نمايشگاه چاپ و بستهبندي به کانال هجوم چاپکاران چيني و ترک به بازار ايران تبديل شد.
چندي پيش با يکي از دوستانم برخورد کردم. از احوالاتش که پرسيدم با اشتياق از پيشرفت در کارش گفت. ميگفت در شرايطي که توليد داخلي زخمدار است، توانسته پول کلاني به جيب بزند. او يکي از توليدکنندگان ميخ است. وقتي پرسيدم تغيير شغل داده ياد نه، گفت مانند سابق در کار ميخ هستم اما روشم را تغيير دادهام. ميگفت به روز شده است.
از واپسين ايام فعاليت قبلياش گفت؛ اينکه بازار کساد بوده و حتي هزينه توليد و حقوق کارگران هم به سختي فراهم ميشده. در آخر کار حتي توان پرداخت حقوق کارگرانش را نداشته. ميخهاي چيني با سي درصد زير قيمت ميخهاي توليد شده توسط وي و ديگر توليدکنندگان داخلي به فروش ميرفت. به شوخي ميگفت، هر که با اجناس چيني، در افتاد برافتاد. اين بود که تصميم گرفته بود کارگاهش را جمع کند. ماشينآلات و ابزارها و حتي ملکش را فروخت و کارگرها را بيرون کرد. حالا با سرمايه حاصل از فروش آنها ميخ را از چين وارد ميکرد و بين مشتريهايي که سابق بر اين به آنها ميخ ميفروخت توزيع ميکرد. ديگر توليدکنندگان ميخ هم مانند او تغيير مسير دادند. اين شد که ميخسازان ما مبدل به دلالان ميخ گشتند. اين موضوع فقط شرح حال ميخ و ميخسازي نيست. بسياري از صاحبان صنايع ما از آنجا که هزينه توليد محصولشان بيشتر از قيمتي است که بابت خريد همان محصول از توليدکنندگان چيني ميپردازند، اقدام به دادن سفارش توليد به سازندگان چيني ميکنند و به توليدکننده چيني ميگويند روي محصول نام آنها را به عنوان سازنده ذکر کند.
در نمايشگاه چاپ و بستهبندي تهران غرفهداران خارجيِ اغلب چيني پيدا ميشدند که نمونه کاري خود را ارائه داده و سفارش چاپ و بستهبندي ميگرفتند. اينکه چاپخانه چيني در نمايشگاه چاپ و بستهبندي تهران چه ميکند، چندان از برهان تهي نيست. گويا چاپخانهدار چيني اينجا در بين خيل چاپخانهداراني که در به در دنبال مشتري ميگردند، تحفهاي براي بستن دهان دارد. او يقين دارد که قيمت کارهاي او از قيمت مشابه همان کار که توسط چاپخانهدار ايراني انجام شده پايينتر است. آنقدر پايين که جاي هيچگونه تامل و مداقه باقي نگذارد. اينکه قيمت توليد و به دنبال آن قيمت فروش در چاپخانه ايراني بالاتر از چاپخانه چيني است صرفه اقتصادي و توجيه برپايي غرفه در نمايشگاه تهران را براي چينيها خوشايند ميکند. کار به اينجا ختم نميشود. هدف بالاتر از گرفتن چند سفارش است. به نظر ميرسد با هدف مذاکره با چاپخانهداران ما به نمايشگاه آمده بودند. اينجا بحث بحثِ حضور انفرادي و جمعي نيست. وجود اين مساله ميتواند منشا رويدادي باشد که برخي چاپخانهداران ما را به سمت دلالي سوق دهد. بهويژه چاپخانهداراني که در پيچ و خم جاده چاپ و بستهبندي کشور، آينده درخشاني براي خود متصور نيستند.
در گزارش پيش رو موضوع حضور چينيها در نمايشگاه چاپ و بستهبندي تهران را با برخي از مسوولين و صاحبنظران صنعت چاپ در ميان ميگذاريم. در خلال صحبتهاي خواندني آنان، برخي مصائب چاپخانهداران که ريشههاي عميق دارند مطرح و راهحلهايي براي برونرفت از آنها عنوان ميشود.
«اينکه چاپخانهدار چيني بيايد در نمايشگاه ما سفارش بگيرد براي صنعت چاپ ايران خبر خوشي نيست.» اين را اسکندر جهانباني کارشناس ماهنامه “صنعت چاپ” و مدير شرکت دايناگراف ميگويد. وي در بيان عواقب منفي اين رويداد دو ديدگاه را مطرح ميکند. ديدگاه نخست، ديدگاه مشتري کار چاپي است که به گفته او روش تهيه و کننده کار برايش فرق چنداني نميکند. به اعتقاد جهانباني مشتري فقط به کيفيت و قيمت کار ميانديشد و اينکه چه کسي بهترين کار را در مناسبترين زمان با قيمتي مناسب به او ميرساند. ديدگاه دومي که وي عنوان ميکند، زاويه ديد اهالي صنعت چاپ کشور است. به باور اين کارشناس چاپ، عواقب منفي اين رويداد متوجه صنعت چاپ کشور است.
وي در اين خصوص ميگويد: «کارهايي که ميبايست در ايران و توسط چاپخانهداران ايراني انجام شود، در چين انجام ميشود و سودي که از انجام اين سفارشات ميتواند عايدي چاپکاران ما باشد، نصيب چاپخانهداران چين خواهد شد.»
