جعفر صميمي،بزرگمرد و پدر صنعت چاپ نوين ايران

جعفر صميمي

ياد نوشته علي طارمي مديرعامل سابق افست درباره مديرعامل اسبق

بهمن ماه امسال صنعت چاپ داغدار از دست دادن بزرگمردي شد که به‌حق پايه‌گذار صنعت نوين چاپ ايران است. او که در تاسيس، راه‌اندازي، رشد و تعالي و بالندگي شرکت افست نقش اصلي و بنيادي را داشت، در ۲۴ بهمن‌ماه در غربت و دور از وطن ديده از جهان فرو بست و با اينکه فرزندي نداشت، تنها يک يادگار از خود باقي گذاشت ـ شرکت افست ـ که هنوز بر تارک صنعت چاپ ايران مي‌درخشد و معيار است براي اين صنعت.

نهال شرکت افست با دستان پرتوان آن مرحوم کاشته شد و در طول مديريت او به درختي شاداب و پربار بدل گشت و سرآمد و نگين صنعت چاپ ايران شد.

در اين مجال کوشيده‌ام با تکيه بر يافته‌هاي خود در طول بيش از سه دهه مديريت در شرکت افست و نيز مجموعه گفتگو و مصاحبه‌هايم با مرحوم صميمي که به مناسبت پنجاهمين سال تاسيس اين شرکت داشته‌ام، به نکاتي از چگونگي شکل‌گيري و رشد و بالندگي شرکت افست و تاثير آن در صنعت چاپ ايران بپردازم، شايد اداي ديني باشد به آن مرحوم و اين صنعت.

۱.مرحوم صميمي اولين مدير در صنعت چاپ ايران است که تحصيلات آکادميک در اين رشته داشت و دانش‌آموخته اين حوزه بود. او فرزند احمد صميمي، از سرپرستان چاپخانه مجلس شوراي ملي و بعدها مدير چاپخانه تابان، بود. در کودکي همراه پدر به تماشاي چاپخانه مي‌رفته، از اين‌رو علاقمند به اين رشته شده است و تصميم مي‌گيرد پس از پايان تحصيلات متوسطه، برخلاف روش معمول آن روز در حرفه چاپ (روش استاد ـ شاگردي) تحصيلات خود را در اين رشته ادامه دهد. خود در خاطراتش چنين مي‌گويد:

«من در يک خانواده فرهنگي به‌دنيا آمدم و متولد اسفندماه ۱۳۰۲ هستم. پدرم در چاپخانه مجلس شوراي ملي سابق کار مي‌کرد و خانه ما هم در نزديکي اين چاپخانه قرار داشت. خاطرم هست در کودکي، به آن محل که يک باغ بود، رفت‌وآمد داشتم. هنوز گل‌هاي بنفشه آن باغ را به‌خاطر مي‌آورم. بارها گل‌هاي باغ را چيدم و ارباب کيخسرو که مباشر مجلس بود، شکايت مرا به پدرم کرد. يکي از سرگرمي‌هاي من پيش از ورود به مدرسه، حضور در چاپخانه بود. اين حضور مرا به حرفه چاپ سخت علاقمند کرد. آن وقت‌ها، که از برق خبري نبود، از طرز کار ماشين‌ها خوشم مي‌آمد و دوست داشتم آنها را نگاه کنم. بعد از مدتي، در چاپخانه مجلس موتور برق کار گذاشتند و ماشين‌ها به کمک دينام برقي شدند. آن ايام، روشنايي با چراغ نفت‌سوز تامين مي‌شد. ديدن اين صحنه‌ها در چاپخانه، آرام‌آرام روي من اثر گذاشت. اغلب اوقات کنار پدرم مي‌ايستادم و ماشين‌ها را تماشا مي‌کردم. به‌تدريج، چنان به چاپ علاقه پيدا کردم که بعد از تحصيلات متوسطه، ترجيح دادم در اين رشته ادامه تحصيل بدهم. آن زمان، در خيابان ناصرخسرو موسسه‌اي وجود داشت که نماينده کارخانه مرکب‌سازي کتس انگلستان بود، آنها نمونه کارشان را به چاپخانه‌ها مي‌دادند و مرکب مي‌فروختند. يک بار بعد از صحبت با يکي از همين افراد، فهميدم در انگلستان مدرسه چاپ هست. از آن شخص کاتالوگ يا بروشور مدرسه چاپ را خواستم تا بدانم شرايط تحصيل در آنجا چگونه است. بعد از آن که کاتالوگ يا بروشور مدرسه به دستم رسيد، شروع به مطالعه کردم و همين باعث شد دنبال اين کار را بگيرم.»

