دغدغههاي ديجيتال
خدايار صادقي: چاپ ديجيتال بدون مدل مشخص کسب وکار ناکام ميماند
مزايا و معايب چاپ ديجيتال در بازار صنعت چاپ ايران چيست؟
آيا بهرهوري تکنولوژيهاي چاپ مورد استفاده در سالهاي اخير قابل قبول است و فعاليت چاپي را در واحدهاي مجهز شده با فناوريهاي نوين از نظر اقتصادي پويا و در خط سوددهي نگه ميدارد؟ به عقيده خدايار صادقي، کارشناس قديمي صنعت چاپ و در حال حاضر استاد دانشگاه، بهرهوري فعلي تکنولوژي نوين در صنعت چاپ، در خوشبينانهترين حالت ۵۰ درصد است که به معناي از دست رفتن تدريجي قدرت سرمايهگذاري و از دست رفتن توان مالي کلي چاپخانههاست. صادقي اين ارزيابي و همچنين ملاحظاتي در باب چگونگي استفاده ناشران کتاب از چاپ ديجيتال را در گفتوگو با خبرگزاري کتاب ايران در زمينه شرايط اقتصادي توسعه چاپ ديجيتال عرضه کرده است. توجه همکاران را به اين گفتوگو جلب ميکنيم با ذکر اين نکته که پرسشها و بخشي از متن جهت اختصار حذف شدهاند.
قبل از پرداختن به موضوع چاپ ديجيتال بد نيست بهعنوان مقدمه به شرح يک ضعف تاريخي در صنعت چاپ کشور بپردازيم، بدين ترتيب که از گذشته دور، انتقال فناوري چاپ به کشور با مشکلات ماهوي مختلفي روبهرو بوده که از آنجمله ميتوان به عدم انتقال دانش فني مرتبط با فناوري (Technical knowledge)، عدم انتقال دانش فرايند بهکارگيري فناوري (Process knowledge)و توجيه نشدن صاحبان واحدهاي چاپي با مدل کسب و کار متناسب با فناوري جديد (Business model) اشاره کرد.
در نتيجه با شرايطي روبهرو هستيم که در عين بهکارگيري فناوريهاي بهروز در بسياري از واحدهاي چاپي، سطح بهرهوري در خوشبينانهترين حالت، از ۵۰ درصد تجاوز نميکند. اين بدان معنا است که ارزشافزوده زيادي از منابع مالي سرمايهگذاري شده، عايد واحدهاي فعال نشده و با عدم توليد ثروت، واحدهاي فعال بهمرور قدرت سرمايهگذاري خود را از دست دادهاند.
البته شرايط حاکم بر فناوريهاي ديجيتال نسبت به فناوريهاي سنتي چاپ بسيار بحرانيتر است، چراکه عمر تجهيزات ديجيتال بسيار کوتاه است و اگر با الزامات بهرهبرداري آن بهسرعت آشنا نشويم، قبل از اينکه بتوان استفاده تجاري و عملياتي درستي از آن کرد، فناوريهاي جديدي جايگزين فناوري قبلي شده است. براي مثال عمر فناوري ايميجستر، آنقدر کوتاه بود که قبل از تسلط ليتوگرافان با زيرساختهاي فني و الزامات تجاري آن، نظير لزوم استقرار گردشکار ديجيتال يا گردشکار PDF عملاً عمر فناوري بهسر رسيد و جاي خود را به فناوري پليتستر داد. نکته جالب توجه آن است که در مورد پليتستر نيز اين غفلت همچنان ادامه دارد و اغلب واحدهاي ليتوگرافي، با سيستمهاي کنترل کيفيت ملازم CTP نظير سيستم مديريت رنگ و پريفلايتينگ آشنا نيستند يا از منافع گردش کار RGB استفاده نميکنند.
بنابراين اگر چاپ ديجيتال را يک فناوري جديد محسوب کنيم که البته اينطور نيست و سالها از ظهور آن ميگذرد، لازم است که الزامات بهکارگيري درست آن از منظر دانش فني، زيرساخت فرايندي و مدل کسب و کار مورد بررسي قرار گرفته و همچنين اثر اين فناوري بر ساير فناوريها و فضاي کسب و کار چاپ مورد تحليل قرار گيرد تا شرايط بهرهبرداري اثربخش و بهصرفه از آن فراهم شود.
