دکتر ا.هاينزه
گردآوري و تدوين: سيامک دري، احسان سقايي
هرچند در عصر ديجيتال زندگي ميکنيم، اما هنوز محصولات چاپي از اهميت زيادي برخودار هستند و نميتوانيم بهراحتي از آنها دست بکشيم. اين محصولات فقط در زمينه بستهبندي نيست، درواقع هر روز با محصولاتي از قبيل روزنامه، اقلام پستي، کتابچهها، آگهيهاي تبليغاتي و همچنين کتاب و بروشور سروکار داريم. محصولات چاپي در مقايسه با رسانه ديجيتال داراي محاسني هستند. ازجمله اين محاسن ميتوان به قابل مطالعه بودن محصولات چاپي در هر مکان و هر زمان و بدون نياز به تجهيزات فني خاص اشاره کرد. به علاوه حمل کتاب، مجله، روزنامه و غيره حتي در هنگام سفر نيز بسيار راحت تر از رسانههاي ديجيتال است. محصولات چاپ شده در هجوم اطلاعات، آرامشي را به ما ارزاني ميدارند که برخلاف اطلاعات روي صفحه مانيتور هميشگي است.
بنابراين ميتوان گفت که کتاب تمامي حسهاي آدمي را تحت تاثير قرار ميدهد و اين يک حسن ارزشمند محصولات چاپي است که بايد آن را ارج نهاد.
با توجه به نکات فوق، هنوز سر و کار داشتن با فرآيندهايي از قبيل چاپ، عمليات تکميلي و صحافي حائز اهميت است. فقط در صورت کسب دانش در مورد مراحل فني، عوامل موثر و المانهاي مواد مصرفي، قادر خواهيم بود که کتابي با ارزش توليد کنيم.
اين مطلب بر پايه اصول مراحل صحافي تهيه و تنظيم شده است. در ابتدا قبل از تشريح جزئيات گردش کار فرآيند صحافي، به تعريف محصولات نهايي صحافي بهعنوان دانش پايه صحافي خواهيم پرداخت و سپس فرآيندهاي جانبي و بخشهاي مختلف صحافي را معرفي ميکنيم.
در آخر بايد به اين نکته اشاره کرد که بهعلت طولانيبودن و پيوستگي مطالب در هر شماره بخشي از آن چاپ و در اختيار خوانندگان محترم ماهنامه قرار ميگيرد.
تاريخچه
مورخان، تاريخ جلدسازي را متفاوت بيان کردهاند و بعضي آن را مقارن با شکلگيري کتاب دانستهاند. بعضي نيز گفتهاند فن صحافي بهوسيله به هم بستن کناره صفحات به يکديگر پس از رواج استفاده از پارشمن معمول شد.
سومريها براي نگهداري و بايگاني الواح گلي، آنها را روي طاقچههايي به پهناي ۴۵ سانتيمتر ميگذاشتند و گاهي نيز اين الواح را در کوزهها و خمهاي کوچک نگهداري ميکردند. چينيها براي محفوظ ماندن نوشتههاي خود، از کاغذهاي
راه راه طويل استفاده ميکردند و آنها را بهصورت آکاردئوني تا ميزدند. در هند نيز بر روي برگهاي درختي با نام «تاري» مينوشتند، سپس بهوسيله عبور نخ از سوراخي درميان برگها، اين اوراق را به يکديگر متصل ميکردند. در شهرهاي مرکزي و شمال هند از پوست درخت «توز» که «بهوج» ناميده ميشد، براي نوشتن استفاده ميکردند، سپس اوراق نوشته شده با اعداد متوالي شمارهگذاري ميشد و بعد از اتمام کتاب، اوراق را در يک قطعه پارچه ميپيچيدند و در ميان دو لوح بهاندازه کتاب قرار ميدادند. اين نوع کتاب که براي نامهنگاري بهکار ميرفت «پوتي» ناميده ميشد. مصريان براي نگهداري طومارهايي از جنس پاپيروس، آنها را دور يک چوب به شکل استوانه ميپيچيدند. طول اين طومارها گاه به پنج متر ميرسيد.
در نخستين کتابهاي صحافي شده، صفحات کتاب ميان دو تخته ضخيم قرار ميگرفت و تختهها را با چفت يا نوار يا بندهاي چرمي ميبستند. معمولا براي پوشش ازچرم استفاده ميشد. ولي از عاج، نقره، طلا، ابريشم و مخمل نيز استفاده ميشد.
