بيترديد نبض فرهنگ هر جامعه در چاپ و نشر آن ميتپد و اصولا سطح و ميزان کارهاي چاپي در يک جامعه از شاخصهاي مهم توسعهيافتگي و پويايي فکر و فرهنگ آن جامعه بهشمار ميرود. کارکردهاي متنوع صنعت چاپ و ارتباط تنگاتنگ آن با فرهنگ، اهميت آن را دوچندان کرده است. دراينبين نقش تربيت نيروي متخصص براي توسعه هرچه بيشتر اين صنعت بسيار مهم است که نبود منابع و کمبود مراکز آموزشي رشته چاپ از تنگناهاي آن بهشمار ميرود. دراينبين آموزش فنيوحرفهاي و ارتقاي مهارت نيروي کار، جويندگان کار را براي دستيابي به شغل پايدار آماده ميکند و از سوي ديگر موجبات تثبيت وضعيت شغلي شاغلان را فراهم ميسازد. بنابراين پرداختن به موضوع اشتغال بدون توجه جدي به آموزشهاي مهارتي ممکن نيست. وضعيت آموزش فنيوحرفهاي در کشور، وزارت آموزشوپرورش را بر آن داشت با تغييرات اساسي در اين نظام آموزشي تغييرات بنياديني را ايجاد کند تا با تامين متخصصان بازار کار سهمي مهم در اشتغال و پويايي اين حوزه بردارد. دراينخصوص نشستي با مولفان کتابهاي فنيوحرفهاي دوره دوم متوسطه برگزار کرديم تا با فعاليتهايي که سازمان پژوهش و برنامهريزي آموزشي در راستاي تدوين و تاليف کتابهاي درسي بهخصوص حوزه فنيوحرفهاي و رشته چاپ انجام داده است آشنا شويم. کتابهاي تاليف شده بهجاي آموزش ذهني به مسائل فني و آموزش کار به دانشآموزان پرداخته است. در اين نشست حسين قاسمي افشار مدير گروه تدوين کتابهاي درسي رشته چاپ، عليرضا نجفي مدير گروه چاپ دانشکده انقلاب اسلامي دانشگاه فنيوحرفهاي، احمد فروزيده مدير بخش خصوصي در رشته چاپ، محمد صانعي منفرد سرپرست رشته چاپ دانشگاه امام صادق (ع) و حميدرضا بختياري فرد، عضو هيات علمي و گروه چاپ دانشگاه هنر حضور داشتند. اين افراد بيش از سه سال است که به تاليف کتابهاي رشته چاپ فنيوحرفهاي هنرستانها پرداختهاند. در ادامه اين گفتوگو را ميخوانيد.
درخصوص طرح تحول بنيادين سند تحول بنيادين نظام آموزشوپرورش و تغييراتي که درآن صورت گرفته است توضيح دهيد. اين تحول چه تغييراتي در کتابها و شيوة آموزش به وجود آورده است؟
قاسميافشار: از سه سال پيش برنامة وزارت آموزشوپرورش بهسمت سند تحول بنيادين نظام آموزشوپرورش حرکت کرده است. در طرح تحول بنيادين تفاوتهاي بسياري اتفاق افتاده است. بهعنوان مثال دورة آموزشي که سالها به صورت ۱.۳.۳.۵ بوده بهصورت ۳.۳.۶ درست است تبديل شده است. اين دوره شامل شش سال دورة ابتدايي و سه سال دورة اول متوسطه و سه سال دورة دوم متوسطه است و طبق برنامهريزي در بخش آموزش فنيوحرفهاي تحولات شگرفي اتفاق افتاده است؛ بدينصورت که هنرجويان سه سال در اختيار هنرستانها قرار ميگيرند. اين در حالي است که پيش از اين هنرجويان يک سال و نيم در دورة هنرستان بودند؛ هنرجويان با شيوة جديد کار را بهتر ياد ميگيرند. وزارت آموزشوپرورش معتقد بود برنامههاي آموزشي هر سال بازنگري شده است؛ اما از زمان آن ۲۰ سال گذشته و در نتيجه سعي کرده است تا کتابها را بهروز کند. بعد از اين که آخرين سري کتابها سالهاي ۹۱ و ۹۲ بازنگري شدند قرار شد برنامههاي جديد آموزشي براساس نياز بازار کار تنظيم شوند. براي اين که بفهميم بازار کار چه ميخواهد وظيفه داشتيم فعالان و متخصصان حوزة صنعت چاپ را به جلسات خود دعوت کنيم و به بررسي اين مسئله بپردازيم که فارغالتحصيلان بايد چه تواناييهايي داشته باشند تا بتوانند نياز صنعت چاپ را برطرف کنند. به اين جلساتي که تشکيل ميشد “ديکوم” گفته ميشود. ديکوم به معناي “توسعة صلاحيت حرفهاي” است، بدينمعنا که قصد ما گسترش صلاحيت حرفهاي است. در نهايت فعالان و متخصصان صنعت چاپ انتظارات خود را از کساني که ميخواهند در چاپخانه کار کنند بيان کردند، ما هم براساس آن نيازها ليستهايي آماده کرديم و براساس آن سرفصلهاي کتابها را نوشتيم. ليستها را به شغلهايي تبديل کرديم که مورد تاييد سازمان بينالمللي کار به نام ISCO است، که براي هر شغل يک کد بينالمللي وجود دارد. بهعنوان مثال هنرجويي که ما درزمينة چاپ افست تربيت ميکنيم اگر به استراليا هم مهاجرت کند براي کار مورد تاييد قرار ميگيرد چون کد آموزشي ISCO را دارد.
