نايبدبير جشنواره: اين يک کار ظاهري و عاري از رسالت است
نشست آسيبشناسي جشنواره صنعت چاپ شهريور در سراي اهل قلم برگزار شد. به گزارش خبرنگار «صنعتچاپ»، در اين نشست که در رهگذر سلسله نشستهاي ماهانه علمي تحليلي صنعت چاپ برگزار شد، محسن يگانهکاري، دبير سابق مسابقات آثار چاپي، مسعود فرشيفريد که سابقه دبيري در سه دوره مسابقات چاپي دارد و احسان سقايي به ايراد سخناني در خصوص آسيبشناسي و تجزيه و تحليل جشنواره «صنعت چاپ» و مسائل مربوط به آن پرداختند.
در ابتدا جلال ذکايي مجري نشست با ذکر تاريخچه جشنواره صنعت چاپ و بيان پارهاي توضيحات درباره مسائل مرتبط با برگزاري اين جشنواره، از جمله تغيير و تحولات و روندهايي که به زعم وي داراي افت و خيزهاي قابل توجهي بوده است بحث را آغاز کرد.
وي در ادامه با اشاره به حذف روز صنعت چاپ از متن تقويم گفت: «با اين استدلال که تقويم سنگين شده است، روز صنعت چاپ را از آن برداشته و به ضميمه اضافه کردند. روز صنعت چاپ در تقويم اختياري بوده و به توليدکننده تقويم واگذار شده است.» وي اين رويداد را حاصل کوتاهي متوليان صنعت چاپ عنوان کرد. سپس با طرح پرسشهايي مانند در ۱۵ سال گذشته (طول عمر جشنواره صنعت چاپ) به کدام يک از اهداف جشنواره رسيدهايم؟ و اگر امروز جشنواره برگزار نشود چه خدشهاي به صنعت چاپ کشور وارد خواهد شد؟ تحليلگران را به بحث مربوطه دعوت کرد. نخست محسن يگانهکاري در واکنش به اين سؤال که برگزار نکردن جشنواره چه عواقبي ممکن است در پي داشته باشد، پرسشي متقابل مطرح کرد و آن اينکه جشنواره صنعت چاپ تا به حال چه کرده است؟
يگانهکاري گفت: «متأسفانه ما در انجام اموراتمان برنامهريزي نداريم و اين باعث ميشود در نهايت توفيق چنداني بهدست نياوريم. در خصوص جشنواره بايد گفت مقابل مسئلهاي قرار گرفتهايم که بود و نبود آن فرقي به حال ما ندارد. وقتي ما نميدانيم چه ميخواهيم و چه ميکنيم، آييننامهاي تعيين ميکنيم که ما را به جايي که نميدانيم کجاست ميبرد. تعيينکنندگان اهداف، در طرح اهداف نميدانند دنبال چه هستند. لذا نتيجه اين ميشود که ميبينيم.»
وي با بيان اين مطلب ضمن ارائه نمونههايي از اهداف ذکر شده در آييننامه جشنواره صنعت چاپ، در خصوص ضعف اين اهداف تصريح کرد: «يکي از اهداف جشنواره ايجاد نشاط بين اهالي صنعت چاپ عنوان شده است. اين يک شعار است، نه هدف. وقتي اين جمله شعاري در آييننامه به عنوان هدف مطرح ميشود، چه انتظاري ميتوان از آن داشت» وي افزود: «حرکتهاي ما ناهنجار است. بعد از ۱۵ سال آييننامهاي مينويسيم و به امضاي وزير ميرسانيم که هيچ راهحلي براي مشکلات ندارد. ذات اين آييننامه فقط اين است که يک رييس براي جشنواره تعيين کنيم و همه مسائل جشنواره را به دست او بسپاريم. در نهايت هم هيچ کاري انجام ندهد. پست ايجاد کنيم، حکم اجرا کنيم و دست آخر هم هيچ نتيجهاي برايمان به همراه نداشته باشد. اگر جشنواره تعطيل شود، هيچ اتفاقي نميافتد. اتفاقا تعطيلي آن لطفي است به اين صنعت، چرا که با اين کار ميتوان در هزينههايي که صرف برگزاري اين جشنواره ميشود، صرفهجويي کرد.»