کتاب به شکل امروزي تا قرن دوم بعد از ميلاد وجود نداشت. در مصر، رفته رفته طومارهاي پاپيروس جاي خود را به ورقهاي پاپيروس و يا پوست ميدادند. کتابهاي مقدس مربوط به اين دوره به شکل مستطيل بوده و اوراق آنها را از ته به يکديگر ميدوختند. اين کتابها را براي حفاظت بيشتر با جلدهاي محکمي که از باقيماندههاي پاپيروس و يا ورقههاي چوب درست ميشده، ميپوشاندند. با گذشت زمان و پيشرفت دباغي پوست و بهوجود آمدن پارشمن، چرم نازکي روي جلد ميکشدند و حتي آن را با طرحهايي طلايي تزيين ميکردند.
در سال ۱۴۴۰م. پس از اختراع چاپ توسط گوتنبرگ بازار چاپ و نشر کتاب رونق پيدا کرد. با افزايش تعداد باسوادان و به تبع آن رونق بيشتر بازار نشر، بازار صحافي نيز متحول شد. بعضي از صحافان عاشقانه و هنرمندانه به اين کار ميپرداختند و حتي گاهي جلد کتاب را از محتواي آن ارزشمندتر، ميساختند.
تا اوايل قرن بيستم و پيدايش صحافي ماشيني، کتابها با دست صحافي ميشدند. از سال ۱۹۳۰ به بعد، با پيدايش نخستين ماشينهاي مجهز صحافي، تمامي مراحل صحافي توسط ماشين انجام ميگرفت. البته امروزه هنوز هم کتابهايي با دست صحافي ميشوند. صحافي دستي استحکام بيشتري دارد ولي بديهي است که بسيار کندتر از صحافي ماشيني انجام ميگيرد.
در دهه ۱۹۵۰ صحافي بدون نخ موسوم به «تهچسب» ابداع و مرسوم شد. اين شيوه صحافي که بدون استفاده از عمل دوخت و بهوسيله ماشين انجام ميگرفت. جانشين تهدوزي کتاب شد. از اين پس با استفاده از تسمه نقاله، مراحل صحافي با سرعت زياد و در يک خط توليد انجام گرفت. در اوايل سال ۱۹۶۰ مراحل مختلف کار صحافي، از دوختن تا پرسکردن و بستهبندي، بدون دخالت دست انجام ميگرفت و در اواخر اين دهه، ماشينهايي بهوجود آمدند که قادرند تا ۶۰ جلد کتاب را در يک دقيقه صحافي کنند.
تاريخچه صحافي کتاب در غرب
صحافي در غرب با لوحهاي دولت رومي آغاز ميشود. اين روکشها مخصوص لوحهاي مومي بودند که از ته با حلقههايي به هم متصل ميشدند. نقاشيهاي دولت را از آبنوس، شمشاد، عاج يا بعضي مواد سخت ميساختند و گاه پوشش رويي را استادانه کندهکاري ميکردند و متن با سوزن روي سطح مومي حک ميشد.
پيدايش کتابهايي به شکل کدکس، با طلوع مسيحيت همزمان است. صحافيهاي قبطي بازمانده از جوامع اوليه مسيحي مصر، اغلب خصيصههاي اصلي صحافي کدکس را نشان ميدهد. از صحافيهاي اوليه کليساي قبطي مصر اکنون فقط تکه پارههايي باقي مانده است.
مسلمانان، هنر چرمکاري قبطي و طلاکوبي را به سيسيل و اسپانيا بردند. در اروپا و آفريقا پيدايش کدکس يک پيشرفت محسوب ميشد، که در شيوه کار و تزيينات متفاوت بودند. در اوايل قرون وسطي صحافي با چرم و مقوا انجام ميگرفت. ولي از دوران قبل از قرن يازدهم فقط نمونههاي معدودي در دست است. صحافي جواهرنشان که در فاصله قرنهاي نهم تا دوازدهم به سفارش امپراتورها و اشرافزادگان انجام ميگرفت، بيشتر بهمنظور نمايش مهارتهاي هنري بود. نمونههايي از اين صحافيها متعلق به قرن نهم در کتابخانه ملي ايالت باير آلمان و يک نمونه از صحافي جواهرنشان از قرن هفتم باقي مانده است.
صحافيهاي روميايي (رمانسک) متعلق به قرن دوازدهم و سيزدهم، صحافيهاي برجستهاي هستند که حدود دويست نمونه از آنها باقيمانده است. مهرهاي روي جلد نشانگر شخصيتهاي کتاب مقدس نظير داود، سامسون، و مريم باکره. همچنين شخصيتهاي اساطير کلاسيک چون سنتورها و سيرنها بودند. صحافي روميايي در آلمان، انگلستان و فرانسه رايج بوده و دو فروشگاه خاص و مهم در اين زمينه در پاريس در همسايگي دانشگاه سوربن در فاصله زماني ۱۱۳۵م و ۱۱۴۶م، وجود داشت. مهرکوبي در قرنهاي پانزدهم و شانزدهم ميلادي يعني دوران غلبه سبک گوتيک به سطح بالايي از دستاوردهاي هنري رسيد. صحافي در ايتاليا، بهويژه ونيز، در اين قرنها پيشرفت قابل ملاحظهاي داشت.