در ادامه از وي در خصوص چرايي اين رويداد و دلايلي که چاپخانهداران چيني را به نمايشگاه ما ميکشاند ميپرسيم. اينکه چه دلايلي وجود آنها در نمايشگاه را برايشان خوشايند کرده و اصولا چرا با وجود مسافت زياد و هزينه بالاي حمل و نقل، گرفتن سفارشات چاپي ايرانيها برايشان به صرفه است؟ وي در پاسخ ميگويد: «سفارشي که چاپخانهدار چيني ميگيرد، مسافت طولاني بين ايران و چين که مسافت دوري هم هست را طي ميکند تا به دست مشتري برسد. اين خود هزينه-بر است. دليل اصلي وجود اين صرفه اقتصادي براي چاپخانهداران چيني ارزان تمام شدن کار براي آنهاست. تا حدي که سوددهي با وجود بالا بودن هزينه حمل و نقل را توجيه ميکند. پس در واقع اختلاف هزينه توليد بالاست. البته هزينه توليد در بيشتر حوزهها در چين ارزانتر از هزينه توليد بقيه کشورهاست اما اينکه براي سفارشات چاپ ايرانيها باز هم تفاوت قابل توجهي در سود کارهاي چاپي باشد قابل تامل است». وي در بيان راهکارهاي جلوگيري از اين رويداد، تعرفهگذاري به ميزان بالاتر از تعرفه کنوني را راهحلي بازدارنده براي اين بحران برميشمارد و در اينباره عنوان ميکند: «تعرفهاي که براي ورود اين سفارشات گذاشته ميشود بايد در حدي باشد که وقتي سفارش به ايران وارد شود گرانتر از قيمت چاپخانهدار ايراني در بيايد. در اينصورت ميتوان از آسيبي که به چاپخانههاي ما وارد ميشود جلوگيري کرد.» و ميافزايد: «در صورت وجود تعرفه بالا، چاپخانهدار چيني پس از سبک سنگين کردن، وجود خود در بازار ايران را بهصرفه نمي-بيند و از حضور در مکانهايي مثل نمايشگاه چاپ و بستهبندي تهران ممانعت ميورزد».
وي در ادامه آسيبشناسي حضور چاپخانهداران چيني در نمايشگاه چاپ و بستهبندي تهران، وجود اين رويداد را زنگ خطري براي چاپخانهداران ميبيند و ميگويد چاپخانهداران بايد احساس خطر کنند و از اين اتفاق به راحتي عبور نکنند.
جهانباني تاکيد ميکند: «چاپخانهداران ما نبايد به پديده جهاني شدن و از ميان برداشتن مرزها بيش از حد اميدوار باشند و اينگونه فکر کنند که همواره براي آنها کار وجود داشته باشد و بتوانند با همان روال قبلي خود به راحتي کار کنند. شرايط برايشان سخت خواهد شد. چاپخانهداران بايستي سرمايهگذاري جديد بکنند و خود را با سيستم جهاني وقف دهند. ميبايست از روشهاي مدرن استفاده و بازاريابي خود را تقويت کنند. ماشينآلات جديد بياورند و روي بخش مديريتي خود براي تطبيق با وضعيت کاري جهاني متناسب با روشهاي مدرن، بيشتر کار کنند. در اينصورت ميتوانند کار را با کيفيت بهتر و قيمت ارزانتر به دست مشتري برسانند. در اينصورت مشتري از کار راضي است و ديگران نميتوانند جاي چاپخانه او را بگيرند.»
به گفته وي چاپخانهداران ما با انجام اقداماتي از اين دست ميتوانند از نفوذ چاپخانهداران چيني به بازار کارشان جلوگيري کنند.» وي ميافزايد: «در کار چاپي فقط قيمت تاثير ندارد. کيفيت، زمان تحويل محصول، نحوه برخورد با مشتري و … همه بر جذب مشتري تاثير ميگذارد. چاپخانهداران ما ميبايست در تمامي اين موارد سطح خود را بالا ببرند.»
وي به مزيتهاي فعالان صنعت چاپ نسبت به چينيها اشاره کرده و ميگويد: «چاپخانهداران ايراني در بازار کشور خود مزايايي دارند که چاپخانهدار چيني فاقد آنهاست. به عنوان مثال از لحاظ مکاني؛ يعني در کشور خود فعاليت ميکنند و هزينه حمل و نقل پايين است. بسياري از چاپخانههاي ما سالهاست فعال هستند و در بازار چاپ کشور ريشه دارند. نبايد بگذارند چينيهايي که حتي در فارسي حرف زدن هم مشکل دارند، بازار را از دستشان در بياورند.»
وي نسبت به تداوم روند مذکور، خطاب به چاپخانهداران کشور هشدار ميدهد: «اگر چاپخانهداران اجازه نفوذ به چينيها بدهند، چاپخانههاي چيني به طور قارچگونهاي در بازار ما حضور پيدا کرده و رفته رفته کل بازار ما را به خود اختصاص ميدهند.» و با اظهار نگراني از روي دادن اين رخداد ميافزايد: «در بخش چاپ بستهبندي و ليبل اين اتفاق از طرف ترکيه هم رخ داده و خطر فقط متوجه چينيها نيست.»