مهمترين ويژگي که در تاليف تمامي کتابهاي جديد در رشتة فنيوحرفهاي مدنظر است اين است که دانشآموز نبايد ذهنش مشغول حفظ کردن شود؛ در نتيجه از کتابها امتحان کتبي نميگيريم. با اين کار شاگرد حفظيات را کنار گذاشته و فقط کار ياد ميگيرد. ما ميگوييم توانمند و قدرتمند باش. ميخواهيم وقتي در امتحان عملي ميگوييم تغذيه و تحويل افست ورقي، اينکار را به نحو احسن و طبق اصولي که ما گفتهايم انجام دهد و اگر دانشآموز به خوبي انجام داد، نمرة قبولي ميگيرد.
براي اين که نيازي به حفظ کردن نباشد کتابي با نام کتاب همراه هنرجو تهيه کرديم تا هر نوع دانش حفظي موردنياز در اختيار دانشآموزان قرار بگيرد که در اين کتابها از مساحت مثلث و مربع تا قوانين مربوط به چاپ گنجانده شده است. اين کتابها حتي به کار کساني ميآيد که ميخواهند بهطور مستقل کار کنند و کارگاهي داشته باشند و اين افراد ميتوانند سر جلسة امتحان از آن استفاده کنند. در نتيجه مسئلة حافظه محوري را از آموزش فنيوحرفهاي حذف کرديم. موضوع بعدي ارزشيابي دانشآموزان است که آن ترس و استرسي که در جلسة امتحان وجود داشت ديگر ديده نميشود. ما فقط ميخواهيم کار بلد باشند و اگر هم براي امتحان دانش کافي نداشتند به دانشآموزان فرصت دو تا سه هفتهاي و حتي در مواردي فرصت بيشتري ميدهيم تا کار را ياد بگيرند و درچنين شرايطي آنها را شايسته ورود به اين حرفه ميدانيم. شاخص ما شايستهمحوري است و در همة کتابها هم به کلمة شايستگي اشاره شده است. در متن کتاب کلمة شايستگي را بهکار برديم زيرا ميخواستيم تا جايي که امکان دارد کلمة فارسي را جا بيندازيم و قصد داريم تا جايي که ميشود واژگان فارسي را در صنعت وارد کنيم.
بختياري فرد: طبق سند چشمانداز ۱۴۰۰ قرار است يکي از زبانهاي علمي دنيا زبان فارسي باشد، در نتيجه ما سعي کردهايم بيشترين لغت به کار برده در اين کتابها فارسي باشد. اما مشکل اينجا است که استفاده از کلمات فارسي در حوزة زبان تخصصي در ايران بسيار دير شروع شد. برخي اعتقاد دارند چنين کاري بيفايده است که البته من با عقيدة آنها موافق نيستم. برخي اعتقاد دارند که تکنولوژي اختراع ما نيست و نبايد به فارسي ترجمه شود، اما من اعتقاد دارم که اگر هدف ما حفظ هويت ايراني است بايد براي حفظ آن اين کار را انجام دهيم، کاري که فرانسويها و آلمانيها سالها است که شروع کردهاند. اين موضوع ميتواند به ارتقاي سطح علمي کشور کمک کند. اما نبايد خيلي چيزها دستوري و فرمايشي صورت بگيرد. مردم زماني اين موضوع را ميپذيرند که کلمات فارسي اشاعه و انتشار يابد و بگوييم جاي کلمة بيگانه کلمه ديگري داريم که ميتوانند استفاده کنند.
در فرهنگ عامه ممکن است خيلي کلمات بهراحتي جا بيفتد، اما در فرهنگ تخصصي اينموضوع چندان راحت نيست. فرهنگ عامه با فرهنگ تخصصي کاملا متفاوت است. کلمهاي در فرهنگ عامه بهمرور جا ميافتد، اما در بخش تخصصي بهدليل حضور متخصصان و بهدليل اينکه برخي کار را بهطور تجربي ياد گرفتهاند نميتوان کلمهاي را بهراحتي جا انداخت، براي نمونه ميتوان به کلمة کليشه اشاره کرد که جايگزيني براي آن به ذهن متخصصان نميرسد.
قاسميافشار: با تدوين کتابهاي جديد فنيوحرفهاي رشتة چاپ، قصد داريم دانشآموزان را به سمت خود اشتغالي سوق دهيم. در نتيجه در هر يک از کتابها پنج شغل در پنج فصل ارائه ميشود. در آموزش به دانشآموزان به نکات ايمني بسيار تاکيد کردهايم و روي اين مسئله بسيار حساس هستيم تا جايي که اگر هنرجو در زمان امتحان کار را بهخوبي انجام دهد اما به نکات ايمني توجه نکند نمرة آن شايستگي را نميگيرد و رد ميشود. همچنين در کتابها نکات زيست محيطي براي ما بسيار مهم بوده است. از آنجايي که ضايعات کار چاپ ميتواند باعث تخريب محيط زيست شود در اين کتابها ذکر کردهايم که طبق استانداردها با ضايعات چاپ چه کنند. در نظام جديد آموزشي کتاب ارائه نميدهيم، بلکه بستة آموزشي ارائه ميکنيم. در سال اول، دو کتاب درسي تخصصي تدريس ميشود که در واقع کتابهاي کارگاهي هستند. يکي از کتابها در رابطه با ليتوگرافي و کليشهسازي و ديگري درخصوص توليد بهروش چاپ توري و بالشتکي است. هرکدام از اين کتابهاي کارگاهي پنج فصل يا (پودمان) دارند که هر کدام از فصلها يک شغل را آموزش ميدهد. همچنين براي هرکدام از اين کتابهاي کارگاهي يک کتاب راهنماي هنرآموز تهيه شده است. علاوهبراين يک کتاب همراه هنرجو و يک کتاب هم باعنوان دانش فني پايه که تمامي مسائل پايه و محاسبات چاپ را تشريح ميکند تهيه شده است. در مجموع براي سال اول و پاية دهم، شش کتاب در اختيار دانشآموزان قرار ميگيرد. مثل دورة دهم، براي دورة يازدهم و دوازدهم نيز بستة آموزشي ارائه ميشود. براي دورة يازدهم کتاب کارگاهي توليد به روش چاپ افست و کتاب اجراي کارهاي پسازچاپ تاليف شدهاند که هر کدام از اين کتابها شامل پنج فصل ميشوند. هرکدام از کتابها، يك كتاب و براي دورة دوازدهم که ۷۰ تا ۸۰ درصد پيشرفت داشته است سال دوازدهم نيز يكي از کتابها کارگاهي درخصوص توليد فايلهاي چاپي و بستهبندي است که از حروف چيني آغاز ميشود و تا کنترل فايل چاپي ادامه پيدا ميکند. کتاب ديگر توليد بهروش چاپ فلكسوگرافي و روتوگراوور است.
