تخت گاز برانید در شاهراه آینده چاپ دیجیتال
جلال ذکایی
چاپ دیجیتال حالا دیگر شاید شناختهترین روش چاپی در جامعه باشد. چرا همه جا نمونه کارهای آن در برابر چشم همگان و کارگاهها و مغازههای چاپ دیجیتال همه جا در دسترس عموم قرار دارد. حتی محدودیتهای اقتصادی و تحریمها، مانع از رواج چاپ دیجیتال نشده است.
جلال ذکلیی برگزار کننده نمایشگاه چاپ دیجیتال، به عنوان صاحبنظر در این عرصه، بر این باور است که چاپ دیجیتال نه یک انتخاب که ضرورتی درنگناپذیر است که نمیتوان از آن دوری کرد، به باور او با گشایشی در صنعت اقتصاد ایران، شاهراه چاپ دیجیتال برای دستاندرکاران این صنعت آماده مسابقهای پرشتاب خواهد بود.
درمورد تاریخ دقیق ورود اولین دستگاه چاپ دیجیتال به کشور تردید وجود دارد، کما این که مناقشه قدیمی تبریز و اصفهان در ورود اولین دستگاه چاپ هنوز به نتیجه نرسیده و کماکان ادامه دارد، در ماجرای چاپ دیجیتال، موضوع خیلی پیچیدهتر است.
اما تردیدی نیست که به دنبال بروز و ظهور فناوری چاپ دیجیتال در جهان، صنعت چاپ ایران نیز متاثر از آن، فرایند دیجیتالی شدن را آغاز کرد. اما در ایران ماجرا کمی فرق میکرد چرا که بیشترین ضرورت ورود دستگاههای چاپ دیجیتال (بویژه در بخش ورقی) الزاما تغییر و حرکت به سمت فناوریهای نو، الزامات زیست محیطی، تنوعگرایی و احترام به سلیقه مشتری نبود، بلکه بخش عمدهای از این جهتگیریها را میتوان بدلیل تگناهای اقتصادی و فشارهای وارده بر اقتصاد چاپ و نشر تلقی کرد.
کاهش نرخ مطالعه، افزایش قیمت مواد اولیه و تنوع تولیدات چاپی، دستاندرکاران صنعت چاپ، بویژه جوانان را وادار کرد تا به موضوع چاپ دیجیتال بعنوان ضرورتی اجتنابناپذیر نگاه کنند و این رویداد مهم در دهه هشتاد به شکل جدی مورد توجه قرار گرفت.
این فناوری نیز همانند سایر فناوریهای وارداتی ابتدا با شک و تردید سرمایهگذاران به کشور وارد شد و با آزمون و خطا مسیر را ادامه داد تا اینکه امروز چاپ دیجیتال بعنوان واقعیتی غیرقابل انکار، بدنبال سهم خود از بازار چاپ ایران باشد.
البته بنظرمی رسد در این فرایند صرفاً ابزار و ادوات چاپی را نمیتوان بعنوان فرایند دیجیتالی شدن قلمداد نمود، چه آنکه سفارشات آنلاین و روی آوردن صنعت چاپ به سمت پلتفرمهای آنلاین را نیز میتوان بعنوان بخشی از این فرایند در نظر گرفت.
تشکلهای صنفی
با ورود دستگاههای متنوع چاپی، بویژه چاپگرهای عریض فضای باز و گسترش فعالیت آنها، کمکم ضرورت ساماندهی این صنف نیز ازسوی اهالی چاپ دیجیتال احساس شد. همزمان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ایام محرم سال ۱۳۸۶ بمنظور ساماندهی تبلیغات و آرایههای مذهبی تکایا و هیاتهای مذهبی، طرحی را تحت عنوان “عاشورائیان فجرآفرین” ارایه نمود که در این طرح حجم وسیعی از طرحهای دینی با استفاده از دستگاههای چاپ دیجیتال چاپ و به هیاتهای مختلف مذهبی اهدا میشد. طبیعتاً این حجم از سفارش چاپی ازسوی دولت (بویژه در بخش دیجیتال) جذابیت داشت و در کنار الزامات دیگر ازجمله ساماندهی صنفی، بسیاری از فعالان این حوزه را وادار کرد تا به ماجرای ساماندهی و راهاندازی تشکلی خاص نگاهی جدی داشته باشند و پس از آن بود که”انجمن علمی چاپ دیجیتال” شکل گرفت.
