صنعت کارتن ايران چه جايگاهي در گستره مصرف داخل دارد. جايگاه آن در قياس با نمونههاي خارجي کجاست؟ آيا ميتوان از کارتن ايراني بهعنوان يک بستهبندي مطمئن نام برد. وضعيت توليد کارتن در ايران و چشمانداز آبنده آن چگونه است؟
به گفته يک پژوهشگر صنعتي کاغذ و کارتن، در تمام دنيا بحث کارتن بحث کيفيت است و واحدهاي توليد کارتن، همواره سعي در به روز کردن خود، چه از نظر مواداوليه و چه از نظر سختافزاري و نرمافزاري دارند، ولي در ايران بحث کارتن بحث کميت است.
بياعتمادي مصرفکنندگان به کارتن، چه دليلي ميتواند داشته باشد؟ در اين رابطه آمار جالب توجهي به وسيله سايت اطلاعرساني صنايع سلولزي ايران، درمورد چگونگي نظر مردم درباره کارتن، تهيه شده است، طبق اين آمار از ۲۵۰ نفر در محدوده سني ۱۸ تا ۶۰ سال در شهر تهران، ۶۳ درصد پاسخدهندگان در مقابل اين سوال که به نظر شما بهترين و مناسبترين بستهبندي براي کالاهايي که خريداري ميکنيد چيست؛ اصلا اسمي از کارتن نبرده و بيشتر پاسخها حول محور بستهبندي مقوايي، پلاستيکي، چوبي و شيشهاي بوده است. اين درحالي است که اکثر بستهبنديها در کارتن هستند. علت اين بياعتمادي چه ميتواند باشد؟ آيا دليلي غير از کيفيت بد کارتن دارد؟
اينکه مصرفکننده به کيفيت جنسي که ميخرد – صرف نظر از داخلي يا خارجي بودن آن – بيشتر از ابعاد ديگر اهميت ميدهد. طبيعي است، اما جايگاه توليد داخلي کجاي مسئله قرار دارد؟ استقبال از اجناس ساخت ايران در مقابل آنچه در خارج از کشور ساخته ميشود چگونه زمينهساز نحوه مصرف خواهد شد؟ يک کارشناس بازرگاني در امور کاغذ و کارتن در اينباره ميگويد: «واحدهاي کارتنساز مجبور هستند جهت حمايت از صنايع داخلي و به خاطر تنگناي ارزي، از کاغذهاي با کيفيت پايين توليد شده در کارخانجات داخل استفاده کنند که اين باعث افت شديد کيفيت کارتن شده است.» وي ميافزايد: «تلاش براي جلوگيري از ورود کارتن آماده به کشور ستودني است، اما توليدکنندگان ايراني با کدام کاغذ و مواداوليه و با کدام تکنولوژي و ماشينآلات با کارخانجاتي که سرآمد تکنولوژي و دانش و مواد مرغوب اوليه هستند به رقابت بپردازند؟»
کارشناسان صنعت کاغذ و کارتن مشکلات اين صنعت را در موادمصرفي کارتن، ماشينآلات کارتنسازي، دانش فني و مديريت و بازاريابي برميشمارند.
مثل هر محصول ديگري کارتن نيز متاثر از موادمصرفي تشکيلدهنده آن است. يکي از توليدکنندگان کارتن در مورد کاغذ به کار رفته در اين محصول عنوان ميکند: «بخش اعظمي از کيفيت کارتن به مواداوليه و کاغذ برميگردد. در ايران انگشتشمار کارخانههايي هستند که کاغذ خوب و مناسب توليد ميکنند که اگر اين کاغذها در کارتن و لايههاي با اهميت آن به کار روند، کارتن با کيفيت توليد ميشود. در غير اين صورت حتي با رعايت ساير استانداردها نيز نميتوان کارتني باکيفيت ارائه داد.»
سايت اطلاعرساني صنايع کاغذ و کارتن، به نقل از مدير يکي از کارخانههاي کارتنسازي مينويسد: «به دليل کمبود آخال و بالابودن نرخ ارز و ناتواني توليدکنندگان در واردات مواداوليه موردنياز، اغلب توليدکنندگان مجبورند به منابع داخلي که بسياي از آنها داراي کيفيتي به شدت پايين هستند، روبياورند.»
مدير يکي از شرکتهاي کارتنسازي با تاکيد بر اهميت مادهاوليه در کيفيت کارتن و نقش بازيافت در تهيه ماده اوليه ميگويد: «کاغذ بهعنوان مادهاوليه بهشکل درست و مناسبي بازيافت نميشود. بسياري از توليدکنندگان طي فرايند بازيافت بهجاي موادمفيد، افزودنيهاي بيربط و نامناسب به کاغذ اضافه ميکنند.»
