آموزشدیدگاه‌هاسیاست‌گذاریصنفی

جنگ، هوش مصنوعی و بلاتکلیفی

در سال 2025، صنعت لیبل و بسته‌بندی با چه چالش‌هایی مواجه است؟

با ورود به سال ۲۰۲۵، چشم‌انداز اقتصادی لیبل‌ها، تکراری از سال قبل اما پیچیده‌تر خواهد بود. در حالی که فناوری و نوآوری، راه‌هایی برای رشد این صنعت ارائه می‌کنند، چالش‌هایی مانند تورم، تنش‌های ژئوپلیتیکی، و تغییر پویایی بازار کار نیازمند ناوبری دقیق است. بهبود تجربه مشتری، پیشبرد شیوه‌های پایداری و کمک به پیاده‌سازی فناوری‌ نیز سیستم‌های عملیاتی شرکت‌های آینده‌نگر را متحول کرده و آن‌ها را هوشمندتر، سریع‌تر و سودآورتر خواهد کرد.

رضا حسینیتحلیل‌گر ارشد بازارهای جهانی لیبل و بسته‌بندی
رضا حسینی تحلیل‌گر ارشد بازارهای جهانی لیبل و بسته‌بندی

هوش مصنوعی، تجزیه و تحلیل داده‌های بزرگ و روباتیک‌های پیشرفته نیز برای آغاز دوره‌ای جدید از کارایی، کنترل کیفیت، تثبیت داده‌ها، کاهش ضایعات و به طور کلی برتری عملیاتی را پشتیبانی می‌کنند. طبق پیش‌بینی‌ها، اندازه جهانی هوش مصنوعی در بازار لیبل‌های پایدار که تا سال ۲۰۳۲ ‌بالغ بر ۵۳۷۵.۲۸ ‌میلیون دلار ارزش می‌یابد، بسته‌بندی صنایع را دگرگون می‌کند. در واقع، بسته‌بندی و لیبل‌های جدید، در عین بهبود رویه‌های تولید در صنعت بسته‌بندی با قابلیت‌های ماشینی، انقلاب تجاری در این صنعت را تغییر می‌دهند. سیر تحولی که نمونه‌های آن در نقاط مختلف جهان در حال بروز است.

همچنین، انتظار می‌رود، در سال ۲۰۲۵، شاهد تغییر مداوم لیبلینگ به سمت پایداری باشیم. امسال فعالان لیبل باید به طور فزاینده‌ای رویه‌های زیست‌محیطی، اجتماعی و حاکمیتی‌(ESG) را در اولویت قرار بدهند. حتی در بسیاری از کشورها، اینک، شاهد وضع مقررات پیچیده‌تری نسبت به یک دهه گذشته هستیم. برندهایی که به دنبال سنجش و بهبود ردپای کربن هستند، مدت‌هاست با استفاده از ابزارهای هوشمند در حال ایجاد مسیری به سمت صفر خالص هستند. از سویی، در سال ۲۰۲۴، ما شاهد سه روند همگرا بودیم که باعث رشد صنعت لیبل شد. با توجه به نگرانی برندها و مصرف‌کنندگان، زمان تحویل سریع‌تر و دوره‌های تولید کوتاه‌تر، باعث سرمایه‌گذاری بر ماشین‌آلات دیجیتالی و مدرن‌تر شد.

همزمان، پیش‌بینی شد تا سال ۲۰۲۷ بالغ بر ۵۰ میلیون شغل دیگر به خاطر توسعه صنعت لیبل و بسته‌بندی در سراسر جهان ایجاد خواهد شد. این بدان معنا بود که مدیریت چنین حجم سفارش‌های بالایی به اتوماسیون و سیستم گردش کار سازمانی قدرتمندی نیاز دارد. قابل تأکیدتر این‌که، توسعه صنعت لیبل، اینک مرهون اتوماسیون‌سازی در تمامی مراحل تولید ـ پیش از چاپ تا صدور فاکتور ـ است. ادغام‌های یکپارچه ‌و اعتماد به فرآیند‌های تجاری جهانی اثبات کرده‌اند، ‌اکوسیستم لیبل‌ها تا ۹۰‌درصد، بر الزامات وظایف شغلی، ساختار اشتغال و دستمزدها تأثیر مستقیم دارند و رشد روزافزون اتوماسیون، بهره‌وری نیروی کار را افزایش و به شرکت‌های بزرگ و روباتیک‌محور اجازه ‌می‌دهد تا انحصار صنعتی و سفارشی‌سازی را مدرن‌تر کنند. روند‌های توسعه‌ای که بدون چالش نیستند.

