ماشینهای دستدوم چینی رویاروی تولید داخلی
ماشینهای دستدوم چینی رویاروی تولید داخلی
تات داوودی؛ مدیرعامل ماشینسازی حرفوفن از روزگار سخت ماشینسازان داخلی میگوید:
نام ماشینسازی حرفهوفن را در اولین شمارههای ماهنامه صنعت چاپ میتوان دید، به ویژه وقتی سخن از خودکفایی صنعت چاپ، بحث روز بود.
ماشینهای دایکات فکی حرفهوفن نیز در بسیاری از چاپخانهها و جعبهسازیها در حال کار است.
داوود تاتداوودی، چند سالی است که فرزندان تحصیلکرده و کاربلد خود را نیز در کار وارد کرده و مجموعهای معتبر فراهم آورده است. به طوری که در نمایشگاه IPAP دیدیم، این شرکت دستگاههای پیشرفته دایکات و لمینیت تمام اتوماتیک ساخته که به برندهای معتبر خارجی پهلو میزند.
با این همه تلاش و پویایی و نوآوری، مشکلات تولید و رقابت نابرابر با دستگاههای “دست دوم: چینی، عرصه را بر این سازندهی پرآوازه تنگ کرده است.
گفتوگوی ماهنامه صنعت چاپ با داوود تاتداوودی، بیش از آنکه شادابی و پویایی این شرکت پیشگام را بازتاب دهد، به پیروی از حال و هوای این روزهایِ او، رنگ گلایه گرفته است.
به امید روزهای بهتر این ماشینساز قدیمی و کاردان، پای صحبتهای او مینشینیم. داوود تاتداوودی سخن را با معرفی کوتاهی از خود آغاز میکند.
از سال ۱۳۵۶ با احداث شرکت ماشینسازی حرفهوفن کارم را در عرصه ساخت ماشینآلات صنعت چاپ و بستهبندی شروع کردم. البته به غیر از آن بسیاری از ماشینآلات صحافی را نیز ساختهام. اکنون نیز در خط تولید کارخانه ما، ماشین دایکات فکی در اندازههای مختلف، لمینت فول اتومات و ماشین دایکات خط اتومات ساخته میشوند که جزو تولیدات مهم و موثر ما هستند.
دغدغههای شما در صنعتی که از قدیمیترینهای آن محسوب میشوید، چیست؟
به جرأت میتوانم بگویم که تولید در کشور، دارد رنگ میبازد و روز به روز کمرنگتر میشود. هر بار هم این حرف را به زبان میآورم به شدت ناراحت میشوم؛ چراکه به هرحال بنده پنجاه سال از عمرم را در این صنعت بودهام، افتوخیزهایش را به چشم دیدهام و افتخاراتی را هم در نمایشگاههای داخل کشور و خارج از کشور به دست آوردهام. همانطور که مطلعید، بنده در سال۱۴۰۰ ماشینساز برتر کشور در صنعت چاپ و بستهبندی شدهام و خیلی افتخارات دیگر نیز داشتهام که نیازی به بیانش نیست. متاسفانه اکنون این صنعت ارزش واقعی خودش را از دست داده است و گرچه نمیخواهم بگویم ماشینسازی و صنعت چاپ و صنایع تبدیلی رو به پایان است اما شرایط بسیار بدی داریم و حداقل بنده امیدی برای ادامه این کار ندارم.
همه میدانیم شما از افراد کاربلد و باسابقه در این صنعت هستید و دغدغهتان این است که به نوعی این صنعت را نجات بدهید. چه مشکلاتی بر سر راه خدمتگزاران در این صنعت میبینید؟
فرمودید مشکل! مشکل زیاد است؛ یکی از آنها واردات ماشینهای چینی است. ما به عنوان تولیدکننده با واردات مشکل نداریم. اتفاقا برای ایجاد رقابت خیلی هم خوب است، اما مشکل چیز دیگری است. اکنون کار به جایی رسیده که ماشینهای دستدوم چینی وارد کشور میشود، این روند باعث نابودی صنعت ماشینسازی حداقل در رشتهٔ ما میشود. چنین چیزی غیرقابل قبول است و منطقی به نظر نمیرسد که ابزارآلات دستدوم چنین کشورهایی وارد کشور ما شود. ما در جایی قرارگرفتهایم که بعضی از دوستان با اصرار به ما میگویند از تولید دست بردارید و شما هم وارد این جریان شوید تا از دیگران عقب نمانید. یعنی شما هم بشوید واسطه و واردکننده.
