقاومت ناشي از ناآگاهي آنها است و نبايد اينگونه فکر کنيم که هديه بهتر و مناسبتر است زيرا هر هديهاي ممکن است با سليقه طرف مقابل همخواني نداشته باشد و کتاب که با توجه به روحيه فرد خريداري ميشود قطعا گزينه بهتري خواهد بود».
او با اشاره به هزينههاي کلاني که براي چاپ سررسيد و تقويم هرسال مصرف ميشود، ميگويد: «تقويمهاي نفيسي که در بازار وجود دارند عملا کارايي زيادي ندارند اما مبالغ بالايي براي آنها هزينه ميشود و اگرچه کارکرد معمولي خود را دارند اما کتاب ميتواند جايگزين بهتري باشد. در اين ميان فکر ميکنم اگر رسانهها به معناي عام تلاش کنند وکارکرد کتاب را براي کودکان و بزرگسالان بيان کنند نگاهها به مرور تغيير پيدا ميکند و مردم به سمت کتابفروشيها سوق پيدا ميکنند اما اين عزم در رسانههاي کشور وجود ندارد».
مدير انتشارات محراب قلم با بيان اينکه خريد کتابها ميتواند به تناسب روحيه کودکان و خردسالان خريداري شود، ميگويد: «شايد برخي از بزرگسالان خيلي از کتابهاي خوب و موردعلاقه کودکان مطلع نباشند. دراينزمينه ميتوانند با راهنمايي کتابفروش چندين کتاب کاربردي خوب و مناسب خريداري کنند و در عيدها به بچهها هديه بدهند و از آنها بخواهند از ميان چند کتاب يکي از آنها را انتخاب کنند و به جاي اسباب بازي و تنقلات مختلف کتاب را به آنها بدهند».
به گفته وي، رسانهها بايد مزاياي هديه کتاب را براي مخاطبان عام تبليغ کنند و در اين زمينه بسترسازي مناسبي انجام شود تا خانوادهها به جاي تقويم، اسباب بازي و پول، کتاب به يکديگر هديه بدهند تا الفت و دوستي به کتاب به تدريج در ميان مردم به خصوص کودکان ايجاد شود