بازنشستگی چاپ در دنیای ارتباطات پس از ۵۰۰ سال خدمت

0
935

بازنشستگی چاپ در دنیای ارتباطات پس از ۵۰۰ سال خدمت
نگاهی به کتاب پرانتز گوتنبرگ  عصر چاپ و آموزه‌های آن برای عصر اینترنت


جف جارویس متخصص صنعت چاپ در جدیدترین کتاب خود مروری دارد بر ۵۰۰ سال فرهنگ چاپ، از زمان اختراع ماشین چاپ گوتنبرگ در قرن ۱۵ میلادی تا کنون که عصر دیجیتال نامیده می‌شود. در این کتاب جارویس به نقش چاپ در شکل گیری فرهنگ جامعه و آموزه‌هایی پرداخته است برای عصری که در پیش داریم. در جدیدترین شماره نشریه Print Power، اولبه جِلوما (Ulbe Jelluma)، عضو تحریریه این نشریه، برداشت خود را از این کتاب تاثیرگذار منتشر کرده است که اینجا می‌خوانید.

آیا ظهور جامعه دیجیتال تداوم آن چیزی است که ما آن را جامعۀ چاپ‌محور می‌نامیم و آیا این دو کنار یکدیگر به حیات خود ادامه می‌دهند؟
دانشمندان علم ارتباطات و جامعه‌شناسان جامعۀ چاپ‌محور را دوران گوتنبرگ می‌نامند. گوتنبرگ آغازگر این فناوری دگرگون‌کننده بود. پرفسور جف جارویس این دوران را به عنوان میان‌آیندی در شکل‌گیری نحوه‌ای که ما با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنیم، می‌داند. جارویس ترجیح می‌دهد این دوره را “پرانتز گوتنبرگ” بنامد.

جف جارویس کیست؟
جف جارویس روزنامه‌نگار آمریکایی، نویسنده و متخصص رسانه است که در مورد مزایای اجتماعی و فردی اینترنت اظهارنظر می‌کند. او استاد رشته رسانه در دانشگاه نیویورک است. وی از سال ۱۹۷۲ به روزنامه‌نگاری روی آورد و پس از کار در روزنامه‌ای محلی، عضو هیئت تحریریه روزنامه معروف و معتبر شیکاگو تریبیون شد و برای نشریات شناخته‌شده دیگری چون TV Guide، People Magazine و Entertainment Weekly سرمقاله و گزارش‌های متعددی تهیه و ارایه کرد.
او همچنین ستون ویژه خود را در روزنامه گاردین و چندین روزنامه دیگر داشت که آنجا در مورد رسانه و موارد مربوط به آن قلم می‌زد. او سردبیر نشریه سانفرانسیسکو اگزامینر نیز بود. جف جارویس چندین کتاب هم به رشتۀ تحریر درآورده است که از بین آنها می‌توان به Gutenberg The Geek اشاره کرد. او در این کتاب اهمیت گوتنبرگ را به عنوان اولین کارآفرین فناوری مورد بررسی قرار می‌دهد.
جدیدترین کتاب جارویس “پرانتز گوتنبرگ: عصر چاپ و آموزه‌های آن برای عصر اینترنت” نام دارد که توسط بنگاه انتشاراتیBloomsbury Academic منتشر شده و قیمت آن ۲۰ پوند انگلیس است.