وي در ادامه ميافزايد: «براي انجام بازيافت کاغذ بايد استانداردهاي جهاني را رعايت کرد که متاسفانه در ايران رعايت نميشود.»
کشور ما کلکسيوني از انواع ماشينآلات وارد شده از ترکيه، هند، چين، تايوان است که شمار قابلتوجهي از آنها با راندمان ۲۰ الي ۳۰ درصد کار ميکنند. بنابراين سخن کساني که ايران را قبرستان ماشينهاي کارتنسازي ميدانند، چندان بيراه نيست. البته ماشينآلات مواداوليه مناسب ميخواهند. مدير کارخانه کارتنسازي پارس ميگويد: «حدود ۲۰ الي ۳۰ درصد کيفيت کارتن، به ماشينآلات بستگي دارد. در ضمن فرسودگي ماشينآلات باعث بالا رفتن هزينهها ميشود.»
از موادمصرفي و تجهيزات که بگذريم، برخي کاستيها در حوزه طراحي، مهندسي و علم به کارگيري امکانات به چشم ميخورد. قائممقام مديريت شرکت پرند پيشتاز ميگويد: «بهترين موادمصرفي و ماشينآلات نيز نميتوانند بدون دانش فني مناسب، به توليد مرغوب و بهرهوري مطلوب منجر شوند.» وي ميافزايد: «چيزي که در اين زمينه ميتواند مبناي قضاوت قرار گيرد، رعايت استانداردهاي معتبر در صنعت کارتنسازي است.»
وي ميافزايد: «علت اينکه برخي کارخانجات بزرگ عليرغم خريداري ماشينآلات جديد، هنوز موفق به توليد کارتن با کيفيت نشدهاند، را بايد در ضعف مديريت دانست. همچنين مسائل بازاريابي و فروش، تاثير به سزايي در ارتقا کيفيت همه جانبه کارتن دارد.»
يکي از دلايل ضعف صنعت کارتن، شايد در رابطه با مصرفکننده و مشتري باشد. مدير شرکت توليد کارتن آقاي فلاحزاده تقاضاي مشتري را در کيفيت کارتن تاثيرگذار ميداند. در اين رابطه وي اظهار داشت: «برخي مشتريها به خاطر پايين آوردن قيمت کارتن، به توليدکننده سفارش کارتن بيکيفيت ميدهند و توليدکننده نيز ميپذيرد، غافل از اينکه اين کار يکي از دلايل کاهش روزافزون کيفيت کارتن است.»
صنعت کارتن کشور با يک دور باطل مواجه است که تا مدت مديدي ياراي برونرفت از آن را ندارد. دوري باطل از جنس بيماري. بيماري ارثي! که از پدر جدش يعني صنعت کاغذ به ارث رسيده است.
به عقيده يکي از اعضاي هيات مديره انجمن صنف کاغذ و کارتن، مشکلات کارتن در ضعف صنعت کاغذ است که آنها را اين چنين برميشمارد:
– زيرساخت برنامهريزي شده در صنعت کاغذ
– کمبود نيروهاي متخصص به روز
– نبود صنعت بازيافت کاغذ
– نبود متخصص، مشاور و موسسه تحقيقاتي قوي و آگاه در اين زمينه
– فعاليت نامشخص و غيررسمي و زيرپلهاي توليد آخال
اين چنين به نظر ميرسد که تا صنعت کاغذ از بحرانهاي پيشرو، و ضعف و مشکلات الحاقياش بيرون نجهد، نميتوان از صنعت کارتن انتظاري بيش از اين داشت. ميتوان گفت: تا مواد اوليه خوب بازيافت نشود، کارتن با کيفيت توليد نميشود.
بررسي کارتن ايراني و تفاوت آنها
با نمونههاي خارجي
«کارتن کهنه موز چيکيتا ۲۸۰۰ تومان، کارتن نو ايراني ۸۰۰ تومان، اما زنده باد چيکيتا اين را يک توليدکننده ايراني سيفي گلخانهاي ميگويد که هر روز محصول خيارش را بايد در بستهبندي ۲۰ کيلويي در کارتن به ميدان بفرستد. اينکه چرا اين شعار را ميدهد پاسخ روشني دارد. از کارتن موسوم به موزي (جعبه موزهاي وارداتي) چندين بار استفاده ميکند، ولي از کارتن تحويلي کارخانه ايراني فقط يکبار استفاده ميکند. ميگويد: «اگر مغازهداران شانس بياورند. کارتن از ميدان تا مغازه يعني در سفر دوم خود پاره نميشود.»
