نقش استراتژي منابع انساني سازمان در عملکرد کارکنان صنعت چاپ
مفهوم مديريت منابع انساني، از اواسط دهه هشتاد ميلادي معرفي شد و هدف از آن ارايه روشهايي براي مديريت کارکنان و کمک به بهبود عملکرد سازمان است. اکنون ديگر به منابع انساني سازمان، نه به عنوان منبع هزينه بلکه همانند داراييهاي ارزشمندي براي کسب مزيت رقابتي نگريسته ميشود. مايکل پورتر بر اين باور است که مهارتها و انگيزش افراد يک شرکت و چگونگي به کارگيري آنها را ميتوان عامل مهم مزيت رقابتي آن شرکت، به حساب آورد. به همين دليل است که برنامهريزي منابع انساني از اولويت بالايي در سازمانها برخوردار شده است. چاپخانهها نيز به عنوان يک سازمان از اين قائده مستثني نيستند. مقاله حاضر با عنوان “نقش استراتژي منابع انساني سازمان در عملکرد کارکنان صنعت چاپ“ حاصل تحقيق دکتر سيروس تدبيري، دکتر مهناز ربيعي و احمد فروزيده بر روي کارکنان يک شرکت چاپي است که نشان ميدهد استراتژي منابع انساني سازمان بر عملکرد کارکنان تأثير معناداري دارد.
در تعيين شاخصهاي ارزيابي فردي کارکنان در سطوح مختلف سازمان اعم از مديران، سرپرستان، کارشناسان، کارمندان و… شاخصهايي تعيين ميشود که تعدادي از آنها به شکل عمومي براي همه سطوح کاربرد دارد و يک سري از اين شاخصها مربوط به سطح خاصي است که فرد در آن قرار دارد. در طراحي نظام ارزيابي عملکرد بايد در نظر داشت که هرچه نظام ارزيابي پيچيدگي بيشتري داشته باشد و از شاخصهاي بيشتري برخوردار باشد، پياده کردن آن بسيار مشکلتر خواهد شد. لذا، ارزيابيکنندگان به سبب وجود پارهاي از خطاها، از ارزيابي کامل و بدون اشکال باز ميمانند که بدين منظور ارزيابي عملکرد کارکنان را بايد در ابعادي خاص مورد مطالعه قرار داد. هدف از اين تحقيق، مطالعه نقش استراتژي منابع انساني سازمان در عملکرد کارکنان بوده است که بدين منظور ۷۳۱ نفر از کارکنان به روش نمونهگيري تصادفي ساده انتخاب و به پرسشنامه مورد نظر پاسخ گفتند و در پايان نتايج به دست آمده از اين پرسشنامهها مورد تحليل قرار گرفته و نتايج نشان داد که استراتژي منابع انساني سازمان بر بعد توانايي، حمايت سازماني، انگيزش، اعتبار تصميمات، سازگاري با محيط، شناخت شغل و ارزيابي کارکنان شرکت تأثير معناداري دارد.
با توجه به تغييرات چشمگير در محيطهاي سازماني اجتماعي و تشديد عرصه رقابت در جهان امروزي سازمانها بيش از گذشته به دنبال جذب و از آن مهمتر حفظ و توسعه افراد براي انجام فرايندهاي جاري و آتي خويش هستند. سازمانها به دنبال سرمايه جديدي تحت عنوان سرمايه انساني هستند. به جرات ميتوان گفت که سرمايه انساني عاملي است که بيش از هر عامل ديگري بر رشد و بقاي سازمان تاثيرگذار است. امروزه اهميت سرمايه انساني در تمامي حوزهها گسترش يافته است، به نحوي که تئوري رشد مدرن به تراکم سرمايه انساني توجه ميکند و حتي سرمايه انساني به عنوان يک عامل تاثيرگذار در رشد و توسعه اقتصادي جوامع قلمداد ميشود. مطالعات و بررسيهاي زيادي در مورد تاثير امکانات آموزشي بر روي رشد يا عدم رشد اقتصاد کل کشور و جوامع صورت گرفته است. برخي از پژوهشگران سرمايه انساني معتقدند که سرمايهگذاري بر روي افراد موجب بهرهوري اقتصادي سازمانها و جوامع خواهد شد. حال اينکه نحوه مديريت اين سرمايه سازماني با توجه به اهميت آن مورد توجه قرار گرفته است. در اين ميان نقش مديريت صحيح منابع انساني در عملکرد اين سرمايه سازماني و در نتيجه بهرهوري سازمان از جمله مواردي است که توجه بسياري از پژوهشگران را جلب نموده که در اين پژوهش نيز به آن پرداخته شده است.