به‌همين دليل وقتي شرکت افست پايه‌گذاري مي‌شود، بر پايه دانش و فناوري آن روز و مطابق با تراز جهاني در تجهيز آن مي‌کوشند و از اين رهگذر نسلي تربيت مي‌شود که در آن زمان سرآمد بوده و هنوز هم در حرفه و تخصص خود بي‌بديلند.

آموزش تخصصي براي استادکاران و پرسنل در برنامه شرکت قرار مي‌گيرد و همراه با ورود ماشين‌آلات و تکنولوژي، فرهنگ استفاده از آن و بومي کردن تخصص و دانش، پايه‌ريزي مي‌شود. به‌گونه‌اي که مي‌توان ادعا کرد يکي از عوامل بقا و پايداري شرکت افست دانش فني و منابع انساني متخصص و کارآمد و توانمند آن بوده است.

درک و فهم اين امر، امروز سهل و آسان است؛ زيرا با رشد و توسعه سوادآموزي در تمام سطوح، امروز با نسلي روبه‌رو هستيم که تحصيلات دبيرستاني و دانشگاهي در آن فراگير شده است. سخن از حدود ۶۰ سال پيش است که در همه شرکت افست در بخش توليد فقط يک ديپلمه بوده و بقيه تحصيلات کمتر از ديپلم داشته و حتي بي‌سواد بوده‌اند. در آن دوران پايه‌گذاري چنين روشي با امکانات آن روز، کاري بس دشوار و برنامه‌ريزي حساب شده و شناخت دقيق از توانمندي‌هاي پرسنل را طلب مي‌کرده است.

۲.مرحوم صميمي عليرغم اينکه مجهز به دانش روز بود و در جايگاه ممتاز نسبت به همگنان خود، هرگز با چشم تحقير به آنها نمي‌نگريست. تلاش مي‌کرد که دانش و آموخته‌هاي خود را با صبر و بردباري و به دور از خودپسندي و فخر‌فروشي به‌کار گيرد.

پس از اتمام تحصيلات و بازگشت به ايران در چاپخانه پدر مشغول به کار مي‌شود و نظرات اصلاحي براي استفاده از فناوري‌هاي روز ارائه مي‌دهد که مورد قبول واقع نمي‌شود. حرمت پدر و حريم ادب و احترام را پاس مي‌دارد و تصميم مي‌گيرد که راه خود را در پيش گيرد، دست تقدير او را به سوي تاسيس و راه‌اندازي شرکت افست مي‌برد، نگران از اينکه مبادا پدر احساس کند که به رقابت او برخاسته و براي پرهيز از تکدر خاطر او، کلامي از راه‌‌اندازي چاپخانه نمي‌گويد. تا سال‌ها مي‌گذرد و به مناسبت جشني که در چاپخانه افست به‌عنوان بزرگ‌ترين چاپخانه بر پا شده است و قرار بوده بزرگاني از کشور براي بازديد بيايند، پدر و مادر خود را دعوت مي‌کند. مرحوم صميمي با چشماني اشکبار و صدايي گرفته چنين گفت: «پدرم مرا مورد تفقد قرار داد و گفت که تو موجب سربلندي و افتخار ما شدي و اکنون فهميدم چه هدفي در سر داشتي و هر دو ـ پدر و مادر ـ احساس رضايتمندي داشتند.»

نسل امروز، سخت نيازمند چنين اخلاق و رفتاري است. آنچه مرحوم صميمي را از ديگران ممتاز مي‌کند، برخورداري از چنين رفتار و منشي است که بايد سرمشق نسل آينده باشد.

۳.ساختار چاپخانه‌هاي ايران در زمان تاسيس شرکت افست با روش سنتي و کارگاهي و بر پايه استاد ـ شاگردي بود. صاحبان چاپخانه و رشته‌هاي وابسته به آن، استادکاران آن بودند و تخصص حرفه‌اي خود را از طريق فعاليت در کارگاه‌هاي اين حرفه‌ها کسب کرده بودند و به شاگردان خود مي‌آموختند. اين روش تا ساليان اخير ادامه داشت. به‌خاطر دارم از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي دو دوره آموزشي چاپ استاد ـ شاگردي، برگزار شد که يکي از مراکز آن شرکت افست در زمان مديريت اينجانب بود.

تجهيزات چاپخانه‌هاي آن روز ايران، بر پايه ماشين‌هاي لترپرس (مسطح) بود، در حالي‌که شرکت افست با چهار ماشين ۵/۴ ورقي تک رنگ آغاز مي‌شود و به فاصله کمي ماشين‌هاي ۲ رنگ و ۴ رنگ به آن اضافه مي‌شود. اولين ماشين‌هاي صحافي تمام اتوماتيک ته چسب و مفتولي و نيز خط کامل صحافي ماشيني جلد سخت، توسط شرکت افست به‌کار گرفته مي‌شود.

