پل عابر؛ رسانهای که پایههایش سست شده است!
پل عابر؛ رسانهای که پایههایش سست شده است!
ماه گذشته خبر احتمال جمعآوری شماری از پلهای عابر در سطح شهر تهران، موجب نگرانی و اضطراب شهروندانی که زندگی خود را در محاصره انواع رویدادهای اضطرابآور میگذراندند، شد.
البته بعید است چنین اتفاقی بیفتد زیرا بسیاری از این پلها، برای عابران پیاده در اتوبانها و خیابانهای پرترافیک راهی ناگزیر است. شاید بهطور مقطعی حذف پلهای عابر پیاده بار مالی مختصری را از دوش شهرداریها بردارد ولی مشکلات گوناگون ترافیکی و حادثههای پرخطر و پرضرر را به بار میآورد که به روشنی، نادرستی و نامعقولی این تصمیم را آشکار میکند.
اما طرح این مساله در ماهنامه صنعت چاپ صرفا از نقطهنظر مسائل شهری نیست، بلکه از نگاه تبلیغات و بنرهای چاپی میتوان به این پلها نگاه کرد. پل عابر تنها آدمها را از این سو به آن سوی خیابان نمیرساند، بلکه اساسا یک رسانه است؛ یک رسانه تبلیغاتی!
بعضی پیمانکارها -که اغلب همان شرکتهای تبلیغاتی هستند- پل و سازههای تبلیغاتی را با مجوز شهرداری، میسازند. جانمایی و مشخصات فنی به تایید شهرداری میرسد. سپس امتیاز استفاده از فضای تبلیغاتی پلها و سازهها (شاید برای چند سال) به آن شرکت سازنده، داده میشود. شرکت تبلیغاتی سازنده پل، حالا میتواند تبلیغات روی پل را برای مدت معین به برندهای مختلف بفروشد. در نهایت این شهرداری است که مالک پلهاست.
بحث هزینه نگهداری و احتمال برچیدن پلها برای اولینبار نیست که مطرح میشود. در گذشته، مثلا هشت سال پیش در آبان سال ۱۳۹۴ هم همین صحبتها از زبان مسئولان وقت شهرداری و سازمان زیباسازی مطرح شده و گفته شده است: “بودجه مرمت و نگهداری پلها را قبلا در نظر نگرفتهایم. بودجه نگهداری پلها در بودجه امسال سازمان زیباسازی دیده نشده است.”
راستی جای تعجب ندارد که چگونه برای پلهای عابر که هر سال بودجه پیشبینی میشده، یکباره در یک سال، هیچ بودجهای مشخص نشده باشد؟! این مساله باید به شکلی احتمالا به درآمد شرکتهای تبلیغاتی هم مربوط باشد. اگر شرکتهای تبلیغاتی هم نقشی در نگهداری از پلهای عابر پیاده داشته باشند – چیزی که در سخنان مسئولان شهرداری شنیده نمیشود – آنوقت باید به گردش مالی این شرکتها نگاه کنیم که به نوبه خود، آنها هم وابسته به کسبوکار شرکتها و برندها و بهطور کلی رونق و رکود اقتصاد کشور هستند.
تبلیغات فرهنگی
با یک نگاه در مسیر طولانی شرق به غرب یا شمال به جنوب تهران، میتوان حال و روز تبلیغات را روی پلهای عابر و بیلبوردهای شهری دید. آنچه از غرب تا شرق و شمال تا جنوب پایتخت میتوان دید، غلبهٔ تبلیغات مذهبی، دولتی و مراسم و آئینهای مختلف و بعضی کارهای فرهنگی است که هیچکدام را ذینفعان بخش خصوصی سفارش نداده است.
درصد بالایی از تبلیغات شهری را خود شهرداری به هزینه خودش انجام میدهد. همچنین به احتمال زیاد برخی تبلیغات فرهنگی که به سفارش نهادها و سازمانهای مختلف صورت میگیرد نیز از تخفیفهای ویژه برخوردارند. آن بخش از تبلیغات که تجاری به حساب میآیند نیز عمدتا به مراکزی مثل شهر فرش و کالای ایرانی و موارد مشابه مربوط میشوند که آنها نیز از تخفیف زیاد و نوعی حمایت استفاده میکنند. میماند تعداد کمی تبلیغات مربوط به بانکها و شرکتهای مسافرتی و امثال آنها که منبع درآمدی برای صاحبان بیلبوردها و پلهاست.
با فلاشبک به گذشته -نه سالهای دور، بلکه همین ۶-۵ سال پیش- میتوان به یاد آورد که تبلیغات برندهایی مثل سامسونگ، الجی و غیره روی بیلبوردها و پلها نمایان میشد. روشن است که آن برندها مبالغ بالاتری را (احتمالا به صورت ارزی) میپرداختند و حال و روز شرکتهای تبلیغاتی بهتر از این بود، البته به همان نسبت پرداخت عوارض و مالیات از طرف شرکتهای تبلیغاتی هم رقم بالاتری را شامل میشد.
چاپکاران بنر و بیلبورد
بهطور کلی سطح تبلیغات شهری و نرخ خدمات در این رشته با حضور برندهای خارجی بالا میرود و گردش کار و همینطور تقاضا در زنجیره تامین تبلیغات را در کل کشور شتاب میبخشید که بازتاب آن را در خانواده چاپ هم میتوانستیم ببینیم.
طی سالهای اخیر که تبلیغات برندهای خارجی از فضای شهری رخت بربسته، تقریبا هیچ چاپگر پیشرفته اروپایی برای چاپ بنر و تبلیغات محیطی Outdoor، وارد کشور نشده است. در واقع بازتاب اوضاع نابسامان اقتصادی و شاخصهایی مثل میزان سرمایهگذاری، بورس، جذب سرمایه خارجی، اشتغال و بیکاری و غیره را در رکود سرمایهگذاری، واردات و توسعه شرکتهای تبلیغاتی و چاپخانههای لارجفرمت و عریض دیجیتال میتوان مشاهده کرد.
مقایسه تبلیغات شرکتهای واردکننده چاپگرهای عریض و نیز واحدهای چاپ بنر ۵ متری و ۳ متری و غیره با امکانات و قابلیتهای جدید، در دهه ۸۰ و ۹۰ در همین ماهنامه صنعت چاپ در چه حد بود و الان در چه حدی است؟! کاهش این نوع تبلیغات در رسانههای دیگر (غیر از ماهنامه صنعت چاپ) هم قابل تشخیص است. نام بسیاری از شرکتهای بزرگ خدمات چاپ محیطی، سالهاست که اصلا شنیده نمیشود.
دور باطل تحریم و رکود و گرانی، دستاوردی جز این ندارد. اگر این بحث را ادامه دهیم به حال و روز مطبوعات میرسیم که اصلا تعریفی ندارد. اما همین موضوع مشخص پلهای عابر پیاده و تبلیغات محیطی، هنوز جای بحث دارد و باز هم آن را دقیقتر و مستندتر، به خوانندگان ماهنامه صنعت چاپ ارائه خواهیم داد.