سازمانها در عرصه رقابت در محيط کسبوکار جهاني ملزم هستند تا نسبت به تغييرات مستمر واکنش مطلوب داشته يا از بين بروند. در دنياي کسب و کار، يک سازمان به منظور برتري يافتن از ساير سازمانها بايد منابع انساني را مديريت نموده و توسعه دهد. از سويي هدف اصلي استراتژي منابع انساني، ايجاد ديدگاه کلاني است که امکان پرداختن به مسائل اساسي کارکنان را فراهم آورد. استراتژي منابع انساني موجب بهرهمندي سازمان از کارکنان ماهر، متعهد و با انگيزه در تلاش براي رسيدن به مزيت رقابتي پايدار ميشود. هدف آن، ايجاد حس هدفمندي و جهتدار بودن در محيطهاي اغلب پرتلاطم امروزي است تا بدين وسيله نيازهاي تجاري سازمان و نيازهاي فردي و گروهي کارکنانش از راه طراحي و اجراي برنامهها و سياستهاي منسجم و عملي منابع انساني تامين شود. محققان ديگر بر اين باورند که استراتژي منابع انساني بايد چارچوبي واحد، گسترده، اقتضايي و يکپارچه ايجاد کند. همچنين صاحبنظران و محققان معتقدند عملکرد، موضوعي اصلي در تمامي تجزيه و تحليلهاي سازماني است و مشکل بتوان سازماني را تصور کرد که مشمول ارزيابي و اندازهگيري عملکرد نباشد. لذا به منظور آگاهي از نتايج عملکرد منابع انساني و ميزان کارايي آنان، ضروري است که منابع انساني موجود در سازمان مورد ارزيابي قرار گيرند. از اين طريق با شناخت نقاط قوت و ضعف منابع انساني، اقدامات بهسازي و بالندگي نيروي انساني به منظور دستيابي به اهداف سازماني صورت ميپذيرد. ارزيابي عملکرد نزديکترين نظام به يک مديريت علمي در حوزه مديريت منابع انساني است. اين نزديکي از آن جهت است که هدف اين نظام ارزيابي اثربخشي و تعهد فردي و پيوند دادن عملکرد کارکنان به اهداف بلند مدت کسبوکار است. اما نبايد از نظر دور داشت که تدوين و به کارگيري يک نظام منطقي و معنادار براي سنجش عملکرد ممکن است دشوار و مسئلهآفرين باشد. در واقع سنجش و اندازهگيري عملکرد تلاشي است سيستماتيک براي دانستن اينکه خدمات تا چه حد پاسخگوي نيازهاي مردم بوده و توانايي سازمانها در برآورده نمودن آن تا چه اندازهاي است.
از سويي صنعت چاپ به عنوان صنعت سوم جهان با گردش مالي بيش از ۸۵۰ ميليارد دلار در دنيا به عنوان يکي از صنايع زيربنايي مطرح ميشود؛ تاحدي که صنعت چاپ در توسعه اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي کشور نقش و اهميت بسياري داشته و دارد. اين صنعت ميتواند يکي از چند مورد جايگزين مناسب براي نفت در جهت توسعه اقتصادي، فرهنگي و صادراتي کشور باشد که متأسفانه يک چنين نگاهي براي صنعت چاپ وجود ندارد. درعين حال از چاپ ميتوان به عنوان شاخص پيشرفت و وضعيت خدماتي، صنعتي و يا کشاورزي بودن يک کشور کسب اطلاع کرد و ازطرفي نداشتن ارزيابي کلي از کارکنان صنعت چاپ، نداشتن انگيزش در مديران به دليل نوسانات سفارشات چاپي، عدم حمايت دولت از صنعت چاپ و کم اعتباري تصميمات و نداشتن برنامههاي سازگار با صنعت چاپ و… از مشکلات اين صنعت است. از ديگر سو، متأسفانه در حوزههاي تحقيقاتي اصلا کارهاي پژوهشي و مطالعاتي در اين حوزه به شکل مستمر و منسجم وجود ندارد. سرپرست سابق دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، ادعا دارد که يکي از چالشهاي فراروي اين صنعت، فرسوده بودن ناوگان صنعت چاپ است که در اين زمينه نيازمند نوسازي و استفاده از تکنولوژيهاي جديد و بوميسازي است. با توجه به اينکه محقق خود از فعالان و مدرسان حوزه صنعت چاپ است و از نزديک با استراتژيهاي منابع انساني و عملکرد کارکنان صنعت چاپ آشنايي کامل دارد، معتقد است که نگاه غيرراهبردي، ضعيف بودن آموزش مخصوصا در بعد عملي، عدم تحقيق آموزش در تکنولوژيهاي نرمافزاري و سختافزاري، نداشتن برنامه راهبردي در بسياري از موارد مخصوصا در منابع انساني، ضعف مديريت، پياده نکردن تئوريهاي مديريتي، ناهماهنگي در برنامهريزيهاي دولت، مشکل صنعت چاپ است.
