صنعت بستهبندی در مدار اقتصاد دورانی

گروه پژوهش
عبارت اقتصاد دورانی یا چرخشی (Circular Economy) چندی است بر سرزبانها افتاده است، به ویژه پس از بحران ویروس کرونا. البته سرآغاز این بحث به سال ۱۹۶۶ باز میگردد. زمانیکه کنث بولدینگ تلاشهایی جهت آگاهی در خصوص تفاوت میان اقتصاد باز (با بیشمار منابع ورودی و خروجی در یک حلقه باز) و اقتصاد بسته (که منابع ورودی و خروجی با هم پیوند دارند) انجام داد. مقالهای که او تحت عنوان «اقتصاد سفینه فضایی زمین در آینده» نوشت اغلب به عنوان اولین مرجعی که به اقتصاد چرخشی اشاره دارد در نظر گرفته میشود، حتی با وجود اینکه بولدینگ از این عبارت به صورت مستقیم استفاده نکرده بود.
در مفهوم کلی اقتصاد دورانی یا چرخشی که به آن Circularity نیز گفته میشود یک نظام اقتصادی است که هدف آن کاهش چشمگیر ضایعات و استفاده بهینه از منابع است. این رویکرد بازسازی کننده در مقابل رویکرد سنتی خطی قرار میگیرد که در آن مدل تولید به صورت دریافت مواد اولیه، تولید و دورانداختن است. در یک نظام چرخشی، مصرف منابع ورودی، ضایعات خروجی و هدر رفت انرژی با بستن یا کوچک کردن حلقههای مواد و انرژی کاهش فراوان پیدا میکند.
اقتصاد چرخشی برای دستیابی به مدلهایی که به لحاظ اقتصادی و زیستمحیطی پایدارند، بر حوزههایی چون تفکر طراحی، تفکر سیستماتیک، گسترش طول عمر محصول و بازیافت متمرکز شدهاند.
بحث اقتصاد دورانی اکنون به کانون توجه شرکتهای چاپ و بستهبندی نیز تبدیل شده است. در حالیکه ویروس کرونا هنوز در جهان قربانی میگیرد شرکتها سرگرم پیادهسازی اقتصاد چرخشی درون سازمانهای خود هستند.
در ماه مارس ۲۰۲۰ کمیسیون کشورهای اروپایی یک برنامه عملیاتی به نام
2.۰ Circular Economy Action Plan منتشر کرد. این برنامه سنگ بنای استراتژی کشورهای اروپایی برای پیادهسازی قوانین و استانداردهای زیست محیطی است که به آن اصطلاحاً European Green Deal میگویند. در عین حال ما اکنون شاهد افزایش روز افزون طراحیهایی هستیم که بازیافت بسته عنصر اصلی آن است، بهویژه برای مواد و فرمتهایی که بازیافت آن بسیار مشکل است. در عرصه مواد انعطافپذیر کنسرسیوم CEFLEX به تازگی خطمشیهای اساسی طراحی بستهبندی انعطافپذیر را در چارچوب اقتصاد چرخشی با نام Designing For Circular Economy منتشر کرده است. در عین حال دستاندرکاران صنعت بستهبندی انعطافپذیر نیز بی کار ننشسته و مرزهای کاربردی بستهبندیهای قابل بازیافت را با ارایه مجموعهای از تولیدات جدید، از فیلمهای پلی اولفین تک لایه تا کاغذهای ضدنفوذ (Barrier papers) گسترش دادهاند.
شرکتهای عمده تولیدکننده مواد بستهبندی از جمله Amcor، Mondi و Taghleef که عضو کنسرسیوم CEFLEX هستند در حال حاضر سرگرم طراحی و تولید سطوح چاپپذیر جدیدی هستند که کاملاً قابل بازیافت بوده و به محیطزیست آسیب کمتری میرسانند.