مزايا و معايب چاپ ديجيتال نسبت به ساير فناوريهاي چاپ
وضعيت چاپ ديجيتال بهطور کلي و در ايران بهطور خاص با پيچيدگيهايي روبهرو است که پاسخدهي به اين پرسش را مشکل ميکند. از جمله آن موارد زير است:
برخلاف فناوريهاي سنتي چاپ که در دوره بلوغ خود هستند، اين فناوري بهسرعت در حال رشد و توسعه است و شرکتهاي سازنده مختلفي در سراسر جهان در اين عرصه با هم در رقابت بوده و هر روزه ابتکار جديدي در اين فناوري مشاهده ميشود. بنابراين آنچه که از نقاط ضعف فناوري چاپ ديجيتال توسط يک کارشناس اسم برده ميشود، ممکن است قبلا برطرف شده و يا در آينده نزديک برطرف شود (البته بسياري از محاسن فعلي چاپ ديجيتال نسبت به ساير فناوريهاي چاپ و بهخصوص افست نيز در حال کمرنگ شدن است چرا که فناوري افست نيز در سالهاي اخير بسيار پيشرفت کرده است).
فناوريهاي ديجيتال بسيار متنوع هستند و ذکر مزيت يا عيب براي کليت فناوري چاپ ديجيتال درست نيست، چراکه هر نوع از فناوري چاپ ديجيتال داراي کارکرد و محدوديت خاص خود است و بسياري از اشکالات يا مزاياي نامبرده شده درباره فناوريهاي چاپ ديجيتال، تنها در مورد بخش خاصي از اين فناوري صادق است.
در حال حاضر، برندهاي مختلفي در جهان به توليد و توسعه فناوريهاي چاپ ديجيتال مشغولند که متأسفانه بسياري از آنها آمريکايي يا وابسته به تکنولوژيهاي آمريکايي بوده و به دلايل تحريمهاي اوليه دولت آمريکا، در ايران حضور رسمي نداشته و امکان ورود ماشينآلات چاپ ديجيتال مدرن و پيشرفته اين برندها به ايران وجود ندارد. در مواردي نيز به دلايل تجاري نظير بهصرفه نبودن خريد و بهکارگيري تجهيزات پيشرفته، حتي برندهاي معروف اروپايي يا ژاپني نيز در بازار ايران فعال نيستند. بنابراين اگر درباره مزيت رقابتي ماشينآلات پيشرفته چاپ ديجيتال در مقايسه با ساير فناوريهاي چاپ صحبت ميشود، بدان معنا نيست که در حال حاضر، استفاده از اين مزيتها در کشور امکانپذير است. فناوريهاي ديجيتال قابل رقابت يا حتي برتر از فناوريهاي سنتي چاپ، بسيار با آنچه که در کشور در قالب تعدادي ماشين استوکي تکثير يا جوهرافشان بينام و نشان چيني يافت ميشود، فاصله دارند.
با تکيه بر توضيحات بالا، به بعضي از مزايا و معايب فناوري چاپ ديجيتال نسبت به ساير فناوريهاي سنتي چاپ اشاره ميشود و مجددا تأکيد ميشود که اين موارد بسيار کلي است و قابل تعميم به همه انواع فناوري چاپ ديجيتال و کاربردهاي آن نيست.
مزيتها
راحتي کار با ماشينآلات چاپ ديجيتال نسبت به ساير فناوريهاي سنتي چاپ (دانشمحور در مقابل تجربهمحور).
تربيت اپراتور چاپ ديجيتال در زماني بسيار کمتر نسبت به فناوريهاي سنتي انجام ميشود (البته لازم است که اپراتور چاپ ديجيتال از دانش پيش از چاپ ديجيتال، گردش کار ديجيتال، نرمافزاهاي گرافيکي و مباني شبکه مطلع باشد).
زمان آمادهسازي کم ماشين (البته زمان آمادهسازي ماشينآلات چاپ اُفست بهشدت در حال کاهش است).
فقدان باطله اول چاپ بر خلاف ساير فناوريهاي چاپ.
سادهتر بودن دستيابي به کيفيتي يکسان در چاپهاي مختلف.
بينيازي از زمان خشک شدن محصول چاپي.