در اوايل قرن هفدهم يک صحاف گمنام فرانسوي صحافيهاي استثنايي و ارزندهاي عرضه داشت که با طرحهاي هندسي مهرکوبي و طلاکوبي شده بود. روشهاي صحافي فرانسه به دوره رنسانس برميگردد که تا امروز هم باقيمانده است و هنوز هم پاريس مهمترين مرکز صحافيهاي ظريف و پرزرق و برق دنيا محسوب ميشود.
اسپانيا، درنتيجه سلطه مغربيها، همواره کشوري متفاوت بهحساب آمده و روشهاي صحافي در اين کشور نيز از اين شرايط متاثر بوده است. تاثير روش صحافي عربي بهصورت استفاده از نوارهاي بههم بافته، حلقهها و خالها، با چند مهر پيوست، در آن آشکار است. صحافي اسپانيا، همانند ايتاليا بهشدت از صحافي فرانسوي متاثر است.
بعد از دوره گوتيک صحافي آلمان متحول و از سبک فرانسوي و ونيزي متاثر شد. در قرن هفدهم نقش مهرها بيشتر از طبيعت مايه ميگرفت. درباره صحافي قرن هجدهم آلمان مطالب چنداني در دست نيست. در قرن نوزدهم بعضي از صحافان ماهر و قابل آلماني به ايالات متحده، انگليس و ديگر کشورها مهاجرت کردند. در قرن بيستم، صحافي دستي در آلمان به افتخارات نويني نائل آمده و حتي برخي صحافان آلماني در سطح جهاني شناخته شده هستند.
صحافي در انگليس تا پيش از قرن هجدهم هيچ برتري و افتخاري کسب نکرد. صحافي انگليس دنبالهروي صنعت صحافي گوتيک آلمان و کشورهاي پايينتر از آلمان بود. در نيمه دوم قرن شانزدهم در انگلستان، مجموعهداران بزرگي وجود داشتند که بهترين صحافان محلي و اروپايي را استخدام کرده بودند. برخي از گردآوردههاي ايشان در کتابخانه بريتانيا موجود است. طلاکوبي جلدها در حدود سال ۱۵۴۰ م. يعني بيش از نيم قرن پس از رواج طلاکوبي در اروپا، بهکار رفت و تاثير سبک ايتاليايي در آن مشهود است. در اروپا، انگليس و آمريکا ارتباط نزديکي بين صنعت چاپ و صحافي وجود داشت و در کارگاه انجام ميگرفت. در قرن هجدهم صحافي دستي انگليس جايگاه خود را پيدا کرد و صاحب سبک شد. صحافيهاي اواسط قرن نوزدهم و بعد از آن در انگليس و آمريکايي شمالي از نظر هنري اهميتي ندارند، معدودي کار صحافي نفيس در اين دوره وجود دارد.
در ايالات متحده، روش صحافي انگليسي همواره بيشترين تاثير را بر صحافي دستي آمريکا داشته است. در اوايل قرن بيستم، سبک جديدي در نيويورک ابداع شد و صحافيهاي بسيار ارزشمندي در چاپخانههاي بزرگ و کتابخانههايي که کتابهايي با صحافي دستساز را نگهداري ميکردند، توليد شد. صحافان آلماني مهاجر که از دهه ۱۹۳۰ به قاره آمريکا آمده بودند، تاثير قابل ملاحظهاي بر اين صنعت و هنر گذاشتند.
سبکهاي صحافي قرون وسطايي در هلند و بلژيک و لوکزامبورگ به صحافي آلماني، بسيار نزديک بوده و از قرن هفدهم به بعد، صحافان اين کشورها، به موفقيتهايي دست يافتند.
در کشورهاي اسکانديناوي تا پايان قرن نوزدهم، سبک صحافي تا حد زيادي تقليدي بود، هرچند که تصادفاً نمونههايي برتر، از نظر کار و نقشهاي روي جلد، به ويژه در کپنهاگ ديده شده است، از آن پس، بيشتر صحافيها به يافتههاي فردي در اين کار اختصاص يافت.
در سوئد نيز قبل از سال ۱۸۵۰م، نمونههايي از صحافي خاص و ناب سنتي ديده ميشود. در فاصله دهههاي ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰م، هنر صحافي کتاب پيشرفت کرد و بر سنت کتابسازي ممالک اسکانديناوي تاثيري پايدار گذاشت.
در سال ۱۸۸۷ م، کارگاه صحافي مخصوص صحافي دستساز در نروژ تاسيس شد که در آن هنرمندان برجسته نروژي به خلق آثار هنري ميپرداختند.