ناگفته نماند که اتحادیههای صنفی چاپ نیز در بدو امر نگاه مثبتی نسبت به چاپ دیجیتال نداشتند و آن را بنوعی رقیب چاپ افست قلمداد میکردند. از اینرو چاپخانه داران نه باور آن را داشتند که چاپ دیجیتال بتواند به این سرعت رشد کند و نه برنامهای برای همسانسازی و همزیستی با آن!
انجمن چاپ دیجیتال با همکاری دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مسئولیت ساماندهی واحدهای چاپ دیجیتال کشور را بعهده گرفت و بخشی از وظایف آن اداره کل نظیر تشکیل پرونده، آموزش و آزمون مهارتی و انجام مقدمات راهاندازی واحدهای چاپ دیجیتال را عهدهدار شد تا اینکه با تغییرات مدیریتی در اداره کل چاپ و نشر وزارت ارشاد، این موضوع نیز منتفی و رفتهرفته فعالیت انجمن نیز رو به کاهش گذاشت.
اواسط دهۀ هشتاد را میتوان دوران اوج فعالیت چاپ لارجفرمت قلمداد کرد. استفاده از چاپ دیجیتال در تبلیغات سیاسی و مذهبی و روی آوردن تابلوسازان به استفاده از چاپگرهای لارج فرمت باعث شد تا در دهه ۸۰ حجم قابل توجهی از دستگاههای عریض به کشور وارد شود. از نکات بارز این تغییر میتوان به عوض شدن رنگ و لعاب سر در سینماهای کشور اشاره کرد. تابلوهای سینما که تا پیش از این همه با استفاده از نقاشیهای دستی آراسته میشد، به یکباره جای خود را به تصاویر باکیفیت چاپی دادند.
نمایشگاههای تخصصی چاپ جهان نیز آرامآرام به جولانگاه دستگاههای چاپ دیجیتال تبدیل شد. نمایشگاههایی همچون دروپا و آیپکس که روزگاری محل تاختوتاز چاپ افست بشمار میآمدند و شرکتهای بنام افست نظیر هایدلبرگ ،ک ب آ ، مان رولند،کوموری، میتسوبیشی و…. یکه تازی می کردند به یکباره میهمانان جدیدی همچون زیراکس، اوسه، اچ پی، کونیکامینولتا، زایکن و دیگران را تجربه کردند. نمایشگاه فسپا که تا پیش از این به چاپ اسکرین و پارچه مشهور بود، حضور چاپ دیجیتال را جدی گرفت و کمکم به نمایشگاه تخصصی چاپ دیجیتال تبدیل شد.
واردکنندگان دستگاههای چاپ دیجیتال در ایران نیز برای کسب سهم بیشتری از بازار چاپ کشور، حضور در نمایشگاههای تخصصی همچون نمایشگاه چاپ و بستهبندی و تبلیغات تهران را جدی گرفتند و بدنبال آن برگزاری نخستین نمایشگاه تخصصی چاپ دیجیتال و نشر رومیزی در سال ۱۳۹۰ در محل مجتمع نمایشگاهی هتل المپیک تهران نیز بر این واقعیت تاکید کرد که چاپ دیجیتال را باید جدی گرفت!
با گسترش دایره نفوذ چاپ دیجیتال و گرایش بسیاری از چاپخانهداران، لیتوگرافان و سایر فعالان حوزه چاپ به استفاده از دستگاههای دیجیتال و افزایش واحدهای چاپی دیجیتال در سطح کشور، اتحادیههای صنفی که تا قبل از این چاپ دیجیتال را رقیبی تازهکار میدانستند، اینبار از این فرصت بعنوان مجالی برای افزایش دایرۀ نفوذ و قدرت چانهزنی خود استفاده کرده و هریک برای تحت پوشش قراردادن رسته چاپ دیجیتال به مجموعۀ زیرپوشش اتحادیه خود دست بکار شدند.