معلوم هم نیست چه کسی کار را به اینجا رسانده است، متاسفانه کسی هم مسئولیت چنین کاری را به عهده نمیگیرد و وقتی پیگیر موضوع میشویم، به نتیجه نمیرسیم تا بفهمیم چرا برای واردات ماشین دست دوم چینی، ارز تخصیص داده میشود، وقتی که ما میتوانیم ارز را صرف خرید قطعات و ساخت همان ماشینها در داخل کشور کنیم. به عناوین مختلف قبول نمیکنند. ماشین دست دوم، کمر تولید را شکسته است.
جناب داوودی! به نظر شما دلیل خاصی وجود دارد که واردات ماشینآلات ما از چین تا این حد زیاد باشد که تولیدکننده داخلی توان رقابت با آن را نداشته باشد؟ آیا از نظر قیمتی برای خریداران به صرفه هستند یا کیفیت، برتری دارند؟
ببینید چین تقریباً مشکل اقتصادی ندارد. یک ابرقدرت صنعتی است با تکنولوژی روز دنیا، تولیداتش را انجام میدهد در حالیکه کشور ما چنین وضعیتی نیست. یکی از مشکلات داخل کشورمان، تغییرات و نوسان قیمت در بازه زمانی کوتاه است. ما ثبات قیمت نداریم حتی دیگر نمیتوانیم به دلیل نوسان نرخ ارز قطعات موردنیازمان را از کشورهای اروپایی وارد کنیم. چراکه زمانی که قطعه را سفارش میدهیم یک قیمت است اما زمان پرداخت و تحویل قطعه، بقدری ارز بالا رفته که ما توان پرداختمان را از دست میدهیم. پس تورم یکی از دلایل مهم رکود ما در این صنعت است. از طرف دیگر، جریان مهمتر این است که ماشینابزارهایی که در این صنعت استفاده میکنیم، متعلق به پنجاه سال قبل است. قطعاتشان گران است و کیفیت چندانی ندارند. بنابراین کاراییشان نسبت به ماشینهای روز کمتر است، گرچه با همین ماشینالات توانستهایم خودمان را تا جاییکه جا داشته، پابهپای تکنولوژی روز دنیا بکشانیم، اما به نوعی نبردی نابرابر قرار گرفتهایم.
پس به دلیل شرایط اقتصاد داخل کشور و به دلیل نبود تمهیدات صحیح جهت مقابله با رکود این صنعت، شما خود را گرفتار جنگی نابرابر و غیرمنصفانه میبینید.
بله! ما درگیر جنگی نابرابر هستیم. دولتمردان ما باید فکری به حال این شرایط کنند وگرنه این بیکاری که رو به گسترش است، فراگیرتر میشود و باید با عواقب این بیکاری که صدمات بسیاری به فرهنگ و اقتصاد کشور خواهد زد، دستوپنجه نرم کنیم. الان شرایط طوری است که جوانها علاقهای به کار در این صنعت ندارند. چون زمان تولید رو به پایان است و زنگ خطر برای تولید به صدا درآمده است. دائم هشدار میدهد که مراقب باشید تا سقوط نکنم. دولتمردان باید عوامل این شرایط نابسامان را شناسایی کنند ـ که البته شناسایی کردهاند ـ اما کار مثبتی در جهت رفع مشکلاتش انجام ندادهاند.
از نظر شما ایران در صنعت چاپ و بستهبندی کجای جهان قرار گرفته است؟
چاپ و بستهبندی در جهان از جایگاه خاصی برخوردار است. متأسفانه در کشور ما، این صنعت به جایگاه درستی دست نیافته که یکی از دلایل آن کمبود کاغذ و مقوا و تا اندازهای ماشینآلات مربوطه میباشد.
یک مثال عینی از دستاوردهای خودتان پس از انقلاب برایمان بگویید.
آن زمان ما با عشق کار میکردیم. دولتمردانمان ما را به خوبی حمایت میکردند. هربار اسمی از تولید قطعه جدید به زبان میآوردیم دولتمردان به سرعت ما را حمایت میکردند. به عنوان مثال وقتی جنگ پیش آمد تمرکزمان را برای رفع نیازمان در داخل به سمت ساخت ابزار و دستگاههای جنگی تغییر جهت دادیم. یعنی در جهت خودکفایی ایران دستگاه گرانقیمتی را، یک صدم قیمت مشابه سوئدی آن ساختیم. بعد از جنگ بر حسب نیاز مملکت به تولیدات سابقمان برگشتیم. آن زمان، خودکفایی را افتخار میدیدند و هر کس تلاش میکرد، قدمی در این راه بردارد اما اکنون شرایط، چنین نیست و خبری از حمایت دولتمردان و تلاش برای حمایت از تولیدکننده وجود ندارد.
