ما معمولا برای تامین مواد مصرفی، ماشینآلات و قطعات دستگاهها، اقدام به واردات میکنیم. بسیاری از مراحل ثبت سفارش تا حمل بار و رسیدن کالا به چاپخانه را ترخیصکار ما انجام میدهد. تاکنون متاسفانه سابقه نداشته است که حتی یک ریال ارز دولتی یا ارز نیمایی استفاده کنیم و همیشه مجبور بودهایم ارز آزاد خرید کنیم، که معمولا نرخ مطلوبی هم ندارد. متاسفانه اشکال اساسی این است که پس از این همه سال، ما را تولیدکننده حساب نمیکنند.
بهتازگی یک دستگاه ماشین چاپ فلسکو دو رنگ وارد کردهایم. برای این مورد اخیر به ما گفته شده بود، اگر از بندر بوشهر اقدام کنید، از تخفیفهای ویژهای برخوردار خواهید شد، چون این بندر میخواهد فعالیت گمرکی خود را گسترش دهد، فعلا چنین امتیازاتی به وادکنندگان میدهد. ماشین فلسکو دو رنگ، ابتدا به دبی رفت و بعد با لنج به بوشهر آمد که مجموعا ۷ ماه طول کشید.
ورود ماشین به گمرک بوشهر نه تنها هیچ تخفیفی برای ما در بر نداشت بلکه بهخاطر ابتدایی بودن امکانات این بندر، آسیبهایی هم به آن وارد شد. آنها برای انتقال ماشین از لنج به انبار گمرک، صندوق را باز کرده بودند، درحالی که به درستی نمیدانستند که کدام بخش از آن حساستر است و چه ملاحظاتی را برای بلند کردن و جابجایی آن باید در نظر بگیرند.
بنابراین به برخی قسمتهای الکترونیک دستگاه آسیب رساندند.
بیمهها هم در این موارد معمولا دنبال بهانه میگردند،که از پرداخت طفره بروند، چون صندوق باز شده بود، زیر بار پرداخت خسارت نرفتند.
از واردات این ماشین که بگذریم، ما اغلب برای تامین مواد مصرفی از چند ماه قبل اقدام میکنیم. شما وقتی درگیر تولید هستید، به ناچار باید پیشبینی نیاز مشتریان را بکنید. تامین مواد مصرفی یا مواد اولیه خیلی حساس است و باید بهموقع تصمیم بگیرید.
تنها حسن خرید با ارز آزاد این است که خیلی سریع پول پرداخت و خرید انجام میشود.
از آنجا که تامین مواد مصرفی موردنیاز سفارش های مشتریان، برای ما خیلی اهمیت دارد، حتی منتظر نرخ پایینتر نمیمانیم و جنسی را که قبلا با یوآن ۱۵۰۰ تومانی خریده بودیم، الان با یوآن ۲۰۰۰ تومانی هم شده، سریعا جور میکنیم. قبلا که DHL در ایران کار میکرد، ما بارها با دی اچ ال مرکب و مواد مصرفی دیگر وارد میکردیم ولی حالا بابت دپو کردن مقداری از این مواد، مجبوریم همیشه بیشتر از عرف معمول، سرمایه را بخوابانیم. اگر مطمئن بودیم که هروقت به فلان جنس احتیاج داریم، در دسترس است، لزومی به این خواب سرمایه نبود. در هرحال ما یاد گرفتهایم بدون انتظار از ارشاد و وزارت صنایع، خودمان هرطور شده، گلیم خود را از آب بیرون بکشیم.