بازار داخلِ کشور اشباع شده، برای صادرات مهیا شویم
دکتر علیقلی حسنی اعظمی؛ مدیرعامل انجمن مدیران صنایع کارتن و ورق:
اگر بخواهیم از حال و روز صنعت کارتن باخبر شویم، چه کسی بهتر از دکتر علیقلی حسنی اعظمی. او به معنای واقعی کلمه، عمر را در این صنعت گذاشته و به عنوان مدیری با ۵۲ سال سابقه در کارتن میهن، درگیر تمام مسایل و مشکلات و ریزهکاریهایِ سرمایهگذاری، نیروی انسانی، بازار فروش، تأمین موادِ مصرفی و توزیع و بازاریابی و غیره بوده است. همچنین در جایگاه مدیرعامل انجمن مدیران صنایع کارتن و ورق، اشراف کاملی بر مسائل کلی این صنعت دارد. حال، او روبهروی ماست تا به پرسشهایی درباره موقعیت کارتنسازی در ایران پاسخ دهد. در اینجا مواردی مطرحشده که هر کدام میتواند در آینده به صورت دقیقتر و با آمار، ارقام، نقدهای کارشناسی و به صورت مستند بررسی شوند. اما اکنون در حد همین گفتوگو در فضای نمایشگاه هم، نکتههایی شنیدنی در سخن اعظمی میتوان یافت.
• شرایط کنونی کارخانهدارهای صنف صنایع کارتن و ورقسازی، چگونه است و برای پیشرفت آن چه راهکارهایی را دنبال میکنید؟
ما دنبال این هستیم که تولید، رشد کند. برای این کار باید تمام ارگانهای دولت به کمکمان بیایند، هم دارایی، هم بانک هم بیمه و بسیاری نهادهای وابسته. گاهی شرایط، برایِ منِ تولیدکننده بسیار بد میشود. کارخانه، هزاران میلیارد میارزد، اما به دلیل نداشتن نقدینگی در حسابهای یک بانک خاص، وام حمایتی به آن کارخانه اختصاص داده نمیشود.
شما ببینید کاغذ، کیلویی ۲۸ تا ۳۳ هزارتومان شده است. اگر قرار بر چرخیدن چرخ کارخانجات صنایع چاپ و بستهبندی باشد، یک کارخانه لااقل در ماه به ده میلیارد تومان پول نیاز دارد. بانکها برای منِ کارخانهدار، حکم درمانگاه پزشکی را برای بیمار دارند، ما وقتی از نظر مالی دچار مشکل میشویم، میرویم سراغشان تا کمکمان کنند و به ما وام بدهند. وقتی پول را گرفتیم، با آن تهیه مواد اولیه و خرج کارگر و کارخانه را میدهیم، مشکلمان که رفع شد، بیشتر از آنچه کمکمان کرده بودند، به بانک برمیگردانیم. اما در شرایط فعلی، به دلیل همان کمبود موجودی و نداشتن گردش پول بالا در بانک، خبری از پرداخت وام و حمایت از طرف آنها نیست.
دارایی هم شرایط اینچنینی دارد. هنوز پولی دریافت نکردهایم باید ۹درصد مالیاتش را بدهیم. اگر هم ندهیم، جریمه میشویم که پرداخت آن سختتر است. بیمه کارگران، حق کارگران است اما بعضی ماهها، پرداخت یکجای حق بیمه دهها کارگر برای مدیری مثل من، به نوعی مشکلی است. گاهی شرایط به قدری سخت میشود که نمیتوانیم بیمه کل کارگرانمان را یکجا بدهیم، اما هرچه تلاش کنیم، سازمان بیمه این حقبیمه را تقسیط نمیکند.
از طرف دیگر در وزارت صنایع، گشایش اعتبار میکنیم تا برایمان تخصیص ارز کنند اما این کار آنقدر زمان میبرد که اعتبارمان نزد مشتری خارج از کشور از بین میرود.
من ۵۲ سال در خط تولید این مملکت هستم و همه پیچوخمهای این صنعت را قبل و بعد از انقلاب دیدهام و امیدوارم که وقتی اینقدر برای تولید زحمت میکشیم، آینده بهتری را بتوان متصور بود. کارخانهدار باید بتواند یک ماشین به خط تولید اضافه کند که چند کارگر از محل آن نان بخورند. متاسفانه الان به خاطر مشکلات مزمن اقتصادی نه کارخانهدار میتواند خط جدیدی ایجاد کند و نه با این میزان دستمزد، کارگر تامین میشود و انگیزهای برای ماندن در کارخانه دارد. بیکاری و فقر در صورتی از بین میرود که چرخ خط تولید به خوبی بچرخد.