این در حالی بوده و هست که در دنیای امروز، مرزبندیهای موجود بکلی رنگ باخته و این نوع از تفکیک اساساً وجود خارجی ندارد، چه آنکه بسیاری از دستگاههایی که در شرکتهای بزرگ ماشینسازی تولید میشوند ترکیبی از چند فناوری و فرایند بظاهر غیر مرتبط است. بسیاری از کمپانیهای بزرگ تولیدکننده دستگاه افست با شرکتهای دیجیتالی ادغام شده و یا بدنبال تولید محصول مشترک هستند که حاصل آن دستگاههایی با کارآیی توامان افست و دیجیتال است.
اما باید پذیرفت که اینجا ایران است، با قواعد و ساز و کارهای خاص خودش!!
دولت و چاپ دیجیتال
چاپ دیجیتال همانطور که بدون سروصدا و آرام حوزۀ نفوذ خود را در سطح کشور گسترش داد، متاسفانه بدلیل عدم آمادگی دولت بعنوان نهاد نظارتی و حاکمیتی و اتحادیهها بعنوان نهاد صنفی، رشد ناهمگونی را در کشور تجربه کرد. فقدان آمار صحیح از حجم واردات انواع دستگاههای چاپ دیجیتال و نبود اطلاعات کافی از نیاز بازار و همچنین عدم وجود ارزیابی دقیق از روندهای رو به رشد این حوزه تا آنجا پیش رفت که تا کنون حجم وسیعی از دستگاههای چاپ دیجیتال ورقی بصورت کارکرده از بازارهای اروپائی به داخل کشور سرازیر شده و بدون هرگونه گارانتی و تضمین تعمیرات و لوازم یدکی بصورت قارچگونه و توسط جمعی از واردکنندگان ناکاربلد به سمت بازار چاپ و نشر ایران گسیل شده اند. البته در این میان نمایندگیهای رسمی شرکتهای تولیدکنندۀ دستگاه های چاپ دیجیتال نیز بدلیل شرایط تحریمهای بینالمللی و نوسان طاقتفرسای نرخ ارز عملاً امکان فعالیت را از دست داده و زمینگیر شده اند. در عین حال عدم توان خریداران داخلی، رقابت منفی در قیمتگذاری محصول، افزایش ارایهدهندۀ خدمات و کاهش تقاضا در بازار نیز دست بدست هم داد تا آشفته بازاری در بازار دستگاههای چاپ دیجیتال رخ دهد. بگونهای که در حال حاضر هیچ مرجع رسمی در کشور قادر به ارایه آمار دقیق واردات دستگاههای چاپ دیجیتال نیست، چرا که بسیاری از این تجهیزات بصورت غیررسمی و از مبادی غیرقانونی وارد کشور میشوند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز بعنوان تنها نهاد حاکمیتی ناظر بر فعالیت چاپ دیجیتال، علیرغم تصریح قانونی در بند ۱۶ ماده ۲ قانوان اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مصوب مجلس شورای اسلامی، هیچ برنامه مشخصی برای ساماندهی وضعیت واحدهای دیجیتال و روند واردات دستگاهها و تجهیزات آن نداشته است. تا آنجا که به اعتقاد برخی کارشناسان، وجود کتابهای قاچاق، محصول عدم نظارت وزارت ارشاد بر برخی واحدهای لجام گسیخته چاپ دیجیتال است که بصورت غیرقانونی فعالیت دارند.
آینده چاپ دیجیتال در ایران
باتوجه به بازار رو به رشد چاپ دیجیتال و تنوع و انعطافپذیری آن، گسترش هرچه بیشتر چاپ دیجیتال در بازار چاپ ایران دور از انتظار نیست.
تغییر ذائقۀ مخاطبان، افزایش قیمت مواد اولیه چاپ، قابلیت تغییر و چاپ در مقابل تقاضا، سرعت در فرایند تولید، نوسان نرخ ارز و افزایش ریسک چاپ سنتی و تنوع محصولات باعث خواهد شد بسیاری از بازیگران سنتی صنعت چاپ، از چاپ دیجیتال نیز بعنوان تکمیل کنندۀ فرایند تولید بهره ببرند.