يگانهکاري در بخش ديگري از سخنانش در مقام مقايسه جشنواره صنعت چاپ با جشنوارههاي مشابه خارجي اظهار داشت: «به لحاظ ظاهري تفاوت چنداني بين جشنواره صنعت چاپ ما با ساير کشورها وجود ندارد. از لحاظ داوري شايد از بسياري از کشورها منظمتر باشيم. چيزي که جشنواره خارجي را از جشنواره ما متمايز ميکند، محتوا و تأثير آن بر صنعت چاپ است.» وي در تصريح اين مطلب با ذکر چگونگي روند برگزاري جشنواره از ابتدا تاکنون تشريح کرد: «از ابتدا تا دور هشتم، جشنواره به سليقه افراد برگزارکننده آن اجرا ميشد و ممکن بود از يک جشنواره به جشنواره ديگر شاهد تفاوتهاي زيادي باشيم. از سال هشتم به بعد معيارهايي وارد آن شد به طوري که اين معيارها هر سال کاملتر هم ميشد. در نهايت جشنواره وارد سيستم نرمافزاري شده و خطاي انساني در آن کم شد. بهويژه در داوري و گزينش آثار که نسبت به سالهاي گذشته خطاي موجود در آنها کاهش يافته بود.» وي در ادامه با يادآوري تفاوت زيادي که در محتواي جشنواره صنعت چاپ ايران با جشنوارههاي مشابه خارجي وجود دارد، به نبود ثبات در متن جشنواره اشاره و خاطرنشان کرد: «از آنجا که جشنواره صنعت چاپ دولتي است و اين در حالي است که در دولت شاهد تغيير و تحولات مديريتي زيادي هستيم، نوعي آشفتگي در جشنواره وجود دارد. در طول هفت سال، پنج بار مديرکل دفتر امور چاپ وزارت ارشاد تغيير کرده است. از ديگر سو، هدف کاملا مشخص نيست. از طرفي ادعاي همه جشنوارهها رسيدن به کيفيت در صنعت چاپ است اما کسي نيست که اين عامل را ارزيابي کند.» يگانهکاري تنها تأثير جشنواره در صنعت چاپ را افزايش تعرفه کارهاي چاپخانهداراني دانست که تنديس جشنواره را بهدست ميآورند.
در ادامه تحليلها يگانهکاري نبود آموزش مناسب در صنعتچاپ را خطري غيرقابلانکار برشمرد و با ارائه مثالهايي از سير نزولي آموزش در اين صنعت بيان کرد: «آموزش چاپ در وزارت ارشاد تعطيل شد. دانشگاه مرکز ۵ از هم گسيخته شد به طوري که کلاسهاي آن در مرکز شماره ۴۱ برگزار ميشود و قسمت اداري آن در جايي ديگر با تعداد اندکي پرسنل که تعدادشان براي انجام امور ناکافي است. در واقع ، ميتوان اينگونه بيان کرد که در سيستم دولتي، آموزش تعطيل شده است.»
وي در پايان اظهاراتش با مطرح کردن پيشنهادي مبني بر تشکيل يک تشکل مردمنهاد در راستاي بازپسگيري کارگزاري جشنواري از دولت و تأکيد بر تسريع اين انتقال متولي گفت: «هرچه زودتر بايد جشنواره را از دست دولت گرفته و به يک NGO سپرد. دولت بايد فقط نقش نظارتي داشته باشد و اجراي جشنواره فقط به دست NGO باشد. اگر بخواهم پيشنهادي براي جشنواره بدهم اين است که جشنواره بايد به کيفيت چاپخانهها اهميت بدهد و چشماندازش اين باشد که بعد از سالها برگزاري جشنواره مشخص باشد چه تأثيري روي صنعت چاپ داشته است. جشنواره بايد روي تقويت بخش متوسط صنعت چاپ مؤثر باشد و استانداردسازي بايد براي اين بخش اتفاق بيفتد.»
مسعود فرشيفريد، ديگر تحليلگر اين نشست تحليلي با اشاره به نوعي بيرمقي و کسلي در برگزاري جشنواره صنعت چاپ و بيانگيزگي بخش خصوصي اين صنعت بر تأثيرات اين بيرمقي و بيانگيزگي در متن جشنواره که به گفته او به مشکلي کاملا مشهود هويداست تأکيد کرد. وي اين تأثيرات را که نام کم محتوايي بر آن گذاشت، کم شدن مقالهها و پروژههاي چاپي، کاهش کيفيت علمي جشنواره، کاهش سطح آگاهي شرکتکنندگان و افول کيفيت داوري و کارشناسي عنوان کرد.