تدريس اين کتابها از چه زماني شروع شد؟ اين کتابها درحالحاضر در چند دورة تحصيلي تدريس ميشوند؟
قاسميافشار: اين کتابها براي دومين سال است که تدريس ميشوند. تدريس اين کتابها در پاية دهم از سال پيش شروع شده است. پاية يازدهم از امسال و دوازدهم از سال بعد شروع ميشود. به کلام دقيقتر اولين دورة اين شيوة آموزشي از سال ۱۳۹۵ آغاز شد و امسال سال دوم آن است. در نهايت سه کتاب راهنماي هنرجو بهصورت يک دانشنامه ميشوند که براي تمام کساني که دستاندرکار، پيشه چاپ هستند مورد استفاده قرار ميگيرد. معتقدم اين کتابها تنها قابل استفاده براي دانش آموزان هنرستان نيست بلکه براي همة کساني که در صنعت چاپ فعال هستند مفيد خواهد بود. چند وقت قبل به ديدن رئيس اتحادية چاپخانهداران رفتم. ايشان از کتابها استقبال کرد و علاقهمند بود که همة چاپخانهها، بسته مربوط به اين کتابها را داشته باشند که نشان ميدهد چقدر اين کتابها کاربردي هستند. اين کتابها دانشآموزان را به سمت شغل هدايت ميکند و هر پودمان يا فصل يک حرفه را آموزش ميدهد.
از چه منابعي براي تدوين و بروزرساني سرفصلها و محتواي اين کتابها استفاده کردهايد؟
قاسميافشار: از منابعي که در اينترنت وجود دارد و از دانش استادان و افراد فعال حوزة چاپ استفاده شده است. بر مطالب تئوري چندان تاکيد نشده بلکه تمرکز بيشتر بر روي آموزش علمي-عملي است و از دانش و تخصص تعداد زيادي از متخصصان زبده صنعت كه در کار چاپ مشغول هستند و دستي به قلم نيز دارند بهره گرفتهايم. البته بايد گفت که ما بههمينسادگي مطالب را قبول نکردهايم.
با توجه به اين که تکنولوژي در صنعت چاپ به سرعت در حال پيشرفت است، چه تمهيداتي پيشبيني کردهايد تا کتابها با تکنولوژي روز همگام باشند و در سالهاي آينده پاسخگوي نياز هنرجويان و صنعت کشور باشد؟
قاسميافشار: هنرآموزان، متخصصان و دستاندرکاران درخواست کردهايم در مورد محتواي هر کدام از کتابها نظرات خود را از طريق نامه و يا ايميل به آدرس ذکر شده در کتابها براي ما ارسال کنند. نظراتي که ارسال ميشوند براي ما بسيار اهميت دارند و زماني که تمامي افراد گروه ناظر بر اين کتابها تشخيص دهند که نظرات مطرح شده درست و اعمال آنها ضرورت دارد، آن موارد را تغيير ميدهيم و بهروزرساني ميکنيم.
با توجه بهاينکه در کتابها کار عملي اولويت دارد، آيا هنرستانهاي فنيوحرفهاي سراسر کشور امکانات و تجهيزات کافي دارند تا بتوانند به هنرجويان کار را بهصورت عملي آموزش دهند؟
قاسميافشار: در ايران پنج هنرستان در زمينة صنعت چاپ فعاليت دارند. هنرستانها براي تدريس اين کتابها در برخي موارد محدوديت و در برخي ديگر امکانات خيلي خوبي دارند. بهطور کلي تعدادي از تجهيزات گران هستند و توانايي تهية آنها را نداريم، اما نميخواهيم از آموزش دور بمانيم درنتيجه سعي ميکنيم با چاپخانههاي مختلفي در ارتباط باشيم و دانشآموزان را بههمراه معلمهايشان بهاين چاپخانهها هدايت ميکنيم، چون برنامه اينگونه است که هر کتاب در هفته يک روز آموزش عملي داشته باشد. سعي ميکنيم با صنعت در ارتباط باشيم و معمولا صنعتگران از ما حمايت ميکنند چون همة هنرجوياني که تربيت ميشوند در آخر قرار است براي آنها کار کنند. مشکل اصلي ما اين است که براي پاية دوازدهم امکانات و ماشين آلات لازم را نميتوانيم تهيه کنيم.