در دهه ۱۹۵۰م نمايشگاههاي بسيار مهمي از صحافيهاي دستساز انگليسي، آلماني، سوئدي، دانمارکي و با حمايت مالي کتابخانه دانشگاه کنتاکي برپا شد، ذوق هنري آثار ارائه شده در اين چهار نمايشگاه توجه قابل ملاحظهاي را به خود جلب کرد، همچنين اين آثار شواهدي را نشان ميدادند که براساس آن ميتوان پذيرفت در نيمه دوم قرن بيستم بعضي از بهترين صحافيها و طراحيهاي کتاب از کشورهاي شمال آمريکا نشات گرفته است.
تاريخچه صحافي در ايران
تاريخ صحافي در فرهنگ ايراني و اسلامي در مقوله هنر و پيشه ورّاقي ميگنجد و جزئي از آن به حساب ميآيد. ورّاق به کسي اطلاق ميشد که کاغذ ميساخت و يا ورق کاغذ را به اندازههاي گوناگون ميبريد. اين لغتگاه به معاني کاتب و کراسهنويس و مجلد نيز به کار رفته است. ايرج افشار مينويسد: «ورّاق معمولا به کسي گفته ميشد که نسخهها را کتابت و تزيين و تجليد و وصالي ميکرد و خود آن را ميفروخت. ورّاقان اغلب دکاني داشتند که محل تجمع اهل فضل و ادب بود». به نوشته وي: «صحافي و مجلدگري در تمدن و فرهنگ سنتي ما عبارت از حرفه و هنري است که صاحب آن پيشه، کتاب بيجلد را تجليد، کتاب معيوب را وصالي و مرمت و شيرازهدوزي و کاغذ کتابت را جدولکشي ميکرد. همچنين ميتوانست اوراق موش خورده، کرم زده و آتشديده را بهوسيله متن و حاشيهکردن، حيات تازهاي بخشد و کاغذ را آهار مهره و احيانا دو پوست سازد». اما صحاف در ادوار پيشين، تنها به تجليد کتاب نميپرداخته. بلکه با اين نام و يا بهعنوان وراق به استنساخ، مقابله و تصحيح نسخ نيز اهتمام ميکرده است.
در طرح کتابهايي که از سنت قبطي نشات ميگرفت، معمولا محور افقي کتاب بلندتر از محور عمودي آن بود و جلدها بهروش ضربي و بدون پوشش طلا تزيين ميشد. در قرن پنجم و ششم هجري، جلد با طلا و يا با نقاشي تزيين ميشد. طي اين مدت محور عمودي کتاب بلندتر شد. قديميترين جلدهاي مربوط به جوامع اسلامي که تاکنون به دست آمده، متاثر از طرحها و روشهاي قبطي بوده است.
در آثار قديم اسلامي مطالبي درباره صحافان و جلدهاي گرانبهاي ساخت دست ايشان ديده ميشود. ولي متاسفانه بهنظر ميرسد هيچيک از اين جلدها پس از حمله مغول بر جاي نمانده است. اطلاع ما از جلدسازي تا قبل از قرن ۱۴م. بسيار محدود است و حتي اطلاع ما از جلدسازي در قرن ۱۴م. در ايران و نواحي مجاور به نمونههاي معدودي خلاصه ميشود که در موزههاي هنر اسلامي موجود است.
قرن هشتم و نهم هجري را ميتوان عصر طلايي هنر صحافي و جلدسازي در ايران بهشمار آورد. کارهاي اين دوره بيشتر بر پوست بز، به رنگهاي قهوهاي و قرمز انجام شده است و نهايت مهارت در طلاکوبي و تزيين چرم را نشان ميدهد. در دورههاي متاخر، ازجمله در عهد تيموريان و صفويان نيز صحافان، علاوه بر تسلط به فن تجليد به ديگر هنرهاي عصر خود، چون افشاگري، ابريسازي، نقاشي، مقواسازي، تذهيب و خوشنويسي آگاه بودند و بعضا پارهاي از فنون ادبي روزگارشان را هم ميدانسته و از زمره اهل فضل و دانش بودند.