«به هر حال بايستي فکري به حال اين مساله کرد. اين واقعيت وجود دارد و به نفع صنعت چاپ کشور نيست.» وي اين را ميگويد و با استناد به آمارهاي واردات ماشينآلات صنعت چاپ که به صورت ماهانه در نشريه “صنعت چاپ” منتشر ميشود عنوان ميکند: «امروزه حدود ۹۰ درصد ماشينآلات چاپ ما از چين وارد ميشود. وارد شدن چين به حوزه کارهاي چاپي به معني حضور همهجانبه آنان در صنعت چاپ ماست. با اين اتفاق چينيها صنعت چاپ ما را قبضه خواهند کرد. چاپخانهداران ما بايد جلوي اين اتفاق را بگيرند.» وي با بيان اين مطلب ميافزايد: «علاوه بر چاپخانهداران که به طور مستقيم از تسلط چينيها بر بازار صنعت چاپ ما تاثير ميپذيرند و بيش از هر فرد ديگري بايد جلوي آن را بگيرند، دولت هم بايد براي مقابله با آن اقداماتي صورت دهد. دولت بايد با نرخ تعرفه بالا از زيان آن بکاهد. اگر جلوي چاپخانههاي چيني را نميتوان گرفت، حداقل با تعرفه بالا ميتوان آنها را از اين کار باز داشت.»
* * *
به چاپخانه صف ميرويم و با بابک عابديني رئيس اتحاديه صادرکنندگان صنعت چاپ همکلام ميشويم. موضوع را با وي در ميان ميگذاريم. وي ميگويد در کشور چاپخانهداراني وجود دارند که با قيمتشکني سعي در گرفتن سفارشات مشتريان ساير چاپخانهها دارند و با هدف اينکه بازار را به سمت خود بکشانند به آن ضربه جبرانناپذيري وارد ميکنند. وي معتقد است شيوع اين نوع از رقابتهاي ناسالم در بازار، در نهايت به ضرر همه چاپخانهداران تمام ميشود، بهطوريکه عاملان قيمتشکني هم از گزند آسيبهاي وارد شده در امان نخواهند بود.
اين صحبت رئيس اتحاديه صادرکنندگان صنعت چاپ، در ارتباط با چاپخانهداران داخلي در رقابت داخلي است و کشمکشي که بين آنها در بازار داخلي صنعت چاپ کشور، گاه از طرق مناسب و مطلوب و گاه از روشهايي مانند قيمتشکني و … صورت ميگيرد. اما رقابت در بازار داخلي يک کشور لزوما منحصر به فعالان اقتصادي آن کشور نيست. وي در خصوص حضور چينيها در بازار داخلي صنعت چاپ ما ميگويد: «همين اقدام (رقابت در بازار داخلي صنعت چاپ ايران) را چينيها هم انجام ميدهند. از آنجايي که نيروي کار و قيمت مواد اوليه پايين است، قيمت تمام شده محصول براي چاپخانهداران چيني بسيار پايينتر از قيمتي است که در چاپخانه ايراني براي توليد محصول بايد بپردازد. به گفته وي، قيمتي که چاپخانهدار چيني روي محصولات و خدماتي که ارائه ميدهد ميگذارد، ممکن است تا ۳۰ درصد کمتر از ارزانترين قيمتهاي ارائه شده توسط چاپخانهداران ما باشد. لذا چاپخانهدار چيني مي-تواند به راحتي قيمتشکني کند و با اين کار هم سفارش کار بگيرد و هم به چاپخانهداران ايراني پيشنهاد بدهد که نقش دلال را بازي کنند. به اعتقاد وي در اين حالت چاپخانهدار ايراني نقش صادرکننده فاکتور را بازي ميکند. چاپخانهدار در اينصورت توليدش را قطع ميکند و به چاپخانهدار چيني ميگويد ميتوانيد نام چاپخانه مرا زير محصول ذکر کنيد، من آنها را وارد ميکنم و با نام توليدات خودم ميفروشم.
رييس بخش خارجي بيست و سومين نمايشگاه چاپ و بستهبندي تهران با اشاره به اينکه از لحاظ قواعد بينالملل نميتوان جلوي حضور چاپخانهداران چيني در نمايشگاه را گرفت، ميگويد: «اگر ما ديکته کنيم که اجازه ندهيد چاپخانهدار چيني در نمايشگاه حضور داشته باشد، مانند اين است که بخواهيم به نمايشگاه خارجي برويم ولي آنها اجازه حضور به ما ندهند و دليلشان اين باشد که ما قيمت مناسبتري داريم و مشتريهاي آنها را به سمت خود ميکشانيم و اين امر براي چاپخانهداران آنها خطرناک است.» وي در تصريح سخنش نمايشگاه بينالمللي دروپا را به عنوان بزرگترين رويداد چاپي دنيا مثال ميزند. عابديني ميگويد: «در شرايط اقتصادي مناسب نميتوانند متوليان برگزاري نمايشگاههاي خارجي، به ويژه دروپا، مانع حضور ايرانيها در نمايشگاه باشند. البته مشکلات ويزا براي ما وجود دارد ولي اين ارتباطي به نمايشگاه ندارد و آنها نميتوانند از حضور ما در نمايشگاه جلوگيري کنند. شرايط بينالمللي بايستي شرايط عادلانهاي باشد. وقتي آنها قبول ميکنند يک نمايشگاه بينالمللي در کشورشان برگزار شود، بايد تابع قوانين بينالمللي و اقتصاد بخش خصوصي باشند. در واقع فقط مکان نمايشگاه در خاک آلمان است و به نظر من نميتوان آن را مطلقا متعلق به آلمانيها دانست. نمايشگاه بينالمللي يک رويداد جهاني است و متعلق به همه. همه هم حق شرکت در نمايشگاه و برپايي غرفه خواهند داشت». و با بيان اين مطلب ميافزايد: «نام نمايشگاه ما نيز نمايشگاه بينالمللي چاپ و بستهبندي است و بر اين اساس شرکتهاي خارجي هم حق حضور در اين نمايشگاه را دارند. طبق قوانين تجارت جهاني ما نميتوانيم مانع حضور آنها در نمايشگاه باشيم. حتي اگر قيمتهايشان مناسبتر باشد و خطرِ کششِ بازارِ سفارشات به سمت آنها را براي چاپخانهداران ما به همراه داشته باشد. با ممانعت از ورود چاپخانههاي چيني به نمايشگاه نميتوان جلوي نفوذ آنها در بازار صنعت چاپ کشور را گرفت.»
