در دنياي چاپ فلکسو مانند ديگر زمينههاي چاپ، دسترسي به تکنولوژيهاي جديد و پيشرفتهتر مهمترين نياز مشتري است. مشتريان چاپ فلکسو که بهطور خاص تهيهکنندگان و چاپخانهداران فعال در اين زمينه هستند، همواره متقاضي آخرين فناوريهاي فلکسو و از جمله بهروزترين مرکبها هستند. ماشينهايي مجهز به چندين يونيت مرکب پروسس ، رنگهاي اچ دي و طيف گسترده رنگها، امروزه صنعت چاپ را رنگ و ظاهر بسيار فريبندهتري بخشيدهاند
کنترل مناسب نحوه نشست رنگ و فرمولاسيون آن از ضروريات کار چاپ است. يکي از اين فاکتورهاي مهم کنترل رنگ ، بهينهسازي ضخامت فيلم مرکب است که اين کار از وظايف مهم نوردهاي آنيلوکس است. اتفاقاتي مثل چاقي ترام، کنده شدن مرکب و پشتزني از مشکلاتي ست که به خاطر عدم توجه مناسب به نحوه نشست مرکب پيش ميآيد و ضررهايي مثل هزينههاي دوبارهکاري، نارضايتي مشتري و در نهايت از دست دادن مشتري را به همراه دارد. انجام کارهاي جبراني مثل تميز کردن پليت و دوباره سوار کردن بر روي ماشين هم باعث هدر رفت زمان ميشود که راندمان خط توليد را پايين ميآورد. همانطور که ميدانيد، نورد آنيلوکس هسته اصلي مرکزي سيستمهاي چاپ فلکسو است که وظيفه انتقال مرکب را برعهده دارد . چرخه انتقال مرکب در روش فلکسوگرافي به اين ترتيب است که ابتدا نورد (لاستيک) غوطه ور در مرکبدان، مرکب را به نورد اندازه گيري يا همان نورد آنيلوکس منتقل مي کند . سپس نورد آنيلوکس توسط توسط شبکه سلولي شکل خود ، لايهاي از مرکب با ضخامت يکنواخت و مشخص را به روي سطح برجسته پليت ميرساند . عمق سلولهاي آنيلوکس مشخصکننده ميزان مرکب انتقالي به پليت است. در هنگام نورد آنيلوکس اين نکته حايز اهميت است که نورد آنيلوکس بيشتر حجم مرکب خود را به پليت چاپي منتقل کند. مقدار مرکبي که توسط سلولهاي آنيلوکس منتقل ميشود بستگي به ظرفيت و حجم سلولهاي آنيلوکس دارد، از اين رو حجم سلولها بايد به درستي اندازهگيري شود. حجم، شکل و تراکم سلولها بايد به گونهاي باشد که لايهاي يکنواخت از مرکب را به روي پليت منتقل کند . به طور کلي در چاپ فلکسو، ضخامت بهينه مرکب دکتر بليد در نقطه تماس بسيار مهم است. تيغه دکتر بليد بايد با هماهنگي کامل با نورد آنيلوکس باشد تا بتواند ضخامت مناسب فيلم مرکب را فراهم بياورد. با ترکيب بهينهاي از پليت با سختي متناسب و ويژگيهاي سطحي سازگار، و انتخاب نورد آنيلوکس با اندازه ي حجم مرکبگيري مناسب با نوع کار چاپي، ميزان پوشانندگي بيشتر و ويژگيهاي ظاهري بهتر، در يک بار گذر از ماشين و بدون پايين آوردن سرعت خط توليد به دست ميآيد. همانطور که گفته شد سطح نورد آنيلوکس و جايي که در ان مرکب با پليت تماس پيدا ميکند، از مهمترين نقاط تعيين کيفيت چاپ و حتي سرعت کار در جريان کاري است. نورد آنيلوکس مهمترين پارامتر براي تعيين مقدار مرکبي است که به روي بستر چاپ منتقل ميشود و از اين جهت ميتوان ان را قلب چاپ فلکسو ناميد. با پليتهاي پليمري امروزي، چاپ فلکسوي امروزي هم در نهايت با نوع نوردهاي آنيلوکس آن از هم تفکيک ميشوند و مشتريان هم