در عهد شاهرخ تيموري، هنر جلدسازي در خطه خراسان، بهويژه هرات، به اوج کمال رسيد. جلدهاي ايراني اين دوره بر نظاير خود در اروپاي قرون وسطي برتري دارند. در اوايل قرن ۱۶م اواخر قرن نهم هجري قمري، نقاشي با استفاده از لاک، که احتمالا در زمان تيمور يا جانشينان وي از چين به ايران آمده بود، در جلدسازي بهکار گرفته شد. در عهد صفويه ظريفکاري دوران تيموريان منسوخ شد. در دوران پادشاهي فتحعلي شاه قاجار، جلدسازي تحتالشعاع صحافي اروپايي قرار گرفت. در دوران ناصرالدينشاه قاجار صحافي بهروش روغني (لاکي) ترقي بسيار کرد و استادان زبردستي در شهرهاي تهران، شيراز، اصفهان و ديگر شهرها آثار و شاهکارهايي بر جاي گذاشتند. صحافباشي مشهد ازجمله اين استادان است. در سال ۱۲۹۶ه.ق. بهدستور ناصرالدينشاه موسسه «مجمع الصنايع» در تهران بهوجود آمد. ظاهرا جلدهاي بسياري که از کتابهاي کتابخانه اندروني شاهي بهدست آمده و بعدها به کتابخانه سلطنتي انتقال يافته است ازجمله کارهايي است که در همين مجمع الصنايع درست شده است. در ميان کتابهاي ناصرالدين شاه جلدهايي اعم از چرمي و يا پارچهاي (بيشتر مخمل) موجود است که بهروش فرنگي تهيه شده و حتي گاهي براي اينکه کاملا حالت کارهاي فرنگي به آنها داده شود بهجاي لچک و ترنج روي آنها نقش شير و خورشيد ضرب کردهاند. تعدادي از اين نوع جلدها را در کتابخانه سلطنتي سابق و بخشي ديگر را در کتابخانه ملي ايران ميتوان ديد.
صحافي با استفاده از جلدهايي که با جواهرات فراوان و نظاير آنها تزيين ميشدند، در دروان گذشته در مشرق زمين رواج داشت و از آنجا به اروپا راه پيدا کرد و درميان نخستين صحافان اروپايي که بيشتر از راهبان بودند، معمول گشت. اين راهبان براي آرايش جلدهاي نسخههاي خطي از زيورآلات و حتي جواهر استفاده ميکردند. نمونههايي از اين جلدها که از قرن ۴م. در اروپا رايج بود در کليساها و موزههاي اروپا باقي است. مذهب ماني که به توسعه نقاشي در کشورهاي شرقي اسلامي کمک بسيار کرده تاثيري بسزا بر جلدسازي تزييني داشته است.
عوامل موثر در محصول چاپي
بسته به نوع کاربرد محصول، عوامل مختلفي در ساخت آن موثرند. تقريبا به جز عوامل اطلاعي که در عمليات چاپ و پيش از چاپ به آنها ميپردازند، عوامل ديگر به روشهاي صحافي بستگي دارند. عامل دوام و استحکام يک محصول چاپي در برابر گذشت زمان بهروش توليد محصول بستگي دارد. علاوه بر موارد ذکر شده اثرگذاري تبليغاتي و زيبايي محصول، دسترسي آسان به محتويات و مطالب همچنين استفاده راحت از آن، بهروش صحافي (تکميل بلوک کتاب مثلا عطف ته گرد يا نوار) و انتخاب مواد به کار رفته در آن بستگي دارد. محصولات چاپي را در دستهبنديهاي مختلفي ميتوان قرار داد. ازجمله اين موارد عبارتند از:
ارزش و اعتبار محصول (برحسب زمان يا اعتبار): محصولات چاپي از نظر ارزش محتويات و اطلاعات متفاوت هستند، اطلاعات موجود در روزنامه فقط يک روز مورد استفاده است اما محتويات يک کتاب، سالها ارزشمند است.
تعداد دفعاتي که مورد استفاده قرار گيرد: تعداد دفعات استفاده از يک لغتنامه با يک کتاب رمان متفاوت است ازاينرو توجه به مسائل فني به کار گرفته شده در توليد نهايي بلوک کتاب بسيار حائز اهميت است.
مخاطب (کودکان، بزرگسالان): گروه سني مخاطبين ميتواند بهعنوان يک رکن اصلي در روشهاي صحافي مدنظر قرار ميگيرد.
شرايط آب و هوايي (اتاق در بسته، کتابخانه، آزمايشگاه، هنگام سفر…): بسته به محل استفاده از محصول، از موادمصرفي و روشهاي صحافي متفاوتي استفاده ميشود.
قيمت محصول: در مجموع، صحاف با در نظر گرفتن تمام موارد فوق بايد محصولي ارائه دهد که تمامي جنبههاي کمي و کيفي در آن لحاظ شده است.
ساختار محصول
ساختار محصول از نظر صحاف شامل مجموعه اطلاعاتي است که به او کمک ميکند تا محصول نهايي را توليد کند. ساختار، ويژگيهاي ظاهري و علائم و نشانههايي که در طراحي محصول در نظر گرفته ميشود. هر محصولي را از ديگر محصولات متمايز ميکند بههمين دليل ميتوان محصولات توليدي را به صورتهاي ديگري نيز دستهبندي نمود، اين دستهبندي ميتواند شامل موارد زير باشد:
دفعات انتشار
بدون تکرار دورهاي (مانند کتاب، بروشور و جزوه، کارت ويزيت، کاغذ نامه).
دورهاي (مانند روزنامه، مجله، نشريه، تقويم، کاتالوگ).