شرکت Amcor راهحلهایی برای بخشهای چالش برانگیزتری چون بستهبندی پزشکی و دارویی نیز عرضه کرده است. شرکت Mondi فیلم قابل بازیافت جدیدی تولید کرده که مراحل آزمایشی را میگذرانند. شرکت Taghleef از بزرگترین تولیدکنندگان فیلم بستهبندی در جهان رویکرد و استراتژی جدیدی به نام ۳۶۰ reDesign ارایه کرده است. براساس این استراتژی متخصصان شرکت تغلیف به چاپخانهداران و تبدیلکاران کمک میکنند تا از مواد وبستهبندیهای جدید باساختار قابل بازیافت استفاده کرده و مواد سنتی را کنار بگذارند. در حالیکه بسیاری از شرکتهای تولید بستهبندی انعطافپذیر در حال حاضر فیلم پلیاولفین تکلایه را تدریجاً جایگزین فیلمهای چند لایه میکنند در دنیای FMCG بسیاری تصمیم گرفتهاند تا حد امکان بستهبندی کاغذی و مقوایی را جایگزین بستهبندی فیلمی بکنند. در حال حاضر کنسوسیومی از شرکتهایی که در زنجیره تأمین موادغذایی فعال هستند و مایلند کاغذ را جایگزین فیلم کنند تشکیل شده است. نام این کنسوسیوم CEPI است. هدف این شرکت تدوین راهبردها و خطمشیها استفاده از کاغذ در بستهبندی و جایگزین کردن آن با فیلم در چارچوب اقتصاد چرخشی است. این کنسرسیوم تصمیم دارد تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۹۰ درصد از بستهبندی محصولات غذایی را از کاغذ و مقوای قابل بازیافت بسازد.
تمام این تلاشها و قوانین جدید در راستای رسیدن به مرز بازیافت، قابلیت استفاده مجدد و کودپذیری بستهبندی در حد ۱۰۰ درصد است. استراتژی اتحادیه اروپا رسیدن به این هدف تا سال ۲۰۳۰ است. برندهای بزرگ جهان مثل اوره ال (L´oreal)، شکلات مارس، آب معدنی Evian، کوکاکولا، یونی لیور و وال مارت اعلام کردهاند که تا سال ۲۰۳۰ کلیه بستهبندی این شرکتها براساس استانداردهای اتحادیه اروپا ساخته خواهد شد. به همین خاطر انتظار میرود تا سال ۲۰۲۴ بازار بستهبندی دوستدار محیطزیست با رشد فراوان به ۲۹۷ میلیارد دلار برسد.
براساس این بینش اتحادیه اروپا آثار منفی چرخه عمر بستهبندی پلاستیکی تا سال ۲۰۳۰ تا نصف کاهش پیدا خواهد کرد. به نظر میرسد اروپا و جهان عزم جزم کردهاند تا مانع ورود پلاستیک به طبیعت شوند. از سوی دیگر کاهش ردپای کربن بستهبندی نیز ضروری است. این اهداف تنها از طریق گذر از اقتصاد خطی به اقتصاد چرخشی در عرصه پلاستیک امکانپذیر است. این تحول نیازمند تجدید نظر در تفکر سنتی در عرصه فراوری و مواد و استفاده از طراحیهای دوستدار محیطزیست است تا از این طریق اقتصاد چرخشی در کل چرخه تولید بستهبندی حکمفرما باشد.