عابديني معتقد است مشکل نفوذ چينيها يک مشکل ريشهاي است و ميبايست راهحلي بنيادين براي آن پيدا کرد. وي اصل اين مشکل را در زير ساختها ميبيند و با طرح اين پرسش که چرا بايد قيمت تمام شده چاپخانهدار کشور ما ۳۰ درصد از قيمت تمام شده چينيها بيشتر باشد که آنها امکان حضور در بازار ما را داشته باشند، ميگويد: «اين يک واقعيت است که يک چاپخانهدار ايراني هيچگاه در يک نمايشگاه چيني غرفه برپا نميکند. در نمايشگاههاي امارات، عربستان، عمان و حتي ترکيه ميتوانند شرکت کنند؛ چرا که توجيهاتي براي حضور آنها در اين نمايشگاهها وجود دارد اما در خصوص کشور چين، اختلاف قيمت ما با آنها به قدري زياد است که توان رقابت با چاپخانههاي چيني را نداريم لذا حضور ما در نمايشگاه چيني توجيهي ندارد.» و با بيان اين مطلب، ضمن ابراز تاسف، تاکيد ميکند: «خودِ ما اين شرايط را برايشان مهيا ميکنيم که بيايند و در اينجا با شرايطي ايدهآل مشتريها را از چنگ چاپخانهداران ما در بياورند.»
به گفته وي حضور چاپخانهداران خارجي در نمايشگاه چاپ و بستهبندي تهران محدود به چينيها نبوده و از ترکيه هم چاپخانهداراني براي عرضاندام در نمايشگاه تهران حضور بهعمل رسانده بودند. وي در بيان و ارزيابي اين رويداد شرح ميدهد: «يکي از چاپخانههايي که در نمايشگاه ما شرکت کرده بود، چاپخانهداري از ترکيه بود. حوزه فعاليت آن تهيه ليبل بود. اين چاپخانهدار آمده است که در نمايشگاه ما ليبل با کيفيت را با قيمت مناسب عرضه کند. همانطور که قبلا گفتم دليل اين حضور زيرساختهاي ضعيف ماست.» وي در خصوص مشکلات زيرساختي که شرايط رقابت را به نفع رقيبان ما رقم ميزند تصريح ميکند: «تصميمگيريهاي غلط دولتي از مهمترين عواملي است که باعث ميشود توليدکننده و خدماتدهنده داخلي نتواند با قيمت مناسبي محصول و خدمات خود را ارائه دهد؛ در نتيجه از رقابت با چاپخانههايي مانند چاپخانههاي چيني که خواهناخواه در نمايشگاه ما حضور خواهند داشت باز ميمانند.» و در ادامه پيشنهاد ميدهد: «بايستي شرايطي در کشور مهيا شود که چاپخانهدار چيني نتواند در نمايشگاه ما با قيمت کمتر محصولاتشان را عرضه کنند؛ يعني محصولات و خدمات چاپخانهداران ما بايد با شرايطي عرضه شوند که براي چاپخانهدار چين رقابت با آنها صرفه اقتصادي نداشته باشد و توجيهي براي حضور در نمايشگاه ما برايشان باقي نماند.»
وي با تاکيد دوباره بر ريشهدار بودن بحران در توليد محصولات و ارائه خدمات صنعت چاپ کشور، شرط لازم و کافي براي پيروزي چاپخانههاي ما در رقابت با چاپخانههاي چيني را نه جلوگيري از ورود آنها به نمايشگاه، که توسعه شرايط ايدهال براي فعاليت چاپخانهداران خودمان ميداند.
بر اساس گزارش خبرنگار ما تهيه مواد اوليه يکي از مهمترين عوامل تاثيرگذار در قيمت تمام شده محصول و خدمات است. بنابراين يکي از ريشههاي مشکلات زيرساختي درگير با چاپخانهدار که عابديني آن را دليل اصلي ترغيب چينيها به حضور در بازار ما ميداند را بايستي در مشکلات تهيه مواد اوليه جستجو کرد. به اعتقاد کارشناسان مشکل تهيه مواد اوليه و قيمت آن فقط منحصر به چاپخانهداران نيست؛ توضيح مفصل آن از حوصله بحث خارج است اما در همين حد ميتوان اظهار داشت که آنچه در ميانگين تعرفه گمرکي کالاها و مواد اوليه در کشورهاي توسعه يافته عنوان شده است ميتواند گوياي کارآمدي کامل سياستهاي اعمالي در جهت حمايت از توليدات ملي هر کشور باشد.