به همين ترتيب به دنبال بهترين نوع آنيلوکس مناسب براي کار خود هستند. سادهترين شکل حکاکي نورد آنيلوکس در زاويه ۹۰ درجه است. اين سلولهاي هرمي شکل دور تا دور نورد آنيلوکس در يک رديف در کنار همديگر قرار ميگيرند. بعد از تمام شدن حکاکي، رديف اول از سولها به ترتيب حکاکي رديفهاي ديگر آغاز ميشود که نتيجه اين حکاکي منظم و دقيق، سلولهايي هستند که با محور نورد آنيلوکس زاويه ۹۰ درجه را ايجاد ميکنند. بعد از مدتي مشخص شد که سلولهاي ۴۵ درجه که با محور سيلندر زاويه ۴۵ درجه را تشکيل ميدهند، در مقايسه با سلولهاي ۹۰ درجه کيفيت چاپ قابل قبولتري را از خود ارايه ميدهند. سلولهاي ديگر، سلولهاي ۶۰ درجه هستند که به شکل شش ضلعي بوده و با محور آنيلوکس زاويه ۶۰ درجه ايجاد ميکنند. سلولهاي ۳۰ درجه با محور نورد آنيلوکس زاويه ۳۰ درجه را ميسازند. همه اين زوايا از نظر هندسي به گونهاي هستند که بدون هيچ فاصله در کنار هم قرار ميگيرند. به دلايل مکانيکي (در هنگام کندهکاري) و دلايل چاپي (نحوه انتقال مرکب) توصيه ميشود که از زواياي ۹۰ و ۳۰ درجه کمتر استفاده شود و بهتر است به جاي آنها از زواياي ۶۰ و ۴۵ درجه استفاده شود. استفاده از سلولهاي ۶۰ درجه به سلولهاي ۴۵ درجه ارجحيت دارد، زيرا سلولهاي شش ضلعي قدرت انتقال مرکب بالاتري را دارند. به بيان ديگر در يک ناحيه مشابه روي نورد آنيلوکس داراي سلولهاي ۴۵ درجه و همان ناحيه روي نورد آنيلوکس داراي سلولهاي ۶۰ درجه، تراکم سلولهاي ۶۰ درجه نسبت به ۴۵ درجه ۱۲ درصد بيشتر است، به همين علت سلولهاي ۶۰ درجه مرکب را بهتر و يک دستتر از بقيه زوايا انتقال ميدهند. زماني بود که آنيلوکس با سلولهاي ۶۰ درجهاي هگزاگونال ، براي بيشتر کارهاي چاپي آنيلوکس مناسب و استانداردي بود که البته هنوز هم جز قابل اعتمادترين و با ثباتترين آنيلوکسهاي موجود است ولي با پيشرفت روزافزون فناوري ، نوردهاي آنيلوکس هم دچار تغييراتي شدند و انواع قديميتر کم کم کارايي خود را از دست ميدهند. هنوز هم از نوردهاي آنيلوکس با سلولهاي شش ضلعي ۶۰ درجهاي براي خيلي از کارهاي چاپي فلکسو استفاده ميشود. در اين نوع نوردها در يک اينچ تعداد استانداردي از اين سلولها در کنار هم قرار ميگيرد و از اين رو ميتوان Lpi بيشتر و عمق سلولي کمتر را به وجود آورد. مرکب در سلولهاي ۶۰ درجه در مقايسه با حفرههاي ۳۰ درجه در هنگام چرخش نورد آنيلوکس در چاپ از سلولي به سلول ديگر منتقل نميشود. چرا که در آنيلوکس ۶۰ درجه محور اصلي سلولها به صورت افقي در کنار هم قرار نگرفته است. چاپ فلکسو از جمله فناوري هاي سازگار و کم دردسر چاپي است؛ به خاطر همين حتي استفاده از آنيلوکس اشتباه در ماشين ممکن است در بسياري از مواقع دردسر زيادي را براي چاپخانهها ايجاد نکند. ولي براي دستيابي به بالاترين کيفيت بازار که بزرگترين خواسته ي مشتري ست، نميتوان از انتخاب درست انيلوکس چشم پوشي کرد. انتخاب آنيلوکس مناسب با کار همچنين موجب پايين امدن هزينه هاي نگه داري، بالا بردن سرعت چاپ و در نهايت ماندن در دنياي رقابتي امروز ميشود.