کيفيت محصول چاپي در فناوري چاپ ديجيتال، به متغيرهاي کمتري نسبت به چاپهاي سنتي وابسته است.
بستر چاپي قابل استفاده در چاپ ديجيتال (substrate) بسيار متنوع است و از کاغذ و مقوا گرفته تا سنگ و شيشه و فلز و بسياري از احجام را شامل ميشود.
زمان سفارش تا تحويل ماشين چاپ ديجيتال کمتر از فناوريهاي سنتي چاپ است.
تعداد برندهاي فعال در چاپ ديجيتال بسيار بيشتر از برندهاي فناوريهاي سنتي هستند و بدين ترتيب قيمتها رقابتيتر و قدرت انتخاب و چانهزني مشتري بيشتر است.
در تيراژ پايين، قيمت تمامشده يک عدد از محصول چاپ ديجيتال، نسبت به قيمت واحد محصولات توليدشده توسط فناوريهاي ديگر کمتر است (اما اين مسأله بدين معني نيست که اين قيمت براي مشتري، در همه موارد قابل قبول و رضايتبخش است).
به علت نبود مستر فيزيکي در چاپ ديجيتال، امکان ارائه خدمات ارزشافزودهاي نظير چاپ اطلاعات متغير variable data Printing وجود دارد.
چاپ ديجيتال فاقد پسابهاي صنعتي است و از اين نظر کمتر به محيط زيست آسيب وارد ميکند.
چاپ ديجيتال توليد آلودگي صوتي نميکند و امکان بهرهگيري از آن در محيطهاي شهري وجود دارد.
امکان اشتغال بانوان در اين فناوري، نسبت به فناوريهاي سنتي بيشتر است.
چاپ ديجيتال برگ برنده صنعت چاپ در مقابله با رقباي بيرحمي نظير اينترنت بهخصوص در بخش بازار چاپ تجاري است.
معايب
با اينکه کيفيت چاپ ديجيتال بسيار بهتر از گذشته است، اما در بعضي جنبهها، هنوز به پاي فناوريهاي سنتي نميرسد و اين در حالي است که کيفيت توليد فناوريهاي سنتي نيز روزبهروز، رو به ارتقاء و بهبود است.
سرعت چاپ فناوريهاي ديجيتال غالبا پايينتر از رقباي سنتي آن است و در تيراژهاي بالا اين کندي قابل ملاحظه و ملموس است که البته در حال رفع شدن است.
محدوديت سايز کاغذ در ماشينآلات چاپ ديجيتال ليزري که عمدتا جهت تکثير استفاده ميشوند از ديرباز وجود داشته و بدين خاطر، گزينههاي پيشرو براي انجام عمليات پس از چاپ نظير روشهاي صحافي را محدود ميکرد که البته در حال رفع شدن است.
بهطور کلي در چاپ ديجيتال، امکان استفاده از رنگهاي ساختني و متاليک نيست (که البته در بعضي از فناوريهاي جديد چاپ ديجيتال، اثر بصري اين رنگها قابل شبيهسازي است).
کيفيت کار ماشينآلات چاپ ديجيتال مخصوصا در جوهرافشان به اصل بودن متريال و مرکب بسيار وابسته است. لذا در صورت در دسترس نبودن مواد مصرفي خود برند، کيفيت کار بهشدت نازل ميشود. معمولا مواد مصرفي خود برند نيز بسيار گران است.
محدوديت روشهاي تکميلي و تبديلي مختص چاپ ديجيتال، همچنان يک چالش است.
محدوديت در بعضي از انواع جلوههاي ويژه نظير يو وي موضعي يا طلاکوبي (سرد و گرم) از ديرباز در چاپ ديجيتال وجود داشته است.
در تيراژهاي بالا، قيمت تمامشده يک واحد از محصول چاپ ديجيتال، نسبت به موارد مشابه چاپ سنتي بهمراتب بالاتر است (که البته اين نقطه ضعف به مرور در حال رفع شدن است).
استهلاک ماشينآلات چاپ ديجيتال بسيار زياد است و احتياج به سرويسهاي تعمير و نگهداري دائمي دارند که بعضا گرانتر از قيمت خود ماشين تمام ميشود و در صورت فقدان نمايندگي مجاز براي اخذ سرويس مناسب، ماشين از توليد باز ميماند و صرفه اقتصادي مورد نظر حاصل نميشود.