نجفي: اگر تلاشهاي دلسوزانه تمامي اعضاي كميسيون و مولفان به ويژه آقاي افشار نبود، اين حجم از کارها انجام نميشد کمک و تلاش ايشان باعث تدوين اين کتابها شده است. برنامهريزي اولية کار براساس نياز بازار صورت گرفت و سعي کرديم برنامهها طوري طراحي شوند که آموزش براساس يادگيري عملي باشد و نه تئوري؛ ما بهطور بسيار گسترده کار کرديم تا به اين مرحله از کار رسيديم. هر چند کتابها بايستي طوري نگاشته شوند که دانشآموزان را عملي آموزش دهند و يک نيروي کار آچاربهدست تربيت شود، اما قطعا در نظام آموزشي كار عملي بهتنهايي بهرهوري لازم را ايجاد نخواهد كرد بلکه کسي که قصد دارد با دستگاه کار کند بايد با مباني تئوري و علمي نيز آشنا باشد. تلاش کرديم تا مؤلفان از بدنة صنعت چاپ انتخاب شوند تا در تاليف اين کتابها کمک کنند. بيش از ۵۰ نفر در گرايشهاي مختلف، درزمينة آمادهسازي، نرمافزار و کار با دستگاهها با ما همکاري کردند و وارد جزءبهجزء بخشهاي مختلف فرايندهاي چاپ شديم. تاليف کتاب کار آساني نيست؛ زمان بسياري لازم است تا يک کتاب تاليف شود. خيلي از دوستاني که قرار بود با ما همکاري کنند متخصص بودند، اما درزمان تعيين شده مطلبشان آماده نشد. چنين ادعا نميکنم که اين کتابها بهترين هستند، اما معتقدم سالبهسال کتابها نسبت به سال قبل بهتر تاليف شدهاند چون هر سال دانش و تجربة ما در تاليف كتابها بيشتر شد، در نتيجه اشکالات کتابها هم در هر دوره كاهش يافت. از سال بعد وقتي بستة آموزشي سال سوم هم آمادة تدريس شود بر خود واجب ميدانيم تا براساس نظراتي که از سوي خوانندگان به دست ما ميرسند در برخي بخشها تجديد نظر کنيم و بهنوعي بهروزرساني کنيم. تکنولوژي در صنعت چاپ روزبهروز در حال تغيير است و چارهاي جز اين نداريم. کتابها متعلق به صنعت چاپ امروزة ايران است بنابراين ممکن است دستگاهي در آلمان توليد شده باشد و امکان خريد آن براي ايران نباشد. جز توضيح مختصري از آن چيز ديگري در کتاب نيامده است. برنامة آموزشي بعد از تدوين کتابها براي معلمان نگارش شد و معلمها قبل از شروع سال تحصيلي در يکي از شهرهايي که کميتة تخصصي پيشنهاد داد جمع شدند تا درخصوص شيوة تدريس کتابها آموزش ببينند و بتوانند با دانش کافي کار آموزش را انجام دهند.
جايگاه تدريس اين رشته را در ايران نسبت به کشورهاي منطقه و دنيا از نظر علمي و کاربردي چگونه ارزيابي ميکنيد؟
نجفي: تلاش کرديم کتابها را براساس استانداردهاي بينالمللي تاليف کنيم و در اين کتابها کدهاي بين المللي مبناي تاليف و آموزش بودهاند.
کدها را از مرکز آمار ايران و مراکز بينالمللي استخراج کردهايم و براساس توانمنديهايي که هنرجويان بايد داشته باشند و براساس تواناييهايي که کشور دارد چنين هماهنگ کردهايم تا آموزشها مبتني بر دستگاهها و استانداردهاي بينالمللي باشد. بهدليل آنکه تمامي تکنولوژي صنعت چاپ به ايران وارد نشده است برخي حوزهها را يا در کتاب نياوردهايم و يا تنها درحد تئوري مطرح شدهاند، اما ميتوان گفت که با اين کتابها ميتوانيم نياز چاپخانههاي کشور را برطرف کنيم. در سطح کشور چاپخانههايي هستند که تکنولوژي روز را وارد ميکنند و هنرجويان با يک آموزش ابتدايي ميتوانند حتي با دستگاههاي مدل ۲۰۱۷ هم کار کنند، چون پايه و اساس کار را در دورة تحصيلشان به خوبي ياد گرفتهاند. بهطور کلي بخش زيادي از کار به خود هنرجويان بستگي دارد چون آنها بايد براي فراگرفتن اين دانش پشتکار و ممارست کنند و توانايي خود را بالا ببرند و ميتوان گفت که اگر آنها ياد گرفتن مطالب کتاب را جدي بگيرند توانمنديهايشان آنقدر بالا خواهد رفت که بيشک براي کار در چاپخانهها پذيرفته خواهند شد کمااينکه اين اتفاق پيشتر هم افتاده است. در يکي دو سال اخير شرکتهاي بزرگ چاپي بارها به من مراجعه کردهاند تا تعدادي از فارغالتحصيلان را به آنها معرفي کنم درحالي که در گذشته چنين رويهاي وجود نداشت و اکنون با تلاش جمعي به جايي رسيدهايم که جواناني تربيت ميکنيم که قادرند نياز صنعت کشور را رفع کنند.
آيا به فکر توسعة اين رشتة آموزشي در کشور هستيد؟ آيا پنج هنرستان پاسخگوي نياز تخصصي کشور است؟
نجفي: افرادي در دفتر فني وزارت ارشاد پيگير توسعة اين رشته هستند. چند سال پيش مسئولان هنرستانها دانشآموزان خود را به سمت اين رشته هدايت ميکردند چون ظرفيت بقية رشتهها تکميل ميشد و تنها رشتة چاپ خالي ميماند، اما امروز ميبينيم که در شهرهايي مانند تهران و مشهد ظرفيت اين کلاسها تکميل است و جاي اضافه براي شاگردان بيشتر ندارند. اکنون ميبينيم که برخي از هنرستانها ۲۰ نفر ظرفيت دارند، اما به ناچار ۳۵ نفر شاگرد پذيرفتهاند و مابقي به سمت رشتههاي ديگر هدايت ميشوند. اميدواريم با حمايت دولت، فعالان صنعت چاپ، تلاشهاي ما و اطلاعرساني رسانهها از جمله ماهنامة صنعت چاپ بتوانيم ذهنيت تقريبا نامناسبي که نسبت به اين رشته وجود دارد را تغيير دهيم.
