گزارش حاضر خلاصه يک مقاله طولاني در مورد وضعيت کاري کارگران صنعت چاپ در ايالات متحده است و تغييرات انجام يافته در زمينه جذب، آموزش، گردشکار و دستمزد اپراتورها در چاپخانههاي ايالات متحده را حکايت ميکند.
آموزش و پيشرفت:
کارگراني که وارد صنعت چاپ ميشوند، به طور خاص براي شغل موردنظر آموزش ميبينند. براي انجام اين آموزشها، لازم است که با توجه به نوع شغل و موقعيت محل کار، مهارتهاي خاصي کسب شود. از طريق آموزش ديدن و تجربه به دست آوردن، کارگران ياد ميگيرند که نسبت به جايگاه و سمتي که دارند، مسئوليتپذير باشند.
آنها در ابتداي کار به عنوان دستيار شروع به کار ميکنند و به تدريج مهارتهاي لازم را ياد ميگيرند و سرانجام وارد قسمت نظارتي ميشوند و ارتقاء درجه ميگيرند.
سوابق تحصيلي بين کارگراني که وارد صنعت چاپ ميشوند متفاوت است. کساني که به عنوان دستيار کار ميکنند معمولا ميزان تحصيلاتي در حد دبيرستان دارند، در حالي که کارآموزاني که براي قسمت مديريت، آموزش ميبينند، هميشه مدرکهاي دانشگاهي دارند. به طورکلي متقاضيان اين شغل بايد در زمينههاي رياضي، مهارتهاي ارتباطي و کامپيوتر اطلاعات کافي داشته باشند.
مشاغل توليدي:
کارگران بخش توليدي که شامل اکثريت کارگران صنعت چاپ هستند، به طور غيررسمي و خصوصي در شغلي که به آن مشغول هستند، آموزش ميبينند. براي آموزش ديدن کار با دستگاههاي بزرگ و پيچيده، شايد ماهها زمان نياز باشد. به طور روزافزون، کارفرماها تمايل دارند تا کارمندان، به خصوص تکنسينهاي بخش پيش از چاپ، آموزشهاي رسمي و تخصصي را در زمينه ارتباطات گرافيکي ببينند.
کارگران توليد به مهارتهاي ارتباطي نيازمندند تا بتوانند با مشتريان ارتباط برقرار کنند. آنها همچنين بايد بسيار دقيق باشند و به جزئيات توجه کنند تا بتوانند مشکلات چاپ را تشخيص دهند و آنها را برطرف کنند. کارگران بايد با کامپيوتر و کار با آن آشنا باشند زيرا همه چيز به سمت دادههاي الکترونيکي و استفاده از فايلها پيش ميرود. در صنعت چاپ «موعد مقرر» بدين معناست که کارگران بايد براي کامل کردن کارهايشان در زماني مشخص تحت فشار کار کنند. همچنين کارمنداني که با اطلاعات محرمانه سروکار دارند مانند کارتهاي اعتباري و صورتحسابهاي بانکي، ممکن است از نظر سوابق کاري و تحصيلي مورد بررسي قرار بگيرند.
مشاغل حرفهاي و اجرايي:
بيشتر کارفرماها تمايل دارند که براي کارهاي طراحي و اجرايي، از کارمنداني با مدارک کارشناسي و يا سال آخر دوره کارشناسي استفاده کنند. طراحان گرافيک معمولا در اين زمينه ۲ الي ۴ سال آموزش ميبينند و به دنبال آن مدت زماني را هم براي آموزش در شغل موردنظر سپري ميکنند.
آنها حدودا ۱ الي ۳ سال را براي يادگيري مهارتهاي جديد صرف ميکنند تا بتوانند در مقام ناظر به خوبي عمل کنند. آنها بايد به راحتي با کامپيوتر و نرمافزارهاي طراحي کار کنند، ذهن خلاقي داشته باشند و به جزئيات توجه کنند. کارمنداني که با مشتري سروکار دارند معمولا ديپلم دارند و در اين زمينه تجربياتي به دست آوردهاند.
مشاغل ديگر:
بيشتر آموزشهايي که کارگران بايد ببينند، در همان محل کار انجام ميشود. آنها تجارب ارزشمندي را از طريق شرکت در سمينارهاي آموزشي و سروکار داشتن با مشتريان از طريق تلفن و نمايشگاههاي تجاري به دست ميآورند.
کارمندان موفق بخش فروش براي به دست آوردن مهارتهاي ارتباطي موفق، بايد خوش برخورد هم باشند. شرايط خاص بسياري براي کارمندان بخش فروش وجوددارد که منجر به بيشتر شدن مسئوليت آنها ميشود و درنهايت تا جايگاه نظارت هم پيش ميروند. به طور کلي در صنعت چاپ مقام مديريت براي کساني است که يا مدارک تحصيلي در سطح بالا دارند و يا در زمينه شغليشان موفقيتهاي بسياري را به دست آوردند.
