نوآوريهاي صنعت ليبل در سال گذشته، در هر دو زمينه چاپ سنتي و ديجيتال و مخصوصا فناوري جوهرافشان، بسيار زياد و قابلتوجه بوده است؛ اين پيشرفتها را ميتوان در تمام ابعاد اين صنعت، از پيش از چاپ گرفته تا خط توليد و عمليات تکميلي، حوزههاي نرمافزار و حتي امور مشتريان بهخوبي ملاحظه کرد،
inkanto، Gaia، GEM، GigaFast، Mouvent، M8، Nativia NESS و PicoJet تنها چند نمونه از برندهايي هستند که در دوازده ماه گذشته به فعالان اين صنعت اضافه شدهاند.
چـاپ ديـجـيتال امـروز، از آيـنـدهدارتـرين فناوريهاي به کارگرفته شده در صنعت چاپ ليبل در جهان شناخته ميشودکه به توليدکننده، فرصت توليد محصول با صرفهجويي بالا در هزينه و زمان، در کنار کيفيتي برابر با کيفيت چاپ عکس با رنگهايي بسيار زنده و نوشتههايي شارپ و خوانا را ميدهد. حضور چاپ ديجيتال در اين صنعت هميشه آنقدر پررنگ و تاثيرگذار نبوده است؛ در سال ۲۰۰۱ تنها ۳۳ درصد از چاپخانههاي آمريکاي شمالي داراي فناوري ديجيتال بوده است. در سال ۲۰۱۴ اين رقم به ۵۴ درصد رسيد و پيشبيني ميشود که تا سال ۲۰۲۰، از هر چهار ماشين چاپ موجود در بازار، سه تاي آنها ديجيتال خواهد بود. چاپ ديجيتال به خاطر مزيتهايي مثل سرعت و کيفيت بالاي آن، امروز رقيب فناوريهاي سنتياي مثل گراوور و فلکسو است. در آمريکاي شمالي بازار صنعت چاپ، مخصوصا در زمينه بستهبندي و ليبل، بيشترين بهرهمندي را از فناوري ديجيتال دارد؛ چاپ ليبل ديجيتال، ۸.۵ درصد از سود کل اين صنعت را به خود اختصاص داده است. از طرف ديگر، فناوري فلکسو نيز از قافله تکنولوژي عقب نمانده و گامهاي پيشرفت را بهسرعت طي ميکند؛ فناوري چاپ فلکسو اين روزها بيشترين سهم و توجه را در صنعت چاپ و بستهبندي کشورهاي پيشرفتهاي مثل آمريکا و آلمان دارد. امروزه حتي فناوري فلکسو داراي پالت رنگ استاندارد مخصوص به خود نيز هست؛ کارخانه بلاروسي Uniflex بالغ بر هشت سال تحقيق و پژوهش خود را صرف ابداع و توليد طيف مرکب مخصوص چاپ فلکسو کرده و امروزه حاصل اين پژوهشها نقطه عطفي در کيفيت و کارايي صنعت فلکسو است. اگرچه، استفاده از پالت رنگ جديد نيازمند تغييراتي در زمينههاي تجهيزات ونيروي انساني است.
با نگاهي به بازار عرضه ماشينهاي ديجيتالي، متوجه جايگاه چاپ ديجيتال در صنعت ليبل امروز ميشويم؛ فناوري چاپ الکتروفوتوگرافي يا همان ليزر، يکي از شاخههاي چاپ ديجيتال است که ۸۵ درصد از بازار ليبل امريکا را در کنترل خود دارد؛ اين فناوري به چاپخانهها اين امکان را ميدهد که تصاوير را با استفاده از تونر مايع بر روي انواع بستر چاپي از جمله کاغذ، فلزات، فيلم و انواع پارچه، با سرعت بالا چاپ کنند. با استفاده از اين فناوري، روياي خط توليدي با کيفيت بسيار بالا، رنگهاي دقيق ودرخشان، سرعت بسيار مطلوب و صرفهجويي قابل ملاحظه در زمان محقق شده است. البته اين را نبايد فراموش کرد که چاپ الکتروفوتوگرافي، از جمله فناوريهاي قدمتدار ديجيتال محسوب ميشود که بالغبر ۲۰ سال از عمر آن ميگذرد.
