شیرینکام باشید با سه میلیارد و… میلیون دلار

شیرینکام باشید با سه میلیارد و… میلیون دلار
زمانی که خبر وام ارزی غیرعادی دو میلیارد و سیصد میلیون دلاری به یک شرکت بستهبندی چای در ماهنامه صنعت چاپ مطرح شد، هنوز پرده بعدی آن آشکار نشده بود. با تصحیح این رقم توسط برخی مقامات (!) تحت عنوان اختلاس و فساد ۳ میلیارد دلاری، لازم بود ما هم با اصلاحیه خبر و تصحیح رقم از خوانندگان (و البته از اختلاسگران نیز) پوزش بخواهیم که آن رقم را سی درصد کمتر اعلام کرده بودیم، ولی موجی که همزمان با انتشار خبر +۳ میلیارد دلاری راه افتاد، از نوع دیگری بود که دیگر شنا کردن در آن کار ما نبود.
رئیس دولت و روزنامههای حکومتی یکصدا خود را کاشف و افشاگر این رانتخواری معرفی کردند و مدعی مبارزه با فساد شدند و اعلام کردند که دستاندرکاران دولتی این رسوایی را به قوه قضاییه سپردهاند. (گویی که به همین سادگی و بدون حمایت مقامات ارشد سیاسی و اقتصادی، کسی میتواند ۳ میلیارد دلار وام ارزی بگیرد.)
اظهارات رئیس قوه قضاییه البته این ادعاها را رد کرد، ولی هر چه بود، دیگر قضیه آن اختلاس که به نام چای دبش معروف شده بود، «لوث» شد و مسیری دیگر گرفت و با یادآوری موارد مشابه که کمتر یا بیشتر از آن مبلغ بودهاند، به نوعی عادیسازی شد.
اینجا که نروژ و فنلاند نیست که هیچ خبری نباشد و هر وقت چنین افتضاحی بالا بیاید، وجدان همه درد بگیرد و تا چند ماه حرف آن را بزنند و خبر دادگاه آن را پیگیری کنند. هر ننگی با ننگ دیگر (نه رنگ)، پاک میشود. حادثه از پی حادثه میآید و همه چیز از یاد میرود، تنها خاطرهای میماند برای مردمی که فکر میکردند، مچ رانتخواری را گرفتهاند.
اختلاسگران هم این هیاهو را با صبوری و صرف چند استکان کمر باریک چای خوشرنگ با نبات زعفرانی، از سر میگذرانند.
چندی بعد بسیار کسان (حتی منتقدان) به آنها خواهند گفت: “شیرینکام باشید!”