اطلاعات و عنوان
کتابها (تخصصي، کتاب مدارس، تخيلي، ادبي، نمايشي).
تقويمها در انواع مختلف.
محصولات تبليغاتي (مانند کاتالوگها و محصولات پستي)
محصولاتي که در بستهبنديها بهکار ميروند.
محصولات خاص و اقلام پستي
مخاطب
ظاهر محصول
با در نظر گرفتن تقسيمبنديهاي ذکر شده و سفارش مشتري، مواداوليه، قطع و ابعاد و روش صحافي مشخص ميشود که بهصورت مستقيم با کيفيت نهايي محصول در ارتباط است. ساختار محصول و دستور فني توليد با هم ارتباط متقابل دارند. ساختار محصول در انتخاب مراحل توليد و ماشينآلات براي صحاف تعيينکننده است.
کتاب
يک کتاب شامل دو محصول جانبي است؛ بلوک کتاب و جلد کتاب، کتاب طي فرايند فني و متشکل از چندين مرحله توليد ميشود. پس از چاپ فرمهاي کتاب، تک تک فرمها بهصورت مجزا تا شده و با توجه بهنوع کاربرد سفارش به يکديگر متصل ميشوند بهطوري که با الصاق تنظيف، شيرازه و گاز بهصورت يک بلوک آماده ميشود. پس از طي اين فرآيند، بلوک و جلد کتاب به هم متصل ميشود. قابل ذکر است در مقايسه با بروشور و روزنامه توليد کتاب بهدليل انجام مراحل توليد بيشتر، پر دردسرتر است. بلوک و جلد کتاب داراي ويژگيها و مولفههاي مختلفي بوده که در بخشهاي آتي بهصورت مجزا به تشريح هر يک خواهيم پرداخت.
کتاب با ديگر محصولات نهايي نظير بروشورها يا جزوات متفاوت است، که ميتوان به موارد زير اشاره کرد:
– بلوک کتاب با آستر بدرقه کامل ميشود.
– بلوک و جلد در عطف به هم متصل نميشوند بلکه اين اتصال با آستر بدرقه صورت ميگيرد. بههمين دليل هنگام باز کردن کتاب يک فضاي خالي در ناحيه عطف کتاب بوجود ميآيد.
– جلد کتاب از سه لبه بالا، پاييني و جلوي بلوک بلندتر است.
– فرآيند آمادهسازي بلوک طي يک عمليات تکميلي صورت ميگيرد که کاملا با ساير محصولات متفاوت است.
در شکل زير اجزاء به کار رفته شده در صحافي کتاب نشان داده شده است.
-۱ بلوک کتاب
۱a- آستر بدرقه
۱b- فرمهاي چاپي
۱c- گاز
۱d- نوار يا رويان
۱e- شيرازه
۱f- تنظيف
-۲ جلد کتاب
۲a- مقواي جلد
۲b- مقواي عطف جلد
۲c- پوشش بيروني جلد
۲d- جاناخني
کتاب نفيس
کتاب نفيس کتابي است با کيفيت بالا و طول عمر زياد که پايدار و محکم بهنظر ميرسد. چون جلد کتاب اغلب بهدليل استفاده از مقوا، انعطافپذير نيست، به اطراف و لبههاي آن پوششي چسبانده ميشود تا از ورقه و از هم جداشدن جلد و بلوک محافظت بيشتري کند. جلد کتاب طوري ساخته ميشود که لبههاي جلد از بلوک کتاب بلندتر باشد و از آسيب ديدن و کثيفي لبههاي آن جلوگيري کند. براي افزايش کيفيت، مرغوبيت و ايجاد تعادل بهتر کتاب، عمليات تکميلي مختلفي بهروي آن انجام ميشود. جلد کتابهاي نفيس بايد بهگونهاي باشد که قابليت انجام عمليات تکميلي نظير طلاکوب و داغي را داشته باشد. همچنين ميتوان از روکشهاي محافظ جلد براي محافظت، افزايش جذابيت و ارزش محصول استفاده کرد.
بروشور
بلوک بروشور طي يک سري عمليات فني و مراحل توليد ساخته ميشود. اوراق چاپ شده در طي عمليات صحافي به يک جلد يکپارچه و يکتکه چسبانده ميشود و درنهايت با اعمال برش سه طرفه شکل و حالت نهايي خود را بهدست ميآورد.
براي توليد بروشور به موارد زير بايد توجه کرد:
– در بلوک بروشور نيازي به الصاق آستر بدرقه نيست.
– جلد و بلوک از عطف به يکديگر متصل ميشوند.
– با توجه به اينکه بلوک و جلد کاملا به يکديگر متصل شدهاند با بازکردن بروشور حفرهاي در منطقه عطف آن ايجاد نميشود.
– با توجه به اعمال برش سه طرفه، لبههاي بلوک و جلد کاملا هم اندازه هستند.