پرانتز گوتنبرگ چیست؟
همان‌طور که پرانتز باعث ایجاد مکث در متن می‌شود، پرانتز گوتنبرگ نیز عبارتی است بیان‌گر یک میان‌آیند در تاریخ، دوره‌ای که جهان سنتی مردم توسط واژه‌ چاپ‌شده، شکل گرفت.
پیش از اختراع فناوری نوظهور و تأثیرگذاری که موتور محرکه ماشین چاپ گوتنبرگ بود، مردم از طریق موسیقی، حرف زدن و زبان با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کردند. افکار و ایده‌ها از طریق گفت‌وگو و حرف‌های سینه به سینه منتقل می‌شد. دوره‌ای که افکار سیال بودند و مناظره‌ها شکوفا می‌شدند. سپس زبان نوشتاری ایده‌ها را در قالب کتاب‌هایی که از دسترس مردم عادی دور بودند، ارایه کرد. با این حال در آن زمان کتاب‌ پدیده‌ای لوکس به حساب می‌آمد که تنها افراد تحصیل‌کرده و صاحب‌ثروت می‌توانستند از آن بهره ببرند. اختراع ماشین چاپ سرآغاز باز شدن یک پرانتز بود، یک نقطه عطف در ارتباطات و شکل‌گیری ایده‌ها و تفکرات.
پس از اینکه چاپ در مقیاس صنعتی در قرن ۱۹ عرضه شد، پیامدهایی غیرقابل پیش‌بینی به بار آورد. فرمت غیرمنعطف کتاب‌ها، جایی‌که واژه در قالب سطرها و پاراگراف چاپ شده و توسط حاشیه‌های کاغذ محصور می‌شدند، بدین معنی بود که واژگان دیگر توانایی حرکت نداشته و ویژگی شفاهی خود را از دست داده بودند و نیاز به یک شروع، میانه و پایان ساختاری باعث شد تا اطلاعات، سازمان‌دهی‌‌شوند، ساختار پیدا کنند و دسته‌بندی شوند.
با ظهور چاپ‏، دوران ارتباطات شفاهی، دوران شایعه و غیبت نامیده ‌شد، در عین حال‌ چاپ از اعتبار بسیار برخوردار شد و همه در بیان حقایق به آن اعتماد پیدا کردند.
با این حال اختراع چاپ، فراگیری، تحول و قابلیت سانسور شدن آن، باعث محدودکردن گفت‌وگو و آزادی بیان شد. مکانیزه و صنعتی‌شدن چاپ، فرم هنری ماشین چاپ اولیه را کنار زد. رسانه تبدیل به ابزاری توده‌ای (رسانه جمعی) و صنعت چاپ نیز به‌خاطر ابعاد و مقیاس فراگیر آن‏ متحول شد.
در چنین فضایی صداها در هیاهوی رسانه‌های جمعی گم می‌شدند، سپس انقلاب دیجیتال و تسلط اینترنت از راه رسید. درست است که ارتباطات دیجیتال به خاطر نبود مکانیزم‌های تایید صحت اطلاعات، به شیوع اطلاعات و اخبار جعلی دامن زد، ولی از سوی دیگر به کسانی‌که حرفشان شنیده نمی‌شد، امکان حرف‌زدن داد.
مروری بر کتاب پرانتز گوتنبرگ: چگونه چاپ می‌تواند در عصر دوم اقتدار کلام و گفتار، توسعه و پیشرفت کند؟
این کتاب یک دورنمایه جامعه‌شناسانه و تاریخی در مورد تاثیر ماشین چاپ بر جامعه و نحوه تعامل افراد با یکدیگر ارایه می‌کند. این دورانی است که با تاثیر گسترده و عمیق چاپ شناخته می‌شود. عصر گوتنبرگ در ابعاد وسیع‌تر را می‌توان به عنوان وقفه‌ای در نحوه‌ی تعامل مردم با تکنولوژی، توصیف کرد. همین پدیده عبارت پرانتز گوتنبرگ را به عنوان یک میان‌آیند تبیین می‌کند. این کتاب در مدح عصر دیجیتال نوشته نشده است، ولی تأثیر اجتماعی یا انقلاب ماشین چاپ و اینکه چگونه ماشین چاپ و فناوری دیچیتال، هر دو باعث پیشرفت جهان شده و می‌شوند را تبیین می‌کند.
کانون تمرکز جارویس، سرگذشت گفت‌وگو میان انسان‌هاست. قبل از اینکه ماشین چاپ اختراع شود‏، آوازها و نقالی‌ها روشی برای انتقال سینه به سینه داستان‌ها و سرگذشت‌ها بودند.