قاسميافشار: دفتر آموزش فنيوحرفهاي وزارت آموزشوپرورش پيگير توسعه رشتهها از جمله رشته چاپ است. از نظر ظرفيت پذيرش محدوديتهايي داريم و درحالحاضر تنها پنج هنرستان در سطح کشور رشتة چاپ را دارند. اين هنرستانها در مراکز استانهاي تهران، مشهد، تبريز و اصفهان هستند و اخيرا يک هنرستان در سنندج راه افتاده است و قرار است يک هنرستان هم در اراک و يك هنرستان هم در قزوين داير شود. در سال اول متوسطه هر هنرستان ۲۵ نفر پذيرش ميکند. اما امسال هنرستان شهر مشهد گزارش داد که آنقدر متقاضي بالا بوده است که به ناچار ۳۲ نفر را ثبت نام کردهاند. پس تقريبا سالي ۱۵۰ نفر پذيرش يا سرانة آموزشي داريم که بهنظر خوب ميرسد. البته يک گرايش کارودانش هم بهغيراز مراکز فنيوحرفهاي هست که آمار پذيرش هنرجوي آن جداي از شاخة فنيوحرفهاي است.
فروزيده: رشتة چاپ جزء رشتههاي سخت و زيانآور و در بين ديگر رشتهها مظلوم است. متاسفانه اعضاي صنف چاپ و حتي برخي نشريات توجه چنداني به آموزش رشتة چاپ در هنرستانها ندارند. اين رشته در دانشگاه جامع علميکاربردي يا هنرستانها پشتوانه علمي مناسبي ندارد. اگر ما پويايي يا رشد در اين صنعت ميبينيم از خود دانشجويان، مدرسان و مديران چاپ سرچشمه ميگيرد و آنها هستند که چاپ را زنده نگهداشتهاند. تقاضا دارم وقتي درخصوص مرجع و رفرنس کتابهاي فنيوحرفهاي صحبت ميشود، مطمئن باشيد که تمام متنها بهروز و علمي هستند. البته بايد به اين نکته توجه داشت که استاندارد هر ماشين با ماشين ديگر و استاندارد کارخانهها بايکديگر کمي فرق دارد. درخصوص استانداردها و بهروز بودن متون شک نکنيد، اما چون موضوعها مختلف است پروتکل نشدهاند و صنعت چاپ نميتواند پروتکل شود. بهعنوان مثال در پزشکي پروتکل سلامت داريم؛ مثلا پروتکل سرطان مربوط به کشور اسپانيا است، اما در چاپ چون استانداردها متفاوت است نميتوانيم استاندارد مشخصي را رعايت کنيم. صنعت چاپ هم فقير است و هم به آن ظلم ميشود. بدون وجود اين کتابها مطمئنا در صنعت چاپ خيلي ضعيفتر ميبوديم. از صنعت چاپ هيچکس حمايت نميکند و پشتوانة مالي وجود ندارد و اگر گاهي اتفاق مثبتي روي ميدهد بهخاطر زحمات فعالان اين حوزه شکل ميگيرد. برخي هم هستند که براي اين صنعت کاري نکردهاند و تنها گلايه ميکنند.
درخصوص سختي تدريس رشتة چاپ در دانشگاه علمي کاربردي چند مورد را مطرح ميکنم. در دانشگاه سراسري سن ورود دانشجويان ۱۸ تا ۱۹ سال است، اما سن ورود به دانشگاه علميکاربردي ۱۸ تا ۶۵ سال است. ايجاد تعادل سني بين اين افراد خيلي سخت است. از طرفي ديگر آگاهي افرادي که وارد رشتههاي دانشگاهي ميشوند تقريبا صفر است، اما آگاهي دانشجوياني که وارد رشتة چاپ ميشوند از صفر تا ۵۰ درصد است. درسدادن به چنين گروهي بسيار سخت است. اگر بخواهيد از صفر شروع کنيد کسي که تا حدي اطلاعات دارد ميگويد وقتش در کلاسها هدر ميرود. در دانشگاه سراسري تقريبا کسي شاغل نيست، اما در دانشگاه جامع علميکاربردي در بعضي کلاسها ۹۰ درصد شاغل هستند. آيا واقعا آموزش به چنين افرادي سخت نيست؟ خيليها ۲۰ تا ۳۰ سال است در صنعت چاپ کار کردهاند و اکنون در دانشگاه صنعت چاپ ثبتنام کردهاند تا اطلاعات خود را بهروز و دانششان را طبقهبندي کنند. اين مثالها سختي آموزش در رشتة چاپ را بهخوبي نشان ميدهد. سال ۱۳۷۹ وقتي کتاب راهنمايهايدلبرگ را مطالعه کردم ۲۵ نفر به آلماني آن را تاليف و ۴۷ نفر آن را به انگليسي ترجمه کرده بودند؛ حال متوجه ميشويم وقتي ۱۳ نفر روي کتاب همراه هنرجوي رشتة فنيوحرفهاي و به اين کوچکي کار کردهاند يعني چه. ميتوان نتيجه گرفت که وقتي ۱۳ نفر در تاليف کتابي شرکت کردهاند به اين معنا است که آن کتاب جامع و کاملي است که همة اطلاعات پيشازچاپ، چاپ و پسازچاپ را شامل ميشود. تعداد مؤلفان ميتواند گوياي اين باشد که اين کتابها خيلي ارزشمند است. استانداردها هميشه پايه هستند و هيچوقت تغيير نميکنند. بهعنوان مثال در سال ۱۹۰۴ که چاپ افست ابداع شد تاکنون هيچ تغييري در اين چاپ ايجاد نشده است و فقط از نظر فني تغييراتي داشته است. اگر يک دانشجو، دانشآموز يا فعال صنعت چاپ اين راهنماي هنرجوي آموزشي را بخواند از همة منابع بينياز خواهد شد. البته براي يادگرفتن کار در صنعت چاپ بايد ۳۰ روز در کارگاه کار کرد و ۲ روز در کلاس آموزش ديد. موارد اشاره شده سختي آموزش، تاليف و کار کردن در رشتة چاپ در بخش آموزش را نشان ميدهد.