• تأکید شما بر حمایت بانکها برای تأمین نقدینگی جهت تأمین مواد اولیه است، در حالیکه بانکها در تأمین سرمایه نیز باید ایفای نقش کنند. به هر حال کارخانه باید توسعه پیدا کند؟
بله! کارخانه باید توسعه پیدا کند. توسعه هم نیاز به یاری دولت دارد. دولت باید به وزارت صنایع، به بیمه، دارایی و بانک دستور بدهد تا ما را حمایت کنند، چراکه توسعه نیازمند حمایت است و اگر توسعه صورت بگیرد، یقیناً بانک و دارایی و بیمه هم عواید خودشان را خواهند داشت. به هر صورت تمامی اینها، لازم و ملزوم یکدیگر هستند. نمیشود رشدِ تولید داشت بدون اینکه مواد اولیه داشته باشیم، بدون اینکه بتوانیم ماشین جدیدی وارد خط تولیدمان کنیم.
• الان ماشینآلات جدید وارد ایران میشود؟
ماشینهای وارداتی، چینی هستند و به گمانِ من؛ ایران، قبرستان ماشینالات چینی است؛ اغلب بیکیفیت و قطعات یدکیشان دائم در حال فرسایش است. قیمتشان هم با این نرخ ارز برای ما بالاست.
• پس شما نیاز به نوسازی را احساس میکنید؟
قطعاً! قطعاً احتیاج به نوسازی داریم. اگر بخواهیم در این صنعت بمانیم، باید پوستاندازی کنیم. وقتی بخواهیم کیفیت خوب ارائه بدهیم باید ماشینآلات روز دنیا را وارد کنیم تا بتوانیم کارمان را خوب انجام بدهیم و صادرات وسیعی داشته باشیم. به نظر بنده، بازار داخل کشور اشباع شده، پس باید روی صادراتمان کار کنیم. دولت، “قانون ده سال عدم برداشت از جنگل” را تصویب کرد. هیچ خبری از درخت نیست تا بشود خمیر برای کارتن و کاغذ تولید کرد. شما بگویید از کجا ما خمیری برای تولید کاغذ و کارتن داشته باشیم؟ واردات خمیر هم که بسیار گران درمیآید. در نتیجه با اُفت کیفیت روبرو می شویم.
• از طرفی محیطزیست مدعی است که با برداشت بیرویه، جنگل نابوده شده است، با این واقعیت باید مسئولانه برخورد کرد. اگر برداشت از جنگلهای هیرکانی منتفی باشد، شما چه راهکار دیگری دارید؟
من سواد محیط زیستی ندارم اما میدانم برداشت و کاشت باید پایاپای باشند. ما کشورهای اسکاندوینای را به چشم دیدهایم، هر درختی که قطع میکنند، ده درخت آنطرفتر میکارند. به هرحال ما صنعتگریم و نیازمند مواداولیه خوب هستیم. قبول دارم که برداشت درخت از جنگلهای ایران زیاد بوده اما دولت باید برای جبران این کمبود مثلاً با پرداخت ارز حمایتی برای واردات خمیر، تولیدکننده را حمایت کند.
• قبلا موضوعی مطرح بود به نام آمایش سرزمین؛ بر اساس این مطالعات روشن بود که اقلیم خشک ایران، پتانسیل بعضی صنایع را کمتر یا بیشتر دارد. اما اقلیم ایران اجازه نمیدهد در جنگلهای ما، مدل اسکاندیناوی پیاده شود. ضمن اینکه جنگل هیرکانی باید نگهداری شود.
بله! درست است آنجا این قابلیت وجود دارد که به ازای قطع یک درخت ده درخت بکارند و شاید اقلیم ایران چنین اجازهای را ندهد اما باید راهکاری برای اینکه چرخ صنعت بچرخد، ارائه داد که صنعتگرِ ما ناچار نباشد از امارات یا کشورهای دیگر کاغذ وارد کند. الان در صنعت کاغذ، سرمایهگذاریهای خوبی در داخل کشور شده است و نیاز به واردات نداریم. از بازیافتیها میتوانیم استفاده کنیم. مگر مواردی که بخواهیم از خمیر استفاده کنیم که باید صبر کنیم کی ارز حمایتی خوب به ما بدهند تا برایمان واردات خمیر و تولید کاغذ بصرفد. اما فعلاً چاره این است که با این جریان استفاده از بازیافتیها و بازگرداندن آخال ( ضایعات کارتن ) به چرخه تولید، مشکلمان را رفع کنیم.
