گفتگو با مصرفکننده محصولات چاپي در بخش بستهبندي درباره انتظار از صنعت چاپ
امروزه بخش اعظم محصولات چاپي در صنعت بستهبندي مورد استفاده قرار ميگيرد که مشخصه آن تنوع در سطوح مورد چاپ، طراحي و مسائل بهداشتي است. اما صنايع بستهبندي درباره کيفيت کار صنعت چاپ حرفهايي دارند و انتظاراتي که بايد تعريف و تدقيق شود. بهدنبال برگزاري ميزگرد انتظارات متقابل صنعت چاپ و بستهبندي در ماهنامه، اين بار خبرنگار ما به سراغ يک مسئول دپارتمان چاپ و بستهبندي در يک شرکت بزرگ توليدکننده لبنيات رفته است. مهندس محسن واضحي بهعنوان رابط بين صنعت بستهبندي و صنعت چاپ نقاط ضعف صنعت چاپ را که سبب باختن بازار آن به کشورهاي همسايه شده است، برميشمارد.
با توجه به اينکه بخشي از کيفيت کارهاي چاپ و بستهبندي به تامين مواد اوليه و ملزومات مصرفي مربوط ميشود و چاپخانهها تامينکنندههاي شما محسوب ميشوند، چالشهاي اصلي شما در تامين مواد اوليه بهعنوان مجموعهاي که از گروههاي مختلف ملزومات چاپ و بستهبندي استفاده ميکنيد، چيست؟
ويژگي گروه مواد غذايي از جمله گروه صنايع غذايي سوليکو (کاله) به دليل تنوع محصولات توليدي اعم از صنايع لبني، غذاهاي آماده، محصولات گوشتي، سبزيجات منجمد، بستني، شکلات، محصولات آردي و نوشيدنيهاي غيرلبني بهگونهاي است که ناگزير با طيف گستردهاي از محصولات و بستهبنديهاي چاپي سروکار داريم. از اينرو و با توجه به فعاليت بنده در حوزه تامين ملزومات، معتقد هستم کمبود دانش R&D در حوزه بستهبندي بيشترين ضعفي است که با آن مواجه هستيم.
امروزه دانش تحقيق و توسعه در صنعت بستهبندي ميتواند منجر به بهبود کيفيت کالا از يکسو و کاهش قيمت تمام شده محصول از سوي ديگر شود. کاهش قيمت تمام شده يک ملزوم ناشي از نوآوري در استفاده از متريالهاي جايگزين و يا جديد است؛ مثلا در صنعت پليمر که روزبهروز شاهد پيشرفتهاي جديد هستيم، ترکيبات جديد ميتوانند جايگزين ترکيبات قبلي شود. امروزه ميبينيم وزن و ضخامت بسياري از ظروف پيوسته در حال کاهش يافتن است يا درب بطريهاي نوشيدني کوتاهتر ميشوند.
در زمينه تحقيق و توسعه انتظار اين است که از دل صنعت بستهبندي، کارشناسان شايستهاي که متخصص شدهاند جذب شرکتهاي بزرگ توليدي شده و آنها را مدد رسانند. اين توجه ميتواند منجر به تقويت شرکتهاي توليدي در دستيابي به بهبود در بستهبندي و صرفهجويي در هزينههايشان شود. کمتر شرکتي را در حوزه چاپ سراغ دارم که در چارت سازمانياش واحد R&D ديده شده باشد.
توسعه و بهکارگيري دانش R&D در حوزه چاپ و بستهبندي ميتواند منجر به بهبود روابط بين خريدار و فروشنده شده و به مشتري در انتخاب راهحل بهتر بستهبندي مورد نياز کمک کند.
نوآوري در تکنولوژيهاي توليدي که عمدتا توسط سازندگان ماشينآلات عرضه ميشود، هر چند منجر به بهبودهاي مهمي ميشود اما دستيابي به آن بسيار پرهزينه است؛ چون مستلزم سرمايهگذاريهاي سنگين است. من بيشتر تاکيدم روي بهبودهاي کوچکي است که نيازمند اجراي تغييرات بسيار بزرگ و جدي نباشد اما تجميع آن منجر به نتايج قابل قبولي خواهد شد.
دومين مورد عدم توجه به نيازهاي واقعي بازار است که باعث شده ما در برخي بخشها امکانات مازاد بسياري داشته باشيم؛ براي مثال در بخش بستهبنديهاي سلولزي گفته ميشود که ظرفيت تامين کارتن حداقل ۲ تا ۳ برابر کل نياز بازار داخل است. در بخش افست نيز کماکان سرمايهگذاريهايي صورت ميگيرد که مازاد بر تقاضاي بازار است. اين موضوع از يکسو به سرمايهگذار آسيب جدي ميرساند و در عين حال هنوز پاسخگوي همه نيازهاي مخاطب نيست؛ بهعنوان مثال بيش از ۱۰ سال است که ليبلهاي IML از ترکيه تامين ميشود.
نکته بعدي اين است که در حوزه تامين ملزومات چاپ و بستهبندي تنوع تکنولوژي به چشم نميخورد؛ يعني براي همه نيازها به روش بهينه توليدي در دسترس نيست؛ مثلا در بستهبنديهاي منعطف شرکتي که مايل است محصول جديد خود را به بازار عرضه کند، انتظار دارد ليبل خود را در حداقل تيراژ بتواند چاپ کند. اما چنين امکاني وجود ندارد. متاسفانه اين نقص در چاپ بستهبنديهاي منعطف، بيشتر به چشم ميخورد؛ يعني ماشينآلات عرض کم يا Narrow web امکان تامين همه نيازهاي مشتريان را ندارند. در حاليکه در اروپا تنوعي از تکنولوژيهاي چاپ ديجيتال، افست، فلکسو و روتوگراور براي تيراژهاي بسيار کم تا تيراژهاي انبوه امکانپذير است و مشتري مجبور نيست براي تست اوليه محصول آزمايشي خود هزينههاي سنگين آمادهسازي مثل کليشه و سيلندر را متحمل شود. وقتي هزينه لانچ يک محصول در بازار زياد باشد، خود بهخود قدرت و توان بازاريابي محدودتر شده و در نهايت محصولات کمتري به بازار عرضه خواهد شد. برخي چاپخانههاي بزرگ اروپا در کنار ماشينهاي متعدد روتوگراور با عرض بالاتر از يک متر، ماشين ديجيتال هم در اختيار دارند که سرويس کامل را به مشتريان خود ارائه کنند. خوشبختانه برخي از چاپخانهها در ايران بهتازگي به اين حوزه ورود پيدا کردهاند.
مسئله ديگري که در حوزه تامين با آن مواجه هستيم هزينه تمام شده بالا در برخي خدمات توسط تامينکنندگان است که بهنظر ناشي از عدمتمرکز آنها روي يک سرويس خاص چاپي است. تنوع سرويسهاي چاپي با يک ماشين، عمدتا موجب کاهش راندمان چاپخانه و افزايش هزينههاي سربار و نهايتا قيمت تمام شده ميشود. مشاهدات اندک من از چاپخانههاي دنيا خصوصا در اروپا حاکي از توجه آنها به تمرکز روي يک سرويس خاص است.
چالش ديگر در حوزه تامين محصولات چاپي از چاپخانهداران، عدم وجود استاندارد تعريف شده در صنعت چاپ است. براي مثال ما نمونه اوليه يک فويل را به سه تامينکننده ميدهيم و با اينکه نمونه اوليه فويل مبناي رنگ ما تلقي ميشود ولي آنها با رنگهاي متفاوت کار را تحويل ميدهند. من در ايران مخصوصا در بخش بستهبندي انعطافپذير چاپخانهاي را سراغ ندارم که سرويس پروف رنگ به مشتري خود ارائه کند. اين امر ناشي از اين است که در اين صنعت به استانداردهاي بينالمللي توجه نميشود. بنابراين چاپخانهها بدون رعايت استانداردهاي بينالمللي صنعت چاپ و بستهبندي نميتوانند به سهولت و همانند کشوري مانند ترکيه سهمي از بازارهاي بينالمللي را از آن خود کنند.
با توجه به توضيحاتتان آيا اساسا مهمترين دليل عدم ورود ما به بازارهاي بينالمللي چاپ و بستهبندي، نبود تحقيق و توسعه در اين زمينه است؟
خير. اما براي خلق يک محصول بايستي همزمان که به فرمولاسيون محتواي آن ميپردازيم، به بستهبندي آن هم توجه کنيم. در حال حاضر در شرکتهاي توليدي ايراني که به بستهبندي اهميت ميدهند، واحدهاي تحقيق و توسعه در بستهبندي کمتر به چشم ميخورد. بايد توجه کرد که بستهبندي اثر مستقيمي روي طول عمر محصول دارد. اينکه چه جنسي براي يک ظرف يا درب آن استفاده شود قطعا ميتواند بر طول عمر محصول اثر زيادي داشته باشد. براي مثال يک محتوي خوب مانند شير در بستهبنديهاي اسپتيک ميتواند تا شش ماه ماندگاري داشته باشد و اين خيلي مهم است. بهترين مصداق براي يک بستهبندي خوب، بستهبندي اسپتيک است. ماندگاري بالاي شيرهاي موجود در بستهبنديهاي اسپتيک بهدليل افزوده شدن پرزرواتيوها نيست بلکه بستهبندي چندلايه در بستهبنديهاي اسپتيک است که باعث افزايش ماندگاري شير ناشي از عدم نفوذ اکسيژن و هوا به آن ميشود. ميبينيم که بستهبندي چقدر ميتواند موثر و مفيد باشد تا محصولي مانند شير در شرايط محيطي گرم و نامناسب بدون هيچ دغدغهاي حمل و حتي در مناطق محروم در دسترس مصرفکنندگان قرار گيرد.
به نظر شما لازمه گسترش تحقيق و توسعه در صنعت چاپ و بستهبندي کشور ما چيست؟
قطعا ارتباط موثر بين دانشگاه و صنعت ميتواند کمک زيادي کند. چاپخانهها و توليدکنندگان بستهبندي نيز بايد اين نياز را ابتدا حس کرده و سپس افراد متخصص اين حوزه را به تيم خود اضافه کنند. افراد زيادي در صنعت وجود دارند که بهدليل تجارب طولاني در برخي حوزهها تجربه خوبي پيدا کردهاند. بسياري اوقات تصميمگيري مشتري براي متريال انتخابي يک تصميم مناسب و يا بهينه نبوده و انتخابي غلط مبناي کار در بستهبندي کالا قرار گرفته است. تامينکنندهاي موفقتر است که بهجاي اينکه صرفا به فروش کالاي خود فکر کند، به مشتري خود در ارزشآفريني تامين سرويس موردنظر کمک کند.
با توجه به ارتباط شما با طراحان مختلف بستهبندي غالب مشکلاتي که در اين زمينه با آنها مواجه هستيد، چيست؟
ما علاقه داريم همه ملزوماتمان را از داخل کشور تامين کنيم. اما يکي از اين چالشهاي ما مشکلاتي است که در طراحي بستهبنديها مخصوصا چاپهاي منعطف با آن روبرو هستيم. بسياري از تامينکنندگان بهعدم توجه کافي به محدوديتها و ملاحظات چاپي در طراحي بستهبنديهاي ما ايراد ميگيرند. به هر حال چاپ روي يک متريال ۱۰ يا ۱۲ ميکروني محدوديتهاي بيشتري نسبت به فرضا چاپ روي مقواي ۲۵۰ گرمي دارد. بهنظرم برگزاري کارگاههاي آموزشي توسط واحدهاي پيش از چاپ شرکتها ميتواند گام موثري براي آموزش طراحان جواني که کمتر با فرايندهاي چاپ منعطف آشنا بودهاند، باشد. توليد خبرنامه و ارسال آن براي مشتريان مخصوصا طراحان ميتواند روش موثري باشد. بسياري از نوآوريها در بستهبندي ناشي از شناخت صحيح مواد توسط طراح است و اين طراح است که به يک بستهبندي جلوه داده و ميتواند قابليتهاي چاپ را در طراحياش بهکار گيرد.
چند سال قبل شرکت تتراپک که تامينکننده اصلي بستهبنديهاي اسپتيک در دنياست، سميناري در همين راستا براي آشنايي بيشتر با فرآيند چاپ فلکسو برگزار کرد. حتي بهتر آن است که اتحاديه چاپخانهداران نيز در اين زمينه اقدامات آموزشي لازم را انجام دهد؛ چون ارتقاء سطح دانش طراحان ميتواند به بهبود کار و انجام سريعتر آن کمک کند.
حال با ضعفهايي که در حوزه چاپ و بستهبندي ايران نام برديد، به نظر شما دليل برتري کشور ترکيه در زمينه چاپ و بستهبندي چيست؟
ما با بسياري از چاپخانههاي ترکيه کار کردهايم. به نظر من چاپخانهداران ترکيه به نياز واقعي بازار، به پيادهسازي استانداردهاي چاپي توجه بيشتري کردهاند و از سطح نيروي انساني ماهرتري برخوردارند. اين موضوع باعث افزايش راندمان، کاهش خطا و ضايعات و نهايتا قيمت تمامشده پايينتر نسبت به ايران است.
بهعنوان مثال قيمت چاپ ليبل IML در ترکيه در مجموع ارزانتر از قيمت آن در ايران است. در اين بين خدمات پروف چاپ نيز بهصورت روتين و استاندارد انجام ميشود. اما در ايران مشتري بايد حتما از چاپخانه بخواهد که کرومالين ارائه دهد، در غير اينصورت ناظر چاپ بايد حين چاپ حاضر باشد.
در ايران با اينکه مقواي پشت سفيد (FBB) توليد نميشود، اما عوارض گمرکي آن ۱۵ درصد است. در صورتيکه در ترکيه عوارضي گرفته نميشود. مسلما در اين شرايط توليدکنندگان ايراني در رقابت با رقباي ترک ۱۵ درصد هزينه مقوايشان بيشتر است، يعني خريد جعبه مقوايي در ترکيه قيمت پايينتري نسبت به ايران دارد!
اشاره کرديد که ملزومات مصرفي خود را از داخل تهيه ميکنيد، ميدانيم که صادرات خوب احتياج به زنجيره ارزش خوب دارد و بخش چاپ و بستهبندي محصولات جزء اين زنجيره ارزش هستند. بفرماييد که اين بخش از زنجيره که با تامينکنندگان و چاپخانههاي ايراني سروکار داشتهايد تا چه حد مطابق ميلتان بوده است؟ آيا خريدتان از داخل به معناي رضايت است يا صرفا به دليل حمايت از توليد داخل است؟
در حال حاضر در مجموع از کيفيت بستهبندي محصولات خود رضايت کافي نداريم. من معتقد هستم سطح بستهبندي ما پايينتر از سطح کيفي محتواي محصول ماست. در حاليکه بستهبندي نقطه تصميمگيري مصرفکننده است. البته با تعاملي که با برخي تامينکنندگان داشتهايم، به نتايج خوبي رسيدهايم. اما هنوز يک سري نقاطضعف در اين زنجيره وجود دارد که اولي عدمتنوع مواد اوليه و دومي عدموجود استانداردهاي مورد نياز در صنعت چاپ است. براي مثال من در ايران کمتر چاپخانهاي را سراغ دارم که گواهي BRC داشته باشد. در صورتيکه در صنعت بستهبندي تقريبا همه چاپخانههاي ترکيه اين استاندارد را دارند. بيشترين بار ميکروبي که در يک کارخانه توليدي مواد غذايي وارد ميشود از ناحيه بستهبندي است. افزايش بار ميکروبي منجر به افزايش مصرف نگهدارندهها خواهد بود. نگهدارندهها در عين اينکه مواد شيميايياند خيلي گرانقيمت هستند. انتظار داريم چاپخانههاي ايراني نيز مانند ترکيه نسبت به پيادهسازي استانداردهاي بينالمللي توجه بيشتري داشته باشند.
به نظر شما عدم پيشرفت کشور در اين زمينه ميتواند دلايل سياسي هم داشته باشد؟
آقاي دکتر روحاني در روز جهاني اقتصاد به درستي گفتند، “چند دهه است که در ايران اقتصاد به سياست يارانه ميدهد.” تا زماني که رويهمان اينگونه باشد و تصميمگيريهايمان تحتالشعاع سياست خارجي و داخلي قرار بگيرد، حتما اقتصاد و اشتغال در کشور از اين موضوع آسيبپذير خواهد بود. بايد اقتصاد مستقل از سياست عمل کند تا شرايط سرمايهگذاريها و بهدنبال آن اشتغال تسهيل شود.
کارآفرينها انتظار زيادي از دولت ندارند. در دولت قبل شرکت کاله بهعنوان صادرکننده براي صادرات جريمه ميداد. ممکن است کسي اين را باور نکند ولي در يک مقطع براي صادرات از ما تعرفه ميگرفتند، در حاليکه به تعبير بسياري از بزرگان تنها راه نجات اقتصاد ما توجه به توليد و بهخصوص صادرات است.
يکي از مشکلاتي که در يک دهه اخير اتفاق افتاده است، اين است که ما بهدليل نداشتن تعامل با اروپا حق انتخاب بهترين تکنولوژيها در صنعت چاپ را نداشتيم. وقتي تکنولوژي سطح پايينتر را انتخاب کنيم مسلما بخشي از کيفيت و بخشي از کارايي را از دست خواهيم داد. ايران زماني با شرکتهاي پيشرو مانند شرکتهاي آلماني تعامل بهتري داشت اما در يک دهه اخير اختصاصا در صنعت بستهبندي کارتن همه سرمايهگذاري به سمت چين و جنوب شرق آسيا جذب شده است. در حال حاضر در ماشينهاي ليبل مخصوصا تکنولوژيهاي ديجيتال نيز وضعيت اينگونه است. بنابراين صنعت چاپ نيز در سايه ديدگاههاي سياسي بخش مهمي از مارکت و تکنولوژي را از دست داده است.
از نظر شما آيا برجام تاثيري مثبتي در روند سرمايهگذاريها داشته است؟
حتما تاثيرگذار بوده است. بعد از برجام حتي ماشين توليد ليبل MarkAndy ايالات متحده در شرکتي در جاده مخصوص نصب شده است. مفهوم آن اين است که آرام آرام ميتوانيم با انتخاب تکنولوژي برتر و متريالهاي بهتر، توليد بهتري داشته و توان صادراتمان را افزايش دهيم. بهعقيده من بازار ايران در حوزه بستهبندي پتانسيل بسيار خوبي براي صادرات دارد؛ زيرا با وجود نيروهاي جوان و باانگيزه و با اينهمه منابع، دليلي وجود ندارد نتوانيم کاري که ترکيه انجام داده است را انجام دهيم. به نظر من چاپخانهداران ترکيه فضاي کسب و کار را بهتر مديريت کردند، نيروهاي انساني خود را بهتر آموزش دادند و سرمايهگذاريهاي بهتري انجام دادند و الان هم نتيجه آن را ميبينند. کشور ترکيه با ۲۰ يا ۲۵ سال پيش اصلا قابل مقايسه نيست. امروزه ترکيه در بخش بستهبندي به شرکتهاي اروپايي نيز تنه ميزند.
نبايد طوري عمل کنيم که گرفتار روزمرگي شويم. امروزه و در شرايط سخت رکود که اقتصاد ايران طي سالهاي اخير تجربه کرد، حل مسائل و مشکلات مالي دغدغه اصلي صاحبان کسب و کار در ايران شده است. اميد آن ميرود که با تدبير بيشتر سياستگذاران شاهد بهبود فضاي کسب و کار خصوصا در صنعت چاپ و بستهبندي که يکي از شاخصهاي توسعه محسوب ميشود، باشيم.