گذشت آن روزی که ورودی چاپخانه پر بود از پالتهای کاغذ، بی هیچ احساس خطری از نبود جایگزین برای کاغذهای چاپ شده. همین چند ماه پیش کسی حتی فکرش را هم نمیکرد روزی برای یک پالت کاغذ با ارز مبادله ای باید از چند ماه قبل ثبت نام کرد و آنوقت منتظر ماند که آیا توزیع صورت میگیرد یا نه. اما شد آنچه نباید میشد.
اگر پیش از این دغدغه واحدهای چاپی قیمت بالای کاغذ و دشواری تامین نقدینگی برای تهیه کاغذ بود، حالا دیگر بحث بر سر کمبود و نبود کاغذ است.
کمبود کاغذ و قیمت بالای آن و نیز دغدغه بسیاری از چاپخانهداران برای بهره مندی از کاغذ وارد شده با ارز مبادلهای، حساسیت هر رویدادی پیرامون واردات و توزیع آن را به شدت بالا میبرد. بنابراین هر جا خبرهایی از توزیع کاغذ شنیده شود، حواشی پیرامون آن کم نخواهد بود.. برخی از این حساسیت ها حول توزیع کاغذ توسط شرکت چدهکالا و اعتراض برخی از چاپخانهداران از روند اطلاع رسانی از سوی اتحادیه و تعاونی چاپخانه داران در اینباره رخ نموده است. موضوع دیگر کارگروه کاغذ و نبود نماینده صنف چاپخانه داران در هفت جلسه نخست آن است. در این رهگذر شرح ماجرای اعتراض شماری از چاپخانهداران را از زبان مهدی رمضانی میشنویم که خود را به اتفاق 3 تن از چاپخانهداران، نماینده چاپخانهداران معترض به نحوه دریافت سهمیه کاغذ معرفی میکند. در ادامه اظهارات ایرج استادعلینقی رییس اتحادیه چاپخانه داران تهران و احمدرضا اعتماد مظاهری مدیرعامل شرکت تعاونی چاپخانهداران تهران را میخوانیم که به برخی انتقادات و اتهامات مطرح شده از سوی طرف دیگر پاسخ میدهند.
نمایندگان چاپخانهداران معترض به نحوه توزیع کاغذ:
چرا تعاونی و اتحادیه ما را در جریان توزیع کاغذ نگذاشتند؟
مهدی رمضانی به همراه سه تن از نمایندگان چاپخانهها که به گفته خودشان سخنگوی 80 چاپخانهدار معترض به نحوه توزیع کاغذ بین چاپخانهها هستند، میگویند نسبت به اطلاع رسانی دیرهنگام اتحادیه و تعاونی چاپخانهداران تهران اعتراض کردهاند اما از جلساتی که با رؤسای اتحادیه و تعاونی داشتهاند، نتیجهای نگرفتهاند. خلاصه صحبتهای این گروه را از زبان مهدی رمضانی در اینجا میخوانیم.
مهدری رمضانی: ما به طور تصادفی فهمیدیم که تعدادی از چاپخانهداران شهرستانی از شرکت چده کالا کاغذ به قیمت مناسب براساس ارز 4200 تومان دریافت کردهاند. در حالی که ما که در تهران هستیم در جریان این توزیع قرار نگرفتهایم. بعد متوجه شدیم که اعضای هیات مدیره تعاونی چاپخانهداران و اتحادیه چاپخانهداران از این موضوع مطلع بودهاند. آقای علینقی علیرغم با خبر بودن در این باره سکوت کرده و هیچ اقدامی در زمینه فراهم آوردن شرایط برای بهرهمندی چاپخانهداران از این کاغذها انجام نداده است. باری چیزی درباره اینکه برای چاپخانه خود کاغذی دریافت کرده باشد نشنیدهایم. هر چند سکوت وی از این رویداد خود اقدامی ناموجه بوده است. اما اعضای هیأت مدیره تعاونی چاپخانهداران به محض آگاه شدن از واردات کاغذ از سوی شرکت چده کالا به این شرکت مراجعه کرده و هر کدام برای چاپخانههای شخصی خود، چند پالت کاغذ دریافت کردهاند. سپس در تاریخ 30/10/97 آقای حمید غفاری رئیس هیأت مدیره تعاونی، طی پیامی در فضای مجازی، چاپخانهداران را از توزیع کاغذ از سوی شرکت چده کالا باخبر میکند. یک روز بعد یعنی 1/11/97 که ما برای گرفتن کاغذ به چده کالا مراجعه کردیم به ما گفتند کاغذ به اتمام رسیده است. این درحالیاست که اعضای هیات مدیره فقط به فکر چاپخانه خود و نه منافع سایر چاپخانهداران بوده و از این موضوع برای پیشبرد اهداف تجاری خود استفاده کردهاند. چنانچه طبق اعلام منبعی آگاه در چاپخانه یکی از اعضای هیات مدیره، 5 پالت کاغذ شامل 3 پالت 70 گرمی و 2 پالت 80 گرمی دریافت کرده.
در جلسهای که با تعاونی داشتیم پاسخ قانع کنندهای نگرفتیم پس به سراغ اتحادیه که آنها هم از موضوع با خبر بودند رفتیم.
نه از جلسه تعاونی پاسخ منطقی گرفتهایم و نه از اتحادیه. تنها تفاوت رؤسای اتحادیه و تعاونی در این است که اقای علینقی بنا به مصلحت شخصی از چده کالا کاغذ نگرفته بود ولی آقای مظاهری گرفته بود. در کلیت موضوع که ایشان از این مسأله آگاه بوده ولی به چاپخانهداران خبر نداده بودند، تفاوتی ایجاد نمیکند.