چرا اکثر کارتنهاي توليد ايران بيدوام هستند؟ اين پرسشي است که با مصطفي ملکي مدير بازرگاني يکي از کارخانههاي توليد کارتن در ميان گذاشتهايم. وي نخست درخصوص ساختار انواع کارتنهاي ساخته شده در ايران شرح ميدهد: «کارتنها در ايران معمولا ۳ لايه و ۵ لايه هستند که در لايه رويي از کاغذ خارجي استفاده ميکنند که کاغذ باکيفيتي است. کيفيت کاغذ وابسته به ميزان خمير چوبي است که در آن به کار رفته است. هرچقدر خمير بکر کاغذ بيشتر باشد، کيفيت مطلوبتري دارد. خميرهايي که بيشتر از ۸۰ درصد آنها خمير چوب بکر باشد کرافت ناميده ميشود، از اين رو لايه رويي ورق کارتن را کرافت نيز مينامند. به کار بردن خمير بکر در لايه کرافت موجب استحکام کارتن در مقابل تا کردن و باعث جلوگيري از شکستن آن ميشود. البته کرافت در ايران نيز توليد ميشود که به دليل ناتواني در بازيافت با کيفيت، لاجرم، ۸۰ درصد آن خمير چوب بکر است. در ديگر کشورها، خمير کرافت را به روش بازيافتي توليد ميکنند، البته اين کار را عالي و با کيفيت انجام ميدهند.
روش بازيافتي توليد کرافت به دليل افزودن مواد شيميايي و نشاسته به آن در طي فرآيند بازيافت، براي محيط زيست، ممکن است مخاطره ايجاد کند. روش خمير چوب بکر براي محيطزيست بهتر است البته در صورتي که از منابع جنگلي و درختي زيادي برخوردار باشيم. کشورهايي مثل برزيل، استراليا و… اينگونه م نابع جنگلي را دارند در به کار بردن کاغذ مناسب در تمامي لايههاي (کرافت، فلوت و زيرين) موجبات استحکام کارتن چه از لحاظ افقي و چه عمودي فراهم ميسازد.
ملکي در ادامه در رابطه با تفاوت کارتنهاي ايراني و خارجي توضيح بيشتر ميدهد. وي با بيان اينکه تفاوت کارتنهاي ايراني و خارجي؛ مواداوليه، ماشينآلات و دانش و فکري است که کارتن را ميسازد تصريح ميکند: «لايه روي کاغذ که از کرافت استفاده ميشود، بالغ بر ۷۰ درصد آن به صورت وارداتي است که از کيفيت مطلوبي برخوردار است. پس مشکلي در اين زمينه نداريم ديگر لايهها که معمولا بازيافتي هستند و کاغذ مناسبي در آن به کار نرفته است، کيفيت مطلوبي ندارند. به همين دليل با فشار به راحتي له ميشوند. ميتوان گفت به جز تعداد محدودي بقيه کارتنها فقط از لايه رويي مناسب برخوردارند. در ايران به خاطر ارزان تمام شدن قيمت کارتن، از کاغذ بازيافتي توليد داخل، که به طور کامل فرآروري نشده است، استفاده ميکنند که اين عامل باعث ضعيف شدن و عدم ماندگاري کارتن ميشود. مثلا کارتن حمل تخممرغ، که به راحتي از هم گسيخته ميشود. از ۳ لايه بيکيفيت تشکيل شده است، که دليل آن سودجويي صاحب کارخانه تخممرغ است.
وي راجع به تفاوت دوم يعني ماشينآلات عنوان ميکند: «در زمان قديم در کشور از ماشينآلات درجه يک اروپايي و آمريکايي استفاده ميشد که به تبع در ماندگاري و بادوام بودن کارتن تاثير به سزايي داشت. اکنون قيمت دستگاه اروپايي بسيار بالا و خريد آن مشکل است. چه بايد کرد؟ مثال ميزنم؛ يک ماشين اروپايي که با قيمت ۱۰ ميليارد تومان خريداري ميشود را ميتوان با ۳ ميليارد تومان از چين خريد. ولي کيفيت آنها و کارتني که توليد ميکنند تفاوت زيادي دارد. وي در ادامه شرح تفاوتها تصديق ميکند: «در ايران آموزش بسيار ضعيف است و آموزش در حوزه بستهبندي نيز از اين موضوع مستثني نيست. شناخت روي اين صنعت بسيار پايين است که باعث ضعف در اين صنعت شده است.»