… | ژاپن | ايالات متحده | اروپا | کانادا |
تعرفه کالا | ۸/۴ | ۸/۳ | ۲/۷ | ۲/۷ |
تعرفه مواد اوليه | ۵/۱ | ۶/۳ | ۶/۳ | ۸/۴ |
جدول تعرفهها نشان ميدهد با وجودي که اصرار زيادي بر محدود کردن واردات کالا ندارند، در خصوص مواد اوليه که زيربناي توليد و نياز بلامنازعه توليدکنندگان صنعتي کشورشان است حساسيت ويژهاي به خرج داده و در راستاي حمايت از توليدکنندگان داخلي تعرفههاي مواد اوليه را نسبت به کالاهاي وارداتي ثانويه، گاه بيش از يک سوم تقليل ميدهند. در ايران اما با توجه به آمارهاي ارائه شده مثلا در کاغذ پشت چسبدار که يکي از کالاهاي پرمصرف صنعت چاپ و بستهبندي است، تعرفه گمرکي مواد اوليه اين کالا از تعرفه واردات انواع آماده اين کالا بيشتر است؛ يعني واردکننده به راحتي کاغذ پشت چسبدار وارد ميکند و در رقابت با توليدکنندگان داخلي بالقوه دست بالا را دارد. عابديني در اينباره ميگويد: «صنعتي که در آن در بسياري از بخشها تعرفه مواد اوليه تفاوت چنداني با کالاهاي توليد شده ندارد، نبايد انتظار توسعه داشته باشد. در برخي از اجناسي که تعرفه گمرکي مواد اوليه آن کمتر از تعرفه واردات آن است، رد پاي انحصارطلبان مشهود است. اين بار در جايي که نشان از حمايت توليد داخلي دارد، دست کساني که با استفاده از رانت امتياز توليد انحصاري محصول مدنظر را ميگيرند، در کار است.
عابديني در ادامه مشکل چاپخانهداران ما براي رقابت با چاپخانههاي خارجي اظهار ميدارد: «با شرايطي که صنعت چاپ ما دارد نه تنها در بسياري از موارد از صادرات باز ميمانيم و توان رقابت با چاپخانههاي خارجي را نداريم، بلکه در حال باختن بازار و واگذاري بازار کشورمان به چينيها هستيم.» و در خصوص راهحل عبور از اين شرايط به گفته وي بحراني، ميبايست زيرساختها را به گونهاي تکميل کرد که نه تنها بازار داخل به نفع چاپخانههاي ما باشد که در بعضي بازارهاي خارجي هم حرفي براي گفتن داشته باشيم. بنا به اظهارات وي دسترسي به مواد اوليه و واسطهاي و ديگر مواجب توليد بايد به حدي آسان و کمهزينه باشد که جايي براي عرض اندام ديگر رقبا، دستکم در بازاري که حق طبيعي توليدکنندگان داخل است وجود نداشته باشد. اين در حالي است که به اعتقاد بسياري از توليدکنندگان داخلي، نه تنها عزمي براي رهيافت به اين شرايط جزم نيست که بيتوجهي بيش از حد مسوولان ذيربط، موجد شرايط ايدهال به نفع بازيگران خارجي در بازارهاي داخلي کشور بوده است.
گزارش ما حاکي است براساس اخباري که از اقصاي مختلف به گوش ميرسد، گاهي حتي مسوولين کشورهاي توسعهيافتهاي که بر پايه اقتصاد آزاد شکل گرفتهاند، در بازههايي که به زعم آنها بحراني مينمايد اقدام به پيادهسازي سياستهاي سفت و سخت ممانعتي ميکنند. اين محدوديتها شامل حال برخي از مبادلات که در پيشنويس قوانين تجاريشان ويژگي کاملا آزاد دارند به مانند سدي محکم بازدارنده است. اين کشورها با اعمال برخي محدوديتها از توليد داخلي خود حمايت ميکنند. فرض کنيم اين سياست تا نمايشگاههايي که در اين کشورها با عنوان نمايشگاه بينالمللي برپا ميشود هم نفوذ کند. بر اين اساس براي بخشهايي که نياز به حمايت دارند، دست خارجيها از حضور در اين بازارها کوتاه شده و يا با اعمال برخي قوانين کفه ترازو به نفع توليدکنندگان در بخش مزبور سنگين ميشود. به اين طريق خارجيها هم شرايط را به صرفه نديده و حضور در آن بازار را موجه نخواهند ديد و بدينسان رقيب توليدکنندگان داخلي از ميدان به در ميشوند. بدون فکر کردن به اينکه در چه کشورهايي امکان اعمال اين سياستها هست يا خير، مستقيم روي نمايشگاه بينالمللي چاپ و بستهبندي تهران متمرکز ميشويم. پرسش اينجاست که آيا بهتر نيست متوليان نمايشگاه ما هم در اينخصوص اعمال نفوذ کنند. به اين معني که با حفظ ويژگي بينالمللي بودن و احترام به حق و حقوق توليدکنندگان ساير کشورها و عدم ايجاد ممانعت براي حضور آنها در نمايشگاه، براي آن قسمت از صنعت کشور که دچار بحران است و بيم قيمتشکني توسط شرکتکنندگان خارجي ميرود، در همان قسمتها اعمال محدوديت کنند. ميپرسيم اگر توليدکنندگان ماشينآلات چيني به خاطر بينالمللي بودن نمايشگاه چاپ و بستهبندي تهران ميتوانند در اين نمايشگاه شرکت کنند، آيا چاپخانهدارانشان هم حق حضور در نمايشگاه را دارند؟ آن هم در شرايطي که به هر نحوي به نفع آنهاست؟ آيا شايسته است چاپخانهداران ما مبدل به دلالان سفارشات چاپي شوند. تجهيزات، ملک يا سرقفلي و امتياز و … خود را بفروشند، کارگران خود را بيکار کنند و با واسطهگري سفارش مشتريان خود را به چاپخانهدار چاپي برسانند؟ تنها به اين دليل که چاپخانهدار چيني با قيمتي ارزانتر کارها را انجام ميدهد و چاپخانهدار ما ميتواند فقط به عنوان دلال بدون اينکه دست به سياه و سفيد بزند سود بيشتري بکند؛ توليد داخلي اما مضمحل شود. اين پرسشهايي است که در گفتگو با جليل غفاري رهبر متولي برگزاري نمايشگاه چاپ و بستهبندي تهران تا حد امکان پاسخ داده ميشوند. قبل از گفتگو با وي نقل قولي از يکي از کارشناسان بازديد کننده از نمايشگاه امسال را بيان ميکنيم. وي ميگفت: «اين چاپخانهداران چيني در واقع آمدهاند که با چاپخانههاي ما صحبت کنند. هدف اصلي آنها بازديدکنندگاني که سفارش چاپي دارند نيست. اين افراد براي آنها اولويت دوم هستند. اولويت اول آنها چاپخانهداراني هستند که هزينه توليدشان بالاتر از چاپخانههاي چيني بوده و براي واسطهگري مستعد هستند.» با اين پيش فرض که مسائل زيرساختي که منجر به پايين آمدن هزينه توليد ميشود، مسائلي هستند که در دراز مدت قابل حلاند، از غفاري رهبر ميپرسيم درخصوص موارد خاصي مانند رکود کار چاپخانهداران، تا زماني که بحران زيرساختي که شامل مواردي مانند هزينه بالاي توليد است، حل نشده، آيا بهتر نيست سياستهاي ممانعتي براي حضور چاپخانهداران چيني در نمايشگاه چاپ و بستهبندي تهران اعمال کنيم؟
وي با اظهار تاسف از ايجاد شرايطي که چاپخانهداران چيني را به نمايشگاههاي ما ميکشاند، اظهار ميدارد: «رويکرد ما در نمايشگاه چاپ و بستهبندي اين است که چينيهايي که در نمايشگاه شرکت ميکنند يا بايد ماشين بياورند يا مواد مصرفي. اين توليدکنندههاي چيني ميتوانند در نمايشگاه چاپ و بستهبندي تهران شرکت کند اما کساني که کالاهاي آماده چاپي و صحافي دارند نميتواند کالاهاي خود را در اين نمايشگاه بفروشند. اين يعني چاپخانهداران چيني نميتوانند در نمايشگاه ما غرفه برپا کنند و جعبه يا کيف و کارتن و … بفروشد. ماشينآلات چاپ و توليد جعبه و… ميتوانند بياورند اما انجام کارهاي چاپي، نه.» طبق اظهارات غفاري رهبر چاپخانهداران، ليتوگرافها و صحافان ما در نمايشگاه بدون رقيب خارجي به کارشان ادامه ميدهند. اما خبرها حاکي از آن است که شماري از چاپخانهداران غرفهگذار چيني بهطور علني نمونه کارهاي خود را در غرفه-هايشان به نمايش گذاشته و گوي رقابت را از دست چاپخانهداران ما ربودهاند. غفاري در مورد حضور چاپخانهداران چيني در نمايشگاه چاپ و بستهبندي تهران ميگويد: «اگر اين افراد در نمايشگاه حضور داشتهاند مرتکب تخلف شدهاند و قوانين ما را زير پا گذاشتهاند. قصد ما اين است که جلوي کالاهاي آماده را بگيريم. اينها مرتکب خطا شدهاند و در صورت رويت مواردي از اين دست حتماً با آنها برخورد جدي صورت ميگيرد.»
متولي برگزاري بيست و سومين نمايشگاه چاپ و بستهبندي تهران تاکيد ميکند: «ما در سالهاي آينده بايد کاملا مراقب باشيم تا اين تخلفات صورت نگيرد. بايستي بهطور جدي با آنها برخورد کنيم و اجازه ندهيم که چاپخانهداران چيني فرصتهاي چاپخانهداران ما را از آنها بگيرند.»