طول عمر ماشينآلات چاپ ديجيتال به علت تغيير و تحويل سريع اين صنعت و رقابت شديد برندها بسيار کوتاه است و اگر خريدار يک دستگاه پيشرفته و بهروز، نتواند در کوتاهترين زمان با اتخاذ مدل کسب و کار مناسب بازگشت سرمايه را محقق کند، در اندک زماني، با ورود ماشينآلات پيشرفتهتر از طرف رقباي خود در بازار روبهرو ميشود و مزيت رقابتي خود را از دست ميدهد.
کساني که وارد بازار چاپ ديجيتال ميشوند به علت نداشتن استراتژي کسب و کار مناسب اين کار که قابليت ارائه خدمات تخصصي و متنوع چاپ ديجتال را داشته باشند با ارائه خدمات ساده و عمومي، با رقباي زيادي تحت عنوان دفاتر فني روبهرو ميشوند که با استفاده از تجهيزاتي ارزانقيمت، خدمات ساده تکثير و پرينت را انجام ميدهند و بنابراين مجالي براي رقابت چاپخانههاي ظاهرا بزرگتر و پرهزينهتر باقي نميماند.
هر کسبوکاري نظير خدمات چاپ ديجيتال که سرمايه کمتري براي راهاندازي طلب کند با رقابت تنگتري در بازار روبهرو خواهد بود و بنابراين موفقيت در چاپ ديجيتال احتياج به نوآوري بيشتري دارد.
عوامل موثر خودداري ناشران براي استفاده از چاپ ديجيتال را بايد از خود ايشان پرسيد و مورد تحليل و بررسي قرار داد. شايد ناشران نگران آن هستند که با توليد کتاب به کمک چاپ ديجيتال، عرصه را براي توليدکنندگان غيرقانوني کتاب در بازار سياه باز کرده و کتابهاي توليدشده توسط آنها که عمدتاً به روش تکثير ديجيتال انجام ميشود، توسط خود ناشران به رسميت شناخته ميشود که در جواب بايد گفت که علاوه بر حمايتهاي قانوني که براي ممانعت از اين اتفاق بايد جلب بشود بهترين مانع، اتخاذ مدل کسب و کار مناسب و ماشينآلات چاپ ديجيتال حرفهاي اين کار از طرف ناشران است که با توليد کتابهايي ارزان و باکيفيت در کمترين زمان، جلوي عرض اندام جاعلان و متقلبان گرفته شود.
در شرايط موجود، ناشران اگر هم بخواهند، قادر به استفاده از مزاياي مثبت چاپ ديجيتال در امر نشر نيستند، چراکه توليد کتاب به روش ديجيتال، پيوند عميقي با مدل کسب و کار توليد کتاب بر اساس تقاضا يا book on demand دارد که سالهاست در جهان بهکار گرفته شده است. در اين مدل از مرحله بازاريابي کتاب گرفته تا مرحله آمادهسازي و توليد و توزيع به روشي انجام ميشود که بتوان در کمترين زمان تعداد زيادي سفارش کمتيراژ را توليد و به بازار عرضه کرد. تنها در اينصورت است که سرمايهگذاري روي ماشينآلات چاپ ديجيتال مناسب اين مدل کسب و کار، مقرون بهصرفه براي ناشر و خريدار کتاب خواهد بود که متأسفانه صنعت نشر کشور، تاکنون آمادگي لازم براي تطبيق مدل کسب و کار خود با اين فناوري را نداشته است.
ماشينآلاتي که در دنيا بهصورت حرفهاي به امر توليد کتاب به روش ديجيتال ميپردازند و توليد BOD را محقق ميکنند عمدتاً در ايران موجود نيست و يا چنانکه در بالا توضيح داده شد به علت عدم بهکارگيري مدل کسب و کار نشر متناسب با آنها، توجيه اقتصادي ندارد. بنابراين بهنظر نميرسد که شاهد استفاده از فناوري چاپ ديجيتال در توليد کتاب به نحوي باشيم که قيمت نهايي کتاب توليدشده با قيمت همان کتاب در صورتيکه به روش اُفست و در تيراژ بالا چاپ شود، قابل رقابت باشد.