شرکتهای عمده ماشینآلات و موادمصرفی چاپ و بستهبندی نیز اکنون اقتصاد چرخشی را جدی گرفته و در تلاشند تولیدات خود را با معیارهای اقتصادی دورانی تطبیق دهند. به عنوان مثال گروه بوبست نیز به سمت اقتصاد دورانی در حال حرکت است. این شرکت که تحت فشار برندها برای استفاده از مواد قابل بازیافت قرار گرفته استقاده از مواد زیست پایه و کاغذی را تبلیغ میکند و در طراحی ماشینآلات خود تغییراتی انجام داده است. از جمله این تغییرات عمده مدیریت بهینه حرارت برای سطوح چاپپذیری است که نسبت به حرارت حساس هستند و قابلیت چسبندگی بالاتری دارند. از آنجائیکه تقاضا در بازار برای فیلمهای تکلایه پلی اولفین بالاست بوبست فرایند ALOx خود را بهینه کرده تا از این طریق میزان نفودناپذیری فیلم افزایش پیدا کرده و در عین حال دنسیته اپتیکال آن نیز بهینه شود. از این طریق تجهیزات بوبست میتوانند فیلم با شفافیت بهتر و بالاتری ارایه کنند.
تغبیر دیگر در فرایند Alu Bond بوبست رخ داده است که اگر روی فیلم BOPP اعمال شود امکان نفوذ اکسیژن و بخار آب به درون بستهبندی کاهش فراوانی پیدا میکند. این فرایند لایه متالایز فیلم را به مانعی محکم در مقابل عوامل خارجی تبدیل میکند.
از سوی دیگر به نظر میرسد در عرصه چاپ، فرایند چاپ غیرتماسی (Non Contact) مزایای بیشتری در مقایسه با چاپ تماسی در چارچوب اقتصاد دورانی داشته باشد. منظور از چاپ غیرتماسی چاپ جوهرافشان است و چاپ تماسی شامل چاپ، فلکسو، گراور، و چاپ دیجیتال تونری و چاپ پد میباشد.
در مقایسهای که شرکت فوجی فیلم بین فرایندهای مختلف چاپی انجام داده است ۴ هزار کار چاپی که هر کدام به طور میانگین ۶۶۶ ورق بودند چاپ شدند و در مجموع ۴ میلیون ورق چاپ شده در ابعاد ۷۰×۵۰ از لحاظ هزینه، ضایعات میزان انرژی مصرف شد، مواد مصرفی و غیره مورد بررسی وتحلیل قرار گرفتند. از آنجائیکه درچاپ غیرتماسی انتقال تصویر از یک سطح به سطح دیگرانجام نمیپذیرد نیاز به موادشیمیایی کمتری وجود دارد. در حالیکه در چاپ افست از محلولها و داروهای شیمیایی حاوی الکل استفاده میشود. از سوی دیگر در حال حاضر فرایندهایی برای مرکبزدایی از کاغذهای که توسط چاپ جوهرافشان تولید شده ارایه شده است که با استفاده از آنها میتوان پس از زدودن مرکب از سطح کاغذ، آن را بازیافت و باردیگر وارد چرخه چاپ کرد.
با این حال سازندگان ماشینآلات افست نیز تلاشها و نوآوریهای فراوانی برای کاهش میزان باطله، مصرف انرژی و کاهش موادمصرفی کردهاند. این شرکتها با استفاده از لامپهای UV LED، اتوماسیون بالا که به سهم خود باعث کاهش میزان باطله میشود، لجستیک تمام اتوماتیک کاغذ و پلیت، استفاده ازمرکبهای آب پایه و کنترل کیفیت تمام اتوماتیک، ردپای کربن ماشینآلات خود را تا حد زیادی کاستهاند.
توجه همه جانبه به اقتصاد دورانی باعث شده تا نهادهای گوناگونی برای ارزیابی عملکرد شرکتها در زمینه تعهد به استانداردهای زیست محیطی نیز شکل بگیرند. یکی از این نهادهای معتبر بنیاد الن مک آرثور است که به شرکتها در قبال استفاده از روشها و ارایه تولیدات دوستدار محیط زیست نمره میدهد. ارزیابی این شرکت Circulytics نام دارد. به عنوان مثال شرکت تولیدکننده سطوح چاپپذیر و کاغذ برای صنعت چاپ و بستهبندی و لیبل، UPM Raflatec که دوسال گذشته نمره C کسب کرد امسال موفق شد نمره- B کسب کند.