وي با بيان اينکه ستاد برگزاري نمايشگاه همواره آماده شنيدن انتقادهاي سازنده بوده، از وجود اين چاپخانهدارهاي چيني در نمايشگاه اظهار تاسف کرده و ضمن اظهار بياطلاعي از نيت اين چاپخانهدارها ميگويد: «اين چاپخانهداران از هنگام ثبت نام در نمايشگاه تا زمان تحويل غرفه، فعاليت خود را چيز ديگري عنوان ميکنند. آنها خود را به عنوان ماشينساز يا توليدکننده مواد اوليه معرفي ميکنند ولي در هنگام نمايشگاه از فرصت استفاده کرده و مرتکب اين کار ميشوند». وي بر لزوم نظارت هر چه بيشتر بر فعاليت غرفهداران خارجي تاکيد کرده و با بيان اينکه در صورت مشاهده تناقض بين آنچه در هنگام ثبت نام عنوان ميشود و آنچه در عمل تجلي مييابد، ديگر اجازه حضور غرفهدار متخطي در نمايشگاههاي آينده را نخواهند داد، اظهار ميکند: «تمام سعي ما اين است که اين افراد را شناسايي کنيم و ديگر اجازه ندهيم در نمايشگاه حاضر شوند.» وي از خبرنگاران، رسانهها، غرفهداران و … ميخواهد اسامي غرفههايي که نمونه کار چاپي ارائه ميدادند را به ستاد برگزاري نمايشگاه معرفي کنند تا پيگيريهاي لازم را صورت دهد». وي راجع به جريمههايي که در قبال ارائه سفارش به چاپخانههاي غرفهدار چيني به خاطيان امر تحميل ميشود عنوان ميکند: «اولين جريمه اين است که از اين پس هيچگاه اجازه حضور در نمايشگاه به آنها نميدهيم. دومين جريمه شامل حال معرف آنهاست، با اين افراد که نقش واسطه را براي چينيها بازي کردهاند قطع رابطه ميکنيم.»
* * *
محمد کيايي مدير چاپ کياما که يکي از غرفهداران نمايشگاه چاپ و بستهبندي بود، يکي ديگر از کساني است که طرف گفتگوي ما در اين گزارش است .
وي ميگويد: «هزينههاي توليد چاپ در ايران بالاست و حمايتي از اين صنف صورت نميگيرد. ما در بخش نوسانات ارز داراي مشکلاتي هستيم. قيمت مواد اوليه به ويژه مرکب حدود ۱۵ درصد افزايش پيدا کرده است که اين هزينه توليد را بالا ميبرد. وقتي قيمت تمام شده محصول بالا ميرود فرصتي براي رقبا به ويژه چينيها ايجاد ميشود که با نفوذ به بازار داخلي ما آن را به سمت خود بکشند. اين کار باعث آشفتگي در بازار ما ميشود.»
وي با اظهار تعجب از اينکه چگونه با اين همه مسافت و هزينهاي که حمل و نقل سفارشات جذب شده توسط چاپخانهداران چيني براي آنها به همراه دارد باز هم براي آنها نفوذ به داخل بازار ايران به صرفه است، ميگويد: «من اطلاعي از حضور چاپخانهداران چيني در نمايشگاه ندارم ولي اگر اين کار صورت گرفته قطعا با احتساب هزينه حمل و نقل و مسافت، انجام اين کار نشاندهنده تفاوت زياد در هزينه توليد چاپ در ايران و چين است. مطمئنا همين اختلاف آنها را به سمت کشور ما کشانده است.»
از وي در خصوص عواقب اين رويداد و تاثيري که بر صنعت چاپ کشور ميگذارد ميپرسيم. وي در پاسخ اظهار ميدارد: «افت کيفيت محصولات چاپي چاپخانههاي ما يکي از نتايج سوء اين رويداد خواهد بود. همچنين بيکاري و بسته شدن برخي از چاپخانهها که مهمترين نتيجه منفي آن است. در بسياري ديگر از صنوف، نفوذ چينيها باعث تعطيلي برخي واحدها و تبديل صاحبان آنها به دلال شد، همين اتفاق ممکن است براي برخي چاپخانههاي ما رخ دهد. چاپخانههاي ما دلال شوند و براي چاپخانههاي چيني مشتري پيدا کنند». و با بيان اين مطلب ميافزايد: «همين بلا سر صنايع کيف و کفش ما آمد. اکثر صاحبان آنها تحتالشعاع فعاليت چينيها به دلال تبديل شدند. اين صنعت در صورت رخ دادن اين واقعه مانند صنعت کيف و کفش و بسياري ديگر از صنايع دچار مشکل خواهد شد.»
* * *
در پايان گزارش سري به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ميزنيم. «اينکه چينيها در سرتاسر دنيا خدمات و محصول ارائه ميدهند بر کسي پوشيده نيست. از آلاسکا تا آفريقاي جنوبي رد پاي چينيها و کالاها و خدماتشان مشهود است. چين جمعيتي بالغ بر يک و نيم ميليارد نفر دارد و گردش GMP آن بالاتر از ده هزار ميليارد دلار است و اين نشان دهنده فعاليت بالاي اين کشور است.» اين پيشدرآمد سخنان محمودرضا برازش مدير کل دفتر امور چاپ و نشر وزارت ارشاد است که در اين گزارش با وي در خصوص حضور چاپخانههاي چيني در بازار صنعت چاپ ما و عرض اندام آنها در نمايشگاه اخير چاپ و بستهبندي تهران صحبت ميکنيم. وي در اينخصوص ميگويد: «اينکه چاپخانه يک کشور خدمات خود را در کشور ديگري ـ چه در نمايشگاه و چه در جاهاي ديگر ـ به نمايش بگذارد و عرضه کند، يک رويداد کاملا مرسوم است. همانگونه که چاپخانهداران ما هم ميتوانند در نمايشگاهها و برنامههاي مختلف بينالمللي شرکت کنند. در نمايشگاه دروپا چاپخانهداران مختلف چيني، آمريکايي، آفريقايي، ايراني و … حاضر ميشوند و خدمات خود را ارائه ميدهند. پس ارائه خدمات ممنوع نيست.»