تامین مواد اولیه و گرانی انرژی در صنعت چاپ و بسته‌‎بندی

یکی از چالش‌های کلیدی صنعت لیبل در سال ۲۰۲۵، تامین مواد اولیه و گرانی انرژی است. در این سال، نوسانات در قیمت مواد می‌تواند بر هزینه کلی تولید لیبل تأثیر بگذارد. سال ۲۰۲۴ که عملاً ترکیبی از افزایش قیمت، کمبود مواد و چالش‌های لجستیکی بود، انعطاف‌پذیری زنجیره تأمین صنعت بسته‌بندی و لیبل را از میان برد. شرکت‌های توانمند در این صنعت، با نشانه‌های کاهش رشد در پی یک شوک تورمی غیر‌قابل پیش‌بینی، افزایش شدید قیمت کالاها، کمبود و گرانی انرژی با خسارت‌های زیادی مواجه شدند. رکود قطب‌های تولید پلیمر و مشتقات آن در بسیاری از کشورها چون ایران هم عامل تأخیرهای غیرمنتظره و اثرات موجی بر کل زنجیره تأمین لیبل شد و البته که ادامه دارد.

در کنار آن، بانک‌های جهانی برای سال ۲۰۲۵، عمیقاً نگران قیمت‌های بالای انرژی، مواجهه شرکت‌ها با تبعات جنگ خاورمیانه، تحریم‌های اقتصادی و سیاست‌های تعرفه‌ای ۳۰ تا ۶۰ درصدی ترامپ بر واردات هستند. به گونه‌ای که افزایش سطح بدهی خالص و ورشکستگی‌ها ممکن است در بخش‌هایی که بیشتر تحت تأثیر اختلالات قرار می‌گیرند، مانند صنایع غذایی، افزایش یابد و شکنندگی تولید به یک تهدید تبدیل شود. در پی آن، چون خانوارها از طریق بازارهای کار تحت تأثیر قرار می‌گیرند، قطعاً تعداد زیادی از شرکت‌های فعال در این صنایع نمی‌توانند در برابر اثرات نامطلوب قیمت‌ها، مقاومت کنند.

تامین مواد اولیه و گرانی انرژی در صنعت چاپ و بسته‌‎بندی 

در نتیجه، چرخه‌های تولید با کمبود نیروی انسانی ماهر و خشکسالی مهارتی مواجه ‌می‌شود. همچنین تورم، بار مضاعف‌تری خواهد شد و بر سبد خرید خانوارها تأثیر می‌گذارد. خانوارهای کم درآمد و آن‌هایی که ظرفیت پرداخت بدهی پایین‌تری دارند، ترجیح می‌دهند بخصوص در زمینه مواد غذایی خرید کمتری داشته باشند که موضوع صنایع بسته‌بندی، لیبل و مواد غذایی را با بحران مواجه خواهد کرد. خطرناک‌تر آن‌که، رشد قیمت انرژی در کنار افزایش مواد خام، مواد اولیه و نرخ بهره‌های بانکی که قابل چشم‌پوشی نیستند، شاخص عملکردی زنجیره تأمین صنایع در کشوری چون ایران را دچار شوک‌های نوسانی کرده و آن را به انضمام اثرپذیری از تحریم‌ها و تکرار آن‌ها، در مخاطره‌آمیزترین شرایط قرار خواهد داد.
برای نمونه، چندین تابستان متوالی است که صنعت ایران با قطعی‌های مکرر برق مواجه است. امسال این قطعی‌ها، به تمام معنا خطوط تولید را نابود کرد. ناترازی برق کشور در پیک، از هشت هزار مگاوات به ۱۲، بعد به ۱۵ و در نهایت ۱۸ هزار مگاوات رسید. در این فاصله که مصرف انرژی ۶۰ درصد رشد کرد، کل تولید ناخالص داخلی فقط ۱۷ درصد رشد داشت و این یعنی بخش زیادی از انرژی در کشور ما برای تولید صنعتی مصرف نشد اما به نام آن تمام شد. مضاف بر آن، دهه‌هاست دولت‌ها در ایران مدعی‌اند که اولویت‌شان کاهش نرخ تورم است که در واقع محصول ناترازی بودجه است ولی این اولویت محقق نمی‌شود.