نمره بهتر بیانگر تلاشهای این شرکت برای ارایه تولیدات قابل بازیافت، نوآوری و کاهش ردپای کربن این شرکت است. این نهاد یک ابزار دیجیتال در اختیار شرکتها قرار میدهد تا بتوانند کارآیی اقتصاد دورانی خود را ارزیابی کنند. براساس ارزیابی جدید این نهاد شرکت PUM Raflatec موفق شده منابع مورد استفاده در ساخت کلیه تولیدات خود را شناسایی و اعلام کند. از این طریق این شرکت در موقعیت بسیار خوبی برای مدیریت مواد تولیدی خود است.
صنعت لیبل نیز کنسرسیوم ویژه خود را برای بازیافت لیبلهای پشت چسبدار راهاندازی کرده است. نام این کنسرسیوم CELAB است و هدف آن تطبیق صنعت چاپ لیبل براساس خطمشیها اقتصاد چرخشی است. تاکنون ۲۷ شرکت بزرگ و معتبر صنعت لیبل به این کنسرسیوم پیوستهاند و هر روز اعضای جدیدی به آن اضافه میشود. کنسرسیوم CELAB بنا دارد تا نماینده سازمانها و شرکتهای مهمی باشد که در عرصه زنجیر تأمین لیبلهای پشت چسیبدار فعال هستند و در عین حال راهحلهای مقرون به صرفه ارایه کرده و شرکتهای مختلف در زنجیره تولید لیبلهای پشت چسبدار را به یکدگیر نزدیک میکند. براساس پژوهش CELAB در حال حاضر تنها ۳۴ درصد از کل لاینرهای مورد استفاده در لیبلها قابل بازیافتند. هدف این کنسرسیوم افزایش این رقم به ۷۰ درصد در سال ۲۰۲۵ است.
یکی از راهحلهایی که این کنسرسیوم ارایه کرده و میتواند بازیافت لیبل را پس از مصرف بستهبندی تسهیل کند. تکنولوژی واترمارک (آبنما) دیجیتال شرکت آمریکایی Digimark است. این فناوری کدهای قابل بازخوانی را در فضایی که معادل یک تمبر پستی است روی بستهبندی مینشاند. این کدها اطلاعاتی چون نام تولید کننده، کاربرد، محتوای بستهبندی، نحوه تماس آن با موادغذایی، نوع پلاستیک استفاده شده در بستهبندی و لایههای آن را در خود دارد.
هنگامی که بستهبندی مصرف شده وارد کارخانه سورتینگ (جداسازی) میشود واترمارک دیجیتال شناسایی و اطلاعات آن توسط یک دوربین استاندارد با رزولوشن بالا خوانده میشود. براساس این اطلاعات ضایعات دستهبندی شده و براساس قابلیت بازیافت جدا میشوند. در حال حاضر برندهای بزرگی چون پراکتور اند گامبل، نستله، پپسی و دانون از این فناوری استقبال کرده و میخواهند از آن روی بستهبندی تولیدات خود استفاده کنند. به نظر میرسد استفاده از واترمارک دیجیتال در آینده نزدیک به یک استاندارد در صنعت بستهبندی جهان تبدیل شود.
و اما اقتصاد دورانی در ایران
اقتصاد دورانی در ایران هنوز جایگاه قابل توجهای پیدا نکرده است و صنعت چاپ و بستهبندی ایران نیز طبیعتا از کل اقتصاد ایران جدا نیست. با این حال نباید فراموش کرد که برندهای بزرگ و کوچک در سراسر جهان اکنون خط مشی خود را براساس اقتصاد دورانی تعریف کردهاند و دیر یا زود صنعت چاپ و بستهبندی در جهان و ایران نیز باید با این استانداردها و قوانین خود را هماهنگ کند. به امید آن روز.