فناوري چاپ جوهرافشان که بزرگترين عرصه فعال چاپ ديجيتال جهان محسوب ميشود، رقمي بالغبر ۱۵ درصد از چاپ ليبل آمريکا را در قلمرو خود دارد؛ چاپ جوهر افشان همچنين در پنج سال گذشته، بيشترين ميزان رشد و پيشرفت را نسبت به ديگر فناوريها داشته است. ماشينهاي چاپ جوهرافشان از نظر عملکرد و هزينه، از ماشينهاي چاپ فلکسو و در بعضي موارد از ماشينهاي چاپ الکتروفتوگرافي در زمينه چاپ بر حسب تقاضا، مجموع زمان لازم چاپ و مديريت رنگ اتوماتيک، در جايگاه بالاتري قرار ميگيرند. همچنين تجهيزات و قطعات سيستمهاي جوهرافشان نسبت به ديگر سيستمهاي چاپي ارزانتر است و شامل هزينههاي “کليک” نميشود. ماشينهاي جوهرافشان امروزي با مرکز هدايت کامپيوتري، منجر به پايداري و انعطافپذيري کل فرآيند چاپ ميشود که علاوهبر بهينهسازي زمان، از هدررفتهاي مرکب هم جلوگيري ميکنند. و مهمتر از همه اينها بايد اضافه کرد که برخلاف چاپ فلکسو، چاپ ديجيتال نيازمند پليت چاپ نيست که همين هزينههاي بسياري مثل تهيه پليت مناسب، سيستمهاي سوار کردن پليت بر روي ماشين، زمان شست و شو و انبارداري را از کل فرآيند چاپ حذف ميکند.
ماشينهاي چاپ جوهرافشان عموماً از دو نوع مرکب استفاده ميکنند: مرکبهاي يووي و مرکبهاي پايه آب. مرکبهاي پايه حلال هم اگرچه استقامت بالاي کار چاپي را فراهم ميکنند، ولي بهخاطر خطرات زيستمحيطي و مسائل مربوط به پايداري آن، در چاپ ليبلها استفاده بسيار کمتري دارند. ماشينهاي جوهرافشان يووي از مرکبهايي ۱۰۰ درصد جامد استفاده ميکنند که شامل پيگمنت، پريپليمر و مواد حساس به نور يووي هستند. هنگامي که مرکب بر روي بستر چاپ ميشود، مواد پلي پليمري موجود در آن لايهاي خشک و سخت را تشکيل ميدهند که زير نور يووي قرار ميگيرد. اين مرکب پس از خشک شدن کار چاپي، داراي استقامت فوقالعادهاي در مقابل رطوبت، گرد و غبار و سايش است به حدي که ميتوان کيفيت آن را با چاپ فلکسو مقايسه کرد. مرکب ماشينهاي جوهرافشاني که از مرکبهاي پايه آب استفاده ميکنند، شامل پيگمنتهاي رنگي معلق در آب است، در فرآيند چاپ اين نوع مرکب، آب مرکب از روي بستر تبخير ميشود و پيگمنت بر روي بستر باقي ميماند. هر دو فناوري يووي و آبي در ماشينهاي چاپ ليبل، داراي مزيتهاي سرعت بالا، انعطافپذيري خوب و هزينههاي بهينه شده بدون به خطر انداختن کيفيت چاپ هستند. علاوه بر اينها ميتوان گفت که چاپ ديجيتال داراي تجهيزات و قطعاتي بسيار ارزانتر و قابل دسترستر نسبت به رقيب خود يعني چاپ فلکسو است.
يکي از کليدهاي موفقيت در صنعت چاپ ليبل، پيدا کردن فناوري و فرآيند مناسب با بستر چاپ است که بيشترين سازگاري، بهترين کيفيت چاپي، بهينهترين فرآيند و سوددهترين راه توليد آن محصول باشد. چاپ فلکسو، فناورياي است که سالهاي زيادي را صرف تحقق اين فاکتورها در فرآيند خود کرده و البته اينروزها شاهد به ثمر رسيدن اين تلاشها هستيم؛ همانطور که ميدانيم، دههها قبل از آغاز کار چاپ ديجيتال در صنعت ليبل، چاپ فلکسو، فناوري سردمدار و پيشرو در اين صنعت بوده است. فرآيند چاپ فلکسو با بهرهگيري از يک صفحه انعطافپذير که از جنس ژلاتين يا لاستيک بوده فرآيند چاپ را انجام ميدهد. دهههاي متمادي اين فناوري در چاپ لفاف بستهبندي، برچسب و ليبل، کيسههاي نايلوني، فويل بستهبندي و کاغذ ديواريها حرف اول را زده است. رشد چاپ فلکسو امروز از تمام ديگر فناوريهاي رقيب بيشتر است و اين به اين خاطر است که چاپ فلکسو در پروسه کار خود يکي از پايدارترين فرآيندهاي چاپي را دارد. اين فناوري همچنين ديگر سادگي زمانهاي گذشته را ندارد. فناوريهاي جديد پليت و سرووموتور، اتوماتيکسازي کامل خط توليد و کارآمدي بيشتر مرکبها باعث بالا رفتن بازدهي فلکسو شده است و آن را در رقابت مستقيم با