در يکسال اخير تحولات زيادي در چاپ و نشر کشور رخ داده است که فعاليت براي دستاندرکاران اين حوزه را با مشکلات جدي روبهرو کرده است. کاهش بازار مخاطبان کتاب در سالهاي اخير از يکسو، مشکلات مالياتي و بيمهاي چاپخانهداران ازسوي ديگر دست به دست هم دادند تا فعالان اين حوزه را دچار ياس و سرخوردگي کنند. در اين ميان، موضوعي که در دو ماه پاياني سال بهعنوان چالشي جدي مطرح شد افزايش قيمت مواداوليه موردنياز چاپ و نشر کشور بود که مخاطرات زيادي بههمراه داشت و اين افزايش قيمت بدون هيچ نظارت يا آيندهنگري در آتيه صنعت چاپ چالشي جدي ايجاد کرد. بررسي چرايي بروز اين مساله و پيشبيني راهکارهايي براي برونرفت از اين موضوع در گفتگو با فعالان و دستاندرکاران حوزه چاپ و نشر بررسي شده است.
افزايش تعرفه مرکب
از سالها پيش مرکب در فهرست تعرفه ۵ درصدي واردات قرار داشت که در سال ۹۶ اين تعرفه به ۱۰ درصد رسيد و تصميم نهايي به افزايش ۱۵ درصدي مرکب است. مرکب در چاپ و نشر کشور اهميت ويژهاي دارد و به عنوان يکي از کالاهاي استراتژيک در اين حوزه بهشمار ميآيد. مرکب چاپ در فرايندهاي مختلف اين صنعت مصرف ميشود، مانند چاپ افست، فلکسو، لترپرس، روتوگراور و سيلك اسکرين به تناسب نيازي که چاپخانهدار دارد استفاده ميشود و اين مرکب به جز استفاده در محصولات چاپي و فرهنگي براي صنايع ديگر هيچ مصرفي ندارد. طبق قانون براي بسياري از مواداوليه و واسطهاي وارداتي كه فاقد مزيت رقابتي در زنجيره توليد و صادرات هستند تعرفه ۵ درصد پيشبيني شده است و هيچگونه حقوق و عوارض گمرکي ندارند که در اين زمينه مرکب چاپ تا پيش از اين در اين فهرست قرار داشت اما متاسفانه از اين دايره خارج شده است.
البته افزايش تعرفه واردات مرکب در داخل کشور با هدف حمايت از توليد داخلي انجام ميشود و اين در حالي است که تنها دو کارخانه فعال مرکب در کشور مشغول فعاليت هستند.
تاثير منفي بر حوزه نشر
اما تبعات افزايش قيمت مواداوليه مورد نياز چاپ و نشر شايد بيشترين فشار را بر روي ناشران بياورد، موضوعي که آسيبهاي جدي به پايههاي فرهنگ و از آنجايي که کتاب از محصولات صنايع فرهنگي در کشور به شمار ميآيند ميتواند استمرار آن به ضرر کشور باشد. مسعود پايدار؛ مدير انتشارات نشر کتاب دانشگاهي در اين زمينه معتقد است: «در زمينه مسايل کلان اقتصادي دولت هنوز تکليف خود را روشن نکرده است و در دولت نيز ممکن است در اين زمينه اخـتلافنظـرهـايي وجـود داشـتـه باشد همانطور که در صنعت نشر اختلافنظر وجود دارد. بهطوريکه برخي معتقدند اقتصاد بايد کار خود را انجام دهد و براساس اقتصاد رقابتي هر فعال کار خود را دنبال کند اما گروه مقابل بر اين باور هستند که حمايت از صنايعي که ميتواند بسترسازي کنند مثل صنايع فرهنگي و تقويت آنها مفيد خواهد بود بهطوريکه ممکن است دولت براي تقويت آنها نوعي حمايتها يا يارانههايي را پرداخت کند.»
وي ادامه ميدهد: «اين موضوع نه فقط در اقتصاد کتاب و برخي صنعتهاي ديگر در ايران بلکه در بسياري از کشورهاي توسعهيافته نيز مشاهده ميشود. اگر اخبار اينروزها را دنبال کنيم متوجه ميشويم که بهعنوان مثال براي ورود آلومينيوم و فولاد به آمريکا نيز تعرفههاي گمرکي بالاتري را در نظر ميگيرند تا از توليد داخلي حمايت کنند و اينگونه دخالتها در اقتصاد، در کشورهاي ديگر نيز وجود دارد. در کشور ما نيز که کشور درحال رشد است اين حمايتها نياز اصلي است.»
