همیشه دو دوتا، چهارتا نمیشود؛ آیا واقعا خرید ماشین چاپ جدید توجیه ندارد؟
نویسنده: مهدی رحیمی یگانه
در شماره خرداد ماه ۱۴۰۳ مجله صنعت چاپ مطلبی با عنوان «با حساب دو دوتا، چهارتا خرید ماشین چاپ جدید توجیه ندارد» خواندم که حاصل گفتوگویی با آقای مهندس کروبی دوست عزیزم بود.
گذشته از اینکه بسیاری از موارد مذکور در این گفتوگو درست و با حساب دو دوتا چهارتا تحلیل شده بود، ولی هنوز فکر میکنم مواردی هست که در عمل با این قاعده ریاضی همخوانی ندارد و به عبارت دیگر همیشه دو دوتا، چهارتا نمیشود!
صنایع دنیا همواره در حال تغییر و پیشرفت هستند و در این قرن بهخصوص در دهههای پیش رو تغییرات با سرعت بسیار بالا، بخشی از زندگی روزمره خواهد بود و اگر هر شخص، سازمان و یا نهادی خود را با این تغییرات همسو نکند، بدون شک از بین خواهد رفت.
اصرار بر روی تولید یک محصول با همان خصوصیات و ریخت و قیافه همیشگی دیگر جوابگو نیست! صاحبان صنایع در بخش تولید و یا صنایع تبدیلی ناچار به پیروی از سلیقه بازار و یا به عبارتی مصرفکننده نهایی هستند؛ سلیقهای که روز به روز تغییر میکند و در این تغییرات سهم تولیدکننده یا ارائهکننده خدمات برای سمتوسو دادن به این تغییرات سلیقه، کم نیست!
اگر ما به عنوان چاپخانه به دلیل نداشتن تجهیزات جدید و بهروز ناچاریم فقط به مشتریان خدماتی ارائه دهیم که مطابق با توانایی ماشینآلات قراضه و قدیمیمان باشد، چگونه انتظار داریم مشتری قیمت بالاتری به ما پرداخت کند؟ برای کدام سرویس و خدمات نوین و متفاوت؟
خوب بهخاطر دارم که چندین سال قبل یکی از چاپخانههای جدیدالتاسیس تهران که سابقهای هم در کار چاپ نداشت با دریافت وام ارزی و خرید چندین ماشین نو بسیاری از کارهای چاپی بازار را جمع کرد و یکهتاز میدان شد!
پس از آن چندین چاپخانه دیگر هم همین کار را کردند و هنوز جزو موفقترین و بزرگترین چاپخانههای کشور هستند.
گذشته از اینکه سرمایهگذاری در این بخش (نوسازی ماشینآلات و تجهیزات) چقدر بهصرفه هست و یا توجیه اقتصادی دارد یا ندارد، باید به این نکته توجه داشت که این حرفه ماست و اگر ما صنعت خودمان را نو نکنیم، یا فسیل شده و از بین خواهیم رفت و یا راه را برای سرمایهگذاران جدید که از این صنف و صنعت نیستند باز خواهیم کرد. بازار و تقاضای مشتری معطل ما نمیماند!
از سوی دیگر میدانیم که در هر صنعتی و یا هر فعالیت اقتصادی نیاز هست که در زمان لازم و مقتضی چرخش استراتژی را اعمال کرد.
گر امروز نوع کار و خدماتی که من ارائه میدهم صرفه اقتصادی ندارد و آیندهای برای آن متصور نیست، دو راه پیش روی من است:
راه اول: ارائه خدمات با کیفیت بهتر
با ارائه خدمات جدید از جمله کیفیت بهتر، سرعت بیشتر در تحویل، ارائه طرح نوین در نوع بستهبندی و… مشتری را مجاب به پرداخت بیشتری کنم که به توجیه خرید و تجهیزات جدید برسم.
راه دوم: تغییر نوع خدمات
با چرخش استراتژی نوع خدمات خود را تغییر دهم و با فروش ماشینآلات قدیمی و تبدیل آن به ماشینآلات جدید و نو وارد بازار دیگری شوم و خدمات جدیدی به مشتریانم ارائه دهم تا پس از سالها همکاری با آنها، آنان را از دست ندهم.
به عبارت دیگر اگر مثلا سالهاست که در چاپخانه ما فقط خدمات جعبههای مقوایی (چاپ، تیغ و چسب) ارائه میشود و حالا مشتریان من دیگر حاضر به پرداخت بیشتری برای این خدمات نیستند و یا نسبت استفاده از جعبههای مقوایی به بستههای انعطافپذیر کمتر و کمتر میشود، و من نیز ایده یا طرح جدیدی برای مشتریانم روی جعبههای مقوایی ندارم و یا آن را موثر نمیدانم، پس باید قسمتی از تجهیزات را به سمتوسوی بستهبندیهای انعطافپذیر ببرم و یا از روی مقوای ایرانی بیکیفیت به چاپ لیبل و محصولات باکیفیت روی بیاورم.