چاپ ديجيتال قرار داده است. با رواج يافتن ليبلهاي پشت چسبدار، اهميت چاپ فلکسو بيشتر از پيش شد و چاپخانهداران مجبور به جايگزين کردن اين فناوري در بخشهايي حتي به جاي فناوري افست شدند. اگرچه چاپ فلکسو سرعت و مقرون به صرفه بودن چاپ افست و ديجيتال را ندارد، ولي در سفارشات تيراژ بالا، به خاطر پايداري در فرآيند و مقرون به صرفهبودن، انتخاب اول چاپخانههاست. ولي پايداري و کيفيت بسيار مناسبي که از چاپ فلکسو سراغ داريم، در کنار پيشرفتهاي اخير که به سرعت و کارايي هرچه بيشتر آن افزوده است، بر هيچکس پوشيده نيست. در هر صورت بايد گفت که اين دو فناوري در کنار هم گامهاي رشد و تکامل را طي ميکنند. سهم فناوري فلکسو درزمينه ليبل در سال ۲۰۱۷، حدود ۲۸ درصد بوده است که به گفته متخصصان اين رشد درصدي، در سال جاري نيز ادامه پيدا خواهد کرد. و خواهيم ديد که ماشينهاي تمام اتوماتيک جديد، با سيستمهاي نوآورانه خود، بازار سال جاري را در دست گرفته و سهم خود را از بازار خواهند گرفت؛ در اين سيستمها، تمام عمليات چاپ، از فرآيندهاي پيش از چاپ تا اتمام عمليات تکميلي، کاملا اتوماتيک بوده و به اپراتور انساني احتياجي ندارد. ماشينهاي چاپ فلکسو، از نظر سختافزاري نيز در چند سال گذشته پيشرفتهاي بسيار قابل ملاحظه و حتي دگرگونکنندهاي داشتهاند؛ سيستمهاي ارزيابي مرکب، آنيلوکس، فناوريهاي پليت و سيستمهاي پيش از چاپ و گرافيکي همه از نوآوريهاي برخوردار بودهاند که بازدهي و کارايي کلي ماشين را بالا برده و همزمان زمان کل فرآيند چاپ را کوتاهتر کرده است. البته موضوعي که بايد به آن توجه داشت اين است که همه اين تغييرات باعث بالا رفتن هزينه کل چاپ فلکسو شده و از اين نظر آن را در مقابل چاپ ديجيتال و حتي گراور و آسيبپذير کرده است. ديگر مبحثي که در مورد چاپ فلکسو به ميان ميآيد اين است که دانش چاپ فلکسو در چاپخانهها بهروز نميشود و کارمندان و حتي مديران چاپخانهها تنها از پايهايترين دانش اين فرآيند چاپي استفاده ميکنند. فلکسو بهعنوان فناورياي با کاربري آسان، دقيق و پايدار، نيازمند آموزش و صرف زمان بيشتر براي استفاده در چاپخانههاست. به گفته مدير کمپانيFlexo Tech ، امروزه پيدا کردن کارمنداني که بر دانش فلکسو احاطه درستي داشته باشند تقريبا غيرممکن است. پيشرفتهاي قابلملاحظهاي که چاپ ديجيتال در زمينه بستهبندي داشته است، قطعا چشمگير و تحسين برانگيز است ولي حقيقتا نميتواند تا سالهاي زياد بعد از اين، جايگزيني براي چاپ فلکسو قلمداد شود. اين دو فناوري هرکدام جاي خود را در سهم بازار ليبل و بستهبندي دارند و يکديگر را کامل ميکنند.
ليبلها به حيات خود بهعنوان مهمترين فاکتور شناخت و انتخاب محصول، پس از بستهبندي اوليه، ادامه ميدهند. بههمين دليل هم از ليبل بهعنوان فاکتور رقابتي ميان کمپانيهاي رقيب ياد ميشود. اگرچه هنوز اکثر چاپخانههاي چاپ ليبل از ماشينهاي چاپ فلکسو استفاده ميکنند؛ فناوري چاپ ديجيتال نيز به سرعت و با گامهايي بلند راه خود را به اين عرصه باز کرده و بهزودي سهم قابل توجهي از بازار را در دست خود ميگيرد. مزيتي که چاپ ديجيتال نسبت به فلکسو دارد در سه عامل سرعت در تحويل کالا، کيفيت رقابتي و حجم و جاي گيري کمتر و کوچکتر خلاصه ميشود. جدا از همه اينها، بايد در نظر داشت که با اين همه پيشرفت چاپ ديجيتال، اين فناوري غولآسا هنوز هم نوپاست و هر روز با سيستمها، بسترها و مرکبهاي جديد و امکانات متنوعتر، بازار صنعت چاپ را سوپرايز ميکند. مزيتهاي موجود و بالقوه اين فرآيند ميتواند در کنار سيستمهاي قدرتمند و آيندهدار فلکسو، ترکيب خارقالعادهاي را تشکيل دهد که هر ناممکني را ممکن ميکند و صنعت بستهبندي و ليبل را به جايگاهي فراتر از تقاضاي مشتري برساند.
بيتا توفيقيان