پايدار با بيان اينکه حمايتها بايد هدفمند باشند، ميگويد: «حمايتها بايد به گونهاي باشند که در بازه زماني معين، حمايت شونده از حمايت بينياز شود و براي آن برنامهريزي داشت و اين کارها در چارچوب برنامهريزيهاي کلان اقتصادي باشد تا کمترين آسيب را به بخشهاي مختلف وارد کند. در اين زمينه فکر ميکنم موضوع افزايش تعرفه يا قيمت کاغذ تاثير منفي بر ميزان مصرف کتاب در کشور ما ميگذارد.»
مدير انتشارات نشر کتاب دانشگاهي درباره تبعات اين موضوع در کشور ما نيز توضيح ميدهد: «در کشور ما که همه اذعان دارند که سرانه مطالعه پايين است زماني که به اين موضوع درست پرداخته نشود و بحث تعرفههاي گمرکي و افزايش قيمت مواد اوليه بدون منطق جلو برود، همه از دولت تا مردم و اهل کتاب و نشر معتقد هستند که اين اقدامات تاثير منفي بر نشر کشور دارد و بايد راهکارهايي انديشيده شود تا هزينه تمام شده کتاب براي ناشر با رشد بيرويهاي که در سالهاي اخير داشته است و از سوي ديگر قيمتگذاري براي اينکه کتاب به دست مصرفکننده برسد بايد اصلاح شود.»
يک شوک بزرگ
بخش زيادي از مواد اوليه مورد نياز چاپخانهداران در داخل کشور توليد نميشود و اهالي اين صنعت مجبور هستند که آنها را خارج از مرزهاي ايران تهيه کنند و وارداتي بودن آنها بيشتر به همين دليل است. به سراغ احمد ابوالحسني ميرويم؛ رئيس اتحاديه ليتوگرافان تهران که اطلاعات خوبي در اين زمينه دارد. او در اين زمينه ميگويد: «بيش از ۸۰ تا ۹۰ درصد ملزومات چاپ و نشر ما به کشور وارد ميشود که شامل کاغذ، مرکب، چسب صحافي، سلفون و چسب سلفون و ماشينآلات ميشوند. زماني که ما افزايش قيمت در ارز يا بالا رفتن تعرفه گمرکي داشته باشيم، همه آنها به طور مستقيم در چاپ و نشر، بستهبندي، توليد و بازار کسب و کار خواهد بود. زيرا امکان ندارد کاري در بازار انجام بشود که از چاپ و ملزومات وابسته آن بينياز باشد.»
وي با بيان اينکه خميردندان، سفره يکبار مصرف که کالاهاي عمومي هستند نيازمند چاپ هستند، ادامه ميدهد: «در اين زمينه علاوه بر اينکه توليدکنندگان عرصههاي عمومي با چالش روبهرو ميشوند از سوي ديگر توليدکنندگان بخشهاي تخصصي مثل کارهاي فرهنگي نيز آسيب جدي ميبينند و نمود اين آسيبها در اين زمينه بيشتر نمايان ميشود. زماني که اين مشکلات رخ ميدهد به کل اقتصاد کشور ضربه ميخورد.»
ابوالحسني ميافزايد: «افزايش قيمتها در نشر کشور بيشتر نمايان است تا صنايع ديگر، زيرا نشر خود به خود بهطورمستقيم با کاغذ و مقوا و چسب ارتباط دارد و درصد افزايش خدمات چاپي نيز بالا ميرود. از سوي ديگر ما با مشکلاتي مثل رکود صنعت چاپ و پايين بودن فرهنگ مطالعه و کتابخواني در کشور روبهرو هستيم و در کنار بحرانهايي از اين دست چنين افزايش قيمتهايي مثل يک شوک بزرگ عمل و مشکلات را مضاعف ميکند.»
وي با اشاره به گستردگي مشکلات ناشران نسبت به چاپخانهداران به دليل افت مخاطب در سالهاي اخير، تاکيد ميکند: «اين افزايش قيمتها در حوزههاي مختلف بوده است، قبل از سال ۹۷ خبرهايي مبنيبر افزايش تعرفه کاغذ مطرح شد که موجب بالا رفتن قيمت کاغذ شد و اگرچه اين تعرفه افزايش پيدا نکرد اما با وارد شدن اين خبر نادرست يک شوک به بازار دست داد و اين قيمت به مبلغ اوليه خود برنگشت و پس از افزايش فقط کمي کاهش داشت.»