ملکي خاطر نشان ميکند: «بايد بگوييم بستهبندي در کشور ما اهميت پرداختي ندارد. خريدار حاضر نيست براي بستهبندي محصولي که ميخرد، هزينهاي پرداخت کند. در همه جاي دنيا بستهبندي درصدي از هزينه محصول را به بدي ميکشد که متاسفانه در ايران اينگونه نيست و اين خود ميتواند يکي از دلايل ضعف صنعت بستهبندي و کارتنسازي در ايران باشد.
البته پرداخت نکردن هزينه بستهبندي توسط خريدار ممکن است ريشه در عوامل بسياري داشته باشد. عدم اعتماد ميتواند يکي از اين عوامل باشد. در ايران به خصوص در افراد نسل قديم، اعتمادي به جنس بستهبندي شده نيست. شايد اين بياعتمادي ريشه در سابقه بد تجارتي ايران داشته باشد.»
ملکي با تاکيد بر اينکه سليقه و خواست مردم بايد به سمت بستهبندي ايمن و مطمئن پيش برود ميگويد: «دليل عدم وجود اين مطالبه توسط مردم و درنهايت توليدکننده، حصول کيفيت بيش از حد نياز بازار کشور را فقط بالا بردن هزينههاي توليدش ميبيند. درنتيجه سعي در بالابردن کيفيت کارتن نميکند.»
به نظر شما تاثير تحريمها روي اين بخش از صنعت چه بوده است؟
تحريمها فشار زيادي به ما وارد کرد. همانطور که قبلا اشاره شد کاغذ به کار رفته در لايه رويي کارتن غالبا وارداتي است، سالانه ۶۶۰ هزارتن وارد ميشد که معمولا ۳/۱ مصرف داخلي را تشکيل ميداد. با وجود تحريمها، اين کاغذها نميتوانست وارد شود. به اين صورت که بانکها تحريم بود و ما نميتوانستيم پول را به فروشنده برسانيم درنتيجه به ما جنس نميدادند. اگر هم ميخواستيم بخريم بايد با واسطه چندين باره انجام ميشد که باعث چند برابر شدن هزينهها ميشد و صرفه اقتصادي نداشت. درنتيجه جنسهاي بيکيفيت مورد استفاده قرار گرفتند که باعث افت شديد کيفيت کارتن شد. لذا کارتنهاي توليدي دوام و کيفيت و ماندگاري چنداني نداشت. خوشبختانه اخيرا شرايط برخلاف دو سال پيش، نرمتر شده است. اکنون قراردادها از طريق بانک صادرات به بانک کشاورزي سپس به بانک ترکيه فرستاده ميشود که در مجموع هزينهها بالا ميرود، ولي نه به اندازه يکي دو سال پيش.
اين کارتنساز ايراني با اشاره به ضرورت توجه به ظرفيتهاي توليد داخل ميگويد: «در ايران کارتنهاي باکيفيت هم توليد ميشود. انگشت شمار شرکتهايي نيز در ايران هستند که کارتن با دوام و باکيفيت توليد ميکنند که به پاي توليد خارجي ميرسد. در ايران کارتنهايي توليد ميشود که کارتن «حمال» نام دارند. اين کارتنها به عنوان يک بستهبندي براي کارتنهاي ديگر ، آنها را حمل ميکنند و به دليل استحکام و دوام زياد، استفاده چندينباره دارند.
وي پيشنهاد ميدهد، «دولت ميتواند براي واردکنندگان، تعرفه کاغذ خوب را پايين آورده و تعرفه کاغذ نامطلوب را بالا ببرد. اين کار ميتواند در بهبودي کيفيت کارتن داخلي سهيم باشد.
همچنين با بالابردن سليقه مردم، در مورد بستهبندي از طرق مختلف، مي توان توليدکنندگان را مجاب به توليد کارتن بادوام کرد.
وي در پايان به بحث صادرات هم اشارهاي ميکند: «اصولا صادرات مستقيم کارتن به دليل حجيم بودن آن، نه در ايران بلکه در هر کشور ديگري غيرمنطقي است. بهعنوان مثال ما با وجود داشتن ۱۲ هزار متر سوله، اگر فقط توليد يک روزمان به فروش نرسد، دچار مشکل کمبود جا براي نگهداري کارتنهاي توليد شده خودمان ميشويم. به همين دليل توليد روزنامهمان براساس سفارشي است که پيشتر از مشتري ميگيريم. به همين خاطر است که ميگويم صادرات مستقيم کارتن منطقي نيست. البته بهطور غيرمستقيم کارتن به همراه جنس صادراتي که در داخل آن قرار ميگيرد صادر ميشود. مثلا قبلا کارتن ما به همراه صابون دترژنت، به گرجستان فرستاده ميشد