وي در بخش ديگري از صحبتهايش در خصوص مقايسه جشنواره صنعت چاپ گفت: «در کشورهاي ديگر در بخش خصوصي صنعت چاپ فعاليت زيادي صورت ميگيرد و اين موجب بارور شدن جشنوارههاي چاپ در آن کشورها ميشود. در کشور ما که دولت به عنوان جريان غالب بر صنعت در حال فعاليت است نميتوان انتظار داشت جشنواره آن نشاطي را داشته باشد که در جشنواره صنعت چاپ بسياري از کشورها جاري است.» وي در ادامه اين مقايسه استفاده از خرد جمعي به جاي تفرد را از دلايل اصلي شکوفايي جشنوارههاي خارجي دانسته و با اشاره به فقدان اين عامل در صنعت چاپ کشور و جشنواره صنعت چاپ، بر ضرورت استفاده از نظرات جمعي در تصميمات مربوط به اين صنعت تأکيد کرد.
وي در بخش پاياني سخنانش اظهار داشت: «مشکلات اقتصادي در صنعت بايد حل شود تا نگاه آن به برندسازي خود باشد.» وي با بيان اين مطلب چاپخانههاي کشور را به دو دسته صنفي و صنعتي تقسيمبندي کرد و گفت: «چاپخانههاي صنفي که اغلب نگاهشان به جشنواره است گردش مالي زيادي ندارند. گردش مالي اصلي صنعت چاپ متعلق به چاپخانههاي صنعتي است و اين در حالي است که اين چاپخانهها ضمن متمرکز شدن روي کار خودشان، اصلا با جشنواره کاري ندارند. اين چاپخانهها به نوعي به دور بودن از دسترس دولت متمايل هستند و ميخواهند دولت در کار آنها دخالت نکند.» فرشيفريد تمايل اصلي شرکت در جشنواره را معطوف به چاپخانههايي برشمرد که تأثير مالي چنداني بر اين صنعت ندارند.
احسان سقايي که به نيابت از محمدحسين فکري دبير کنوني جشنواره در مقام تحليلگر در اين نشست حاضر شده بود، نخست در خصوص شرايط زماني ارسال آثار توسط داوطلبان شرکت در جشنواره سال جاري صنعت چاپ و همچنين زمان احتمالي برگزاري اين جشنواره گفت: «آخرين مهلت ارسال آثار ۲۵ شهريور عنوان شده است. جشنواره احتمالا اول مهر ماه برگزار خواهد شد. وي سپس با طرح پرسش «آيا براي جايگاه جشنواره تبليغ شده است؟» بر ضرورت معرفي برندگان سيمرغ جشنواره به عنوان واحدهاي صنعتي با کيفيت کاري قابل قبول تأکيد کرد. در ادامه ضمن اشاره به ضعف در شناساندن جشنواره، گفت:«برگزاري جشنواره فقط انجام کاري ظاهري بوده و تاثيري در بارورکردن صنعتچاپ و افزايش راندمان کاري چاپخانهها نداشته است». وي در پايان ضمن تأکيد دوباره بر ضرورت برندسازي جشنواره، تلاش در جهت تقويت جايگاه جشنواره را خواستار شد.
در اين نشست طبق روال تعيين شده، ثلث پاياني برنامه به پرسش و پاسخ اختصاص داده شد که البته در آن پرسشي خطاب به تحليلگران مطرح نشد و اين کار به شکل پيشنهادهايي از جانب برخي مدعوين که از فعالان صنعت چاپ کشور هستند، انجام شد. محمود پيشعلي، مديرعامل چاپ فرارنگ آريا، پيشنهادي مبني بر توزيع فرمهاي نظرسنجي بين شرکتکنندگان در جشنواره مطرح کرد. سپس غلامرضا شجاع، رييس تعاوني ليتوگرافان، مهرسازان و سازندگان کليشه، عدم استفاده از نظرات اعضاي شوراي سياستگذاري جشنواره صنعت چاپ در تصميمات مربوط به اين جشنواره را مورد پرسش قرار داد. دکتر خدايار صادقي که در نشست ماه قبل به عنوان تحليلگر حضور داشت، اين بار در جايگاه مدعو گفت: «مسئله اصلي صنعت چاپ چيست که ببينيم به آن نياز پاسخ ميدهد يا خير؟ تا زماني که تکليف اهالي صنعت چاپ با عدم رونق در اين صنعت روشن نشود، نميتوان ارزيابي درستي از راهحلها داشت.» وي نداشتن نگاه راهبردي به صنعت چاپ را مشکلي اساسي براي اين صنعت برشمرده و بحراني شدن روزافزون آن را خاطرنشان شد.