چاپ و تعامل اجتماعی
در آغاز دوران پرانتز گوتنبرگ، گفت‌وگوها ادامه پیدا کرد، البته بیشتر با استفاده از چاپ. در روزهای اولیه ماشین چاپ که بیشتر با دوران رفرماسیون (اصلاحات) تقارن پیدا کرده بود، از چاپ برای تعامل استفاده می‌شد. به عنوان مثال، جارویس کتاب آرمان‌شهر (Utopia) توماس مور را مطرح می‌‌کند که پاسخی است به کتاب در ستایش دیوانگی اثر معروف اراسموس؛ فیلسوف هلندی. کتاب آرمان‌شهر در حقیقت دیالوگی بین نویسنده و چاپچی‌اش و دیگر کسانی است که با آن‌ها نامه‌نگاری کرده بود. مردم هم از این کتاب استقبال کردند زیرا ۶میلیون‌ نسخه از آن منتشر شد.
چاپ به ابزاری برای آزادی بیان و دانش پیشرفته تبدیل شده بود، گو اینکه کلیسای کاتولیک تلاش کرد از محبوبیت آن با تهیه یک لیست از کتاب‌‌های ممنوعه بکاهد. نویسندگان و ناشران یک شبکه نامه نگاری ایجاد کردند، از مردم خواستند کتاب را نقد کنند و اسامی افرادی را که در کتاب‌ها و نقشه‌ها غلط‌هایی پیداکرده بودند، منتشر کردند. سپس در قرن ۱۶ علم و دانش رشدی انفجاری پیدا کرد.
یکی از نتایج فراوان چاپ، تحول آموزش بود: دانش‌آموزان و دانشجویان می‌توانستند به جای اینکه برایشان حرف بزنند تا بیاموزند، خود در سکوت بخوانند. یادگیری از طریق کتاب، جایگزین کارآموزی در محضر استاد شد و به صورت کانون تمرکز فعالیت‌های روزانه درآمد. متن سیطره پیدا کرد زیرا چاپ به روشی برای داستان‌سرایی و پاسداری از دانش تبدیل شد. این دوره مصادف با شروع پرانتز بود؛ گذار از سخن به نوشته.
فرهنگ نوشتاری با استفاده از کتاب‌های راهنما جایگزین فرهنگ شفاهی و یادگیری از طریق کارآموزی وگوش دادن به پیرمردان و پیرزنان دانا شد. چاپ، نوعی حس مالکیت شخصی واژه‌ها را پدید آورد و با استفاده از تایپوگرافی، واژه به کالایی مصرفی تبدیل شد.

توده‌های قدرتمند
پیشرفت و توسعه رسانه مکانیزه، الکتریزه و صنعتی، نقطۀ پایانی بود بر فرهنگ گفت‌وگو و تولد یک مفهوم جدید؛ توده مردم. جارویس می‌گوید: توده مردم، به عنوان یک مخاطب، فرزند و مخلوق رسانه است. هنگامی‌که تولید چاپ در سطح صنعتی انجام شد، هر محتوایی را می‌شد به هر کسی ارایه کرد. توده مردم به مدل تجاری غالب در پیش از عصر اینترنت تبدیل شد. هر چیز و هر کس به کالا تبدیل شد.
ما اکنون در دوره پسا تایپوگرافی زندگی می‌کنیم، دورانی که ما را به عصر دوم اقتدار کلامی و زبانی و فرهنگ شفاهی می‌رساند، بازگشتی به دوران قبل از پرانتز گوتنبرگ.
درک نحوه‌ای که انسان با چاپ تعامل پیدا می‌کند، می‌تواند به ما کمک کند بفهمیم چگونه می‌توانیم با آن تعامل کنیم و چه کارهایی با پدیده‌ای که به آن اینترنت می‌گوییم، انجام دهیم.
جارویس می‌گوید: ” بدون مطالعه آگاهانه چاپ و پیامدهای آن، جامعۀ امروز ابزار لازم برای درک گذار از سیطرۀ متن به آنچه به دنبال آن می‌آید را، ندارد.”
دوران پسا تایپوگرافی که ما در آن به سر می بریم، دورانی است که ما را به یک عصر جدید از فرهنگ شفاهی سوق می-دهد، بازگشتی به زمان پیش از پرانتز گوتنبرگ. برخی می‌گویند پرانتز با کابل‌های الکتریکی بسته شده است، برخی دیگر معتقدند شبکه کابلی پرانتز را بسته است، عده‌ای نیز می‌گویند پایان عصر تایپوگرافی و ظهور تلویزیون، سرآغاز یک دوران جدید بود.
بسیاری از دغدغه‌های ما در مورد اینترنت، شبیه آن چیزی است که پس از پدیدارشدن ماشین چاپ تجربه کردیم؛ اطلاعات و اخبار جعلی، سخنان سراسر نفرت، رسوایی‌ها و ترس.
قهوه خانه‌ها و میخانه‌ها، مکان‌هایی بود که می‌توانستیم بخوانیم، با دیگران اطلاعات ردوبدل کنیم و در مورد اخبار با یکدیگر صمیمانه حرف بزنیم‎؛ جایی برای انسان اجتماعی برای مخاطب قراردادن دیگری بدون اینکه لزوما یکدیگر را بشناسند. آن دوران را می‌توان، سرآغاز تولد شبکه‌های اجتماعی نامید؛ جایی برای گپ‌و‌گفت اجتماعی و عمومی.