ارزيابي درباره تأثير چاپ ديجيتال در افزايش سرانه مطالعه را زماني ميتوان انجام داد که دلايل پايين بودن سرانه مطالعه به روشي علمي مورد احصاء قرار گرفته باشد که بهنظر نميرسد تاکنون چنين تحقيقي مبتني بر تحليل استراتژيک محيط کسب و کار نشر انجام شده باشد. آنچه که در حال حاضر در دسترس است، نتيجه گفتوگوهاي پراکنده با تعدادي از کارشناسنان فرهنگي و بعضي ناشران و همچنين گزارش تعدادي نظرسنجي قديمي است که در چند سال گذشته و قبل از همهگير شدن استفاده از شبکههاي اجتماعي و بهويژه تلگرام انجام شده و نتايج آن در حال حاضر مورد وثوق نيست.
بهنظر من پرسيدن چنين پرسشهايي از مردم کوچه و بازار و حتي کارشناسان توسط خبرنگاران هيچ سودي نداشته و پيدا کردن راهحل براي بحران پايين بودن سرانه مطالعه که روزبهروز هم بر شدت آن افزوده ميشود، در گرو اراده جمعي همه ذينفعان امر مطالعه است. اين ذينفعان که شامل چندين وزارتخانه دولتي، سازمانهاي فرهنگي غيردولتي، رسانهها، ناشران و حتي دستاندرکاران صنعت چاپ است، ضمن تشکيل يک کميته بحران، بايد بر تعريف و انجام چندين طرح تحقيقاتي کلان به کمک استادان مديريت استراتژيک، بازاريابي، اقتصاد، مطالعات فرهنگي و اجتماعي، تعليم و تربيت و رسانه نظارت کنند. به عقيده بنده، بهخاطر تعدد عوامل موثر و سازمانهاي دخيل بر بحران کمي سرانه مطالعه در کشور، تنها نظام مديريتي که قادر است مديريت جامع چنين تحقيقاتي را برعهده گرفته و با بهکارگيري روشهاي علمي، راهحل مناسب را پيشنهاد کند، مديريت استراتژيک است و انجام تحقيقات فرهنگي و رسانهاي صِرف، کمکي به حل مسأله نميکند.
اگر بخواهيم به بحث خود برگرديم، شايد امکانپذير شدن چاپ عناوين بيشتري از کتابها در تيراژ کم، با استفاده از چاپ ديجيتال تا حدي به بازار تأليف، ترجمه و انتشار کتابهاي جديد رونق دهد و به جلب مخاطب بيشتر و به طبع آن افزايش سرانه مطالعه منجر شود که مجدداً تأکيد ميکنم تا ريشههاي اصلي پايين بودن سرانه مطالعه به روش علمي بهدست نيايد، نميتوان از راهحل مناسب و احتمالاً تأثير مثبت توليد کتاب به روش چاپ ديجيتال صحبت کرد.
تأثير چاپ ديجيتال بر آينده صنعت چاپ و صنعت نشر دو مقوله جداگانه است، چراکه اولي خود شامل چاپ ديجيتال بوده و موضوع تأثير متقابل يک عضو جديد از يک خانواده بر اعضاي قديمي آن است و در مورد دوم، موضوع تأثير يک فناوري چاپي بر رونق يا رکود بخشي از بازار مصرف کالاهاي چاپي است. چاپ ديجيتال سه نوع رفتار را در برخورد با فناوريهاي سنتي چاپي و بسته به نوع بازار مصرف کالاهاي چاپي دارد.
رفتار اول) تهاجمي ـ در اين رفتار چاپ ديجيتال به سمت کسب جايگاه و موقعيت فناوريهاي سنتي، قدم برداشته و براي فناوريهاي سنتي رقيب محسوب ميشود. براي مثال بسياري از موارد کاربرد چاپ سيلک اسکرين توسط فناوري جوهرافشان منسوخ شده است يا اينکه در بسياري از موارد قبلي که اقلام تبليغاتي يا اوراق اداري توسط چاپ اُفست انجام ميشد، امروزه توسط چاپ ديجيتال بسيار سريعتر، راحتتر و با انعطاف بيشتر انجام ميشود. البته اين رفتار از چاپ ديجيتال در کاربرد تبليغاتي چاپ يا به عبارتي چاپ تجاري بيشتر مشاهده ميشود و هنوز به بازار چاپ بستهبندي و نشر تسري پيدا نکرده است.