شما اصلیترین دلیل رکود را در عرصه تولید، بیتوجهی دولتمردان میدانید؟
بله! متاسفانه حمایتی از جانب دولت وجود ندارد. چه بسا افرادی هستند که با تخصیص ارز به واردات بیدلیل برخی ماشینآلات، ابزارها و قطعات باعث نابودی تولیدکنندههای این صنعت در داخل کشور میشوند. شما بگویید کجای دنیا مرسوم است که وقتی تولیدکننده داخلی دارند، ماشینآلات دست دوم وارد کنند؟ اکنون ما در کشورمان، ماشینسازهای لایق و کاربلدی داریم که اگر درست حمایت شوند، در بعضی رشتهها هیچ نیازی به واردات حتی ماشینهای دست اول خارجی نخواهیم داشت اما خبری از حمایتهای اینچنینی نیست. قبلاً افتخار این بود که به هر دلیلی واردات صورت نگیرد و تا میتوان جریان برعکس باشد اما اکنون جریان عوض شده است که باعث رکود کارخانجات داخلی شده است و خواهناخواه به تعدیل کارگران و در نهایت تعطیلی کارخانه میانجامد.
فرمودید با تمام شرایط بدی که دارید کارخانهٔ حرفهوفن به کارش ادامه میدهد آیا شما فقط نیاز مشتریان داخلی را تامین میکنید یا صادرات هم به دیگر کشورها دارید؟
ما تا یکی دو دهه گذشته صادراتی به کشورهای دیگر داشتیم. البته به دلیل شرایط سیاسی به صورت مستقیم این کار را انجام نمیدادیم اما بسیاری از کشورهای عربی مثل امارات و کشورهای ارمنستان، آذربایجان و عراق ماشینآلات ما را میخریدند و حتی به کشورهای دیگر صادر میکردند. آن زمان در نمایشگاههای خارج از کشور شرکت میکردیم که تبلیغ بسیار خوبی برایمان بود، اما اکنون به دلیل نرخ بالای دلار، توان شرکت در این نمایشگاهها را نداریم و مسلماً همین امر از عوامل لطمهخوردن صنعت ما است. اکنون نباید کارخانهدار باسابقهای مانند من، بگوید که فقط چهل کارگر دارم و معلوم نیست تا سال دیگر سرِ پا باشیم یا نه؟! بنده به شدت از این موضوع متاثر هستم و احساس میکنم، مسئولین با بیتوجهی، عشقی را که سالهای سال به چاپ داشتم، از من گرفتهاند و اکنون از این جریان به شدت ناراحت هستم و قلبم به درد میآید. ما با این شرایط نمیتوانیم در این عرصه ادامه بدهیم. متاسفانه یارانههایی را به ما وعده دادند تا چرخ کارخانهمان بچرخد اما خبری از این یارانهها نشد و بنده به نوبهٔ خود ندیدهام یک سازمان به طور شایسته در جهت حمایت از این صنعت گام بردارد. اغلب سازمانهایی که با ما تماس میگیرند به دنبال گرفتن مالیات و ارزش افزوده هستند و روزبهروز به دلیل پرداخت مالیات و موارد دیگر، فشار بر کارخانهدارها بیش از پیش ادامه دارد.
آخرین حرف شما که لازم میدانید به گوش مسئولین برسد، چیست؟
مسئولین ما باید بدانند واقعیت این است که در این صنعت زنگ خطر مدتهاست به صدا درآمده و اگر فکری به حالش نکنند، باید در بعد وسیعی منتظر عواقب وخیم آن مانند بیکاری و ایجاد مشاغل کاذب، مشکلات اجتماعی، فرهنگی و انحرافات جوانان باشند که خود از معضلات بیکاری است. اهمیت تولید آنقدر است که مقام معظم رهبری شعار سال را در رابطه با اهمیت رشد تولید اعلام کردند. ایشان بارها درباره تولید و حمایت از آن تذکر دادهاند و تعلل مسئولین زیربط با نظرات رهبری مغایرت دارد. انشاءالله مسئولین فرمایشان رهبری را سرلوحه کار خود قرار بدهند که البته چندان هم سخت نیست تا در نهایت با این کار، بتوانیم تورم را مهار کنیم.