عملکرد انسان به عنوان نتيجه مجموعهاي از اعمال براي نيل به هدفي که بر پايه يک استاندارد خاص انجام ميشوند، تعريف ميگردد. اين اعمال ممکن است شامل رفتار قابل مشاهده يا پردازش ذهني غيرقابل مشاهده باشند. وقتي صحبت از عملکرد ميشود نتيجه کار به دست آمده به ذهن متبادر ميشود. در زمينه عملکرد، عدهاي عملکرد را براي فرآيند انجام کار و نحوه انجام وظايف به کار ميبرند. در طرح جامع ارزيابي عملکرد کارکنان، منظور از عملکرد هم نتايج به دست آمده و هم فرآيندهاي کاري است؛ يعني در ارزيابي عملکرد، چگونگي انجام کار و به تعبيري فرآيند کار با نتايج حاصل شده از فرآيند، محسوب و در مورد آن قضاوت ميشود که در اين راه داشتن توانايي شرط لازم براي کارکنان محسوب ميشود و عوامل متعددي هستند که ميتوانند بر توانايي کارکنان تأثيرگذار باشند. نتايج تحقيق حاضر نشان ميدهد که استراتژي منابع انساني سازمان بر بعد توانايي کارکنان صنعت چاپ تأثير معناداري دارد.
اصطلاح حمايت سازماني، يعني کمکي که پيرو براي تکميل اثربخشي کار به آن نياز دارد. برخي از عوامل حمايت سازماني عبارتند از: بودجه، وسايل و تسهيلاتي که براي کامل کردن تکليف لازم است؛ حمايت لازم از جانب دواير ديگر، در دسترس بودن فرآورده و کيفيت آن و ذخيره کافي از منابع انساني. حمايت سازماني ادراک شده، نتيجه نوعي رابطه بين کارکنان و سازمان است. مبناي اين رابطه در انواع تعاملاتي که بين کارکنان و سازمان صورت ميگيرد، ريشه دارد. طبق تئوري مبادله اجتماعي، ارتباط مبادلهاي بين دو طرف معمولا فراتر از مبادله اقتصادي بوده و شامل تعاملات اجتماعي نيز ميشود. از ديدگاه پژوهشگران سازماني، ارتباط بين کارکنان و مديران فقط از منابعي مانند پول، خدمات و اطلاعات نشأت نميگيرد، بلکه منابع شخصي و احساسي مانند تأييد، احترام و حمايت را نيز شامل ميشود. در طول زمان ميزان حمايتي که سازمان از خود نشان ميدهد، در کارکنان احساس الزام جبران اين حمايت را ايجاد ميکند. بنابراين نتايج تحقيق حاضر نشان ميدهد که استراتژي منابع انساني سازمان بر بعد حمايت سازماني کارکنان صنعت چاپ نيز تاثير معناداري دارد.
مهارتها و انگيزش افراد يک شرکت و چگونگي بهکارگيري آنها را ميتوان عامل مهم مزيت رقابتي آن شرکت، به حساب آورد که هر نقصي در آن ميتواند باعث صدمات بسياري به پيکره شرکت شود که نتايج تحقيق حاضر نشان ميدهد که استراتژي منابع انساني سازمان بر بعد انگيزش کارکنان صنعت چاپ تاثير معناداري دارد.
همچنين استراتژي منابع انساني سازمان بر بعد اعتبار تصميمات کارکنان، سازگاري با محيط، شناخت شغل و ارزيابي کارکنان صنعت چاپ تأثير معناداري دارد.