پدر و پسر در چاپ زاگرس از مشکلی دیرپا در صنعت چاپ گلایه دارند:
کجای دنیا هر سازمان دولتی، چاپخانه خودش را دارد؟!
کم نیستند چاپخانههایی که پس از سالها تلاش باز هم امکان توسعه ندارند و به جای افزایش ماشین آلات و ایجاد اشتغال بیشتر، به ناچار دست به تعدیل نیروها می زنند و برای بقا با مشکلات فراوان دست و پنجه نرم می کنند. گرچه این قصه تکراری به نظر می رسد، اما آنها انتظار دارندکسی به حرفشان گوش بدهد و به دادشان برسد. دولت جدید آیا پنجره باغ سبز را به روی آنها خواهد گشود؟ بشنوید اکبر عزیزی(پدر) و مسعود عزیزی(پسر )، مدیران چاپ زاگرس، از حال و روز چاپخانهها چه می گویند.
ابتدا کمی از سابقه کاری و فعالیتهای چاپ زاگرس برایمان بگویید.
سابقه کاری ما به سال ۱۳۴۴برمیگردد و اوایل کارما با نشر و انتشارات بود اما رفته رفته چون بازار کتاب و کتابخوانی از رونق افتاد و حمایت نشدیم، مجبور شدیم این بخش کار را رها کنیم. بعد از آن هم تا چندسال کتابهای آموزشی در حوزه زبان انگلیسی را ادامه دادیم، اما بازهم به دلایل متعددی از جمله همین عدم حمایتها، آن را هم کنار گذاشتیم. البته در همه این سالها درکنار انتشار کتاب، کارهای دیگری از جمله انواع جعبهسازی مثل موادغذایی، دارویی، لوازم یدکی، دستمال کاغذی و کارتنهای لمینت و غیره را انجام میدادیم. حتی بازار کتابهای درسی و کمک آموزشی هم چندان تعریفی نداشت. البته ما یک تجربه جدی در زمینه انتشار کتب کمک آموزشی زبان انگلیسی هم داشتیم که به ۱۵سال پیش برمیگردد و آن مورد هم بهعلت سختگیریهای زیاد ارشاد ، با این که چاپ شده بود، به مرحله توزیع نرسید و گوشه چاپخانهما خاک خورد. همه این موارد ناشی از عدم حمایتهاست که از ابتدا معمول بوده است.
مشتریهای شما بیشتر از کدام صنف هستند؟
مشتریهای ما، اغلب شرکتهای دارویی و تولیدیها هستند و سیستم کاریما تقریبا کامل است همچنین چاپخانهما مجهز به دستگاههای ۴رنگ و ۵رنگ است. سفارش، از صفر تا صد در مجموعه ما انجام میشود و مشتری فقط کار را سفارش میدهد و در نهایت کار را بستهبندی شده تحویل میگیرد. درواقع همه مراحل تولید یک محصول اعم از طراحی، عکاسی صنعتی و… در چاپخانه ما قابل انجام است. اما متاسفانه، با برخی دخالتهای بیمورد مشکلات جدی برای ما پیشآمد. از جمله اینکه تولید کارخانجات خوابیده، من الان شرکتهای دارویی بسیاری را میشناسم که اصلا سفارش ندارند، آن هم شرکتهایی که تیراژشان، زیر یک و نیم میلیون جعبه نبود و این خطرناک است. چرا راه دور برویم، در همین واحد چاپی ما، حدود ۱۷ کارگر مشغول بهکار بودند اما الان میتوانم بگویم به تعداد انگشتان دست یعنی حدودا ۵نفر کارگر ثابت رسیدهاند.