چشمانداز:
به طورکلي اين انتظار وجود دارد که مشاغل مرتبط با صنعت چاپ رو به کاهش روند، اما از طرف ديگر نياز براي جايگزيني کارگراني که بازنشسته ميشوند و يا شغل خود را رها ميکنند، فرصتهاي شغلي جديدي را ايجاد خواهد کرد، به خصوص براي کساني که مهارتهاي چاپي مطابق با تکنولوژي روز را دارند.
تکنولوژي در حال پيشرفت و مدلهاي جديد کسب و کار که در آنها از تجهيزات چاپي ديجيتال استفاده بيشتري شده است، فرصتهاي شغلي را در زمينه پيشرفت صنعت چاپ به وجود آورده است.
تغيير اشتغال:
برطبق آمار و پيشبينيها، مشاغل مرتبط با صنعت چاپ از سال ۲۰۰۸ تا سال ۲۰۱۶ حدود ۱۶ درصد کاهش يافته است. اين ارقام در حالي است که به طور کلي اقتصاد رشد ۱۱ درصدي را به دنبال داشته است. اين ميزان کاهش، نشانگر افزايش اتوماتيک شدن فرآيند چاپ و استفاده گسترده از اينترنت است که ميزان نياز به مواد چاپي را کاهش ميدهد. برخي شرکتهاي کوچک و متوسط با يکديگر ادغام ميشوند و وارد سرمايهگذاري در زمينه تکنولوژي و تجهيزات جديد و به روز ميشوند.
به هر حال چاپ ديجيتال و قابليتهاي کوتاهمدت آن، به بسياري از چاپخانهها اجازه ميدهد تا سودآور و کارا باقي بمانند؛ در نتيجه روند کاهش اين نوع مشاغل تا حدودي کم ميشود. فرآيندهايي که در گذشته به صورت دستي انجام ميشد، در حال حاضر در سطح بسيار وسيعي به صورت خودکار و اتوماتيک درآمده است و در نتيجه آن مهارتهاي شغلي تغيير پيدا کرده است. تقريبا تمام کارگرها نياز دارند که با کامپيوتر آشنا شوند و کار با دستگاههاي پيچيده امروزي را بياموزند.
برخي مشاغل از سمت کارهاي توليدي به سمت مشاغل مرتبط با کامپيوتر پيش ميروند و در زماني که شغلهاي سنتي مرتبط با چاپ از بين ميروند، دقيقا همان کارها را انجام ميدهند.
براي مثال انتظار ميرود برخي مشاغل مانند کارگران بخش پيش از چاپ، فتوگراوورها، مسئولان دوربينها، برشدهندهها و گراوورسازها کاهش پيدا کنند. در برخي موارد، پيشرفتهاي تکنولوژيکي، وظايف را از چاپخانهها به سمت مشتريان چاپخانهها تغيير ميدهد. براي مثال، هنگاميکه کار صفحهبندي و طراحي چاپ به صورت الکترونيکي انجام ميشود، بايد شغلي با عنوان طراح کامپيوتري و طراح گرافيکي که با مشتريان در ارتباط است رشد پيدا کند.
همچنين افزايش مکانيزه شدن روشهاي صحافي، منجر به کاهش شغل براي کارگران صحافي خواهد شد. از طرفي نيز ميزان پيچيدگي در دستگاههاي چاپ باعث کاهش مشاغل مرتبط با متصديان دستگاههاي چاپ خواهد شد.
بسياري از چاپخانهها، تعداد سرويسهاي جانبي خود را در پاسخ به افزايش تعداد سرويسهاي چاپي قديمي، گسترش ميدهند. اين سرويسها شامل پست، ارسال و مديريت پايگاه اطلاعات براي مشتريان است. رشد در اين سرويسها با افزايش در قابليتهاي چاپ ديجيتال گره خورده است و ميزان کاهش مشاغل توليدي صنعت چاپ را تنظيم و تعديل ميکند و همچنين براي کارمنداني که قابليتهايي را در زمينه سرويس به مشتريان، طراحي گرافيکي و تکنولوژي ارتباطات دارند، فرصتهاي شغلي جديد ايجاد ميکنند.
درآمد حاصل از صنعت چاپ:
در سال ۲۰۰۸ ميانگين درآمد هفتگي براي کارگران توليدي صنعت چاپ ۶۴۳ دلار بوده است. اين در حالي است که اين ميزان براي کارگران بخش توليدي در ديگر کارخانجات حدود ۷۲۴ دلار بوده است.
در صنعت چاپ، ميزان درآمد ميتواند با توجه به نوع شغل، به طور چشمگيري متغير باشد. براي مثال بالاترين درآمد براي بخش صنعت چاپ، مربوط به ليتوگرافي، بازرگاني است که ميانگين درآمد هفتگي در حدود ۶۹۶ دلار دارد.
کارگران در موسسات چاپي بزرگ به طور کلي مزاياي استانداردي دريافت ميکنند، عضويت در اتحاديهها در اين صنعت از ميانگين هم کمتر است. تنها ۷ درصد از کارمندان بخش صنعت چاپ عضو اتحاديه هستند و تحت پوشش قراردادهاي اتحاديه قرار دارند. اين در حالي است که ۱۴ درصد از کارگران در کل اقتصاد عضو اتحاديه هستند و اين ميزان در شهرهاي مختلف متغير است.