از سوي ديگر، در آن ايام کارگاه‌هاي چاپ و بخش‌هاي وابسته به آن، به‌صورت کارگاه‌هاي مستقل و جدا از هم بودند. بخشي فقط در چاپ، گروهي ليتوگرافي و دسته‌اي در صحافي فعاليت مي‌کردند. اکنون هم کمتر چاپخانه‌اي است که هر سه بخش را به‌طور کامل و در زير يک سقف داشته باشد. اولين چاپخانه‌اي که از روز تاسيس زنجيره کامل خط توليد (پيش از چاپ، چاپ و صحافي) را در زير يک سقف به‌کار گرفته، شرکت افست بوده است.

اين توانمندي موجب شد، از سويي متخصصان شرکت از جامع‌نگري در فرآيند محصولات چاپي برخوردار باشند و سرويس‌هاي ويژه و مشاوره مورد نياز را به مشتريان بدهند و از سوي ديگر مشتريان گوناگون از ناشران، کتاب درسي، سازمان دولتي، بانک‌ها و … جذب شرکت افست شده و کارهاي چاپي خود را به آنجا چاپ سپاري کنند.

۴.يکي از آفت‌هاي کارهاي ماشين، عادت به توليد کارهاي يکنواخت، کليشه‌اي و تکراري است و به‌تدريج ابتکار و نوآوري فراموش شده و پرسنل در مقابل کارهاي غيرمعمول مقاومت مي‌کنند. مرحوم صميمي با پذيرفتن سفارشات متنوع، گوناگون و حتي غيرعادي با اين آفت به مبارزه برخاست.

قطع جيبي پالتويي که امروز مرسوم است، توسط مرحوم هرمز وحيد و با حمايت مرحوم صميمي براي اولين بار در شرکت افست ايجاد شد. چگونگي فرم‌بندي آن روي کاغذ استاندارد، بدون دورريز و ضايعات و نيز چگونگي تا کردن با ماشين تاکني ابتکاري بود که با حمايت مرحوم صميمي به‌دست آمد. حروفچيني کتاب دايره‌المعارف مصاحب که در نوع خود بي‌نظير است و در گنجينه توليدات شرکت جاي دارد. با حروف دستي و ترکيبي از چند نوع و شکل حروف دستي، نظم و يکنواختي و قواعد يک‌دست و مراعات شده در سراسر کتاب، نمونه‌اي ابتکاري و بي‌بديل در حروفچيني است و هنوز از بسياري از نرم‌افزارهاي موجود حروف‌نگاري برتر است.

مرحوم صميمي در اين‌باره مي‌گفت: «شرکت افست اين کتاب را مديون دکتر غلامحسين مصاحب است. ايشان حروفچيني را به ما ياد دادند.» پرواضح است که مرحوم دکتر مصاحب حروفچين نبود، بلکه با طرح و دستورالعمل مهندسي شده و دقت نظر ويژه خود در اجراي آن در سراسر کتاب، موجب خلق اين اثر گران‌قدر شد و مرحوم صميمي به پرسنل حروفچيني توصيه‌هاي لازم را بر اجراي خواسته‌هاي مرحوم دکتر مصاحب کرده بود.

چاپ کتاب شاهنامه بايسنقري خود داستاني جالب و شنيدني دارد که در اين مقال نمي‌گنجد، کوتاه سخن آنکه اين کتاب نگين انگشتري توليدات شرکت افست است. به‌طوري که هنوز و براي هميشه شاهنامه بايسنقري نمونه و معيار سنجش کارهاي چاپي و ممتاز است. روشي که براي چاپ آن به‌کار گرفته ابتکاري و منحصربه‌فرد است. بدين لحاظ افست را با آن و شاهنامه را با افست مي‌شناسند.

نمونه‌هاي فراوان ديگر، مانند شاهنامه و قرآن اميرکبير، قرآن جاويدان، نقاشي استاد فرشچيان و بسياري ديگر، هنوز نمونه‌هاي برتر محصولات فرهنگي‌اند. روش کنترل و دستيابي به کيفيت برتر موجب شد که کيفيت همزاد شرکت باشد و اين جز با نهادينه شدن آن به‌دست نمي‌آيد و اين عامل نلغزيدن در ورطه روزمرگي و يکنواختي است.