دقیقا با چه موانع عمده ای روبهرو هستید؟ لطفا مثال بزنید
یک نمونه از این دخالتها و موانع را توضیح میدهم؛ کجای دنیا، شرکتها و سازمانهای دولتی، هرکدام چاپخانه خودشان را دارند و ماشینآلات روز دنیا را استفاده میکنند. فرض کنید یک بانک، در یکسال کاری، چقدر کاغذ مصرفی و اوراق نیاز دارد؟ یک میلیون، ده میلیون، صد میلیون یا… میخواهم بدانم این نیاز چهقدر است که یک ارگان را مجاب کند با بودجهای کلان، چاپخانه تاسیس کند و ماشینآلات مدرن هم از کشورهای دیگر وارد کند و تازه سفارش از بیرون هم بگیرد. از دوستان خود من بودهاند که در زمینه بستهبندی مواد غذایی مثل جعبه پیتزا فعالیت داشتند، بعد از مدتی همکاری خود را با من و بعد بهطور کلی با صنعت چاپ، قطع کرد و تنها مشکلش هم از زبان خودش این بود که یک چاپخانه دولتی(متعلق به نیروی انتظامی)، همان محصول من را زیر قیمت چاپ میکند و همین باعث رکود بازار این مجموعه شده است. البته این، یکی از نمونههاست، درواقع این، یک درد مشترک است و تنها حرف من نیست.
آیا تابهحال مطالبهای هم در اینباره کردهاید؟ مثلا از طریق اتحادیه.
پیگیری از طریق اتحادیه که نماینده ما چاپخانهداران است هم مشکل است و هم تقریبا بیفایده، چراکه این جزء مسائل صنفی ماست و اتحادیه باید با ما همراهی کند. همین قیمت شکنیها، توسط چاپخانههای دولتی، با ما چهکارها که نکرده است وقتی نصف قیمت معمول کار میکنند نتیجهای جز بیکاری ما ندارد. تفاوتی که با چاپخانههای دیگر هم دارند این است که منبع درآمد آنها که همیشگی هم هست، بودجه دولتی است و ما باید با همان قیمتی که کار میکنیم و سود ناچیز، حقوق کارگر، هزینه کاغذ، اجاره محل وغیره را بدهیم. بهنظرم، بهترین راهکار این است که فقط یک چاپخانه دولتی داشته باشیم که همه سفارشهای ارگانهای دولتی را انجام دهد! مثلا چاپخانه متعلق به بانک مرکزی، سفارش همه بانکها را چاپ کند اینگونه دیگر صدمهای به چاپخانههای عادی وارد نمیشود.
گفتید که شما در حوزه بستهبندی و بیشتر با شرکتهای دارویی کار میکنید. درحال حاضر اوضاع سفارشهای شما چگونه است؟
اگر بگویم؛ تیراژ سفارشهای بعضی شرکتهای دارویی، درحال حاضر به صفر رسیده است، اغراق نکردهام. ما قبلا، دو شیفت، فقط سفارشهای شرکتهای دارویی را میزدیم اما از عید تا الان، میتوانم بگویم تنها دوبار سفارش دارویی داشتهایم. البته شرکتهای دارویی هم مشکلات خودشان را دارند، تولید آنها هم خوابیده است.
نظرتان درباره تعرفههای جدیدی که امسال از سوی اتحادیه اعلام شد چیست؟
جالب است با اینکه امسال، تعرفههای جدید ازسوی اتحادیه، اعلام شد، ما مطلع نشدیم، اما با این همه تا زمانی که نظارت مداوم و منظم وجود نداشته باشد و بازرسی از سوی اتحادیه برای نظارت به چاپخانهها نرود، تعیین نرخ، مثمر ثمر نخواهد بود. تا امروز، نه من و نه پدرم، تجربه بازرسی و نظارت از سوی اتحادیه را حداقل در مجموعه خودمان نداشتیم. درحالی که چطور میشود نهادی مثل اتحادیه نظارتهای سختگیرانه برای کار کردن طبق قیمت اعلام شده نداشته باشد؟ تا جایی که من اطلاع دارم در بعضی کشورها، اتحادیهها میتوانند و اصلا موظف هستند درصورتی که یک چاپخانه، زیرقیمت اعلام شده و یا بالاتر از قیمت اعلام شده کار کند، آن مجموعه را تعطیل کرده و جریمه کند. درواقع این کار بهنوعی تخلف صنفی، محسوب میشود. درحالی که ما در کشورمان، این کنترلهای سختگیرانه را نداریم و همین باعث لطمات متعدد میشود. باید، اتحادیه را بهعنوان یک بزرگتر درنظر بگیریم که باید برای صنف، بزرگی کند و جلوی خیلی از مشکلات را بگیرد.