به گفته ابوالحسني، مديران دولتي هميشه پشت درهاي بسته و بدون توجه به نظر اهالي صنف و دستاندرکاران يک حوزه يا با کمک گرفتن از افراد غيرخبره تصميمگيري ميکنند و نتايج آن را کمي بعد در بازار ميبينيم درحاليکه تجربه نشان ميدهد که اگر از ظرفيت، دانش و تجربه آنها در تصميمگيريها استفاده شود به نتايج خوبي خواهيم رسيد.»
وي يادآور شد: «البته تا زماني که دولت به صورت مستقيم در صنعت چاپ دخالت ميکند و آنها ميخواهند مسايل را سامان دهند هيچ آينده روشني نخواهيم داشت و مشکلي حل نميشود. هر زماني که مديريت به بدنه واقعي صنف واگذار شد و از ديدگاههاي آنها در کارها استفاده شد بخش زيادي از اين مشکلات حل ميشود اما مساله اينجا است که چنين قصد و نيتي وجود ندارد.»
بلاتکليفي چاپ و نشر
داريوش نويدگويي؛ مدير انتشارات نويد شيراز اما در اين زمينه ميگويد: «صنف چاپ، ليتوگراف، صحاف، نويسنده و ناشر همه در يک حالت بلاتکليفي قرار دارند و وضعيت خود را نميدانند و در يک چرخه معيوب گير کردهاند. همه ما به نوعي درگير و بلاتکليف وضعيت دلار هستيم و براي قيمت گرفتن از بهاي کاغذ بايد تا ظهر صبر کنيم تا قيمتها اعلام شود. بارها پيش آمده است که به کاغذفروش تماس گرفتهام و به من گفته است قيمت دلار هنوز مشخص نيست و نميتوانم بهاي کاغذ را بگويم.»
وي ادامه ميدهد: «شايد اين پاسخ خيلي ساده باشد اما در نگاه کلي ميبينيم که چندين فعال اقتصادي و فرهنگي ساعتها بايد منتظر و معطل جواب تاجر بشوند و کارشان روي هوا باقي بماند و در نتيجه نويسنده ديگر انگيزهاي براي نوشتن ندارد چون کتابش را چاپ نميکنند و ناشر انگيزهاي براي نشر ندارد چون سودي برايش ندارد. چرا در اين ميان تمهيدي انديشده نميشود که من به عنوان يک ناشر بدانم که در اين يکسال بايد کاغذم را به يک قيمت خريداري کنم نه اينکه هر روز منتظر قيمت جديد باشم.»
نويدگويي با بيان اينکه جاي تاسف دارد که بسياري از ليتوگرافيها و چاپخانههاي ما در حال تعطيلي است، ميافزايد: «اين موضوع جاي نگراني دارد و بايد براي آن راهکاري انديشيده شود. اگر به همين راحتي از فوايد حوزه فرهنگ و کتاب بگذريم و دستاندرکاران اين حوزه شامل ناشران و چاپخانهداران به مشاغل ديگر روي بياورند در آينده شاهد ضررها و تبعات آن خواهيم بود. در هر صوت مشکلات براي همه وجود دارد و زماني که به شهرستان ميرسد بدتر و بدتر ميشود.»
وي با اشاره به مشکلات نشر در استانها و شهرستانها، عنوان ميکند: «ما در اين سالها هنوز در بحث توزيع کتاب مشکل داريم و کارها بهصورت سنتي انجام ميشود و ناشران بزرگ ترجيح ميدهند به دليل هزينه بالاي توزيع، کتابهاي خود را به شهرستانها ارسال نکنند. زيرا هزينه ارسال يک کارتن کتاب به شهرستان حدود ۵۰ هزار تومان هزينه دارد و همه اينها مشکلاتي است که براي تهران وجود دارد و وقتي به مراکز استانها ميرسد بيشتر ميشود. به بسياري از شهرهاي کوچک استان فارس حتي کتاب نميرسد و زمينهاي براي اينکه کتاب به دست مردم برسد وجود ندارد.»
شايد بتوان گفت با نگاهي به صحبتهاي دستاندرکاران حوزههاي مختلف چاپ و نشر و در کنار مشکلات ريز و درشت اين دو حوزه، افزايش قيمتها مشکلات را مضاعف و دوچندان ميکند. يک چاپخانهدار، صحاف يا ناشر با همه مشکلاتي که بر سر راه خود دارد اما با عشق به کارش ادامه ميدهد. يک ناشر با همه گرانيها و نبود مشتري باز هم کتاب چاپ ميکند اما مساله اينجا است که حرکت در اين مسير بهصورت کژدار و مريض تا کي ادامه خواهد داشت و ريسمان پوسيده و نازک چاپ و نشر تا چه زماني تاب نگهداري اين حجم از مشکلات را دارد.