– در بلوک هيچ مرحله تکميلي وجود ندارد.
– بروشورها بسيار متفاوت هستند و در ويژگيهاي آنها استثناهايي هم وجود دارد.
روزنامه
اين واژه، نام عمومي نشرياتي است که براي انتشار اخبار، آرا و نظرها، اعلانات و ديگر اطلاعات مورد توجه مردم در فواصل زماني منظم (اغلب روزانه)، در صبح يا عصر يا هر دو نوبت انتشار مييابد، درباره موضوعهاي روز به بحث ميپردازد؛ و مخاطب آن ممکن است ساکنان شهري کوچک يا بزرگ، استان، کشور و حتي يک قاره يا کل کره زمين باشد. به دليل فوريت طرح مسائل و نيز وسعت بازتاب اجتماعي، روزنامه همواره وسيله اي سبکتر و سريعتر نسبت به کتاب بودهاست. امروزه روزنامهها، علاوه بر ارائه گزارش وقايع، ديگر مطالب مورد توجه عموم را نيز دربردارند.
با توجه به اينکه روزنامهها طول عمر بسيار کوتاهي دارند و بهمنظور حفظ منابع
محيطزيست و کاهش هزينهها براي چاپ فرم ابتدايي که رابطه بيشتري با مخاطبين برقرار ميکند از کاغذهاي مرغوبتر و براي چاپ فرمهاي داخلي از کاغذهاي باکيفيت پايينتر استفاده ميکنند. البته در بسياري از کشورها از کاغذهايي با درجه کيفي
پايينتر براي چاپ کليه فرمهاي روزنامه استفاده ميکنند.
اقلام پستي
همانطور که تا بهحال اشاره شده است، صحافي زماني معنا و مفهوم پيدا ميکند که فرايندي تکميلي بر روي برگها آغاز شد. شايد درميان بسياري از افراد صحافي زماني معني پيدا کند که محصول توليد شده کتاب يا جزوه باشد. اما همانطور که اشاره شد، اعمال هر نوع عمليات تکميلي بر روي حتي برگهاي کاغذ، در قالب فرايند صحافي يا پس از چاپ معنا و مفهوم پيدا ميکند. محصول توليد شده طي اين فرايند ميتواند در هر قالب باشد خواه يک برگ کاغذ تا شده باشد و يا کتابي نفيس و ماندگار. ازجمله دستهبنديهايي که ميتواند بهعنوان يکي از محصولات و خروجيهاي فرايند صحافي مورد بررسي قرار گيرد. کليه محصولاتي هستند که به نوعي با پست در ارتباط هستند. پست در لغت به معناي ارسالکردن و فرستادن چيزي از مکاني به مکان ديگر است. همانطور که از تعريف کلمه پست پيداست، ميبايستي در اين فرايند چيزي از مکاني به مکان ديگري فرستاده شود يعني فرايندي است که با جابجايي همراه است و جابجايي يعني در معرض محيط بودن
بههمين دليل محصولي که قصد ارسال آن را به جايي داريم، ميتواند شامل يک برگه کاغذ و يا اشياي حجيمي باشد که قرار است از مکاني به مکان ديگر فرستاده شود. اقلام پستي به دلايل مختفي ارسال ميشوند؛ بهمنظور تبليغات و بازاريابي، اطلاع رساني، دلايل شخصي از قبيل روابط خانوادگي و يا شغلي، نظرسنجي و غيره.
درصورتي که هدف از ارسال چيزي تبليغات و بازاريابي و يا گسترش و ترويج موضوعي باشد، بايد بهگونهاي طراحي، چاپ و صحافي شود که حس پاسخگويي در گيرنده را برانگيخته و در سرعت و کيفيت پاسخگويي گيرنده موثر باشد.
بهعنوان مثال تبليغاتي را در نظر بگيريد که فارغ از هرگونه جذابيت در طراحي، چاپ يا حتي فرايند تکميلي آن باشد آيا به نظر شما اين تبليغ ميتواند دربرانگيختن مشتريان تاثيرگذار باشد؟ حال فرض کنيد همان محصول در قالب طرحي نو چاپ شده و با اعمال موارد تکميلي جذاب و استفاده بهجا از تکنيکهاي تا، برش، خط، طلاکوب و پرفراژ آراسته شده و براي شرکتها و يا خانوادهها ارسال شود. دراينصورت محصول ارسال شده ميتواند تاثيرگذاري بيشتري بر روي مخاطب ايجاد کند.
عوامل تاثيرگذار بر مخاطب
بهمنظور برانگيختن هرچه بيشتر مخاطبين، محصولات ارسال شده ميبايستي با توجه به ضرورت و اهداف موردنظر از يکي از تکنيکهاي زير برخوردار باشند:
پرفراژ: بهمنظور تسهيل در بازکردن پاکت و جداکردن بخشي از برگه ارسال شده، مانند کارتهاي قرعهکشي.