رفتار دوم) تکميلي يا حمايتي ـ در اين رفتار چاپ ديجيتال نه تنها قصد اشغال سهم بازار فناوريهاي سنتي چاپ را ندارد، بلکه به کمک اين فناوريها برخواسته و آنها را در جلب رضايت مشتريان ياري ميرساند. براي مثال چاپ ديجتال با فراهم کردن شرايط چاپ کتاب در نسخههاي محدود اين امکان را به ناشر ميدهد که قبل از سرمايهگذاري بر توليد انبوه کتاب، به ارزيابي کشش بازار پرداخته و با ارسال کتابهاي نمونه براي استادان و صاحبنظران، از اشکالات احتمالي موجود در کتاب مطلع شود. همچنين به کمک چاپ ديجيتال ميتوان بدون سرمايهگذاري هنگفت و ترس دپوي کتاب در انبار ناشر و به طبع آن خواب سرمايه، عناوين بيشتري از کتابها را که تعداد زيادي از آنها ممکن است نشر اولي باشند به چاپ رساند. بدينترتيب، هم رضايت گروههاي کمجمعيت بيشتري از مخاطبان حاصل خواهد شد و هم اينکه از جواب رد دادن به طيف وسيعي از نويسندگان و مترجمان تازهکار توسط ناشران جلوگيري ميشود. البته همانظور که قبلاً هم توضيح داده شد لازمه اين کار، اتخاذ مدل جديدي براي کسب و کار نشر است که با روش سنتي آن در ايران متفاوت است.
البته بهرهگيري از اين رفتار، در توليد محصولات چاپ تجاري ترکيبي که تلفيقي از چاپ اُفست و ديجيتال هستند، امکانپذير است و در جهت توليد محصولاتي با ارزشافزوده بيشتر صورت ميگيرد.
رفتار سوم) نوآورانه و پيشرو ـ در اين رفتار از چاپ ديجيتال، محصولاتي توليد ميشود که اساساً به کمک فناوريهاي قديمي توليد آنها امکانپذير نبوده است. بدينترتيب که طيف وسيعي از محصولات چاپي مورد استفاده در تبليغات و نشر به کمک اين فناوري ميتوانند شخصيسازي شده و مورد استفاده مخاطبين قرار گيرند. چاپ ديجيتال سه بُعدي نيز يکي ديگر از اين نوع خدمات است که به روشهاي سنتي امکانپذير نيست.
در انتها بايد متذکر شوم که در عين توسعه روزافزون چاپ ديجيتال و فراگير شدن استفاده از آن، با اين عقيده که در آينده نزديک فناوريهاي سنتي چاپ منسوخ و جايگاه خود را به چاپ ديجيتال ميسپارند، مخالفم. برخي از دوستان عمر فناوريهاي سنتي چاپ را پايانيافته تلقي ميکنند و بهعنوان دليلي بر مدعاي خود، به رونق چاپ ديجيتال در نمايشگاههاي تخصصي چاپ و بستهبندي اشاره ميکنند که بهنظر من درست نيست، چراکه نمايشگاههاي فناوري، اساساً محل ارائه محصولات جديد است و طبيعي است که چاپ ديجيتالي که با سرعت زياد در حال تحول است، در اين نمايشگاهها خوش بدرخشد و حرف اول را بزند. اما اين بدان معنا نيست که همه فناوريهاي قديمي منسوخ ميشود، بلکه اين فناوريها به علت اينکه در حلقه عمر خود
(life cycle) در مرحله بلوغ (maturity) هستند، کمتر در معرض نمايش و کار تبليغاتي قرار ميگيرند. در علم بازاريابي، اين از مفاهيم اوليه تلقي ميشود که محصول بالغ به علت داشتن مشتريان وفادار، احتياجي به معرفي و تبليغات ندارد.
به عقيده من، مادامي که يک فناوري بتواند محصول مورد درخواست بازار را با کيفيت و قيمت مناسب و در زمان قابل قبول توليد کند، از دايره صنعت خارج نميشود و در مورد فناوريهاي سنتي چاپ و بهخصوص در بخش چاپ بستهبندي و نشر، اين زمان بسيار طولاني خواهد بود.