دولت جدید و مطالبات صنعت چاپ ایران
بر کسی پوشیده نیست که نفسهای اقتصاد ایران به شماره افتاده است. نه کلید دولت قبلی قفل اقتصاد را گشود و نه به وعدههای دولت آینده میتوان دربست امیدوار بود، چرا که ریشه مشکلات معمولا به دهها تصمیم مهم سیاست خارجی و داخلی و تناسب نیروها و مبارزه با فساد و رانتخواریهای نهادینه شده بستگی دارد و گذر از این هفت خوان، کاری است کارستان.
در چنین شرایطی آرزوهای کوچک، بهانهای است برای دلخوشی، از جمله این که هیات مدیره اتحادیه چاپخانه داران و نماینده تشکلهای چاپی استانها در ستاد انتخاباتی رئیس جمهور منتخب، سنگ تمام گذاشتهاند.
آیا نظام اجرایی و آئین کشور داری چنین است؟ شاید هم باشد ولی به جز صنف چاپ، ۱۳۵ صنف دیگر هم کم و بیش چنین جانبداریهایی کردهاند و اگر روال چنین باشد، باید رئیس جمهور محترم از خجالت همه آنها در آید. به هر حال امید داشتن به این پاداش بهتر از نا امیدی است.
اما آنچه اصولیتر، مدنیتر و منطقیتر به نظر میرسد، این است که خانواده چاپ طرح و برنامهای در نظر داشته باشد و بر اساس آن مطالبات خود را از دولت جدید، روی میز بگذارد. آن هم نه مطالباتی که با تماس قدرشناسانه ستاد انتخاباتی و تقاضا برای ارسال خواستهای صنف چاپ، به سرعت روی کاغذ آورده شود.
انتظار منطقی آن است که طرح مطالبات صنفی، برآمده از مطالعهای کارشناسانه و بر اساس آمار و اطلاعات و تحلیل کارشناسی و تخصصی، مبتنی بر شناخت نیازها و روندهای تولیدی و تجاری کشور باشد که بتوان با اطمینان آن را در مراجع و نهادهای مختلف قانونگذاری و تصمیم سازی، ارائه داد و از آن دفاع کرد.
متاسفانه تا کنون صنعت چاپ فاقد چنین سندی بوده و اغلب به بیان سوزناک مشکلات و پیدا کردن رابطه در نهادهای مربوط و نامربوط برای شنیدن قصه مظلومیت صنف چاپ متکی بوده است.
امید که با درس گرفتن از تجربههای گذشته، همزمان با شکل گیری دولت جدید و تغییر فضای سیاسی، اجتماعی و برنامهریزی، شاهد شکوفایی اقتصاد کشور و توسعه و پیشرفت موزون صنعت چاپ ایران باشیم.
سردبیر