در آیندهای نه چندان دور تمام مرزبندیهای خودساخته بین روشهای مختلف چاپ، رنگ خواهد باخت و با کسادی برخی کسب و کارها همچون لیتوگرافی (بعنوان کسب و کاری مستقل) حجم قابل توجهی از فعالان این حوزهها به سمت چاپ دیجیتال سوق داده خواهند شد.
با توجه به ارایه فناوریهای جدید و تلاش کمپانیهای ارایهدهنده تجهیزات دیجیتال به فروش بیشتر، بویژه به کشورهای در حال توسعه، در صورت موفقیت مذاکرات برجام و حصول نتیجۀ محسوس و ایجاد ثبات در بازار ارز، هجوم دستگاههای دیجیتال به بازار ایران دور از انتظار نیست.
با مرور گذشته و آنچه بر چاپ دیجیتال در این دو دهه گذشت، روزهای پیش روی چاپ دیجیتال از چند زاویه قابل بررسی است.
۱- بنظر می رسد در حوزه حاکمیت و نظارت دولتی، نهاد تاثیرگذار و متولی صنعت چاپ باید هرچه سریعتر ضوابط حداقلی را با نگاه ساماندهی واحدهای چاپ دیجیتال تدوین و ابلاغ نماید.
نکته مهم در این موضوع واگذاری اختیارات به نهادهای صنفی و پرهیز از تصدیگری دولت میتواند به تسریع در ساماندهی واحدهای موجود و یا در حال راهاندازی بیانجامد و ازسوی دیگر به تقویت نهادهای صنفی نیز منجر شود.
۲- باتوجه به ماهیت چاپ دیجیتال و سرعت در تغییرات فناوری دیجیتال، توجه به امر آموزش و بویژه آموزشهای ضمن خدمت برای روزآمدسازی اطلاعات فعالان این عرصه ضروری است.
تقویت مراکز آموزش فنی و حرفهای، برگزاری دورههای آموزشی کوتاه مدت، توسعه اطلاعات تخصصی و تازههای چاپ دیجیتال (دستگاه و محصول)، برگزاری سمینارهای تخصصی منطقهای و تبادل اطلاعات با فعالان بینالمللی چاپ دیجیتال از اهم مواردی است که در حوزه آموزش میتوان به آن اشاره نمود.
۳- تهیه بانک اطلاعات فعالان چاپ دیجیتال اعم از ارایهدهندگان خدمات، واردکنندگان، متخصصین مجرب و سایر حوزههای مرتبط میتواند به تسهیل در ارتباط فیمابین فعالان این حوزه بیانجامد.
۴- بررسی و امکانسنجی تولید برخی دستگاهها و تجهیزات پر مصرف با مشارکت تولیدکنندگان خارجی و همینطور مواد مصرفی مورد نیاز این حوزه باتوجه به ظرفیت بازار مصرف پانصد میلیون نفری منطقه Cis و Gss باید مورد توجه بخش صنعتی دولت قرار گیرد و زمینه های سرمایه گذاری بخش خصوصی را در این بخشها را فراهم نماید.
۵- مشکلات ناشی از مصرف بی رویه پلیمرها در بسته بندی و آسیب های زیست محیطی آن ، بسیاری از واحدهای تولید کننده را ناگزیر خواهد کرد تا از گزینه چاپ دیجیتال بعنوان راهکاری اقتصادی و تاثیر گذار در بسته بندی محصولات خود استفاده نمایند. که این خود زنگ خطری برای چاپخانه های سنتی فعال در حوزه بسته بندی است تا هرچه سریعتر خود را به فناوری چاپ دیجیتال یا (POD) مجهز نمایند.
۶- اینکه گفته می شود جنگ های آینده بر سر منابع آب خواهد بود صحیح است و به تبع آن تولید و تامین کاغذ برای بسیاری از کشورها به مساله ویا بهتر بگوییم بحران تبدیل خواهد شد. لذا با توجه به شرایط اقلیمی ایران که گرم و خشک است و از فقر منابع سلولزی رنج می برد، توجه بیش از پیش ناشران و مطبوعات به نشر الکترونیک و چاپ دیجیتال اجتناب ناپذیر خواهد بود.
نکته آخر اینکه چاپ دیجیتال دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت است. ضرورتی که عدم توجه به آن تاوانی سنگین در پی خواهد داشت.