وي در ارزيابي خدماتي که در داخل کشور امکان انجام آنها وجود ندارد، ضمن بيان اينکه واردات اين خدمات به کشور عاري از ايراد است ميگويد: «ما در برخي حوزهها هنوز قابليت انجام خدمات را نداريم. در برخي حوزهها هم به اندازه کافي توان توليد نداريم؛ مثلا در بخش تتراپک هنوز بهطور کامل آماده نيستيم. در بخش چاپ روي فلز هم به توان خدماتي سطح بالا نرسيدهايم. در بخش هولوگرام نيز هنوز آنطور که بايد به تکامل نرسيدهايم و … در اين حوزهها واردات خدمات اصلا اشکال ندارد و ميتوانيم واردات را در حد نياز صورت دهيم.» وي در خصوص بخشهايي که چاپخانهداران ما در آن به بلوغ کافي براي ارائه خدمات رسيدهاند اظهار ميکند: «اگر بتوانيم خدماتي را انجام دهيم اولويت با توليد داخل است».
وي ميگويد: «اينکه چينيها با ۵۰۰۰ کيلومتر فاصله بيايند در ايران و سفارش بگيرند جاي سوال دارد. چطور برايشان صرف دارد؟» و ادامه ميدهد: «اينکه جلوي چاپخانهدار چيني را بگيريم کار درستي نيست. نميتوان جلوي ورود محصول به کشور را گرفت.» و با بيان اين مطلب بيان ميکند: «در صورتيکه مانع ورود خدمات چاپي به کشور بشويم، سرنوشت خودروهاي پرايد و پيکان تکرار خواهد شد. وقتي ورود را ممنوع ميکنيم، آنقدر کيفيت توليد داخلي بدون رقابت باقي ميماند که امروز بعد از ۲۰ سال هنوز پرايدي را توليد ميکنيم که مصرف سوخت و ضريب آلايندگي آن بسيار بالاتر و ايمني آن بسيار کمتر از حد استاندارد است. مثالهاي زياد ديگري در اين خصوص وجود دارد.» وي از اين مطلب نتيجهگيري ميکند: «بايستي کيفيت محصولاتمان را بالا ببريم. خدماتي که در زمينه چاپ و بستهبندي انجام ميدهيم بايد کيفيت بالايي داشته باشد.»
وي در پاسخ به اين پرسش که براي مقابله با نفوذ چينيها در بازار داخلي صنعت چاپ کشور و وقوع پيامدهاي سوء آن چه بايد کرد، اظهار ميدارد: «بايد از طريق عوارض، کنترلهاي تعرفهاي روي محصولات و خدمات وارداتي صنعت چاپ و ترغيب چاپخانهداران و فعالان صنعت چاپ به اقتصاد مقاومتي در شرايط مساوي و يا نزديک به مساوي به مصرف توليدات داخلي سوق پيدا کنيم. از طرفي توان توليد داخلي را از لحاظ کمي و کيفي بالا ببريم».
وي مقابله با يک غرفهدار چيني در نمايشگاه را مانعي موقتي عنوان ميکند و مقابله با وي را از آن جهت ناکارآمد ميشمارد. به باور وي با رويکردي اينچنيني چاپخانهدار چيني مذکور تغيير روش داده و به طريقي ديگر اعمال نفوذ ميکند. وي معتقد است بايستي به صورت زيرساختي با اين رويداد مقابله کرد.
وي به قفسههايي که در راهروي اداره چاپ و نشر وزارت ارشاد نصب شده و محل نگهداري نمونه کارهاي چاپخانههاي داخل است اشاره ميکند و با بيان اينکه اين نمونه کارها نشاندهنده سطح قابل قبولي از توانايي ارائه خدمات توسط چاپخانهداران کشور است ميگويد: «ما به واردکنندگاني که براي گرفتن مجوز واردات به وزارتخانه ميآيند اين نمونه کارها را نشان ميدهيم و ساعتها با آنها گفتگو ميکنيم و تا جايي که امکان دارد به آنها فشار وارد کرده و آنها را به استفاده از خدمات داخلي ترغيب ميکنيم. در نمونههايي که در داخل توان انجام آنها وجود دارد، متقاضيان را به سمت چاپخانههاي داخلي سوق ميدهيم.» و ميافزايد: «وزارت ارشاد به اعضاي صنف اطلاعرساني کرده و آنها را در جهت افزايش کيفيت خدماتشان تشويق ميکند.»
از وي ميپرسيم وزارت ارشاد در حوزه تعرفهها چه اقداماتي در جهت حمايت از چاپخانههاي داخلي در مقابل خارجيهايي که قصد نفوذ در بازار ايران از طرق مختلف دارند انجام داده است. پاسخ ميدهد: «در رابطه با تعرفههاي گمرکي، در کميسيونهايي که در خصوص اجراي ماده يک براي تعيين عوارض گمرکي ما را دعوت ميکنند اطلاعات خود را ارائه ميدهيم و در صورت امکان تعرفه اقلامي را که ميتوان آنها را به نفع توليدکنندههاي داخلي تغيير داد، تغيير ميدهيم.»
علي خوشنام