در دیگر بخشهای کاری، مثل سلفونکشی و جعبهچسبانی وضعیت برای شما چطور است؟
درحوزه جعبهچسبانی و سلفونکشی هم اوضاع سفارشها و مشتریها بههمین ترتیب است؛ یعنی درحال حاضر، جعبههای گوناگون با انواع طراحی و انواع جنس دربازار موجود است که فرایند سفارش هرکدام را متفاوت میکند. برای مثال برای خیلی از مشتریها بهعلت هزینههای جانبی که یک جعبه میتواند داشته باشد، از سر و تَه محصول میزنند تا درنهایت یک سفارش ارزان داشته باشند. متاسفانه کیفیت برای خیلی از مشتریهای ما، دیگر اهمیت چندانی ندارد و فقط قیمت برایشان در اولویت است.
با توجه به شرایط فعلی، قصد توسعه مجموعه یا ورود ماشینآلات جدید را دارید؟
با توجه به شرایط فعلی و عدم حمایت، نمیتوانیم توسعه داشته باشیم. علاوه برآن هزینههایی که برای ورود یک دستگاه باید متحمل شویم و قیمت دلار هم یک بحث جدا است. تازه درصورتی هم که یک ماشین را با هزینه ۱۰ الی ۱۱میلیارد وارد کنیم، چگونه میتوانیم قطعات آن را در صورت خرابی، تامین کنیم؟ پس عملا، ضررهای زیادی را متحمل میشویم و توسعه در این شرایط واقعا مشکل است. قطعی برق هم که در این شرایط مزید برعلت شده است. تا همین دو روز پیش، دو نوبت قطعی داشتیم و ضررهای زیادی هم دیدیم. اما بعد از چند نوبت با اطلاع قبلی، قطع میشود و همچنان قطعی برق ادامه دارد.
در ادامه اکبر عزیزی موسس این مجموعه که از سال ۱۳۴۳، کار خود را در این صنعت آغاز کرده است به این گفت وگو پیوست و گفت:
خیلی وقتها دلمان میخواسته از مشکلات بگوییم اما کسی نیامد حالی از ما بپرسد.
از زمانی که ماشینهای چاپ دستی بود و به این شکل نبود. و با همه سختیها و مشکلات با شور و شوق کار میکردیم. اما الان، شرایط خیلی سخت شده، بهخاطر کارگرانی که اینجا کار میکنند، دوست نداریم مجموعه را تعطیل کنیم. فشار روی ما زیاد است.
زمینی درکنار مجموعه دارم که سالهاست قصد توسعه آن را دارم و میخواهم تعدادی دستگاه به این قسمت وارد کنم و کارم را توسعه دهم اما هربار بهدلایلی مخالفت میشود و این درحالی است که اطراف ما، بیشتر فضا ساخته شده و نمیدانم چرا مخالفت میشود. این درحالی است که اگر بخواهیم دستگاهی را برداریم و در ساختمان کناری، بگذاریم باید حدود ۱۰۰میلیون تومان، هزینه کنیم.
او با اشاره به مشکلات توسعه فضا و مسایل ملکی، می گوید: امیدوارم شرایطی فراهم شود تا چرخ تولید در هیچ چاپخانه ای از حرکت باز نماند.