• روسیه چوب بسیار زیادی دارد. به نظر میرسد به دلیل کوتاهی مسافت به راحتی میتوان از این کشور واردات چوب و خمیر انجام داد، چرا چنین کاری انجام نمیدهیم؟
روسیه شرایط خوبی دارد، اما مشکل ما، اعتبارات است. گشایش اعتبار در ایران سخت است. ما باید برویم وزارت صنایع، درخواستمان را ثبت کند تا مبلغی به ما اختصاص بدهند، بعد برویم بانک مرکزی و همینطور مراحل را طی کنیم، تا بیاید این ارز دست ما را بگیرد، زمان زیادی طول میکشد. فعلاً برای تأمین کاغذهایی که موردنیازمان است از بازیافتیها استفاده میکنیم اما برای محصولات صادراتی باید واردات خمیر انجام بدهیم. البته برای صادرات به اربیل و عراق نه، معمولاً همین تولیدات داخلی را میپذیرند.
• آیا شما نمیتوانید برای افراد داخل کشور که با پرداخت ارز به دبی، از آنجا کارتنهای بستهبندی باکیفیت وارد میکنند، کارتنهای باکیفیت و با قیمت مناسب تولید کنید تا نیازی به واردات کارتن و بستهبندی نباشد؟
چرا میتوانیم اما به شرط تخصیص ارز برای واردات مواد اولیه! به هرحال کارگر در ایران از دبی ارزانتر است و به همان نسبت میتوانیم کارتن بستهبندی باکیفیت تولید کنیم اما تا ارز نداشته باشیم، نمیتوانیم.
• آیا تا کنون شرکتهای بزرگ و معروف موادغذایی که به کشورهای اروپایی صادرات دارند، از شما خواستهاند برایشان کارتنهای بستهبندی تولید کنید؟
به عنوان مدیر صنف، بنده تاکنون چنین درخواستی از آنها نداشتهام و چه بسا که برخی از این شرکتهای صنایع غذایی، خودشان کارخانه تولید کارتنهای باکیفیت بستهبندی داشته باشند و نیازی نیست به شرکتهای ما سفارش بدهند.
متاسفانه تحریمهای نابخردانه و ناجوانمردانه باعث شده، نتوانیم به راحتی واردات مواد اولیه انجام بدهیم. کارِ یک صنعتگر این نیست که دائم تحریمها را دور بزند، اصلاً چندنفر را دور بزنیم که یک مواد اولیه به دست ما برسد؟ اگر بخواهیم در جهان رقابت کنیم، این کار هزینه دارد. ارز باید به ما داده شود تا بتوانیم ماشینالات خوب وارد کنیم. به ناچار راضی هستیم به شرایطی که داریم اما شرایط خوبی هم نیست. چون برای ارتقای صنعت سلولزی باید ماشینالات ما به روز باشد، مواد اولیه هم بهینه شود تا بتوانیم در کشورهای اروپایی خودمان را نشان بدهیم. اما با این شرایط نمیتوانیم.
• برخی کارشناسان صنعت کارتنسازی ادعا میکردند استاندارهایی که سازمان استاندارد برای ساخت کارتن اعلام کرده، پایین است، نظر شما چیست؟
فکر نکنم! استاندارد شرایط سختی دارد. در صنف ما استاندارد اجباری نیست اما ما خودمان خواستهایم و رفتهایم دنبال استانداردگرفتن. کار سادهای هم نیست. بازرسان سازمان بدون اطلاع قبلی وارد کارخانجات میشوند، نمونهبرداری میکنند، به راحتی نمیتوان شرایط آنها را انجام داد. اتفاقاً کنترل کیفیت ما بسیار سختگیر است.
• به نظر میرسد کارخانهٔ شما کنترل کیفیت خودش بالاست، چون استاندارد داخلیتان بالاتر از استاندارد کشوری است. اینطور نیست؟
بنده به این موضوع دقت نکردهام چون خودمان در بحث کیفیت سختگیر هستیم.
– در مواردی میگویند کارتن بهداشتی، شما چنین کارتنی میشناسید؟
نمیدانم! وقتی کارتنهای ما از ضایعات بازیافتی استفاده میشود، چطور میتواند بهداشتی باشد؟
• ادعا میشود پروسهای را طی میکنند و کارتن بهداشتی تحویل میدهند.