این همان چرخش استراتژی است! در هر حال ما چاپخانهداریم و باید برای حفظ درآمد خود با نیاز بازار و مشتریان همسو شویم.
هماکنون در دنیا همین جعبههای پودر با کیفیت بسیار بالاتری تولید میشوند و چاپخانههای بزرگی در اروپا به همین کار مشغولند.
طبیعی است که کارهای چاپی با تیراژ بسیار بالا سود کمتری در مقایسه با کارهای کمتیراژ خواهند داشت (اگر قیمت را بر اساس تعداد محاسبه کنیم) ولی در مقایسه و در نهایت از مزایای بهرهوری بیشتر و نهایتا سودآوری برخوردارند.
در هر حال این نکته را نمیتوان انکار کرد که در کشور ما به دلیل وجود چاپخانههای دولتی و ورود آنها به بازار، تعادل قیمت به هم خورده و تنها اثر مخرب بر روی این صنعت گذاشته است چرا که نوع مدیریت دولتی هیچ نوع درکی از بازار عرضه و تقاضا نداشته و با عدهای کارمند بدون انگیزه و به دور از هرگونه حساب و کتابی مشغول تخریب و نابودی صنعت و صنف میباشند.
ولی اگر ما با تجهیزات جدید و ارائه خدمات نوین از آنها پیشی بگیریم دیگر قادر به رقابت با ما نخواهند بود. از طرفی وجود و ادامه حیات این موسسات هم از کمهمتی صنف ماست که با همبستگی و مبارزه با این آفات، آنان را از گردونه صنف خارج نمیکنند!
با نگاهی هر چند مختصر به دروپای امسال میتوان به روند آینده این صنعت پی برد و با تامل میتوان دریافت که این صنعت نیز مانند بقیه صنایع با استفاده از فناوریهای جدید از جمله دیجیتال و نانو با سرعت در حال تغییر است و اگر ما خودمان را با این روند همسو نکنیم، محکوم به نابودی هستیم.
بحث نوسازی چاپخانههای قطعا منحصر به خرید ۱۰۰% ماشینآلات نو نخواهد بود ولی قاعدتا نوسازی تجهیزات یک اصل است و عدم رعایت آن موجب حذف از بازار خواهد شد.
از سوی دیگر وظیفه ما حفظ و حمایت از مشتریان است لذا در روند ادامه فعالیت اقتصادی خود نیاز به همسو شدن با نیاز مشتریان و حمایت از آنها جهت ارائه بهترین خدمات با آخرین فناوری و تجهیزات باشیم، در غیر این صورت باید زمین بازی را به سرمایهگذاران جدید و کسانی که این کاره نیستند، واگذار کنیم!
تقاضای بازار منتظر ما نخواهد شد و ادامه دادن با تعدادی ماشینآلات قدیمی و با بهرهروی ناچیز، آینده روشنی نخواهد داشت.
ضمنا سرمایهگذاری برای ماشینآلات نو و یا ترکیبی از ماشینهای نو و کارکرده (البته جوان وسالم) الزاما بالغ بر ۴ یا ۵ میلیون یورو نخواهد بود و با توجه به نوع، سایز و آپشنهای ماشینآلات میتوان با مبالغ بسیار کمتری نسبت به نوسازی تجهیزات اقدام نمود.
اعتقاد دارم با همه مشکلات و موانع موجود، اقدام به نوسازی و خرید ماشینآلات نو و جدید یک الزام است.
برای اثبات این مطلب به چند نکته کلیدی اشاره میکنم:
اگر اقدام به خرید ماشینآلات جدید و نوسازی تجهیزات خود نکنیم و همیشه روند قبلی را ادامه دهیم؛
- در یک مقطع زمانی نه چندان دور با یک قبرستان ماشینآلات قراضه و فسیل غیرقابل استفاده مواجه خواهیم شد که به سرعت مشتریان خود را از دست خواهد داد و نابود خواهد شد.
- ادامه دادن با همان روشهای قبلی و ماشینآلات قدیمی خودکشی تدریجی است.
- ماشینآلات قدیمی و مستهلک اگرچه به لحاظ محاسبات استهلاک به نظر باصرفه میآیند ولی مشکلات و هزینههای ناشی از آن، از تعمیرات مداوم و بازدهی ناچیز و عدم بهرهوری کافی به تدریج کل سرمایه ما را از بین خواهد برد.
- با ارائه خدمات جدید و طرحهای نوین باید مشتریان را مجاب نمود که از سرمایهگذاری ما برای خرید ماشینآلات جدید حمایت کنند.
- با توجه به سیستم غلط بر واردات و روشهای دریافت وام و ارائه پروفورمهای غیرواقعی، استفاده از وامهای ارزی برای خرید ماشینآلات جدید منافعی دارد که بسیاری از مشکلات نقدینگی را حل میکند.
در انتها آرزو میکنم صنعت چاپ کشورمان با همت مدیران لایق و مدبر (البته فقط در بخش خصوصی) اقدام به نوسازی این صنعت کنند و همگام با کشورهای پیشرفته دنیا در این صنعت پیش بروند.