تيغ و نيمتيغ: بهمنظور جداکردن بخشهايي از برگه، بهعنوان مثال براي تبديل برگههاي نظرسنجي به پاکتهاي پستي، ميتوان از تيغ و نيمتيغ استفاده کرد که به خودي خود باعث ترغيب حس پاسخگويي در مخاطبين ميشود.
سوراخکاري و قالبزني (دايکات): براي تبديل برگهها به چيزهايي مثل کلاه، عروسک، اسباببازي و غيره براي افزايش تاثيرگذاري در کودکان.
چسبزني: از چسبها به شکلهاي مختلف و به دلايل متعدد استفاده ميکنند که ميتوان به موارد زير اشاره کرد:
– استفاده از چسبهاي دوطرفه نواري بهمنظور ثابتکردن کارتهاي بانکي از قبيل کارتهاي نقدي وکارتهاي هديه در پاکتهاي نامه که از طريق پست براي مشتريان ارسال ميشود يا بهمنظور الصاق سيدي، برگههاي راهنما و نمونههاي تبليغاتي؛
– استفاده از چسبهاي دوطرفه در لبه پاکت به منظور افزايش ضريب امنيت.
چاپ متغير: امروزه بهرهگيري از روشهاي مختلف شخصيسازي بهمنظور افزايش ضريب امنيت محصولات توليدي، امري است که مورد توجه اغلب شرکتها قرار گرفته است. ازجمله اين موارد ميتوان به شخصيسازي پاکتهاي پستي اشاره کرد که توسط بانکها و بهمنظور ارائه و ارسال مواردي نظير کارتهاي هديه، کارتهاي نقدي و يا دسته چکها از آن استفاده ميشود. براي شخصيسازي پاکتها ميتوان از يکي از روشهاي مختلفي نظير چاپهاي حرارتي يا جوهرافشان استفاده کرد. انجام فرآيند شخصيسازي و ارسال محصولات براي مشتريان، ضمن افزايش ضريب اعتماد مشتري ميتواند با کاهش مراجعات به بانک باعث صرفهجويي در زمان و هزينهها شود.
کاغذهاي خاص: با استفاده از پاکتهاي ساخته شده از کاغذهاي ويژه نظير کاغذهاي غيرجذبي و کاغذهاي امنيتي ميتوان ضريب حفاظت از مرسولات را افزايش داد. اين پاکتها ضمن پايداري در برابر رطوبت، بهگونهاي ساخته شدهاند که امکان مشاهده داخل آنها وجود ندارد و کسي جز گيرنده نميتواند از محتويات آن باخبر باشد.
اجزاي اقلام پستي: اقلام پستي معمولا داراي دو قسمت هستند: قسمت بيروني و قسمت دروني.
– قسمت بيروني: علاوه بر ايجاد پوشش و حفاظت از مرسوله در برابر عوامل محيطي، تمامي مرسوله را بهصورت يکپارچه ارائه ميدهد و دربرگيرنده اطلاعات کلي و اوليه از محصول ارسال شده است.
– قسمت دروني: بخش دروني دربرگيرنده محتويات يک مرسوله است. اين محتويات ميتواند شامل آگهي اعلاميه، اطلاعيه و يا برگههاي نظرسنجي باشد که با توجه به هدف فرستنده يک يا چند تکنيک صحافي نظير برش، پرفراژ، تيغ و يا خط بر روي آن اعمال ميشود.
البته در مواردي برخي از مرسولهها بهصورت تک ورق هستند که درصورت نياز به ارسال مجدد آن توسط گيرنده، به يک پاکت تبديل شده و براي مقصد موردنظر فرستاده ميشود. مانند کارتهاي قرعهکشي و يا کارتهاي ضمانت که توسط مشتري تکميل و مجددا براي توليدکننده و يا نمايندگي ارسال مي شود.
فرآيند صحافي
سومين بخش از فرايند توليد مطبوعات در بخش پس از چاپ و يا صحافي ادامه پيدا ميکند. اين بخش چه به صورت سنتي و چه بهصورتي صنعتي دربرگيرنده کليه تکنيکها و روشهايي فيزيکي و مکانيکي است که مبتني بر فيزيک و ظاهر محصول بوده و با اعمال آنها محصول شکل و ظاهر نهايي خود را بهدست آورده و امکان عرضه آن به مخاطبين فراهم ميشود. با توجه به کاربرد محصولات، فرايند پس از چاپ به سه بخش تقسيمبندي ميشود.
– مجموعه عمليات تکميلي بهمنظور صحافي انواع مجلد نظير: کتاب، بروشور و روزنامه که با توجه کاربرد و سفارش مشتري به يکي از روشهاي رايج انجام ميشود؛
– صحافي اوراق آزاد.
– بستهبندي.