رویدادهاگزارشنمایشگاه داخل

تهران ميزبان هنر کاغذ

Tehran Art Fair

نويسنده: حديث بازوند

هجدهم آذر ۱۴۰۴، در هوای سرد و آلوده‌ی تهران قدم در مسیر ورودی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گذاشتم. راهرویی که شبیه راهروهای معمول نمایشگاه‌ها نیست و بیشتر شبیه یک ورود به جهان کاغذ و هنر است. صداها در هم می‌پیچد، همهمه‌ی کوتاه صف، خش‌خش کیسه‌های کاغذی کتاب‌ها، و نگاه‌هایی که انگار دنبال اولین نشانه می‌گردند. بعد از پرداخت ورودی برای هر نفر ۲۰۰ هزار تومان و نیم‌بها برای بعضی گروه‌ها، وارد آرت‌فر تهران می‌شوم. مچ‌بند یا رسید ورودی، خودش یک تکه‌ی کوچک از همین ایده است: کاغذی، سبک، و کوتاه‌عمر مانند یک یادگاری که قرار است تا آخر روز همراهت بماند.

این رویداد «اُپن پیپرOpen Paper » نام دارد که متریال‌محور است. اپیزود اول پروژه ملی «آرت‌فر تهران» و به گفته برگزارکننده، نخستین آرت‌فِر کاغذی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا است. نمایشگاهی متریال‌محور که همه چیزش حول کاغذ می‌چرخد: از طراحی و نقاشی و چاپ دستی تا عکس، تصویرگری، گرافیک، کلاژ، کتاب هنری و حتی پاپیه‌ماشه. زمان برگزاری در اطلاعیه رسمی ۱۴ تا ۲۱ آذر ۱۴۰۴ اعلام شده بود؛ یک هفته‌ای که هم بازاری پر رونق و هم خاطره ساخت.

تهران ميزبان هنر کاغذ

در اطلاعیه‌ انجمن صنفی نگارخانه‌داران تهران دلیل انتخاب کاغذ را سابقه تاریخی در هنر ایران که به‌خاطر هزینه تولید پایین‌تر، حمل‌ونقل ساده‌تر و قیمت‌گذاری منطقی‌تر، می‌تواند مخاطب بیشتری را به بازار هنر نزدیک کند و از طرفی با ایده پایداری در هنر هم‌خوان است، اعلام کرده است. در راهروها این استدلال ملموس می‌شود: کاغذ در قاب‌ها نفس می‌کشد، لکه‌های چاپ دستی نزدیک‌تر دیده می‌شوند، خطوط طراحی انگار هنوز گرم‌اند. خیلی از آثار، آن‌قدر نزدیک هستند که تماشاگر ناخواسته سرعتش را کم می‌کند؛ گویی هر قدم، خطر عبور بی‌توجه از کنار یک جزئیات است.

قرار نبود اُپن‌پیپر فقط فروشگاهِ موقت باشد. در برنامه رسمی، کنار غرفه‌ها از نشست‌های تخصصی، گفت‌وگوهای هنری و کارگاه‌ها نام برده شده: اقتصاد هنر، تکنیک‌های کاغذی، آرشیو و نگهداری آثار و مسیر حرفه‌ای هنرمندان. همین بخش آموزشی است که فضا را از یک بازار فوری جدا می‌کند. حس می‌کنی اینجا قرار است مخاطب را نگه دارد، نه فقط عبورش دهد. بعضی‌ها کنار پوستر زمان‌بندی می‌ایستند، با گوشی عکس می‌گیرند و درباره این‌که کدام نشست را از دست ندهند، با هم مشورت می‌کنند.

ابتدا به بخش کتاب‌فروشی‌ها می‌روم: نشر نظر، ویستا هنر، کارنامه و حرفه هنرمند. کتاب‌ها با طراحی‌های خلاقانه، پیش‌درآمدی بر تم کاغذ هستند. جلدها و صفحه‌آرایی‌ها، مثل یک نمایشگاه کوچکِ جداگانه‌اند. بعضی‌ها حتی قبل از دیدن غرفه‌ها، اینجا توقف طولانی می‌کنند. یکی از بازدیدکنندگان می‌گوید: «اینجا هدف فقط فروش نیست بلکه درس طراحی است.»

برخی از گالری‌های شهرستان مانند رنگ و ترنگ از تنکابن، هفت‌آینه از ساری، مریم از کاشان و حق از مشهد نیز حضور افتخاری دارند و تنوع را افزایش داده‌اند. در غرفه‌ها می‌شود تفاوت‌ها را از از انتخاب هنرمندان تا نحوه قاب‌گیری و چیدمان دید. بعضی غرفه‌ها با دیوارهای خلوت و فاصله‌گذاری‌های دقیق کار می‌کنند، بعضی دیگر با فشردگی و ریتم تندتر، و همین تفاوت‌ها باعث می‌شود مسیرت در نمایشگاه یکدست و قابل پیش‌بینی نباشد. بخش جانبی «هیا» با بازسازی پوسترهای کانون، مانند فیلم‌های «گاو» و «پستچی»، تجربه‌ای نوآورانه ایجاد کرده‌اند انگار بخشی از خاطره‌ی جمعی شهر را به زبان امروز ترجمه می‌کنند و همزمان یادآور می‌شوند که کانون فقط یک ساختمان نیست، یک تاریخ فرهنگی است.

تهران ميزبان هنر کاغذ

فضا در روزهای برگزاری پرجنب‌وجوش بوده و چند گالری‌دار از حضور پررنگ بازدیدکنندگان و رضایت از تجربه شرکت در نخستین آرت‌فر تهران گفته‌اند. برنا همچنین گزارش کرده که یکی از گالری‌ها (گالری «بام») در همان روزهای ابتدایی تمام بلیت‌هایش به رسید که گواهی بود از استقبال کم‌نظیر مردم از این گالری.

این رویداد نیز مانند تمام رویدادهای مشابه به دور از حاشیه نبود و عدم حضور بازدیدکنندگان خارجی و برخی انتقادها به آثار فراموش‌شدنی مطرح شد. از طرف دیگر نیز قیمت بلیط حواشی زیادی در شبکه‌های اجتماعی ایجاد کرد. برخی معتقد بودند که رویدادهای این‌چنینی نباید پولی باشند و آن را «دیوار اجتماعی» خواندند که مانع ورود مردم عادی می‌شود و می‌تواند هنر را لاکچری کند. با این حال، در همان راهروها می‌بینی که بحث بلیت فقط عدد نیست؛ بحث بر سر این است که آرت‌فر تهران قرار است برای چه کسی ساخته شود: برای حلقه‌ی بسته‌ی خریداران جدی، یا برای شهری که می‌خواهد دوباره به دیدن هنر عادت کند.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا