فرامتن نمایشگاه شاهکارهای هنر معاصر
گزارشی از نمایشگاه «چشم در چشم» در موزه هنرهای معاصر (15 مهر تا 4 آذر 1403)
موزه هنرهای معاصر در روزهای ۱۵ مهر تا ۲۷ آبان و بعد تا ۴ آذر، هر روز پذیرای سیل مشتاقانی بود که برای دیدن آثار هنرمندان پُرآوازه هنر معاصر اروپا، ساعتها در صف انتظار میماندند تا در نمایشگاه «چشم در چشم»، پرترههای گوناگون اثر هنرمندان نامدار اروپایی را ببینند. این آثار پس از سالها از گنجینه موزه هنرهای معاصر، بیرون آمده و به نمایش گذاشته شدند.
بازدید از موزه هنرهای معاصر تهران تجربهای بود که نهتنها ارزش هنری، بلکه اهمیت فرهنگی و اجتماعی عمیقی را به نمایش گذاشت. این موزه با نمایش مجموعهای از شاهکارهای هنرمندان برجسته جهان و ایران، از جمله آثار پیکاسو، اندی وارهال، تولوز لوترک، سالوادور دالی و بسیاری دیگر، مخاطبان را به قلب هنر معاصر میبرد. هر اثر، داستانی از خلاقیت، جسارت و نوآوری را روایت میکرد که بیدرنگ الهامبخش بود.
استقبال گسترده از این نمایشگاه، که گاهی نیازمند ساعاتی انتظار در صف بود، نشاندهنده تشنگی جامعه برای فرهنگ و هنر است. حضور پرشور جوانان، در میان تمام چالشها و محدودیتها، خود گواهی بر پویایی جاری در جامعه ایرانی است. در دل تمامی فشارها، این حضور پرتعداد نشان داد که مردم همچنان در تلاشند زیبایی، خلاقیت و زندگی را در جریان نگه دارند.
آنچه این تجربه را بیش از پیش تأثیرگذار میکند، این است که تمام این آثار بینظیر، به همت شهبانو فرح پهلوی پیش از انقلاب گردآوری شدهاند. تلاش وی در ایجاد این گنجینه هنری که امروز یکی از افتخارات ایران است، یادآور نقش هنر در تقویت هویت ملی و پیوند با فرهنگ جهانی است.
این بازدید برای من نمادی از مقاومت، امید و قدرت بیپایان هنر در میان همه دشواریها بود.
شاهکارهای هنری با چاپ دستی
نکته قابلتوجه در نمایشگاه نقاشیهای مدرن در موزه هنرهای معاصر، این بود که قریب به اتفاق تابلوها با تکنیکهای مختلف چاپ پدید آمدهاند. روی برگه معرفی اغلب آثار عنوان سیلکاسکرین، اچینگ و … به چشم میخورد. در واقع نقاشی اولیه این هنرمندان برای ساخت شابلون و کلیشه استفاده شده است.
جالب است که شماری آثار از نقاشان و هنرمندان ایرانی که لابهلای کارهای هنرمندان اروپایی روی دیوارهای موزه هنرهای معاصر نصب شده بود، اغلب نقاشی و طراحی مستقیم آنها بود و نمونههای چاپ دستی از هنرمندان ایرانی، اندکشمار بود.
در این نمایشگاه کارهایی از کمالالملک، بهمن محصص، مارکو گریگوریان، ژازه طباطبایی، کامبیز درمبخش، غلامحسین نامی و مهدی سحابی به نمایش گذاشته شده بود.
نکته جالب دیگر اینکه چاپ چندرنگ ترکیبی، در آثار هنرمندان خارجی اندک و ناچیز بود. در حالیکه یکی دو کار از هنرمندان ایرانی در این زمینه شاخص بود.
استقبال دانشجویان و هنرجویان
حضور پرشمار جوانان حکایت از استقبال چشمگیر آنها به ویژه دانشجویان نقاشی، گرافیک و هنرهای تجسمی داشت. از زمزمهها و گفتوگوهایی که به گوش میرسید، میتوانستی، ارتباط رشته تحصیلی یا کار آنها را با هنر مدرن دریابی.
40 تن از دانشجویان هنر از شاهینشهر به هزینه خود به همراه استادان، برای بازدید این آثار آمده بودند. همچنین چندین گروه دختران هنرستانی به همراه آموزگاران خود، با تأمل و توجه و توضیحات مدرسان، درباره جنبههای مختلف آن تابلوها، نکاتی را فرا میگرفتند.
نمایشگاه مثل هر پدیده دیگری در کشور ما، فرامتنی هم دارد که گاه از خود متن هم جالبتر است. در این رویداد چندروزه به روشنی میتوانستی ببینی که جامعه ایران به ویژه دهه هفتاد و هشتادیهای ما چقدر متحول شده و علیرغم سالها تلاش برای حاکمیت سنت، چقدر مدرن و امروزی و جهانیاند.
جالبتر از این، در گفتوگو با آنها میتوانستی دریابی که ایران را چقدر دوست دارند و به آن افتخار میکنند و هنر ایران را قابل مطرحشدن در فضای جهانی میدانند و چه ایدههای خلاقانهای برای پیوند هنرهای سنتی به فضای مدرن دارند.
واقعا بین این همه خبرهای بد اوضاع اقتصادی بیریخت، این جوانها بهانهای برای امیدواری و انتظار روزهای بهتر هستند.