چه ارزيابي از شرايط آموزشي رشتة چاپ در هنرستان هاي فنيوحرفهاي داريد؟
صانعيمنفرد: ابتدا ميخواهم به شرايط آموزشعالي در صنعت چاپ بپردازم. برخي از دوستان درخصوص پويايي و توسعه در صنعت چاپ گفتند. اما نگاه من به اين موضوع کمي منفي است و اين هم بر ميگردد به سالها قبل، به آن زمان که دانشجو بودم. از آن زمان حدود ۲۰ سال گذشته است و نميتوانم جواب مثبتي به آن بدهم و بگويم در اين صنعت رشد داشتهايم. اگر هم پيشرفتي اتفاق افتاده خيلي ضعيف بوده است. متاسفانه روندي که در دانشگاه شهيد رجايي شروع شده بود و برخي با دلسوزي رشتة چاپ را راه انداخته بودند با منفعتطلبي شخصي و بيمديريتي، اين رشته سرانجام چندان خوبي نداشت. بايد تلاش کنيم رشتة چاپ را به دانشگاه هنر برگردانيم.
۲۰سال پيش نگرانيها و مشکلاتي وجود داشت که هنوز هم وجود دارند. در ابتدا چون رشتة چاپ در دانشگاه شهيد رجايي کارداني بود، بعد از آن که قرار شد رشته چاپ در دوره کارشناسي هم تدريس شود در حد کارشناسي به آن توجه شد اما بهصورت رشته مهندسي به آن نگاه نشد. دانشگاه جامع علميکاربردي براي کساني که مشغول به کار هستند و ميخواهند اطلاعات خود را بهروز کنند شايد خوب باشد اما براي توسعه، خلاقيت و نوآوري و بهروز شدن تکنولوژي کار چنداني انجام نميدهد چون خلاقيت را دانشجويان جواني بهوجود ميآورند که تمام فکر و ذهنشان مشغول به يادگيري باشد و کسي که ۳۰ سال است در اين رشته مشغول بهکار است نميخواهد يا نميتواند چيز خاصي بهوجود بياورد و تنها ميخواهند اطلاعاتش را علمي و بهروز کند، بههمين دليل صنعت چاپ خيلي ضرر کرده است. اگر ۲۰ سال پيش رشته کارشناسي با ديدي مهندسي راه ميافتاد و تنها دانشجويان رشته رياضي ميتوانستند وارد آن شوند و نه رشته چاپي که علوم انساني هم بتواند در آن ثبتنام کند شرايط بسيار بهتر ميبود.
از حوزه آموزش عالي شروع کردم و حالا ميخواهم به بحث فنيوحرفهاي در آموزشوپرورش بپردازم. اگر از ۲۰ سال پيش تدريس رشته چاپ در دانشگاهها شروع شده است. هنرستان هاي فنيوحرفهاي از ۱۳۴۴ شروع به آموزش هنرجويان کرده است. از آن زمان تاکنون بيش از نيم قرن گذشته و ما نميتوانيم بعد از ۵۰ سال به ۵ هنرستان و ۱۵۰ هنرجو اکتفا کنيم و نميتوانيم بگوييم که درزمينه آموزش پيشرفت کردهايم. سرپا بودن اين رشته در هنرستانهاي فنيوحرفهاي به لطف همکاراني است که واقعا با دوندگي زياد، زندگي و وقت خود را صرف کردهاند تا هنرستانها سر پا بماند. بحث کميت يک موضوع و کيفيت چيز ديگري است. در خيلي از مراکز استانها دوست داشتند که رشته چاپ در هنرستانها تدريس شود بهعنوان مثال در کرمان. هنرستاني که برونسپاري داشت و ميخواست رشته چاپ داشته باشد اما موفق به راهاندازي اين رشته نشدند. همچنين هنرستانهايي در بندرعباس و قائمشهر ميخواستند اين رشته را راهاندازي کنند که محقق نشد. اين درحالي است که ميتوانيم رشته چاپ را در اکثر مراکز استانها داشته باشيم اما در اطلاعرساني و مديريت مشکل داريم و با گذشت سالها هنوز تنها با ۵ هنرستان راه را ادامه ميدهيم.
نشريه صنعت چاپ در بين ديگر نشريات به آموزش توجه ويژه داشته است. سال به سال آرشيو ماهنامه صنعت چاپ را در کتابخانه تخصصي دانشگاه جمع کردهايم.
حال ميخواهم به وضعيت منابع و کتابهاي آموزشي و تخصصي حوزه رشته چاپ بپردازم. از زماني که تدريس رشته چاپ در دانشگاهها شروع شده است منابع زيادي در دسترس نبوده و هميشه استادان دانشجويان را به مطالعه منابع خارجي تشويق ميکردند. تنها جايي که منابعي براي تدريس وجود داشت کتابهاي هنرستان بود که آنها هم بهروز نبود و تا چند سال پيش هنوز درکتابهاي هنرستانهاي فنيوحرفهاي حروفچيني سربي را تدريس ميکردند. اما اتفاق خوبي که در آموزش پرورش در حوزه کتاب افتاد؛ براساس اسناد بالا دستي که تهيه شده است، فصل و بخشهاي کتابها خوب تدوين شد و در اجرا هم خوب عمل شد براي همين آموزش به همين تعداد هنرجو ميتواند براي صنعت چاپ مفيد باشد اما چند بحث درخصوص اجرا وجود دارد. يکي اينکه در هنرستانها نياز به تجهيزات داريم چون کتابها بر مبناي عمل نوشته شدهاند و شش کتاب در اين دوره سه ساله تخصصي است و هر کدام پنج پودمان يا فصل دارند که ۳۰ مهارت را آموزش ميدهند که هنرجو براساس علاقه خود يکي از آنها را انتخاب و براساس آن پيش خواهد رفت اما متاسفانه همه تجهيزات موردنياز در هنرستانها موجود نيست و در بين هنرستانهاي کشور هنرستان امام صادق که از همه امکانات و تجهيزات و منابع آموزشي مناسبتري دارد براي سال دوازدهم تجهيزاتي براي ارايه در حوزه عمل ندارد.