يکي از رايجترين اشتباهاتي که درباره ي نحوه کار آنيلوکس وجود دارد اين است که بسياري از مشتريان گمان ميکنند که سلولهاي نورد آنيلوکس، مرکب را مانند فنجان قهوه به خود ميگيرند و موقه انتقال ان را به طور کامل پس ميدهند در صورتي که اين تصور کاملا اشتباه است. سلولهاي آنيلوکس بر اساس شکل و اندازهشان، تنها ۲۵ يا ۵۰ درصد از مرکب را به بستر منتقل ميکنند که اين مقدار هم باز نسبت به ويسکوزيته مرکب و سرعت چاپ کم و زياد ميشود. اگر نياز به فيلم مرکب بزرگ با غلظت و ميزان پوشانندگي بالا داريد، بايد آنيلوکسي با سلولهاي بزرگتر برداريد که زاويه ي انها طوري باشد که بتواند حجم مرکب بيشتري را هم به خود بگيرد. برعکس، زماني که از مقدار زياد مرکب انتقالي بر روي بستر چاپي خود ناراضي هستيد، بايد انيلوکسي با سلولهاي کوچکتر و ظرفيت مرکبي کمتر انتخاب کنيد. البته ميزان کيفيت چاپ، با اندازه داتهاي روي پليت هم تعيين ميشود که با آن نسبت عکس دارد. يعني هرچه داتهاي روي پليت چاپ ريزتر باشد، کيفيت کار بالاتر خواهد رفت. امروزه تقاضا براي کيفيتهاي هرچه بالاتر، منجر به اين شده که پليتها با سلولهاي ريزتر و ريزتر از گذشته ساخته شوند. مثلا پليتهاي فلکسو با رزوليشن ۱۵۰ خط در اينچ، داراي قطر ۱۹ ميکروني هستند و با آنيلوکس ۱۱۲۰ خط در اينچ سازگاري دارند. با پيشرفتهاي تکنولوژي سلولي مانند EFLo ، بسياري از مشکلات مرکب و پليت حل شده است؛ در فناوري EFLo طول سلول ها دو برابر مقدار عادي است که همين کار مزيتهاي بسيار بيشتري را براي چاپ فلکسو فراهم ميآورد. اول اين که اين فناوري نسبت به سلولهاي هگزاگونال ۶۰ درجهاي ، حجم بيشتري از مرکب را برميدارد. و دوم اين که اين سلولها با زاويه ۷۵ درجه توليد ميشوند که کمترين اختلال را با پليت فلکسو ايجاد کند. با مزيت برداشتن حجم بيشتر مرکب بدون تغيير شکل سلولها، ميتوان فيلم مرکب را به هر اندازه که لازم باشد تعيين کرد و در نتيجه کار چاپي از پوشانندگي مناسب برخوردار باشد و از اتفاقاتي مثل کچلي مرکب يا پشتزني در امان باشد. و نهايتا اين که اين نوع ساختار سلولهاي آنيلوکس را براي مدت بيشتري تميز نگه ميدارد که تعداد دفعات بيکاري ماشين براي تميز کاري را کمتر ميکند و به کيفيت کار چاپي هم کمک شاياني ميکند. فناوري EFLo در سال ۲۰۱۰ به صنعت چاپ معرفي شد و از آن زمان به بعد اين فناوري جزو استانداردهاي چاپ فلکسو درآمد؛ امروزه طيف بسيار گستردهاي از چاپخانههاي فلکسو از اين فناوري براي دسترسي به بالاترين کيفيت چاپي در کار استفاده ميکنند. يکي از بزرگترين راهحلها براي کاهش هزينهها و خرابيهاي چاپ، تصحيح پالت چاپ است؛ استفاده از تنها رنگهاي CMYK و خودداري از رنگهاي پنتون، باعث ايجاد پايداري