متأسفانه اعضای صنف ما، پشت یکدیگر نیستند
امیر کشانی مدیر مجتمع چاپ ماتریس اصفهان
ابتدا میخواهم این نکته را بگویم که اتفاقا صنعت چاپ، پیشرفت کرده و توسعه داشته است اما چون چند مجموعه بهخصوص، کارهای بزرگتری انجام دادهاند، نیاز بازار برطرف شده است. از طرفی در صنایع دیگر از جمله صنعت دارو، آرایشی و بهداشتی و غذایی، اوضاع بهاین ترتیب است که در آنجا جنس همراه با تورم بهفروش میرسد یعنی هرچهقدر که دلار بالاتر رود،قیمت تمام شده یا نهایی برای یک کالا هم بالاتر میرود و این خلاء بهزودی پُرمیشود. اما در صنعت چاپ، اینگونه نیست و ۵الی۶ سال طول میکشد تا این قیمت افزایش داده شود و در این مدت کسی که بخواهد سرمایهگذاری کند، به این نتیجه میرسد که چون اینکار توجیه اقتصادی ندارد، بهتر است پس سرمایهگذاری و نوسازی را محدود کند. به دلیل همین نوسانات ارزی و بالا و پایین رفتن مداوم قیمت دلار در کشور ما است که معمولا توسعه و نوسازی در صنف چاپ، هر ۵ سال یکبار اتفاق میافتد. همچنین از آنجایی که چاپ، در ایران یک صنعت خدماتی تعریف شده تا یک صنعت تولیدی، یعنی مثل یک دندانپزشکی یا دیگر بخشهایی که به مردم خدمات ارائه میدهند، بههمین دلیل نمیتوان تغییر قیمتها را سریع در خدمات چاپی لحاظ کرد چراکه ما با مردم سر و کار داریم. پس یکی از مشکلات ما برای نوسازی، همین است که نوسانات نرخ دلار، سریع خودش را در کارما نشان نمیدهد و مدتی زمان میبرد. همین زمان، ما را از توسعه دور میکند. اگر همین الان، یک واحد چاپی تصمیم بگیرد یک دستگاه وارد کند، زمانی که نرخ بازگشت سرمایه و دیگر هزینهها را محاسبه کند میبیند زمان بازگشت سرمایهاش، ۲الی۳ سال آینده است، بازهم بهاین نتیجه میرسد که واقعا کار غیرعقلانی است. بهنظر من یکی از راهحلها، این است که جلوی نوسانات ارزی، گرفته شود، البته اگر بتوانند. اما گذشته از این، چون نرخ دستمزد چاپ در قیمت تمام شده یک محصول بسیار کم است بهتر است مثل بسیاری از کشورهای دیگر که نرخ خدمات چاپی در آنها بالاتر است، سندیکاها و اتحادیههای مرتبط، این مسئله را کنترل کنند یعنی نرخ خدمات چاپی را بهصورت کارشناسی شده در قیمت نهایی یک محصول قرار دهند و از دیگر اعضای صنف بخواهند این قیمتها را لحاظ کنند. متاسفانه یکی از مشکلاتی که همین امروز صنعت چاپ ما دارد این است که دوستان ما در این صنف پشت یکدیگر نسیتند و انگار آن اتحاد گذشته از بین رفتهاست، بهطوری که مدتها باید بگذرد تا اتفاقی بیفتد و جلسهای بگذارند و بزرگان این صنعت باهم گفتگو کنند و مثل بسیاری دیگر از صنایع ازجمله کاغذ، حداقل ماهی یکبار باهم تبادل نظر کنند. البته اتحادیه هم در این مورد موظف است، همچنین اتحادیه باید هرساله نرخ و تعرفه جدید را مشخص کند ، مثل همین امسال که تازه بعد از گذشت ۵سال از افزایش قیمت دلار، تعرفههای جدید را اعلام کرد، خب همین مورد باعث عقب افتادن چاپخانهها از برنامههای نوسازیشان و بازهم افزایش هزینهها میشود، درصورتی که همین کار شایسته را باید حدود ۵سال پیش انجام میداد. این موارد را هم درنظر بگیریم که صنعت چاپ، یک صنعت سرمایهبر است و باید نرخ بازگشت سرمایه برای تعیین نرخها، درنظر گرفته شود. البته فقط این نکته بهتنهایی کارساز نیست که فقط نرخ را هرسال تعیین کنیم، بلکه نیاز است خود اعضای این صنف هم به یک اجماع و اتحاد مشخصی کار کردن بر سر یک قیمت مشخص و تصمیمگیری براساس یک نرخ مشخص را در اولویت قرار دهند، البته همه این موارد با اتحادیه نیست چراکه اتحادیه، بازوی نظارتی برای کنترل همه چاپخانههای کشور ندارد. بهنظرم همه این نکات برای حفظ سرمایه ملی، کیفیت صادرات محصولات مختلف که اغلب به چاپ و بستهبندی وابسته هستند، مورد نیاز است تا بتوان هم توسعه و نوسازی را از چاپخانهها، انتظار داشت و هم سودآوری این صنعت را شاهد بود.