۵.تربيت نيروهاي داخلي از طريق گماردن پرسنل با استعداد در کنار متخصصين خارجي و يا اعزام کارکنان توانمند و با آينده به خارج از کشور و تزريق حس اعتماد به نفس به آنها، يکي ديگر از برنامه‌هاي مرحوم صميمي در شرکت افست بود. ايشان پس از آنکه مطمئن مي‌شد که فرد مورد نظر، آموزش‌هاي لازم را فراگرفته، مسئوليت کارها را مستقلا و بدون اتکا به نيروهاي خارجي، به او واگذار مي‌کرد. نتيجه طبيعي اين سياست دو ميوه شيرين داشت: اول آنکه نسلي تربيت شد، متخصص و مجهز به دانش روز و هم‌تراز متخصصين جهاني، نمونه بارز و شاخص آن جناب آقاي شايسته خصلت است که نه تنها سرمايه شرکت افست که مرجعي براي صنعت چاپ است، ديگر اينکه دانش فني‌اي فراهم آمد که سرمايه‌اي است گران‌قدر براي شرکت افست و امروز آنچه اين شرکت را از همگنان ممتاز مي‌کند، همين دانش فني و متخصصين آن است.

۶.شرکت افست از روز تاسيس توسط مرحوم صميمي در استفاده از فناوري روز پيشگام بوده و اين امر به برنامه و روشي نهادينه بدل شده و هنوز ادامه دارد. همان‌طور که بيشتر گفته شد، شرکت افست از روز تاسيس بر خلاف معمول همه چاپخانه‌ها، کار خود را با ماشين‌هاي افست آغاز کرد، که بيانگر شناخت تکنولوژي روز جهان و نيز آينده اين صنعت است.

ماشين حروفچيني غيرسربي (منوفتو)، استفاده از نمونه‌گيري کرومالين، اولين اسکنر ساخت کارخانه دکتر هل، اولين سيستم حروفچيني لاينوترون، ماشين چاپ طلايي با پودر اکليل، ماشين چاپ افست رول، خطوط کامل تمام اتوماتيک ماشين‌هاي صحافي ته چسب، مفتولي و گالينگوري، ماشين چاپ افست رول Shaft-less و ماشين سلفون‌کشي، همگي نمونه‌هايي هستند که براي اولين بار در کشور توسط شرکت افست به‌کار گرفته شده‌اند.

اصولا دليل اصلي و پايه‌اي در بهره‌مندي از تکنولوژي و فناوري روز، براي روزآمد کردن کارخانه و پرهيز از درجا زدن و بسنده کردن به تجهيزات موجود است. آينده‌نگري و پيمودن مسير پيشرفت، همراه با ارتقاء سطح دانش و تخصص، موجب تزريق خون جديد به سازمان شده و شادابي و طراوت و ابتکار و نوآوري را درپي دارد و باعث دوري از يکنواختي و روزمرگي مي‌شود؛ زيرا نتيجه طبيعي راضي بودن به وضع موجود از دست دادن مشتريان و فاصله گرفتن از کاروان پيشرفت و ترقي است.

کلام آخر، اينکه براساس آنچه گفته شد، مي‌توان ادعا کرد که تاريخ چاپ ايران به دو برهه اساسي تقسيم مي‌شود:

اول: قبل از تاسيس شرکت افست که چاپخانه‌ها بر پايه مالکيت مدير چاپخانه استوارند. مالک هم مدير چاپخانه است، هم متخصص آن و اين تخصص را از نسل قبل و با تجربه و حرفه‌آموزي از استاد کار خود فراگرفته است و توسعه چاپخانه در حد سرمايه و توان تخصصي صاحبان آن اتفاق مي‌افتاده است.

دوم: با تاسيس شرکت افست که مدير و موسس، لزوما مالک چاپخانه نيست و دانش خود را براساس حرفه‌آموزي به‌دست نياورده، بلکه تحصيلات آکادميک اين رشته را دارد و با بهره‌گيري از ابزار دانش و تکنولوژي و فهم آن، گام در اين عرصه گذاشته است و کم نيستند چاپخانه‌هايي که با الگو گرفتن از اين شرکت قدم در اين راه گذاشته و يا خود را با آن تطبيق داده‌اند.

لذا با شناختي که از شرکت افست و صنعت چاپ ايران دارم و حاصل نزديک به چهار دهه تجربه در اين حوزه است، اعتقاد دارم سزاوار است که مرحوم جعفر صميمي را «بزرگمرد صنعت چاپ و پدر صنعت چاپ نوين ايران» بناميم. خدايش رحمت کند و در جوار رحمت الهي آرام گيرد.

جعفر صميمي

ارسال نظرات

پیامتان راوارد نمایدد
لطفا نامتان را اینجا وارد نمایید