و يکنواختي در چاپ فلکسو و مخصوصا در رابطه با استفاده از آنيلوکسها ميشود. طبق گفتههاي سونيا اکروس، مدير فروش شرکت فناوري آنيلوکس ، امروزه با کوتاه و کوتاهتر شدن پروسه چاپ محصولات، سريع شدن کارهاي مربوط به نگهداري و تعميرات اهميت بيش از پيش دارد. مزيت استفاده از مرکب ها و پليتهاي کمتر اين است که زمان و دفعات شستوشوي آنيلوکس را کمتر ميکند. البته آنيلوکس بايد بتواند طيف کاملي از گاموت رنگ و چاپي يکنواخت و با کيفيت را به دست دهد که اين کار تنها با انتقال صحيح مرکب از روي آنيلوکس بر سطح پليت اتفاق مي افتد. در صنعت چاپ فلکسو، مهمترين فاکتور براي بهينهسازي کيفيت، مراقبت از اندازه داتها و دهانه سلولهاي آنيلوکس است؛ بهترين کار اين است که قطر دهانه سلولها، مساوي و يا کمتر از اندازه داتها باشد. اين کار، دستيابي به چاپي دقيق و تميز، طيف نرم و رنگ شارپ و بدون ايجاد هيچگونه لبه يا سايه در چاپ را به ارمغان ميآورد. البته آنيلوکس هماهنگ با داتهاي پليت، تنها فاکتور انتخاب يک آنيلوکس مناسب نيست. فاکتورهاي بيشتري در يک انتخاب صحيح دخالت دارند. فاکتورهاي انتحاب آنيلوکس صحيح بسيار زيادند ولي در اين مقاله به بررسي واضحترين و مهمترين آنها ميپردازيم؛ نوع ماشين چاپ و سرعت توليد آن از فاکتورهاي اساسي انتخاب آنيلوکس مناسب است؛ نوع مرکب مورد استفاده هم مخصوصا وقتي قرار باشد بر روي بسترهاي ناهموار مثل مقواهاي بدون پوشش استفاده شود بسيار مهم است. بسترهاي مقوايي و بدون پوشش به خطر سطح ناهموارشان داتا تمايل به جذب مقدار مرکب بيشتري را دارند پس بايد حجم مرکب در اين نوع کارها نسبت به کاغذهاي پوشش دار بيشتر باشد. نوع پليمر و نوع فناوري پليت هم نقش بسيار بزرگي در اين مقوله دارد خصوصا که در بازار امروز جهان، از فناوريهاي تصوير نگاري متعدد و مختلفي هم استفاده ميشود؛ هر نوع فناوري تصوير نگاري، نوع پليت پليمري و فناوري سازگار با خودش را ميطلبد که در ترکيب با ان بهترين کيفيت را به دست دهد. براي انتقال فيلم مرکب در لايههاي نازک و با اندازههاي دقيق ميکروني، فناوريهاي حکاکي ليزري بسيار متنوع و مجهزي وجود دارد. در آخر اين که براي انتخاب مناسب و صحيح آنيلوکس ، بايد فاکتورهاي زيادي را مدنظر قرار داد که خوشبختانه با پيشرفتهاي بازار امروزي، طيف وسيعي از انتخاب براي مشتري در دسترس است. بايد همواره به خاطر داشت که استفاده از آنيلوکس مناسب با کار چاپيمان، اگرچه ممکن است يک کيفيت حداقل تا متوسط به ما عرضه کند، ولي کيفيت رقابتي احتياج بازار امروزي را به دست نميدهد. برعکس استفاده از آنيلوکس هماهنگ با نوع کار، ميتواند تمام موانع رسيدن به بالاترين کيفيت کار را از سر راه بردارد.
ترجمه: بيتا توفيقيان