بخشي از مشکلات را ميتوان با عقد قرارداد با چاپخانههاي بيرون حل کرد. چندي است در زمينه برون سپارسي فعال هستم و واقعيت اين است که در عمل براي دانشجوياني که به کارگاه معرفي ميشوند پذيرش راحتتر است چون دانشجو بهدنبال يادگيري است اما دانشآموزان هنرستان هميشه بهدنبال يادگيري نيستند و بايد به شيوههاي مختلف در آنها ايجاد انگيزه کرد. درنتيجه ارتباط دانشآموز با بخش خصوصي بهسادگي ارتباط دانشجو با اين بخش نيست همچنين دانشآموزان بايد زير نظر مربي در چاپخانهها باشند. نمونههايي براي برونسپاري داشتهام و وقتي به چاپخانه ميروند هيچ چاپخانهاي نميپذيرد که به يکباره ۲۰ تا ۳۰ دانشآموز وارد چاپخانه شود و خط توليد متوقف شود. حتي شرکتهايي که بيشترين حمايتها را از ما دارند، وقتي ميگوييم دانشآموزان براي يادگيري به چاپخانهها بيايند ميگويند دانشآموز يعني وقفه در توليد و چون گاهي هنرجويان بهخوبي مديريت نميشوند چاپخانهها بهسختي با ما همکاري ميکنند. نيروي کاري که ميخواهد کار کند، دانشآموزي که ميخواهد ياد بگيرد و خطراتي و وقفهاي که در کار ايجاد ميشود هيچ سنخيتي با هم ندارند. شايد با ۱۰ دانشآموز بشود در چاپخانه کار کرد اما اگر بشوند ۱۵ دانشآموز اين کار امکانپذير نخواهد بود. به آموزشوپرورش پيشنهاد دادم که اگر ميخواهيد برونسپاري انجام دهيد، حداقل يک فضا در هنرستان صرف آموزش شود. همچنين چند موضوع در استفاده از امکانات بخش خوصي وجود دارد، يکي اين که در فنيوحرفهاي سپردن هنرجو به بخش خصوصي از نظر قانوني امکانپذير نيست اما در کارودانش امکان برونسپاري وجود دارد و ميتوان يک رشته داير کرد وقتي مهارت مدنظر است يعني کار عملي بايد صورت بگيرد اما در فنيوحرفهاي اين امکان نيست. تامين تجهيزات و فضا در آموزشگاهها خيلي هزينهبر هستند. کتابها براي سه سال تدوين شدهاند که ۵۰ درصد فضا نيازي بيشتر نسبت به دوره دوساله نياز دارند. همچنين دانشآموزان و نيروي انساني هم ۵۰ درصد اضافه ميشوند. اگر چارهاي نينديشند اين سه مورد براي آموزشوپرورش ايجاد مشکل ميکند. شايد درست نباشد بگويم و فکر ميکنم در آينده اتفاقي که براي آموزشکدههاي فنيوحرفهاي افتاد و وزير با يک امضا بودجه آموزشوپرورش را تقديم آموزش عالي کرد، فکر ميکنم براي هنرستانهاي فنيوحرفهاي نيز بيافتد و براي سبکسازي اين حوزه را به وزارت کار و به آموزشگاهها و يا سازمان فنيوحرفه واگذار کنند و ممکن است ديگر چيزي به نام هنرستان فنيوحرفهاي نداشته باشيم.
درخصوص روند تدوين کتابها و انتخاب منابع و نحوه تاليف آن توضيحات بيشتري را ارائه بفرماييد.
بختياريفرد: بايد رويکرد پژوهشگرانه نسبت به مسائلي که مطرح ميکنيم داشته باشيم. کتابهايي که تاليف شده است ميتواند يک نيروي کار ماهر آچاربهدست تربيت کند و براساس شناخت جامعه فهميديم به چه افرادي در بازار کار نياز داريم. تا کي ميخواهيم ديپلمهاي داشته باشيم که بيکار باشد و با کنکور شانسي وارد دانشگاه شود. اگر نقدي داريم نقدهاي خود را ارايه کنيم و ببينيم مسئولان در قبال آن چه پاسخي دارند معمولا هم اين کار را رسانهها انجام ميدهند.
بهنظرم ميرسد به چند نکته درخصوص اين کتابها بايد اشاره کنم. يکي اين که خود اين کتابها منبع هستند. يعني بين منبع و ماخذ تفاوت قائل هستم. مأخذ يعني چيزي وجود دارد و از آن استفاده شده است اما اين کتابها منبع هستند، يعني چيز جديدي بهوجود آمده است. خيلي از مطالب اين کتابها از دانش و تخصص تهيهکنندگانش آمده است بهعنوان مثال ۲۰ کتاب خوانده ميشد و دو روز در کارگاه آنها تجربه ميشد تا در نهايت تجربيات عملي نوشته و سپس بارها متنها بالا پايين ميشد تا لفظ کتابي پيدا کنند تا سرانجام به نگارش در بيايند. بهعنوان مثال کتابي که در زمينه تامپو و سيلک تهيه شده است يک منبع است. بعضي از نمودارهاي کتابها در جاي ديگري پيدا نميشود. خيلي از تصاويري که در کتابها درج شده است جاي ديگري پيدا نميشود. هدف ما اين بوده که سرعت آموزش را کاهش و سرعت يادگيري را افزايش دهيم، کاري که آلمانيها روي آن خيلي تمرکز ميکنند چون آموزش هزينهبر است و هر چقدر سريعتر بتوانيم ياد بدهيم هزينهها را کاهش ميدهيم و همگي روي اين موضوع وقت گذاشتهايم. همچنين علاقهمنديم اين کتابها را کارشناسان چاپ نقد کنند تا نقدهاي مثبت را استفاده و کاستيها را برطرف کنيم.