ناتراژی بودجه و انرژی در صنعت چاپ

سال‌هاست، کشور ما در تحریم اقتصادی است، فروش نفت با مانع مواجه و در نتیجه بودجه ناتراز شده است. برای رفع این ناترازی دولت، بارها تصمیم گرفته مالیات بیشتری بگیرد اما مالیات سنگین، صنعت راکد را دچار مشکلات دیگری می‌کند. یا دولت تصمیم می‌گیرد ارز را گران کند اما ارز گران خود تورم‌زا می‌شود، تصمیم می‌گیرد مصارف ارزی را کاهش دهد و واردات بعضی کالاها را ممنوع کند اما عارضه تازه‌ای در بازار رخ می‌دهد. در واقع هر ناترازی مشکلات پیچیده‌ای ایجاد می‌کند و به ناترازی در سایر بخش‌ها منجر می‌شود. اینجاست که می‌بینیم کشور در تمام زمینه‌ها از بودجه گرفته تا انرژی گرفتار ناترازی است. در سیاست خارجی نامتوازن و نامتعادل است، در ساختار تولید و صنعت گرفتار است، در تجارت دچار رکود است و… شبکه‌ای از مشکلات برای صنعت و صنعت‌گر ایجاد شده که با آغاز سال جدید میلادی که سیاست‌های جهانی تحت تأثیر معادلات سیاسی و تجاری بیشتری قرار خواهند گرفت، پیچیده‌تر خواهند شد.

نگران‌کننده‌تر آن‌که، صنایع از لیبل و بسته‌بندی تا وابسته‌هایش، امسال تعادل ترس را هم بیشتر تجربه خواهند کرد. صنعتی که در تامین مالی، انرژی، مواد اولیه، قطعات و ماشین‌آلات، نیروی انسانی متخصص و ماهر دچار مشکل است، تقاضای محصولی که تولید می‌کند کاهشی است، و دسترسی‌اش به بازارها و فناوری روز بسته شده، از دولت می‌خواهد تا حداقل اقدام دیگری که فشار مضاعفی بر او تحمیل می‌کند انجام ندهد. صنعت از دولت می‌خواهد او را به حال خود وانهد تا بتواند حداقل خودش را در این شرایط سخت حفظ کند، چون توان تحمل فشار اصلاحات اقتصادی را ندارد. اما آیا دولت این کار را خواهد کرد؟ آیا اصلاً اصلاحات اقتصادی با وجود تنش‌های متنوع بین‌المللی و منطقه‌ای و در موقعیت‌های کاملاً نزدیک به درگیری نظامی قابل تصور است؟ صنعتگر در شرایط فعلی، واقعاً نمی‌داند هر شب که می‌خوابد تا صبح که بیدار شود آیا اتفاق مثبتی رخ داده که بتواند انگیزه مواجه با تنش‌های قبلی را داشته باشد یا نه؟ از این حیث اصلاً در وضعیتی نیستیم که بخواهیم نسنجیده عمل کنیم. بنابراین شاید کمترین خواسته صنعتگر در حوزه‌های مختلف ـ چون لیبل و بسته‌بندی ـ از دولت آن است که بگذارد در بخش‌هایی خود تصمیم بگیرد و چون کوچک و بزرگ مشکلاتش را می‌دانند خود به اجماعی برای راهکارهای اصلاحی برسد. ولی امکان‌پذیر است؟ اتفاقات آتی به آن پاسخ خواهد داد.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
باز کردن چت
1
سلام👋
آیا سوالی دارید که من بتوانم پاسخ دهم؟