ظهور فردگرایی
با این حال امروزه ثابت شده توده مردم (= مقیاس) تنها یک افسانه است، اینترنت مفهوم رسانه جمعی(mass media) و توده مخاطبان(mass audience) را از بین برده است. اینترنت هر فرد را می‌شناسد و می‌تواند به هر شخصی به تنهایی دسترسی پیدا کند. این پدیده باعث احیای فردگرایی(individualism) شده است. این اینترنت پسارسانه‌ می‌تواند به جوامع فراوان و گروه‌های اجتماعی که می‌توانند دور هم جمع شوند، گفت‌وگو کنند و در میان خود و با هماهنگی با دیگر گروه‌ها کارهایشان را انجام بدهند، خدمات ارایه می‌دهد.
بر اساس تئوری جارویس، ما باید از رویاپردازی در مورد ماشین چاپ پرهیز کنیم، زیرا ماشین چاپ، گفتگو و مناظره را خوار و خفیف کرده، ظرافت گفتگو را از میان بُرده، مردم را به جان یکدیگر انداخته و بین آنها شکاف ایجاد کرده است. جارویس معتقد است به جای اینکه عصر دیجیتال را یک آفت بنامیم ما باید آن را به عنوان یک فناوری اثرگذار و ناجی چاپ در آغوش بگیریم، زیرا نه تنها هنر گفتگو را احیا کرده بلکه واژه چاپ شده را نیز از قید و بند رها کرده است.
صنایع همواره پدیده‌ای به نام فروپاشی خلاق را تجربه می‌کنند. ـ به عنوان مثال صنعت موسیقی اولین صنعتی بود که با ظهور اینترنت ضربه خورد. امروزه این صنعت بار دیگر شکوفا شده است، سایت اینترنتی Spotify بیش از یک میلیون آهنگ به مخاطبان ارائه می‌کند. همین امر همان ویژگی استفاده از ماشین چاپ را که در کتاب جارویس شرح آن رفته است، اثبات می‌کند. کشورهایی که نتوانستند از مزایای صنعت چاپ استفاده کنند از اروپا عقب افتادند. یکی از درس‌هایی که جارویس به ما می‌دهد این است: ما وقتی از پرانتز گوتنبرگ خارج می‌شویم – سفری که ممکن است تا چندین نسل بعد هم ادامه داشته باشد – و وارد دنیایی ناشناخته و بدون شناخت از آنچه قرار است رخ بدهد، می‌شویم، از موهبت و تجربه تاریخ کتاب و گذار به پرانتز گوتنبرگ برخورداریم تا از آن درس‌های ارزشمند بیاموزیم.
در نهایت آنچه در مورد این کتاب از منظر زمانی می‌پسندم توسعه و گسترش چاپ و شروع عصر دیجیتال است. این اولین کتابی است که خوانده‌ام و در آن مبنای دگرگونی جامعه شفاهی و گذار به واژه چاپ شده و بازگشت مجدد به دوران شفاهی را، به عنوان یک تئوری مطرح می‌کند. او بینشی جبرگرایانه در مورد آنچه بر سر فناوری می‌آید، ارائه نمی‌دهد، بلکه به بررسی شماری از شباهت‌های بین روزهای اولیه پیدایش چاپ و عصر فعلی دیجیتال اشاره می‌کند. این کتاب یک جدول زمانی و چهارچوب تاریخی ارائه می‌دهد که برای درک وضعیت توسعه رسانه امروز مورد نیاز است.

نوزایی رسانه
جارویس در مورد عصر جدید رسانه خوش‌بین است. انقلاب جدید پیشنهاد می‌کند که ما به جای اینکه فکرمان را مشغول حفظ خود در مقابل جنبه‌های منفی فناوری جدید بکنیم، باید مزایای آن را شناخته و در مورد آن تعمق کنیم. یکی از ویژگی‌های کتاب جارویس که مرا تحت تاثیر قرار داده جویش او برای ایجاد ارتباط بین افراد است!
“من آرزو دارم انسان‌ها راه‌هایی را برای این‌که بدانند تنها نیستند، پیدا کنند. راه‌هایی برای تعلق پیدا کردن، راه‌هایی برای ارتباط با جوامع و کسب پشتیبانی آنها .” از آنجایی که بین ۶۰ تا ۸۰ سال طول کشید تا استفاده از ماشین چاپ در کشورهای صنعتی فراگیر شود، ممکن است همین زمان طول بکشد تا فناوری دیجیتال از پستی و بلندی‌های رشد و توسعه عبور کند”. با این حال همان‌گونه که جارویس می‌گوید:”چاپ و فرهنگ چاپ هرگز نمی‌میرد.”

ارسال نظرات

پیامتان راوارد نمایدد
لطفا نامتان را اینجا وارد نمایید