ماهنامه صنعتچاپ تنها مرجع رسانهاي معتبر و حلقه واسط بين آموزشوپرورش و صنعت چاپ است و چون کارشناسان و متخصصان نشريه شما را ميخوانند و آنها با تکنولوژي روز و اختراعات و ابداعات جديد در نمايشگاهها آشنا هستند در نتيجه ميتوانيم با نظرات کارشناسي آنها براي بهبود هرچه بيشتر کتابها بهتر عمل کنيم. سرعت پيشرفت تکنولوژي در اين حوزه بسيار سريع است و ممکن است بعضي مسائل فني ديگر کاربرد نداشته باشد يا بسيار راحتتر شده باشند.
در مورد زبان تخصصي و نحوه آموزش آن در کتابها به چه صورت عمل کردهايد؟
بختياريفرد: در خيلي از کتابها اشاره ميشود که فلان واحد مربوط به واحد SIاست و از دانشجويانم ميپرسيدم که اين واحد چيست و هيچکدام نميدانستند اما در اين کتابها آنقدر دقيق عمل شده که توضيحات کاملي درخصوص SI يا درخصوص متر يا موارد ديگر با جزئيات کامل درج کردهايم و تنها در دايرهالمعارفها ميتوان چنين چيزي را پيدا کرد. و کار همکارانم آنقدر دقيق بود که بهاين جزئيات توجه کردهاند. کساني که اين دوره را بگذرانند به جرأت ميگويم که همسطح فارغالتحصيلان دانشگاه هستند و بهسادگي ميتوانند منابع انگليسي زبان يا منابع ديگر را مطالعه کنند. هنوز ابتداي راه هستيم و نسل اول اين دوره آموزشي درحال تربيت هستند اما گام آنقدر مطمئن است که از بهدستآوردن آن مطمئن هستيم.
در کتابها اصطلاحات تخصصي و استانداردهايي آمده است و بخشي از استانداردها که در کتاب آمده حاصل ۵۰۰ صفحه کتاب تخصصي هستند.
رويکرد سال دوزاده اين کتاب ديجيتال و بستهبندي است. بايد توجه داشت ايران بزرگترين توليدکننده ميوه و سبزيجات در خاورميانه است و به رشته بستهبندي نياز داريم که در کتابهاي فنيوحرفهاي آموزش داده ميشود. جالب است بدانيد که سال ۱۳۹۰ کارشناسي ارشد رشته بستهبندي را به دانشگاه ارايه کردهام تا آموزش داده شود اما هنوز نامه آن در ميز مديران خاک ميخورد. روزي آن نامه را در اختيارتان ميگذارم تا آن را منتشر کنيد.
قاسميافشار: در کتاب همراه هنرجو سال يازدهم بخشي از واژگان و اصطلاحات صنعت چاپ از فارسي به انگليسي و يک بخش هم از انگليسي به فارسي گنجانده شده است. همچنين يک کتابي به نام دانش فني تخصصي چاپ که در سال دوازدهم تدريس ميشود، يک فصل فقط به زبان تخصصي پرداخته است و تمامي اصطلاحات انگليسي که در کتاب آمده را جمعآوري کردهايم. در آنجا فقط لغت کار نميشود بلکه نيازي که در صنعت چاپ از جمله آشنايي با واژگان تخصصي و توان خواندن راهنماهاي كار با دستگاه هاوجود دارد، برآورده ميشود.
نجفي: زمان تاليف دو ويرايش روي کتابها يکي ساختاري که در فرمت و چارچوب استاندارد دفتر تاليف انجام شد. همچنين يک ويرايش فني و تخصصي هم وجود داشته و با اين که يک متخصص اين مطالب را آماده کرده از يک پله پايينتر و از ديد هنرجو کتابها آماده شد. بسيار دقت کرديم تا ايرادي در کتاب نباشد چون کتاب رسمي کشور است و اگر ايرادي در کتابها باشد به دفتر پژوهشها و کل کشور برميگردد. پس دقت فني بالايي داشتيم و خط به خط و کلمه به کلمه ميخوانديم و اگر مطلبي براي ما مفهوم نبود خود را در سطح يک دانشآموز پايين ميآورديم و طوري کار مي کرديم که مطلب را بفهمند و مطالب را جز به جز تهيه کرديم و به نقطه اشتراکي رسيديم که خطاي کار را بگيريم و با اين وجود باز هم ممکن است ايراداتي در کتاب باشد.
وقتي قرار شد تاليف کتابها را شروع کنيم زمان بسيار محدودي داشتيم و زماني شروع به تاليف اولين کتاب کرديم که برخي از رشتهها يک کتاب را آماده کرده بودند چون هم فضا، نيرو و امکانات بيشتري داشتند و حتي منابع علميشان مدون بود پس کارشان از ما راحتتر بود. همچنين در اين فرآيند ترجمهاي براي رشته چاپ وجود نداشت. درنتيجه کتابهاي سال اول در تنگناي زماني و فشار زيادي آماده شد.
قاسميافشار: اين کتابها بر پايه اشتغالزايي تاليف شدهاند. پس دانشآموزاني که به دنبال يادگيري کار هستند وقتي اين دوره سه سال را به اتمام برسانند نمي توانند بگويند بيکار هستند چون کار را ياد گرفتهاند. پس در هنرستان پاسخ اين است که کار ياد ميگيريد.