حتما هست که میگویند! شاید دستگاههایی دارند که بتواند آلودگی را بیرون بکشد. بد نیست به ما هم بگویند تا تولید کنیم. ما میدانیم کارتنهایی که تولید میکنیم قبل از آن خمیری که به ما تحویل میدهند از طریق پروسهای، گندزدایی و جوهرزدایی میشود اما به شخصه اعتقادی به بهداشتیبودن صددرصدیشان ندارم. بعنوان مثال شیرینی تر را نمیتوان مستقیم روی کارتن قرار داد برای این کار ما پیشنهاد سلفونی کف جعبه شیرینی را اعلام کردیم تا مشکل رفع شود. برای این کار هم بحثهای طولانی داشتیم.
• کارتنهای پیتزا به نام “ای فولوت” چطور هستند؟
اینها کاغذ بهداشتی خاصی رویش قرار میدهند تا بهداشتی باشد. ما کاغذ خوبی روی ایفولوت قرار میدهیم تا بهداشتیتر باشد. گاهی پیتزا را مستقیم روی کارتن قرار میدهند که اشتباه است. وقتی دما بالا میرود، احتمال انتقال آلودگی چندین برابر میشود. ما باید مراقب باشیم که کاغذهای غیربهداشتی برای چنین مصارفی استفاده نشود. باید دست به دست هم بدهیم که مانع این کار شویم و اطلاعرسانی کنیم تا با جان مردم بازی نشود.
• اگر بخواهیم وضعیت صنعت چاپ و بستهبندی را بررسی کنیم، به نظر شما نیاز به احداث کارخانهٔ جدید هست؟
خیر! ظرفیت تکمیل است. نزدیک ۱۶۷ کارخانه کارتنسازی در کشورمان وجود دارد و ظاهرا ۳۵۰۰ کارخانه تبدیلی و حدود ۱۶۰ کارخانه کاغذسازی داریم. گاهی وزارت صنایع به هر کسی سرمایهگذاری میکند اجازه احداث کارخانه میدهد اما به نظر بنده باید به انجمنها و اصناف مراجعه کنند تا ما مطلعشان کنیم که اشباع شدهایم و نیازی به کارخانه جدید نیست، تا بعدها به مشکل نخورند که چرا تولیداتشان روی دستشان مانده است و سرمایهشان هدر رفته است. سرمایهگذاران جدید باید بروند دنبال ابداعات جدید حتی در صنف دیگر.
• مثلا چه چیزی؟
وزارت صنایع، ۳میلیون و ۲۰۰هزار تن ظرفیت اسمی صادر کرده، آیا ما بیشتر از یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن تولید داریم؟ یعنی یکسوم ظرفیت موردنیاز. بعد طرف میآید وارد بازار میشود، کارخانه میزند، تولید میکند و در انتها متوجه میشود خبری از مشتری نیست. ما جزو اولینهای این صنف هستیم اما بعضی مشتریانمان را بعدیها گرفتهاند، چه برسد به اینکه جدیدتر از اینها وارد عرصه شوند، آنوقت چه اتفاقی میافتد؟ مگر اینکه کار بسیار مدرن و ویژهای تولید کند که بتواند رقابت کند. حال هر نوع کارتنی باشد. در ایران کارتن ۳لا و ۵لا تولید میشود، که در بازار ما بهترین هم هستند. نیازی به کارتن ۷لا نیست که بخواهیم این همه هزینه کنیم. چاپ خوبی هم روی کارتن داریم، الان ۴رنگ هم داریم. لمینیت هم آمده که کارخانه ما ندارد اما برخی دیگر دارند. تمایل بازار هم به سمت کارتن ۴رنگ است. امکانات چاپ هم خوشبختانه داخل کشور هست، هرچند که با ماشینهای چینی وارداتی زده میشود.
• در پایان اشارهای هم به ماشینسازی در صنعت کارتن داشته باشید. آیا ماشینسازی خوبی داخل کشور داریم؟
در کشور چند کارخانه ماشینسازی خوب داریم که دستگاههای تولید ورق و کارتن میسازند و چند واحد دیگر که ماشینهای چاپ خوبی میسازند.
• از نظر نیروی انسانی و نیز طراحی کارتن چطور؟
متاسفانه کارگر ساده و بستهبندی در کشور کم شده است و ما از نظر نیروی انسانی مشکل داریم وگرنه نیروی تحصیلکرده و هنرمند و طراح زیاد داریم. با این تفاسیر، امیدوارم در آینده نزدیک در هنرستانهای کشور، دانش آموزان متوسطه و دبیرستانی با ماشینآلات کاغذ، کارتن و چاپها آشنایی بیشتری داشته باشند و چند واحد برای سلولزی در دانشگاهها کلاسهای آموزشی بگذارند.